صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

رژیم سعودی استثماری‌ترین نظام کار مهاجرتی در جهان را دارد

۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۲:۵۳
کد خبر: ۲۵۱۵۲۸
استاد علوم سیاسی دانشگاه بلوفیلد آمریکا رژیم سعودی را استثماری‌ترین نظام کار مهاجرتی در جهان عنوان کرد و گفت: رژیم سعودی با وعده ثروت افراد را به دام می‌اندازد و مردم را برای باقی زندگی در فقر و انزوای سیاسی نگه می‌دارد.
به نقل از تسنیم، دکتر «کالین کاول» مدرک دکترای خود را از دانشگاه ماساچوست در رشته علوم سیاسی کسب کرده و در حال حاضر استاد علوم سیاسی دانشگاه بلوفیلد در غرب ویرجینیا است. او حضور به‌عنوان ریاست دپارتمان علوم اجتماعی را نیز در کارنامه خود دارد. کاول همچنین سابقه تدریس در دانشگاه‌های ییل در نیوهیون، کالج هولیوک ایالت ماساچوست، دانشگاه بحرین و همچنین دانشگاه نیواورلئان لوئیزیانا را نیز دارد. از تألیفات او می‌توان به «مطالعات آمریکا در خلیج‌فارس: آموزش سیاست آمریکا در بحرین» و «استراتژی امریکا در خلیج‌فارس» اشاره کرد. به همین منظور در گفت‌و‌گو اختصاصی با کاول به مسائلی همچون حملات عربستان سعودی علیه غیرنظامیان یمن، حمایت‌های آمریکا از این کشتارها و وضع حقوق بشر در عربستان پرداختیم. در ادامه متن گفت‌وگوی قابل‌مشاهده است.

عربستان سعودی و متحدانش در حملات هوایی خود روزانه غیرنظامیان یمنی بسیاری را به خاک و خون می‌کشند. در مقابل، کشورهای غربی که خود را حامی اصلی حقوق بشر در جهان می‌نامند، نه‌تنها در برابر این فجایع انسانی سکوت می‌کنند بلکه به حمایت از این نسل‌کشی آشکار می‌پردازند. اخیراً نیز سنای آمریکا به طرح منع فروش سلاح‌ به عربستان رأی نداد. علاوه بر این پنتاگون در 9 اوت 2016 اعلام کرد که وزارت امور خارجه فروش بیش از 130 تانک‌های جنگی آبرامز، 20 دستگاه زرهی و تجهیزات دیگر به عربستان سعودی را پذیرفته است. باوجوداین شواهد چنین ادعایی مبنی بر حمایت از حقوق انسان‌ها باورپذیر است؟

کاول: حمایت ایالات‌متحده از نظام سلطنتی و غیر منتخب عربستان سعودی مؤید این موضوع است که ایالات‌متحده به دنبال ادامه هژمونی خود در شبه‌جزیره عربی و منطقه خلیج‌فارس جهت اطمینان از دسترسی به نفت، گاز طبیعی، خطوط حمل‌ونقل و کنترل استراتژیک منطقه است. به‌عنوان یکی از پیامدهای این پشتیبانی امپریالیستی غیرقانونی و ظالمانه از این رژیم غلط، منسوخ و کاملاً غیر دموکراتیک ما از آغاز جنگ در مارس 2015، شاهد مرگ بیش از 10،000 نفر و آوارگی چند میلیون یمنی بوده‌ایم. کشته‌هایی که حداقل نیمی از آن‌ها را غیرنظامیان تشکیل می‌دادند.

عربستان و شرکای ائتلافی‌اش، از جمله بحرین، مصر، اردن، کویت، مراکش، قطر، سودان و امارات متحده عربی، یعنی تمام پادشاهی‌های غیر منتخب و  دیکتاتوری که به عربستان سعودی تکیه زده‌اند، استدلال می‌کنند که عملیات نظامی علیه یمن در پاسخ به درخواست رئیس‌جمهور سابق یمن عبد ربه منصور هادی بوده است. کسی که در 22 ژانویه 2015 استعفا داده و در ماه مارس به عربستان سعودی گریخته است و به دنبال آن و در سال 2015 عربستان سعودی بمباران هوایی علیه مردم یمن، قرنطینه بندرها آن و تعطیل فرودگاه این کشور را آغاز کرده است. هادی با فرار از یمن استعفای خود را لغو کرد و به محکومیت حوثی‌ها پرداخت. درحالی‌که کنترل پایتخت یمن در جریان انقلاب 21 سپتامبر 2014 به دست حوثی‌ها افتاده بود. او در سپتامبر 2015 با بازگشت به عدن، تحت حمایت نیروهای سعودی ادعا ‌کرد که برای بار دیگر باید رئیس‌جمهور یمن باشد.

نقش نیروهای انصار الله در این میان چیست؟ آیا می‌توان گفت در جریان این اتفاقات، محبوبیت مردمی انصار الله بیشتر شده است؟

کاول: مردم یمن در دهه نود میلادی تحت رهبری گروه سیاسی که به‌وسیله یک گروه مذهبی شیعه به نام انصار الله شکل گرفته بود در پاسخ به سال¬ها فقر و دست‌نشاندگی حاکمان یمنی توسط پادشاهی عربستان سعودی قیام کردند. جرقه‌های جنگ در سال 2004 به وجود آمد؛ جایی که نیروهای حوثی با رئیس‌جمهور علی عبدالله صالح با استناد به عدم توسعه اقتصادی و فقر سیاسی مردم درگیر شدند. در سال 2012، رئیس‌جمهور صالح در پاسخ به بی‌ثباتی سیاسی در توافقی با میانجیگری عربستان که مصونیت صالح را از پیگرد قانونی تضمین می‌کرد، از مقامش کنار گذاشته شد و معاون او یعنی عبد ربه منصور هادی جایگزین او گردید. در ژوئیه سال 2016، حوثی‌ها با رئیس‌جمهور سابق علی عبدالله صالح به توافق رسیدند و در اوت همین سال 2016 شورای عالی سیاسی را برای حکومت تشکیل دادند.

سعودی‌ها و اربابان امپریالیستی آن‌ها، ایالات‌متحده و بریتانیا، رژیم دست‌نشانده سابق را که به‌وسیله هادی رهبری می‌شد به رسمیت شناخته‌اند؛ فرد دست‌نشانده‌ای که در ابتدا از دفتر خود استعفا داده و پس از آن دوباره ادعا بازپس‌گیری مقام خود را کرده است. آن‌ها استدلال می‌کنند که در حال مبارزه با قیام حوثی‌های شیعه در یمن هستند و ادعایشان این است که این افراد از طریق ایران حمایت می‌شوند و ظاهراً، این دلیل به‌زعم آن‌ها برای توجیه بمباران بی‌رویه روستاییان و ملت فقیر یمن، کافی به نظر می‌رسد.

ایالات‌متحده آمریکا قصد ندارد بهانه‌های خود برای اقداماتش را در بوق و کرنا کند؛ چراکه صرفاً به‌عنوان یک هژمون امپریالیستی سلطه‌گر به دنبال حفظ کنترل استراتژیک خود بر منابع منطقه و همچنین استفاده از دارایی‌های نظامی کشورهای سلطنتی خلیج‌فارس است. واشنگتن آگاه است که اکثریت قریب به اتفاق مردم آمریکایی هیچ آگاهی ازآنچه ارتش آمریکا در خاورمیانه انجام می‌دهد، ندارند و بسیاری از مردم منطقه هر توجیهی را از سوی کاخ سفید را به‌عنوان دروغ امپریالیستی آشکاری درک می‌کنند. اکثریت 24 میلیون مردم یمنی حکومت شورای عالی سیاسی با حمایت نیروهای حوثی انصار الله به رهبری علی عبدالله صالح تصدیق می‌کنند. آن‌ها در حال مبارزه برای حفظ استقلال یمن از دخالت خارجی، عمدتاً سلطه عربستان سعودی هستند؛ سلطه‌ای که برای چندین دهه است که به یک نرم تبدیل شده است. آن‌ها برای آزادسازی مردم از گرسنگی، فقر، عقب‌ماندگی، بی‌سوادی، عدم مراقبت‌های بهداشتی مناسب و غیره مبارزه می‌کنند.

طی سخنرانی در اوایل اوت، رئیس شورای عالی سیاسی در یمن تأکید کرد که در صورتی نیروهای حوثی اقدامات تلافی‌جویانه خود را متوقف خواهند کرد که ائتلاف حملات هوایی خود علیه غیرنظامیان این کشور را پایان دهد. این اظهارات نشان می‌دهد که طرف یمنی مایل است تا هر چه زودتر به این درگیری پایان دهد. آتش‌بسی نیز که 11 آوریل 2016 شروع شد با تعرض‌های پیاپی رژیم سعودی شکست خورد. به نظر شما، چرا عربستان سعودی که در طول 18 ماه درگیری به هیچ‌یک از اهداف خود نرسیده است قصد ندارد خونریزی را پایان دهد و این بحران را از طریق صلح‌آمیزی حل کند؟

کاول: درواقع کاخ پادشاهی آل سعود که برای از سال 1932 تاکنون بر عربستان و 28 میلیون نفر حکومت کرده است از رویکرد سیاسی بر روی آخرین لبه‌ها قرار دارد؛ چراکه از آغاز انقلاب‌های دموکراتیک بیداری اسلامی در سال 2011 مردم عربی به پا خواسته‌اند و خواستار تشکیل دولت موردنظر خود و بیرون کردن همه رژیم‌های غیر دموکراتیک در منطقه، به‌خصوص یکی ارتجاعی‌ترین و فاسدترین رژیم‌ها یعنی پادشاهی عربستان سعودی هستند. پادشاهی سعودی در حالی زندگی مجلل خود را دنبال می‌کنند و ذخایر عظیم نفت و گاز این کشور به فروش می‌رساند که نزدیک به یک‌چهارم شهروندان عربستانی در فقر شدید زندگی می‌کنند.

همچنین، رژیم سعودی استثماری‌ترین نظام کار مهاجرتی را در جهان اداره می‌کند؛ جایی که به عده‌ای از افراد وعده ثروت داده می‌شود و پس‌ازاینکه وارد کشور شدند، آن‌ها را به دام می‌اندازد و برای باقی زندگی در فقر و انزوای سیاسی نگه می‌دارد. مردم عربستان از حقوق اساسی بی‌بهره‌اند، هیچ حقی در امور اجرایی دولتشان ندارند، زنان به‌طور سیستماتیک مورد تبعیض واقع می‌شوند و کارگران به طرز وحشیانه‌ای مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند.

برای اربابان امپریالیستی عربستان، ایالات‌متحده و بریتانیا، وجود چنین قدرتی که توانایی آن‌ها را بر این منابع طبیعی تثبیت و سلطه‌جویی‌های هژمون را در دوران پس از جنگ جهانی دوم تأمین کند مفید بوده است؛ نه‌تنها برای دسترسی آسان به منابع طبیعی بسیار مهم، بلکه حضور رژیمی که به آن‌ها اجازه می‌دهد از راه‌های مختلفی پول‌شویی کنند، مواد مازاد را زمانی اقتصاد آن‌ها، بیش‌ازحد تولید کرده است خریداری کنند و زمینه را برای انجام انواع فعالیت‌های خرابکارانه در منطقه فراهم کند؛ بنابراین ترکیبی از حرص و آز، شهوت قدرت و غرور امپریالیستی زمینه ناسازگاری و عزم و اراده را برای ادامه جنگ علیه هرکسی که حکومت سعودی را تهدید کند، فراهم می‌آورد.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *