«منصوریان - رحمتی» فصل پردازش!
رستورانی که بتواند رحمتی و منصوریان را آشتی بدهد حتماً زوجهای در شرف طلاق را هم برمیگرداند سر خانه و زندگی!
در این اوضاع بد اقتصادی، آدم نباید دعواها و اختلافات را الکی ادامه بدهد. چه کاری است خب؟ وقتی میشود به سیب زمینی سرخ کرده اختلافات، سس گذشت و دوستی زد و فضای جدیدی را پردازش نمود چرا که نه؟ رها کنید این اختلافات مندرآوردی را که همهشان هم کار رسانهها بودند و بگذارید هوای رابطه دچار «فرشینگ» جدیدی شود!
گیرم که رحمتی یک کارهایی هم کرده! گیرم که حالا یک حرفهایی هم زده و یک دندان قروچهای هم کرده! یک رضایتامهای هم خواسته. چه اهمیتی دارد؟ همین که آدم بنشیند یک پیتزای مرغ و قارچ مشتی بگذارد روی میز و فضای جدید رفاقت را «پردازش» کند خودش خیلی ارزش دارد! ول کنید این اختلافات را. الان عصر، عصر ارتباط است. چرا آدم باید سر یک بازیکن، رابطهاش را با یکی دو روزنامه و سایت اثرگذار خراب کند؟ میشود رحمتی را هم نگه داشت و در عوض مطمئن بود که عکس تمام رخ رد و بدل کردن بوسه مربی و بازیکن در مراسم افتتاح رستوران جدید آقای مربی، میرود روی جلد تمام روزنامهها و سایتها!
اصلاً این رستوران میشود نمادی برای بازوصل زوجهای از هم جدا شده! یعنی رستورانی که بتواند رحمتی و منصوریان را آشتی بدهد حتماً زوجهای در شرف طلاق را هم برمیگرداند سر خانه و زندگی! چه ایرادی هم دارد؟ ایرادی ندارد. دارد؟
علی آقا منصوریان چند باری از بیزینس در کنفرانسهای مطبوعاتی سخن گفته بود. امشب بیشتر به اعجاز این کلام پی میبرید. بفرمایید پیتزای گلاسه و (به قول ابراهیم افشار) نسکافه پپرونی! بفرمایید بیزینس سوخاری و سیب زمینی گذشت و دوستی!
پایان پیام
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *