با رفتن من عدهای زبان باز کردند/ دوستیهای خاله خرسه «خدابخشی» را نابود کرد/ «پولادگر» به معنای واقعی مرد است/ بعضیها را به خدا واگذار میکنم
سرمربی پیشین تیم ملی تکواندو گفت: کسانی که در این مدت من و تیمم را آزار دادند به خدا واگذار میکنم.
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری، بیژن مقانلو سرمربی سابق تیم ملی تکواندو در گفت و گویی 60 دقیقهای با خبرنگار گروه ورزشی در خصوص عملکرد خود در مدت سرمربیگری تیم ملی، اختلاف با خدابخشی، ارتباط با رئیس فدراسیون و ... صحبت کرد.
گفتوگوی مقانلو با خبرنگار گروه ورزشی را در زیر میخوانید:
*روزی که سرمربی تیم ملی تکواندو شدید، فکر میکردی که کار به استعفا بکشد؟
اگر اجازه بدهید از نخستین روز همه چیز را برایتان توضیح دهم. من در سال 2013 هدایت این تیم را بر عهده گرفتم. آن موقع شرایط حضور در المپیک متفاوت بود و ما باید در رقابتهای گرندپری هم شرکت میکردیم که در نخستین گرندپری انگلستان به سه مدال برنز دست یافتیم. از همان زمان تصمیم داشتم که شایسته سالاری را جایگزین اسمها کنم تا حق کسی ضایع نشود و همیشه در تیم ملی رعایت انصاف را کردم.
*به همین خاطر بود که چند چهره جوان به تکواندو معرفی کردید؟
دقیقا؛ به بازیکنانی مانند فرزان عاشورزاده، مهدی خدابخشی، ابوالفضل یعقوبی، آرمین هادیپور و ... فضا دادیم و از آنها استفاده کردیم و با این ریسک، چند مهره در حد بهترینهای جهان پرورش دادیم.
*از عملکرد خودت در این مدت راضی بودید؟
ما از سال 2013 تا 2015 بیلان مشخصی داشتیم و قهرمانی آسیا و قهرمانی جهان را در کارنامه داریم اما یک عده که منفعتشان با نتایج ما در خطر بود، شروع به حاشیهسازی کردند. به طور مثال وقتی ما سال گذشته در رقابتهای جام جهانی بدون حضور المپیکیهای خود به آذربایجان باختیم، چنان سر و صدایی برپا کردند که انگار ما دشمن تکواندو هستیم. همین نفرات بودند که با رفتن «بیژن مقانلو» زبان باز کرده و حالا به گفته خودشان حاضر به از خود گذشتگی و کمک به تیم ملی هستند.
*یعنی تا پیش از المپیک از عملکرد خود راضی بودید؟
ببینید، مجموعه ما با بازیکنانی مانند ابوالفضل یعقوبی، سعید رجبی، آرمین هادیپور و ... که بنده به تیم ملی آوردم قهرمان آسیا شد، بنده به عنوان بهترین مربی جهان انتخاب شدم و خیلی از مسائل دیگر که افتخارش برای خانواده تکواندو بود اما همه چیز از باخت به آذربایجان شروع شد.
*لطفا کمی بیشتر توضیح دهید؟
وقتی ما بدون المپیکیها شکست خوردیم، عدهای انسان منفعت طلب شروع به انتقادهای مغرضانه کردند و گفتند بچههای ما باید تغییر روش بدهند وگرنه در المپیک موفق نمیشودند. حالا سوال اینجاست وقتی ما از آنها در مقابل آذربایجان استفاده نکردیم، آقایان از کجا متوجه شدند که المپینهای ما باید تغییر کنند؟
*یعنی معتقد هستید عدهای با اهداف خاص از شما انتقاد میکردند؟
شک نکنید که همینطور است. آنقدر روی بازیکنان ما فشار روحی وارد کردند که خود به خود آنها در روش مبارزه خود تغییراتی ایجاد کردند و در المپیک نتیجه نگرفتیم. در حالی که تمام رقیبان ما با همان شیوه همیشگی خود اما با اعتماد به نفس کار کردند و موفق شدند.
*چرا نمیخواهید یک بار برای همیشه از قضیه اختلاف با مهدی خدابخشی پرده بردارید؟
مهدی خدابحشی خوشرنگترین مدالهایش را در زمان ما بدست آورد و بدون تردید لقب نابودگر برازنده او است، اما ما فقط سر یک موضوع اختلاف نظر داشتیم که مهدی میخواست بهخاطر فشارهای روانی که آقایان ایجاد کردند روش مبارزه خود را تغییر دهد و من مخالف این موضوع بودم. به نظرم دوستیهای خاله خرسه و مشاورههای غلط خدابخشی را از پای درآورد وگرنه او هنوز هم یکی از بهترینهای دنیاست.
*یعنی تمام اختلاف شما و مهدی سر این موضوع بود؟
خدا شاهد است من هیچ اختلافی با مهدی نداشتم و تنها مخالف تغییر شیوه مبارزهاش بودم. همین و بس!
*در خصوص رقابتهای اخیر گرندپری و جام جهانی هم توضیح میدهید؟
ما حدود 6 هفته فرصت داشتیم تا تیم را آماده کنیم اما پیگیری عجیب رقابتهای لیگ باعث شد بازیکنان من با مصدومیت به این رقابتها برسند. یعقوبی و اسبقی پیش از این رقابتها آسیب دیدند و در گرندپری هم مصدومیتشان شدیدتر شد. شکستگی دست بهنام باعث شد به ناچار در جام جهانی از جوانی به اسم مهدی جلالی بهره ببریم که تجربه جهانی نداشت و در نهایت نتایج خوبی کسب نکردیم.
*پیش از اعزام شما هم بحث حضور معتمد در تیم آذربایجان سر و صدای زیادی برپا کرد.
آن موضوع که کاملا برنامه ریزی شده بود و میخواستند فشار روانی روی ما ایجاد کنند. مگر میشود یک مربی نداند که طبق قوانین از کشوری که در جام جهانی حضور دارد نمیشود بازیکن کمکی گرفت؟!
*و نتیجه تمام این فشارها استعفای شما شد؟
سه سال است که دارم روی موج مخالف حرکت میکنم و دیگر خسته شدم. اصلا من بد، شما که مصاحبه میکنی و میگویی میخواهم فداکاری کنم و به کمک تیم ملی بیایم خوب، بسم الله...
*تاکید زیادی روی این مصاحبه دارید، به نظر خیلی از این موضوع ناراحت هستید؟
مشکلی نیست، من به این حرفها عادت کردهام اما من یک تیم جوان و در عین حال باتجربه را در اختیار مربی بعدی قرار دادم اما اگر رفتند و نتیجه نگرفتند باید پاسخگو باشند. من در هر شرایطی جواب نتایج را دادم به آقایان همیشه معترض اخطار میکنم که فرار رو به جلو ممنوع!
*فکر میکنید مشکل اصلی تکواندو در چیست؟
مشکل اصلی این است که برخی از مربیان و کارشناسان منافع شخصی را به منافع ملی ترجیح میدهند و همیشه منتظر هستند که از آب گل آلود ماهی بگیرند. همین آقایان پیش از المپیک و با یک باخت ساده به تیم آذربایجان ما را کشتند.
*ارتباط شما به عنوان سرمربی تیم ملی با رئیس فدراسیون چطور بود؟
پولادگر به معنای واقعی مرد است و از روز اول تا زمانی که سرمربی تیم ملی بودم پشت من ایستاد. هرچه خواستیم برایمان فراهم کرد و من هیچگاه محبتهای او را فراموش نمیکنم.
*اگر حرف خاصی باقی مانده بفرمایید.
کسانی که در این مدت من و تیمم را آزار دادند به خدا واگذار میکنم. من شاید روزی آنها را ببخشم اما هیچگاه نامردیهایی که در حقم شد را فراموش نمیکنم.
گفتوگو از سعید میرزاییان
انتهای پیام/
گفتوگوی مقانلو با خبرنگار گروه ورزشی را در زیر میخوانید:
*روزی که سرمربی تیم ملی تکواندو شدید، فکر میکردی که کار به استعفا بکشد؟
اگر اجازه بدهید از نخستین روز همه چیز را برایتان توضیح دهم. من در سال 2013 هدایت این تیم را بر عهده گرفتم. آن موقع شرایط حضور در المپیک متفاوت بود و ما باید در رقابتهای گرندپری هم شرکت میکردیم که در نخستین گرندپری انگلستان به سه مدال برنز دست یافتیم. از همان زمان تصمیم داشتم که شایسته سالاری را جایگزین اسمها کنم تا حق کسی ضایع نشود و همیشه در تیم ملی رعایت انصاف را کردم.
*به همین خاطر بود که چند چهره جوان به تکواندو معرفی کردید؟
دقیقا؛ به بازیکنانی مانند فرزان عاشورزاده، مهدی خدابخشی، ابوالفضل یعقوبی، آرمین هادیپور و ... فضا دادیم و از آنها استفاده کردیم و با این ریسک، چند مهره در حد بهترینهای جهان پرورش دادیم.
*از عملکرد خودت در این مدت راضی بودید؟
ما از سال 2013 تا 2015 بیلان مشخصی داشتیم و قهرمانی آسیا و قهرمانی جهان را در کارنامه داریم اما یک عده که منفعتشان با نتایج ما در خطر بود، شروع به حاشیهسازی کردند. به طور مثال وقتی ما سال گذشته در رقابتهای جام جهانی بدون حضور المپیکیهای خود به آذربایجان باختیم، چنان سر و صدایی برپا کردند که انگار ما دشمن تکواندو هستیم. همین نفرات بودند که با رفتن «بیژن مقانلو» زبان باز کرده و حالا به گفته خودشان حاضر به از خود گذشتگی و کمک به تیم ملی هستند.
*یعنی تا پیش از المپیک از عملکرد خود راضی بودید؟
ببینید، مجموعه ما با بازیکنانی مانند ابوالفضل یعقوبی، سعید رجبی، آرمین هادیپور و ... که بنده به تیم ملی آوردم قهرمان آسیا شد، بنده به عنوان بهترین مربی جهان انتخاب شدم و خیلی از مسائل دیگر که افتخارش برای خانواده تکواندو بود اما همه چیز از باخت به آذربایجان شروع شد.
*لطفا کمی بیشتر توضیح دهید؟
وقتی ما بدون المپیکیها شکست خوردیم، عدهای انسان منفعت طلب شروع به انتقادهای مغرضانه کردند و گفتند بچههای ما باید تغییر روش بدهند وگرنه در المپیک موفق نمیشودند. حالا سوال اینجاست وقتی ما از آنها در مقابل آذربایجان استفاده نکردیم، آقایان از کجا متوجه شدند که المپینهای ما باید تغییر کنند؟
*یعنی معتقد هستید عدهای با اهداف خاص از شما انتقاد میکردند؟
شک نکنید که همینطور است. آنقدر روی بازیکنان ما فشار روحی وارد کردند که خود به خود آنها در روش مبارزه خود تغییراتی ایجاد کردند و در المپیک نتیجه نگرفتیم. در حالی که تمام رقیبان ما با همان شیوه همیشگی خود اما با اعتماد به نفس کار کردند و موفق شدند.
*چرا نمیخواهید یک بار برای همیشه از قضیه اختلاف با مهدی خدابخشی پرده بردارید؟
مهدی خدابحشی خوشرنگترین مدالهایش را در زمان ما بدست آورد و بدون تردید لقب نابودگر برازنده او است، اما ما فقط سر یک موضوع اختلاف نظر داشتیم که مهدی میخواست بهخاطر فشارهای روانی که آقایان ایجاد کردند روش مبارزه خود را تغییر دهد و من مخالف این موضوع بودم. به نظرم دوستیهای خاله خرسه و مشاورههای غلط خدابخشی را از پای درآورد وگرنه او هنوز هم یکی از بهترینهای دنیاست.
*یعنی تمام اختلاف شما و مهدی سر این موضوع بود؟
خدا شاهد است من هیچ اختلافی با مهدی نداشتم و تنها مخالف تغییر شیوه مبارزهاش بودم. همین و بس!
*در خصوص رقابتهای اخیر گرندپری و جام جهانی هم توضیح میدهید؟
ما حدود 6 هفته فرصت داشتیم تا تیم را آماده کنیم اما پیگیری عجیب رقابتهای لیگ باعث شد بازیکنان من با مصدومیت به این رقابتها برسند. یعقوبی و اسبقی پیش از این رقابتها آسیب دیدند و در گرندپری هم مصدومیتشان شدیدتر شد. شکستگی دست بهنام باعث شد به ناچار در جام جهانی از جوانی به اسم مهدی جلالی بهره ببریم که تجربه جهانی نداشت و در نهایت نتایج خوبی کسب نکردیم.
*پیش از اعزام شما هم بحث حضور معتمد در تیم آذربایجان سر و صدای زیادی برپا کرد.
آن موضوع که کاملا برنامه ریزی شده بود و میخواستند فشار روانی روی ما ایجاد کنند. مگر میشود یک مربی نداند که طبق قوانین از کشوری که در جام جهانی حضور دارد نمیشود بازیکن کمکی گرفت؟!
*و نتیجه تمام این فشارها استعفای شما شد؟
سه سال است که دارم روی موج مخالف حرکت میکنم و دیگر خسته شدم. اصلا من بد، شما که مصاحبه میکنی و میگویی میخواهم فداکاری کنم و به کمک تیم ملی بیایم خوب، بسم الله...
*تاکید زیادی روی این مصاحبه دارید، به نظر خیلی از این موضوع ناراحت هستید؟
مشکلی نیست، من به این حرفها عادت کردهام اما من یک تیم جوان و در عین حال باتجربه را در اختیار مربی بعدی قرار دادم اما اگر رفتند و نتیجه نگرفتند باید پاسخگو باشند. من در هر شرایطی جواب نتایج را دادم به آقایان همیشه معترض اخطار میکنم که فرار رو به جلو ممنوع!
*فکر میکنید مشکل اصلی تکواندو در چیست؟
مشکل اصلی این است که برخی از مربیان و کارشناسان منافع شخصی را به منافع ملی ترجیح میدهند و همیشه منتظر هستند که از آب گل آلود ماهی بگیرند. همین آقایان پیش از المپیک و با یک باخت ساده به تیم آذربایجان ما را کشتند.
*ارتباط شما به عنوان سرمربی تیم ملی با رئیس فدراسیون چطور بود؟
پولادگر به معنای واقعی مرد است و از روز اول تا زمانی که سرمربی تیم ملی بودم پشت من ایستاد. هرچه خواستیم برایمان فراهم کرد و من هیچگاه محبتهای او را فراموش نمیکنم.
*اگر حرف خاصی باقی مانده بفرمایید.
کسانی که در این مدت من و تیمم را آزار دادند به خدا واگذار میکنم. من شاید روزی آنها را ببخشم اما هیچگاه نامردیهایی که در حقم شد را فراموش نمیکنم.
گفتوگو از سعید میرزاییان
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *