اروپا به راست می چرخد؛ تغییر سیاست فرانسه مقابل ایران با «فیون»
کریم پاکزاد دلایل چرخش اروپا به تفکرات راست را بحران اقتصادی، ضعف اتحادیه اروپا و بحران مهاجرت می داند و می گوید با ریاست جمهوری «فیون» سیاست خارجی فرانسه به کلی دگرگون می شود.
به نقل از مهر، یک هفته از برگزاری دور نخست انتخابات مقدماتی حزب راست میانه برای تعیین نامزد نهایی خود در رقابت ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ فرانسه می گذرد. نتایج دور نخست در حالی اعلام شد که برای سومین بار پس از «برگزیت» و انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا، شاهد تفاوت چشمگیر میان نظرسنجی های پیش از انتخابات و رای نهایی مردم هستیم.
در حالی که انتظار می رفت «آلن ژوپه» پرچمدار این دور از رقابت ها باشد، شاهد آن هستیم که وی با کسب ۲۸.۲ درصد از آراء در جایگاه دوم بعد از «فرانسوا فیون» با ۴۴.۱ درصد از آراء قرار گرفت. امروز با گذشت یک هفته از اعلام نتایج اولیه، بار دیگر مردم فرانسه به حوزه های رای گیری می روند تا از میان دو نامزد باقی مانده یکی را انتخاب کنند.
گفتنی است رقابت ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ فرانسه در دو مرحله انجام می شود که مرحله نخست ۲۳ آوریل و مرحله دوم ۷ می خواهد بود. در رقابت نهایی ماه می تنها دو نامزد حضور خواهند داشت که محتمل ترین ترکیب رقابتی آنها یکی از سه گزینه راست میانه-راست افراطی، راست میانه-سوسیالیست و در نهایت سوسیالیست-راست افراطی خواهد بود که طبق پیش بینی ها اگر شرایط تغییر نکند، از این سه مورد، گزینه اول به واقعیت نزدیک تر است.
خبرنگار مهر دلایل اصلی خوش اقبالی فیون و روی آوردن مردم فرانسه به اندیشه های راست را در مصاحبه ای با دکتر «کریم پاکزاد» رئیس کمیته روابط خارجی حزب حاکم سوسیالیست و پژوهشگر موسسه روابط بین الملل و استراتژیک فرانسه، جویا شد. پاکزاد همچنین کارشناس مسائل خاورمیانه در حوزه کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان و عراق است.
*چرا حزب راست میانه برای نخستین بار در طول حیات سیاسی خود، انتخابات مقدماتی را به صورت عمومی (باز) برگزار کرد؟
چرایی اینکه حزب راست میانه فرانسه یا همان «جمهوریخواهان» امسال تصمیم گرفتند انتخابات مقدماتی را برای تعیین نامزد نهایی رقابت ریاست جمهوری ۲۰۱۷ به صورت عمومی برگزار کنند، دو علت دارد. نخست آنکه سابقه این نوع انتخابات در فرانسه به حزب حاکم سوسیالیست باز می گردد و مردم پنج سال پیش در جریان انتخابات عمومی یا باز، «فرانسوا اولاند» رئیس جمهور فعلی را به عنوان نماینده سوسیالیست ها در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ انتخاب کردند و همین (پشتوانه مردمی) از دلایل موفقیت وی در آزمون نهایی محسوب می شود. حتی در همان سال هم حزب راست میانه بر این باور بود که بالاخره باید روزی به این شیوه توسل کند.
اما در پاسخ به اینکه چرا آنها انتخابات مقدماتی سال ۲۰۱۶ را برای اولین تجربه رقابت درون حزبی عمومی انتخاب کردند، یک دلیل مهمتر نیز وجود دارد. احزاب دست راستی بر حسب تعاملات تاریخی خود مقید به تمرکز و اجماع نظر بر یک شخصیت بزرگ و کاریزماتیک هستند که در عرصه انتخابات نمایندگی آنها را بر عهده بگیرد. اما این بار چنین اجماع نظری وجود نداشت. یکی از علت های این عدم اجماع، بازگشت «نیکلا سارکوزی» به صحنه انتخابات آن هم بعد از شکستی بود که در انتخابات ۲۰۱۲ در مقابل اولاند تجربه کرد. از این منظر، حضور مجدد وی در انتخابات مقدماتی ۲۰۱۶ حزب جمهوریخواهان امر بی سابقه ای بود.
*چرا علیرغم همه نظرسنجی ها که «آلن ژوپه» را پرچمدار دور نخست رقابت درون حزبی «جمهوریخواهان» معرفی می کردند؛ «فرانسوا فیون» با اختلافی چشمگیر برتری را از آن خود کرد؟
همانطور که انتخاب «دونالد ترامپ» در آمریکا ضعف موسسات نظرسنجی را در پیش بینی آراء مخفی (آراء افرادی که تا روزهای پایانی، تصمیم خود در خصوص انتخاب یکی از کاندیداهای حاضر در صحنه را نگرفته اند) نشان داد؛ در فرانسه نیز در دور نخست انتخابات مقدماتی حزب راست میانه، با تجربه ای مشابه مواجه بودیم.
به استثنای رای دهندگان سنتی راست، این تمایل در میان سایر رای دهندگان وجود داشت که باید سارکوزی را به هر قیمت از میدان به در کرد. در این دوره احساسات ضد سارکوزی به ویژه در میان رای دهندگان میانه رو و چپ وجود داشت. حدود ۱۵ درصد از رای دهندگانی که یکشنبه گذشته به حوزه های رای گیری رفتند، به حزب چپ (سوسیالیست ها) گرایش داشتند و اصلا انتخابات باز نیز در تعریف خود حضور همه اقشار از هر طیف سیاسی را گنجانده است و این امر غیر معمولی نیست. از دید این ۱۵ درصد، ژوپه به هر حال به دور دوم رقابت درون حزبی که امروز یکشنبه برگزار می شود راه می یافت، پس رقابت اصلی در واقع بین سارکوزی و فیون جریان داشت و حذف اولی در گرو رای دادن به دومی بود.
اما به غیر از مخالفت عمومی با تداوم حضور سارکوزی در صحنه انتخابات، عامل دیگری که به موفقیت فیون کمک کرد، شخصیت وی و البته برنامه اقتصادی وی است.
فیون مانند سایر وابستگان حزب راست طرفدار اقتصاد بازار است حال آنکه در این زمینه بسیار افراطی عمل می کند اما از آنجا که مردم فرانسه شعارهای انتخاباتی را خیلی جدی نمی گیرند، به جنبه های افراطی وی نظیر وعده تعدیل گسترده نیروی کار، اهمیت چندانی نمی دهند. هرچند، اینجا در فرانسه وی را با «مارگارت تاچر» از نخست وزیران سابق انگلستان مقایسه می کنند. از سوی دیگر، بینش فرهنگی و اجتماعی وی نیز تا حد زیادی در نتیجه انتخابات هفته گذشته دخیل بوده است. به عنوان مثال وی در مقام یک کاتولیک مذهبی از منتقدین سرسخت ازدواج همجنسگرایان است که در سال میلادی ۲۰۱۳ در فرانسه قانونی شد و اعتراضات مردمی شدیدی را به دنبال داشت که گاه دو تا سه میلیون معترض را به خیابان ها می کشید. فیون برای رای دهندگانی که نظر مساعدی به این قانون نداشتند، گزینه مناسبی بود حال آنکه طبق نظرسنجی ها، ۷۵ درصد از مردم فرانسه دیگر تمایلی به تغییر این قانون ندارند.
در سایر مسائل البته به استثنای سیاست خارجی اختلاف چندانی بین نامزدهای حزب راست میانه وجود نداشت و البته نمی توان گفت که این موضوع دغدغه اصلی رای دهندگان فرانسوی است.
*آیا می توان گفت که ژوپه و فیون هر دو درباره احیاء رابطه با روسیه دید مثبتی دارند؟ رویکرد فیون نسبت به خاورمیانه چگونه است؟
خیر. این دو کاملا در این مورد اختلاف نظر دارند. در عرصه سیاست خارجی، ژوپه دقیقا سیاست کلاسیک فرانسه را پیش می برد. با پیروزی وی تغییر فاحشی در سیاست خارجی فرانسه به وجود نمی آید. اما فیون سیاست فرانسه را در قبال روسیه، ایران و سوریه دگرگون می کند. فیون تقریبا از دوستان «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه محسوب می شود. وی معتقد است که اگر فرانسه سیاست خارجی خود را بر مبنای تنش با روسیه چه در موضوع اوکراین و چه در موضوع سوریه بنا کند، هیچ سودی نخواهد برد.
این یعنی نزدیکی و همکاری بیشتر با روسیه در همان سمت و سویی که مورد تایید ترامپ نیز هست. اما در مورد ایران، موضع وی با ترامپ یکسان نیست. فیون به صراحت اعلام کرد که ایران کشور بزرگی است و بدون همکاری با آن قادر به حل مسائل منطقه نخواهیم بود. از نظر وی عاقلانه نیست که کشوری مثل ایران را از مناسبات منطقه ای کنار گذاشته و در عوض با کشورهای حامی تروریسم دوستی کنیم و در این موارد، بیاناتی را اظهار کرده که هیچ نامزد دیگری اعم از راست یا چپ به زبان نیاورده است (به استثنای «مارین لوپن» رهبر راست افراطی جبهه ملی، البته با قید تفاوت). وی در سیاست خارجی خود (در مقایسه با لوپن) واقع گرا است و از تعامل با همه کشورهای تاثیرگذار در منطقه سخن می گوید. سیاست ترامپ درباره روسیه قابل تغییر است حال آنکه نسبت به ایران چنین رویکردی را ندارد ولی با فیون سیاست فرانسه در قبال ایران تغییر خواهد کرد.
*آیا می توان گفت جامعه فرانسه متمایل به راست شده است؟ اگر این چنین است، اصلی ترین دلایل آن چیست؟
نه تنها جامعه فرانسه بلکه تمام اروپا به سمت راست حرکت می کند و می توان از بین دلایل متعدد به سه مورد اصلی اشاره کرد. نخست آنکه بحران اقتصادی رایج از دهه ۷۰ به این سو کارد را به استخوان مردم رسانده است. در کشور بزرگی مثل فرانسه ۱۲ تا ۱۵ درصد مردم زیر خط فقر به سر می برند. بیش از پنج میلیون نفر از جمعیت فرانسه بیکار هستند. این معضل در سراسر اروپا به استثنای آلمان وجود دارد. دوم آنکه معضل اقتصادی بر روی نقش اروپا در جهان تاثیر گذاشته است. اروپا دیگر قادر به ایفای نقش های عمده و مهم در عرصه جهانی نیست. مردم تردید دارند که اتحادیه اروپا قادر به احیاء نقش پر قدرت خود باشد. این دلیل دوم مبنایی برای سومین دلیل حرکت جوامع اروپایی به سمت راست در قالب مخالفت با جریان مهاجر ت می شود چرا که تضعیف نقش اتحادیه اروپا مردم را به سمت تمایلات ملی گرایانه سوق می دهد و این معضل به قدری در یکی دو سال اخیر ریشه گرفته که ما بیم آن را داریم حتی احزاب راست افراطی نیز در برخی کشورها به قدرت برسند.
مردم جوامع اروپایی، ضعف در مدیریت سیل مهاجرت را از ضعف و یا عدم تمایل دولت ها به مقابله با این معضل، ناشی می دانند. احزاب راست افراطی از این سطحی نگری مردم به نفع خود استفاده می کنند.
*طبق نظرسنجی ها، برنده رقابت امروز یکشنبه به احتمال زیاد به دور دوم رقابت نهایی ریاست جمهوری که ماه میلادی می ۲۰۱۷ برگزار می شود، راه می یابد و در این مرحله احتمالا با «مارین لوپن» رهبر راست افراطی، رقابت داشته و بر وی چیره می شود. اصولا پیش بینی می شود که نامزد برنده راست میانه با غلبه بر هر کاندیدای دیگری که در میدان باشد، کلید دار بعدی کاخ الیزه خواهد بود. نظر شما در این باره چیست؟
یکی از دلایلی که موجب موفقیت انتخابات هفته پیش شد، این است که رای دهندگان می دانستند هر کسی در این انتخابات برنده شود، در قدم اول به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری می رود و هر کسی از راست یا سوسیالیست ها به دور دوم برود، بر لوپن پیروز می شود چرا که رهبر حزب افراطی در رقابت پایانی می هیچ متحد دیگری نخواهد داشت و نهایتا به آراء احتمالی وی که حدود ۲۸ درصد است، پنج درصد اضافه خواهد شد. در دور دوم، رای دهندگان میانه، راست یا چپ (صرف نظر از گرایش حزبی خود) به نامزدی رای میدهند که ضد لوپن باشد.
*آیا می توان گفت که قدرت یابی راست افراطی در فرانسه هنوز آنقدر نیست که ما توقع وقوع همان پدیده ای را داشته باشیم که در انتخابات آمریکا رخ داد و به پیروزی ترامپ منجر شد؟
نمی دانم. واقعا اوضاع به گونه ایست که نمی توان نقش بحران ها و معضلاتی را که برای شما برشمردم، نادیده گرفت. مارین لوپن فعلا ۲۸ درصد آراء در انتخابات مقدماتی ۲۳ آوریل را که در آن هشت تا ده نامزد حضور دارند به خود اختصاص می دهد. این مقدار آراء برای آنکه به دور دوم مبارزات انتخاباتی ماه می، راه یابد کافی است حال آنکه اگر اوضاع تغییر نکند و به همین منوال پیش رود، نامزد حزب حاکم سوسیالیست (هر کسی که باشد) به دور نهایی راه نخواهد یافت. ولی لوپن همانطور که قبلا اشاره کردم، در دور دوم به احتمال زیاد رای نخواهد آورد.
*آیا حزب حاکم سوسیالیست تدبیری برای رهایی از وضعیت بحرانی موجود، اندیشیده است؟
ما حدود شش الی هفت ماه وقت داریم و همین حالا نیز علائم اینکه بیکاری رو به کاهش و رشد اقتصادی رو به افزایش است، قابل مشاهده است. اگر دولت کنونی فرانسوا اولاند بتواند طی دو الی سه ماه آینده با ارائه بیلان اقتصادی ماهانه، به مردم در خصوص پیشرفت های انجام گرفته اطمینان خاطر بدهد، وضعیت در جهت بهبود تغییر می کند. همانطور که میدانید دولت ها همیشه در ماه های باقی مانده به انتخابات تدابیری مردم پسند اتخاذ می کنند. حال باید دید که آیا سوسیالیست ها توانایی آن را دارند که از بهبود شرایط به نفع خود استفاده کنند. در این صورت ممکن است به دور دوم بروند. اما به خاطر داشته باشید که در دور دوم (هفت ماه میلادی می) فقط دو نامزد حضور دارند.
*به نظر شما این دو نامزد نهایی که به دور دوم (رقابت ماه می) راه می یابند، احتمالا از کدام احزاب خواهند بود؟
اگر همین امروز و همین لحظه را در نظر بگیرید، طبیعی است که یکی از آنها از راست میانه خواهد بود و دیگری مارین لوپن (رهبر حزب راست افراطی) چراکه آراء خانم لوپن آراء شناخته شده ای هستند. اما احتمال اینکه وی در این دور دوم ببازد بسیار زیاد است.
*کتاب اخیر اولاند با عنوان «یک رئیس جمهور نباید چنین بگوید» چه تاثیری بر محبوبیت وی خواهد داشت؟ آیا آنگونه که راستی ها می گویند، در جهت کاهش اقبال وی عمل خواهد کرد؟
برعکس در جهت محبوبیت اولاند عمل می کند چرا که وی در این کتاب خود را به عنوان رهبری معرفی می کند که از هیچ چیز حتی دستور کشتن کسانی که برای امنیت فرانسه خطرناک هستند، ابایی نکرده است. فرانسوی ها از بعد از حادثه تروریستی کشتار پاریس، اهمیت زیادی برای مسائل امنیتی قائل هستند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
در حالی که انتظار می رفت «آلن ژوپه» پرچمدار این دور از رقابت ها باشد، شاهد آن هستیم که وی با کسب ۲۸.۲ درصد از آراء در جایگاه دوم بعد از «فرانسوا فیون» با ۴۴.۱ درصد از آراء قرار گرفت. امروز با گذشت یک هفته از اعلام نتایج اولیه، بار دیگر مردم فرانسه به حوزه های رای گیری می روند تا از میان دو نامزد باقی مانده یکی را انتخاب کنند.
گفتنی است رقابت ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ فرانسه در دو مرحله انجام می شود که مرحله نخست ۲۳ آوریل و مرحله دوم ۷ می خواهد بود. در رقابت نهایی ماه می تنها دو نامزد حضور خواهند داشت که محتمل ترین ترکیب رقابتی آنها یکی از سه گزینه راست میانه-راست افراطی، راست میانه-سوسیالیست و در نهایت سوسیالیست-راست افراطی خواهد بود که طبق پیش بینی ها اگر شرایط تغییر نکند، از این سه مورد، گزینه اول به واقعیت نزدیک تر است.
خبرنگار مهر دلایل اصلی خوش اقبالی فیون و روی آوردن مردم فرانسه به اندیشه های راست را در مصاحبه ای با دکتر «کریم پاکزاد» رئیس کمیته روابط خارجی حزب حاکم سوسیالیست و پژوهشگر موسسه روابط بین الملل و استراتژیک فرانسه، جویا شد. پاکزاد همچنین کارشناس مسائل خاورمیانه در حوزه کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان و عراق است.
*چرا حزب راست میانه برای نخستین بار در طول حیات سیاسی خود، انتخابات مقدماتی را به صورت عمومی (باز) برگزار کرد؟
چرایی اینکه حزب راست میانه فرانسه یا همان «جمهوریخواهان» امسال تصمیم گرفتند انتخابات مقدماتی را برای تعیین نامزد نهایی رقابت ریاست جمهوری ۲۰۱۷ به صورت عمومی برگزار کنند، دو علت دارد. نخست آنکه سابقه این نوع انتخابات در فرانسه به حزب حاکم سوسیالیست باز می گردد و مردم پنج سال پیش در جریان انتخابات عمومی یا باز، «فرانسوا اولاند» رئیس جمهور فعلی را به عنوان نماینده سوسیالیست ها در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ انتخاب کردند و همین (پشتوانه مردمی) از دلایل موفقیت وی در آزمون نهایی محسوب می شود. حتی در همان سال هم حزب راست میانه بر این باور بود که بالاخره باید روزی به این شیوه توسل کند.
اما در پاسخ به اینکه چرا آنها انتخابات مقدماتی سال ۲۰۱۶ را برای اولین تجربه رقابت درون حزبی عمومی انتخاب کردند، یک دلیل مهمتر نیز وجود دارد. احزاب دست راستی بر حسب تعاملات تاریخی خود مقید به تمرکز و اجماع نظر بر یک شخصیت بزرگ و کاریزماتیک هستند که در عرصه انتخابات نمایندگی آنها را بر عهده بگیرد. اما این بار چنین اجماع نظری وجود نداشت. یکی از علت های این عدم اجماع، بازگشت «نیکلا سارکوزی» به صحنه انتخابات آن هم بعد از شکستی بود که در انتخابات ۲۰۱۲ در مقابل اولاند تجربه کرد. از این منظر، حضور مجدد وی در انتخابات مقدماتی ۲۰۱۶ حزب جمهوریخواهان امر بی سابقه ای بود.
*چرا علیرغم همه نظرسنجی ها که «آلن ژوپه» را پرچمدار دور نخست رقابت درون حزبی «جمهوریخواهان» معرفی می کردند؛ «فرانسوا فیون» با اختلافی چشمگیر برتری را از آن خود کرد؟
همانطور که انتخاب «دونالد ترامپ» در آمریکا ضعف موسسات نظرسنجی را در پیش بینی آراء مخفی (آراء افرادی که تا روزهای پایانی، تصمیم خود در خصوص انتخاب یکی از کاندیداهای حاضر در صحنه را نگرفته اند) نشان داد؛ در فرانسه نیز در دور نخست انتخابات مقدماتی حزب راست میانه، با تجربه ای مشابه مواجه بودیم.
به استثنای رای دهندگان سنتی راست، این تمایل در میان سایر رای دهندگان وجود داشت که باید سارکوزی را به هر قیمت از میدان به در کرد. در این دوره احساسات ضد سارکوزی به ویژه در میان رای دهندگان میانه رو و چپ وجود داشت. حدود ۱۵ درصد از رای دهندگانی که یکشنبه گذشته به حوزه های رای گیری رفتند، به حزب چپ (سوسیالیست ها) گرایش داشتند و اصلا انتخابات باز نیز در تعریف خود حضور همه اقشار از هر طیف سیاسی را گنجانده است و این امر غیر معمولی نیست. از دید این ۱۵ درصد، ژوپه به هر حال به دور دوم رقابت درون حزبی که امروز یکشنبه برگزار می شود راه می یافت، پس رقابت اصلی در واقع بین سارکوزی و فیون جریان داشت و حذف اولی در گرو رای دادن به دومی بود.
اما به غیر از مخالفت عمومی با تداوم حضور سارکوزی در صحنه انتخابات، عامل دیگری که به موفقیت فیون کمک کرد، شخصیت وی و البته برنامه اقتصادی وی است.
فیون مانند سایر وابستگان حزب راست طرفدار اقتصاد بازار است حال آنکه در این زمینه بسیار افراطی عمل می کند اما از آنجا که مردم فرانسه شعارهای انتخاباتی را خیلی جدی نمی گیرند، به جنبه های افراطی وی نظیر وعده تعدیل گسترده نیروی کار، اهمیت چندانی نمی دهند. هرچند، اینجا در فرانسه وی را با «مارگارت تاچر» از نخست وزیران سابق انگلستان مقایسه می کنند. از سوی دیگر، بینش فرهنگی و اجتماعی وی نیز تا حد زیادی در نتیجه انتخابات هفته گذشته دخیل بوده است. به عنوان مثال وی در مقام یک کاتولیک مذهبی از منتقدین سرسخت ازدواج همجنسگرایان است که در سال میلادی ۲۰۱۳ در فرانسه قانونی شد و اعتراضات مردمی شدیدی را به دنبال داشت که گاه دو تا سه میلیون معترض را به خیابان ها می کشید. فیون برای رای دهندگانی که نظر مساعدی به این قانون نداشتند، گزینه مناسبی بود حال آنکه طبق نظرسنجی ها، ۷۵ درصد از مردم فرانسه دیگر تمایلی به تغییر این قانون ندارند.
در سایر مسائل البته به استثنای سیاست خارجی اختلاف چندانی بین نامزدهای حزب راست میانه وجود نداشت و البته نمی توان گفت که این موضوع دغدغه اصلی رای دهندگان فرانسوی است.
*آیا می توان گفت که ژوپه و فیون هر دو درباره احیاء رابطه با روسیه دید مثبتی دارند؟ رویکرد فیون نسبت به خاورمیانه چگونه است؟
خیر. این دو کاملا در این مورد اختلاف نظر دارند. در عرصه سیاست خارجی، ژوپه دقیقا سیاست کلاسیک فرانسه را پیش می برد. با پیروزی وی تغییر فاحشی در سیاست خارجی فرانسه به وجود نمی آید. اما فیون سیاست فرانسه را در قبال روسیه، ایران و سوریه دگرگون می کند. فیون تقریبا از دوستان «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه محسوب می شود. وی معتقد است که اگر فرانسه سیاست خارجی خود را بر مبنای تنش با روسیه چه در موضوع اوکراین و چه در موضوع سوریه بنا کند، هیچ سودی نخواهد برد.
این یعنی نزدیکی و همکاری بیشتر با روسیه در همان سمت و سویی که مورد تایید ترامپ نیز هست. اما در مورد ایران، موضع وی با ترامپ یکسان نیست. فیون به صراحت اعلام کرد که ایران کشور بزرگی است و بدون همکاری با آن قادر به حل مسائل منطقه نخواهیم بود. از نظر وی عاقلانه نیست که کشوری مثل ایران را از مناسبات منطقه ای کنار گذاشته و در عوض با کشورهای حامی تروریسم دوستی کنیم و در این موارد، بیاناتی را اظهار کرده که هیچ نامزد دیگری اعم از راست یا چپ به زبان نیاورده است (به استثنای «مارین لوپن» رهبر راست افراطی جبهه ملی، البته با قید تفاوت). وی در سیاست خارجی خود (در مقایسه با لوپن) واقع گرا است و از تعامل با همه کشورهای تاثیرگذار در منطقه سخن می گوید. سیاست ترامپ درباره روسیه قابل تغییر است حال آنکه نسبت به ایران چنین رویکردی را ندارد ولی با فیون سیاست فرانسه در قبال ایران تغییر خواهد کرد.
*آیا می توان گفت جامعه فرانسه متمایل به راست شده است؟ اگر این چنین است، اصلی ترین دلایل آن چیست؟
نه تنها جامعه فرانسه بلکه تمام اروپا به سمت راست حرکت می کند و می توان از بین دلایل متعدد به سه مورد اصلی اشاره کرد. نخست آنکه بحران اقتصادی رایج از دهه ۷۰ به این سو کارد را به استخوان مردم رسانده است. در کشور بزرگی مثل فرانسه ۱۲ تا ۱۵ درصد مردم زیر خط فقر به سر می برند. بیش از پنج میلیون نفر از جمعیت فرانسه بیکار هستند. این معضل در سراسر اروپا به استثنای آلمان وجود دارد. دوم آنکه معضل اقتصادی بر روی نقش اروپا در جهان تاثیر گذاشته است. اروپا دیگر قادر به ایفای نقش های عمده و مهم در عرصه جهانی نیست. مردم تردید دارند که اتحادیه اروپا قادر به احیاء نقش پر قدرت خود باشد. این دلیل دوم مبنایی برای سومین دلیل حرکت جوامع اروپایی به سمت راست در قالب مخالفت با جریان مهاجر ت می شود چرا که تضعیف نقش اتحادیه اروپا مردم را به سمت تمایلات ملی گرایانه سوق می دهد و این معضل به قدری در یکی دو سال اخیر ریشه گرفته که ما بیم آن را داریم حتی احزاب راست افراطی نیز در برخی کشورها به قدرت برسند.
مردم جوامع اروپایی، ضعف در مدیریت سیل مهاجرت را از ضعف و یا عدم تمایل دولت ها به مقابله با این معضل، ناشی می دانند. احزاب راست افراطی از این سطحی نگری مردم به نفع خود استفاده می کنند.
*طبق نظرسنجی ها، برنده رقابت امروز یکشنبه به احتمال زیاد به دور دوم رقابت نهایی ریاست جمهوری که ماه میلادی می ۲۰۱۷ برگزار می شود، راه می یابد و در این مرحله احتمالا با «مارین لوپن» رهبر راست افراطی، رقابت داشته و بر وی چیره می شود. اصولا پیش بینی می شود که نامزد برنده راست میانه با غلبه بر هر کاندیدای دیگری که در میدان باشد، کلید دار بعدی کاخ الیزه خواهد بود. نظر شما در این باره چیست؟
یکی از دلایلی که موجب موفقیت انتخابات هفته پیش شد، این است که رای دهندگان می دانستند هر کسی در این انتخابات برنده شود، در قدم اول به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری می رود و هر کسی از راست یا سوسیالیست ها به دور دوم برود، بر لوپن پیروز می شود چرا که رهبر حزب افراطی در رقابت پایانی می هیچ متحد دیگری نخواهد داشت و نهایتا به آراء احتمالی وی که حدود ۲۸ درصد است، پنج درصد اضافه خواهد شد. در دور دوم، رای دهندگان میانه، راست یا چپ (صرف نظر از گرایش حزبی خود) به نامزدی رای میدهند که ضد لوپن باشد.
*آیا می توان گفت که قدرت یابی راست افراطی در فرانسه هنوز آنقدر نیست که ما توقع وقوع همان پدیده ای را داشته باشیم که در انتخابات آمریکا رخ داد و به پیروزی ترامپ منجر شد؟
نمی دانم. واقعا اوضاع به گونه ایست که نمی توان نقش بحران ها و معضلاتی را که برای شما برشمردم، نادیده گرفت. مارین لوپن فعلا ۲۸ درصد آراء در انتخابات مقدماتی ۲۳ آوریل را که در آن هشت تا ده نامزد حضور دارند به خود اختصاص می دهد. این مقدار آراء برای آنکه به دور دوم مبارزات انتخاباتی ماه می، راه یابد کافی است حال آنکه اگر اوضاع تغییر نکند و به همین منوال پیش رود، نامزد حزب حاکم سوسیالیست (هر کسی که باشد) به دور نهایی راه نخواهد یافت. ولی لوپن همانطور که قبلا اشاره کردم، در دور دوم به احتمال زیاد رای نخواهد آورد.
*آیا حزب حاکم سوسیالیست تدبیری برای رهایی از وضعیت بحرانی موجود، اندیشیده است؟
ما حدود شش الی هفت ماه وقت داریم و همین حالا نیز علائم اینکه بیکاری رو به کاهش و رشد اقتصادی رو به افزایش است، قابل مشاهده است. اگر دولت کنونی فرانسوا اولاند بتواند طی دو الی سه ماه آینده با ارائه بیلان اقتصادی ماهانه، به مردم در خصوص پیشرفت های انجام گرفته اطمینان خاطر بدهد، وضعیت در جهت بهبود تغییر می کند. همانطور که میدانید دولت ها همیشه در ماه های باقی مانده به انتخابات تدابیری مردم پسند اتخاذ می کنند. حال باید دید که آیا سوسیالیست ها توانایی آن را دارند که از بهبود شرایط به نفع خود استفاده کنند. در این صورت ممکن است به دور دوم بروند. اما به خاطر داشته باشید که در دور دوم (هفت ماه میلادی می) فقط دو نامزد حضور دارند.
*به نظر شما این دو نامزد نهایی که به دور دوم (رقابت ماه می) راه می یابند، احتمالا از کدام احزاب خواهند بود؟
اگر همین امروز و همین لحظه را در نظر بگیرید، طبیعی است که یکی از آنها از راست میانه خواهد بود و دیگری مارین لوپن (رهبر حزب راست افراطی) چراکه آراء خانم لوپن آراء شناخته شده ای هستند. اما احتمال اینکه وی در این دور دوم ببازد بسیار زیاد است.
*کتاب اخیر اولاند با عنوان «یک رئیس جمهور نباید چنین بگوید» چه تاثیری بر محبوبیت وی خواهد داشت؟ آیا آنگونه که راستی ها می گویند، در جهت کاهش اقبال وی عمل خواهد کرد؟
برعکس در جهت محبوبیت اولاند عمل می کند چرا که وی در این کتاب خود را به عنوان رهبری معرفی می کند که از هیچ چیز حتی دستور کشتن کسانی که برای امنیت فرانسه خطرناک هستند، ابایی نکرده است. فرانسوی ها از بعد از حادثه تروریستی کشتار پاریس، اهمیت زیادی برای مسائل امنیتی قائل هستند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *