پيرمرد بازنشسته طعمه تلگرام!
هیچ توجهی به من نداشت. سرش همش تو گوشی بود.
به گزارش گروه جامعه ،دارم دیوانه می شوم. یك عمر با آبرو زندگی كرده ایم حالا ... . آن قدر فشار عصبی دارم كه نمی توانم حرف بزنم. ما تا دو سال قبل مشكل خاصی نداشتیم. متاسفانه شوهرم كه بازنشسته است وارد شبكه های اجتماعی شد. روزهای اول ذوق و شوق می كردیم با همدیگر صفحه ها و گروه های اجتماعی را می دیدیم. كم كم رفتار و حركاتش عوض شد. خودش را كنار می كشید و حتی به خاطر آن كه اعتراضی نكنم برای من هم یك گوشی تلفن خرید.
او به شبكه های اجتماعی معتاد شد و كارش به جایی رسید كه نه تنها هیچ توجهی به من نمی كرد بلكه موقع خوردن غذا ، هنگام راه رفتن ، خواب و ... سرش توی گوشی تلفن لعنتی اش بود.
خیلی نگران بودم و او را زیر نظر داشتم. متوجه شدم با چند دختر جوان رابطه برقرار كرده است. شوهرم نمی دانست این رفتارها چه آثار شومی در زندگی مان برجای می گذارد . ما سر این مساله با هم جرو بحث می كردیم و اوضاع خانه متشنج شده بود.
متاسفانه پسر بزرگم كه دانشجو است نیز پا در كفش پدرش گذاشته و اسیر اعتیاد مجازی شده است. او هم با چند دختر در ارتباط است و حتی یك بار با خوردن قرص قصد خودكشی داشت.
نمی دانم عضو كدام گروه و شبكه اجتماعی شده كه امید و توكل به خدا را از دست داده است. با دستور دكتر متخصص او را در یك مركز روان درمانی بستری كردیم. زندگی ام بوی خیانت گرفته و حالم از این وضعیت به هم می خورد . به دایره مشاوره كلانتری 35 آمده ام. نمی دانم با پسرم كه مدام حرف از خودكشی می زند چه كار كنم ... .
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *