پایان تلخ ازدواج خیابانی
سوم دبیرستان بودم که با پسری در خیابان آشنا شدم. تمام زندگی من از آن روز تغییر کرد.
آرش از همان اول به من بسیار ابراز عشق و علاقه میکرد و میگفت دیوانه من است و بدون من نمیتواند زندگی کند و من که در همان زمان برادرم را در تصادف از دست داده بودم، جذب او شدم و رابطه ما بسیار صمیمی شد.
آرش میگفت شغلش جوشکاری است و با توجه به صحبتهایش معلوم بود که وضعیت خانوادهاش خوب است و من خیلی خوشحال بودم چون که احساس میکردم میتوانم وضعیت نابسامان زندگی خود را اصلاح کرده و وارد خانوادهای شوم که اوضاع بهتری نسبت به خانوادهام دارند.
روزها گذشت و دوستی ما ادامه داشت تا اینکه یک روز متوجه تماسهای مشکوک او شدم، چند بار که در پارک با هم بودیم و در مورد تماسهای مشکوکش پرسیدم با پرخاشگری به من گفت به تو ربطی ندارد و دیگر نباید در این جور مسائل دخالت کنی، چند بار هم برای همین مساله کتکم زد. با این وجود به خواستگاریم آمد و با وجود مخالفت شدید خانوادهاش من و او عقد کردیم. الان یک سال از عقدمان میگذرد و من بعد از اینکه وارد خانواده او شدم تازه فهمیدم که نهتنها وضعیت زندگی آنها از خانواده من بهتر نیست بلکه تمام حرفهای آرش در مورد زندگی و خانوادهاش دروغ بوده است.
پدر و مادر آرش معتاد بودند و برادرانش مدام در پارتیهای شبانه شرکت میکردند و بعضی وقتها او را نیز با خود میبردند. چند روز پیش بود که متوجه شدم آرش حلقه ازدواجمان را فروخته تا بتواند برای پدر و مادرش مواد تهیه کند و الان هم میگوید من به تو هیچ علاقهای ندارم و دیگر تو را نمیخواهم، به دلیل همین دچار افسردگی شدید شدم و یک بار اقدام به خودکشی کردم الآن هم بسیار نگران زندگی و آینده و آبرویم هستم و نمیدانم باید چه کار کنم.
سرانجام ازدواجهای خیابانی
کارشناس مرکز مشاوره آرامش پلیس اصفهان عاقبت دوستیهای نامتعارف بین دختران و پسران را ناگوار و آسیبزا عنوان کرد و گفت: افراد به واسطه دوستی با جنس مخالف تحت تاثیر احساسات قرار گرفته و در نتیجه نمیتوانند تصمیم درست و منطقی بگیرند در نتیجه ازدواج کرده و بعد از آن، نواقص خودش را نشان داده و مشکلات شدید میشود و در عین حال به هم بدبین میشوند. وی با بیان اینکه همنشینی و ارتباط با افرادی که در اطراف ما زندگی میکنند تاثیر بسیار زیادی بر روند زندگی و نوع رفتار ما دارند، اظهار کرد: در مصاحبههایی که با افراد مجرم و آسیبدیده انجام گرفته اکثر آنها یکی از علل مهم مشکلات رفتاری ایجاد شده را همنشینی و تاثیرپذیری از اطرافیان و دوستان خود میدانند وحتی این مساله بر ازدواج و آینده آنها نیز تاثیرگذار بوده است.
این کارشناس ارشد مرکز مشاوره پلیس، در مورد سرگذشت زن جوان که به مرکز مشاوره مراجعه کرده، گفت: این شخص با وجود اینکه همیشه دوست داشته زندگی سالمی داشته باشد، اما به انواع مشکلات و بیماریهای روانی دچار شده است، چون مسیر و شریک زندگی خود را نیز اشتباه انتخاب کرده است. وی بیان کرد: اگر افراد خود را محکوم سرنوشت ندانسته و با مسئولیتپذیری خود مشکلات را از پیش پایشان برداشته و شرایط زندگی خود را تغییر دهند میتوانند زندگی همراه با آرامشی داشته باشند؛ همانطور که اگر زندگی اکثر افراد مشهور را مطالعه کنیم خانوادههای متحول و با سبک زندگی ایدهآلی نداشتهاند این شخص با انتخاب یک شریک نامناسب میخواسته شرایط بد زندگیاش را تغییر دهد و از چاله به چاه افتاده در نتیجه پیشنهاد میشود که به نیروهای درونی خود تکیه کرده و مسیر زندگی خود را خود به دست بگیریم.
وی محیط خانواده را بهترین مکان برای رشد و پرورش یک انسان عنوان کرد و اظهار کرد: خانواده اولین گروهی است که فرد در آن متولد شده و پرورش پیدا میکند در نتیجه در نوع خلقوخو رفتار و آسیبهای پس از آن در زندگی آینده تاثیر بسزایی دارد، در نتیجه و با توجه به خانوادهای که فرد در آن بزرگ شده او نیز به همان نسبت دارای مشکلات عدیده است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *