"آندری تارکوفسکی" شاعر سینمای روسیه / از سولاریس تا نوستالژیا + عکس
"آندری تارکوفسکی" کارگردان نامدار سینمای روسیه 29 دسامبر 1986 درگذشت.
به گزارش گروه فرهنگی ، "آندری تارکوفسکی" کارگردان نامدار سینمای روسیه 29 دسامبر 1986 در سن 54 سالگی درگذشت.
وی 4 آوریل 1937 در روستایی در استان "کوستروما" روسیه به دنیا آمد و کودکیاش را در منطقه ایوانوونای شوروی گذارند.
پدرش شاعر برجسته آرسنی تارکوفسکی و مادرش ماریا ایوانووا ویشنیاکووا بود. پیش از نامنویسی در مدرسه فیلم در دو رشته موسیقی و عربی تحصیل میکرد.
او زیر نظر میخائیل رم در مؤسسه سینمایی گراسیموف (VGIK)، تحصیل کرد. در هنگام تحصیل دو فیلم کوتاه ساخت: 1- امروز مرخصی در کار نیست (1959) و 2- غلتک و ویولن (1960) که فیلم پایاننامهاش بود و در جشنواره نیویورک برنده جایزهای شد.
تارکوفسکی با ساخت اولین فیلم بلند خود با عنوان کودکی ایوان در سال ۱۹۶۲ موفق به دریافت پانزده جایزه بینالمللی از جمله شیر طلایی جشنواره بینالمللی فیلم ونیز و جایزه بزرگ جشنواره سان فرانسیسکو شد. دید تلخ شاعرانه و ذهنیت بی نظیر او در نخستین فیلم بلندش متجلی است. بعد از این فیلم در سال 1966 آندره روبلوف را کارگردانی کرد. سولاریس فیلم بعدی این کارگردان است که در سال 1972ساخته شد. تارکوفسکی آینه را در سال 1974ساخت. میتوان گفت که مضمون آینه (1975) نیز همین است.
این فیلم جنجالی اتوبیوگرافی تارکوفسکی است که بیشتر بر نوجوانیاش در دوران وحشت استالینی متمرکز است. تارکوفسکی با ساخت استاکر (1979) باز به دنیای داستانهای علمی تخیلی با شالودهای از جامعهشناسی و روانشناسی روی آورد. نخستین فیلمی که تارکوفسکی به کلی خارج از اتحاد شوروی ساخت نوستالژیا (1987) بود. تارکوفسکی زمانی که دولت شوروی اجازه ساخت نوستالژیا را به وی نداد، به ایتالیا رفت و پس از پایان فیلمبرداری این فیلم، با گرفتن پناهندگی سیاسی در اروپا ماند و دیگر به کشورش بازنگشت.
تارکوفسکی آخرین فیلمش ایثار را در سال 1986 در جزیره گوتلند به مدیریت سون نیک ویست فیلمبرداری کرد. ایثار به جشنواره کن رفت و جایزه ویژه هیئت ناقدان جشنواره را از آن خود کرد. بسیاری از منتقدان تارکوفسکی را پس از سرگئی آیزنشتاین مطرحترین سینماگر سینمای شوروی میشمرند و او را فیلمسازی نخبه گرا میدانند. تارکوفسکی در طول سالهای کارگردانی خود 12 فیلم کوتاه و بلند ساخت.
تارکوفسکی در 1960 دانشآموخته شد و به استخدام "مس فیلم" درآمد. دید تلخ شاعرانه ذهنیت بی نظیرش در نخستین فیلم بلندش، کودکی ایوان (1962) متجلی است.
فیلم "ایوان"، با بازی کولیا بورلیائوف، پسربچه یتیمی است که در در جنگ جهانی دوم در عملیات چریکی شرکت میکند. کودکی ایوان در جشنوارههای بینالمللی پانزده جایزه برد، از جمله شیرطلای جشنواره ونیز و جایزهٔ بزرگ جشنواره سانفرانسیسکو.
فیلم بعدی او آندری روبلف، دربارهٔ راهبی در سدههای میانه بود که به بزرگترین شمایل نگار تمام دورانها بدل شد. فیلم که درسال 1966 تکمیل شد و درجشنوارهٔ کن به نمایش درآمد، تا سال 1971 درروسیه اکران نشد، و تا آن موقع شهرت زیرزمینی فراوانی به دست آورده بود.
فیلمنامه تارکوفسکی برای سولاریس (1971) براساس رمانی علمی خیالی از نویسندهٔ لهستانی «استانیسلاو لم» نوشته شده بود _ رمانی که به جای فناوری بر روانشناسی متمرکز است. خود تارکوفسکی توضیح داده که: «نکتهٔ ماجرا ارزش هر کدام از رفتارها و اهمیت هر کدام از اعمال ماست، حتی پیش پا افتادهترین شان. هیچ عملی را نمیشود عوض کرد... غیرقابل برگشت بودن تجربه انسانی چیزی ست که به زندگی و اعمال ما معنا و تشخص میبخشد».
میشود ادعا کرد که مضمون آینه (1975) نیز همین است. این فیلم جنجالی به عنوان یک اتوبیوگرافی، خود تارکوفسکی را درسنین مختلف تا زمان حال نشان میدهد، ولی بیش تر بر نوجوانی اش در پره دلکینو یعنی دوران وحشت استالینی متمرکز است.
تارکوفسکی با ساخت استاکر (1979) باز به دنیای داستانهای علمی خیالی با شالودهای از جامعهشناسی و روانشناسی روی آورد، که اقتباس آزادی از رمانی از آرکادی و بورس استروگاتسکی متعلق به سال 1973 بود.
نخستین فیلمی که تارکوفسکی به کلی خارج از اتحاد شوروی ساخت نوستالژی (1983) بود. فیلمی که آن را در حوالی حمامهای آب گرم وینونی درتپههای توسکانی فیلمبرداری کردند، دربارهٔ تبعید مردی روس است که به ایتالیا میرود تا دربارهٔ زندگی یک آهنگساز روسی در سده هفدهم تحقیق کند.
فیلم آخرش ایثار(1986) در جزیرهٔ گوتلند به مدیریت سوون نیک ویست فیلبرداری شد. ایثار به جشنواره کن رفت و جایزهٔ ویژهٔ هیئت ناقدان جشنواره را از آن خود کرد، اما تارکوفسکی نتوانست در مراسم شرکت کند، پسرش به جای او جایزه را دریافت کرد، تارکوفسکی به سرطان ریه گرفتارآمده بود. وی در 29 دسامبر 1986 به دلیل سرطان ریه در پاریس در گذشت.
وی 4 آوریل 1937 در روستایی در استان "کوستروما" روسیه به دنیا آمد و کودکیاش را در منطقه ایوانوونای شوروی گذارند.
پدرش شاعر برجسته آرسنی تارکوفسکی و مادرش ماریا ایوانووا ویشنیاکووا بود. پیش از نامنویسی در مدرسه فیلم در دو رشته موسیقی و عربی تحصیل میکرد.
او زیر نظر میخائیل رم در مؤسسه سینمایی گراسیموف (VGIK)، تحصیل کرد. در هنگام تحصیل دو فیلم کوتاه ساخت: 1- امروز مرخصی در کار نیست (1959) و 2- غلتک و ویولن (1960) که فیلم پایاننامهاش بود و در جشنواره نیویورک برنده جایزهای شد.
تارکوفسکی با ساخت اولین فیلم بلند خود با عنوان کودکی ایوان در سال ۱۹۶۲ موفق به دریافت پانزده جایزه بینالمللی از جمله شیر طلایی جشنواره بینالمللی فیلم ونیز و جایزه بزرگ جشنواره سان فرانسیسکو شد. دید تلخ شاعرانه و ذهنیت بی نظیر او در نخستین فیلم بلندش متجلی است. بعد از این فیلم در سال 1966 آندره روبلوف را کارگردانی کرد. سولاریس فیلم بعدی این کارگردان است که در سال 1972ساخته شد. تارکوفسکی آینه را در سال 1974ساخت. میتوان گفت که مضمون آینه (1975) نیز همین است.
این فیلم جنجالی اتوبیوگرافی تارکوفسکی است که بیشتر بر نوجوانیاش در دوران وحشت استالینی متمرکز است. تارکوفسکی با ساخت استاکر (1979) باز به دنیای داستانهای علمی تخیلی با شالودهای از جامعهشناسی و روانشناسی روی آورد. نخستین فیلمی که تارکوفسکی به کلی خارج از اتحاد شوروی ساخت نوستالژیا (1987) بود. تارکوفسکی زمانی که دولت شوروی اجازه ساخت نوستالژیا را به وی نداد، به ایتالیا رفت و پس از پایان فیلمبرداری این فیلم، با گرفتن پناهندگی سیاسی در اروپا ماند و دیگر به کشورش بازنگشت.
تارکوفسکی آخرین فیلمش ایثار را در سال 1986 در جزیره گوتلند به مدیریت سون نیک ویست فیلمبرداری کرد. ایثار به جشنواره کن رفت و جایزه ویژه هیئت ناقدان جشنواره را از آن خود کرد. بسیاری از منتقدان تارکوفسکی را پس از سرگئی آیزنشتاین مطرحترین سینماگر سینمای شوروی میشمرند و او را فیلمسازی نخبه گرا میدانند. تارکوفسکی در طول سالهای کارگردانی خود 12 فیلم کوتاه و بلند ساخت.
تارکوفسکی در 1960 دانشآموخته شد و به استخدام "مس فیلم" درآمد. دید تلخ شاعرانه ذهنیت بی نظیرش در نخستین فیلم بلندش، کودکی ایوان (1962) متجلی است.
فیلم "ایوان"، با بازی کولیا بورلیائوف، پسربچه یتیمی است که در در جنگ جهانی دوم در عملیات چریکی شرکت میکند. کودکی ایوان در جشنوارههای بینالمللی پانزده جایزه برد، از جمله شیرطلای جشنواره ونیز و جایزهٔ بزرگ جشنواره سانفرانسیسکو.
فیلم بعدی او آندری روبلف، دربارهٔ راهبی در سدههای میانه بود که به بزرگترین شمایل نگار تمام دورانها بدل شد. فیلم که درسال 1966 تکمیل شد و درجشنوارهٔ کن به نمایش درآمد، تا سال 1971 درروسیه اکران نشد، و تا آن موقع شهرت زیرزمینی فراوانی به دست آورده بود.
فیلمنامه تارکوفسکی برای سولاریس (1971) براساس رمانی علمی خیالی از نویسندهٔ لهستانی «استانیسلاو لم» نوشته شده بود _ رمانی که به جای فناوری بر روانشناسی متمرکز است. خود تارکوفسکی توضیح داده که: «نکتهٔ ماجرا ارزش هر کدام از رفتارها و اهمیت هر کدام از اعمال ماست، حتی پیش پا افتادهترین شان. هیچ عملی را نمیشود عوض کرد... غیرقابل برگشت بودن تجربه انسانی چیزی ست که به زندگی و اعمال ما معنا و تشخص میبخشد».
میشود ادعا کرد که مضمون آینه (1975) نیز همین است. این فیلم جنجالی به عنوان یک اتوبیوگرافی، خود تارکوفسکی را درسنین مختلف تا زمان حال نشان میدهد، ولی بیش تر بر نوجوانی اش در پره دلکینو یعنی دوران وحشت استالینی متمرکز است.
تارکوفسکی با ساخت استاکر (1979) باز به دنیای داستانهای علمی خیالی با شالودهای از جامعهشناسی و روانشناسی روی آورد، که اقتباس آزادی از رمانی از آرکادی و بورس استروگاتسکی متعلق به سال 1973 بود.
نخستین فیلمی که تارکوفسکی به کلی خارج از اتحاد شوروی ساخت نوستالژی (1983) بود. فیلمی که آن را در حوالی حمامهای آب گرم وینونی درتپههای توسکانی فیلمبرداری کردند، دربارهٔ تبعید مردی روس است که به ایتالیا میرود تا دربارهٔ زندگی یک آهنگساز روسی در سده هفدهم تحقیق کند.
فیلم آخرش ایثار(1986) در جزیرهٔ گوتلند به مدیریت سوون نیک ویست فیلبرداری شد. ایثار به جشنواره کن رفت و جایزهٔ ویژهٔ هیئت ناقدان جشنواره را از آن خود کرد، اما تارکوفسکی نتوانست در مراسم شرکت کند، پسرش به جای او جایزه را دریافت کرد، تارکوفسکی به سرطان ریه گرفتارآمده بود. وی در 29 دسامبر 1986 به دلیل سرطان ریه در پاریس در گذشت.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *