شکست و انزوای بیشتر در انتظار اردوغان و ملک سلمان
ترکیه به هم ریخته است، به گونه ای که تصمیم گیری منطقی و معقولانه برای حاکمان این کشور بسیار دشوار گشته چون جلوی چشمان آنها را قدرت طلبی گرفته است.
به گزارش گروه بین الملل ، یکی از دلایلی که ترکیه را وادار به دخالت در امور سوریه و عراق کرده است، تضعیف ضریب نفوذ خود در کشورهای منطقه است.
ترکیه که سودای رهبری مسلمانان را در سر داشت، به خاطر برخی اتفاقات دچار ضعف سیاسی شد و باعث گشت تا پاهای مسئولین این کشور برای ادامه راه سست شود و بلرزد.
اگر ترکیه از ظرفیت های سیاسی خود هم برای گسترش نفوذ در کشورهای اسلامی منطقه بهره می برد، به خاطر ضعف ایدئولوژیکی باز هم کم می آورد. اما اکنون دولتمردان ترکیه از قوه قهریه و نظامی خود برای رسیدن به هدف بهره می برند.
نظامی گری و استفاده از نیروهای نظامی نمی تواند همیشه به عنوان یک برگ برنده به حساب آید. محاسبات اشتباه و غلط سران ترکیه آنها را وارد معرکه ای کرده است که بیرون آمدن از آن کار دشواری است و اگر هر چه بیشتر در آن باقی بماند بیشتر هم فرو می رود.
ترکیه هم اکنون در منطقه و همسایگی خود یک روابط عادی و دوستانه ندارد، اگر تاکنون هم به قهر نینجامیده است به خاطر سعه صدری است که این کشورها از خود نشان داده اند.
ضلع شرقی ترکیه مرز ایران است، ترکیه در بحران غرب آسیا آنقدر در نقش منفی خود فرو رفته است که حتی حسن همجواری و همسایگی را هم از یاد برده و در بسیاری مواقع مسئولین این کشور مواضع و سخنانی را علیه ایران بر زبان می رانند که می توانست باعث تیره شدن روابط دو کشور شود اما سیاست جمهوری اسلامی ایران دامن زدن به اختلافات نبود.
روابط آنکارا و مسکو هم همچنان شکننده است. این روابط هنوز پس از تنشی که میان ترکیه و روسیه بر سر سرنگون کردن هواپیمای ارتش سرخ از سوی ارتش ترکیه رخ داد جوش نخورده است و هر لحظه می تواند به هم بخورد اما اینبار بد به هم خواهد خورد.
البته همه چیز به خود مقامات ترکیه بستگی دارد، تا زمانی که اردوغان همچنان در صدد احیای عثمانی و نو عثمانی گری باشد، وضع این کشور روز به روز وخیم تر هم خواهد شد.
مقامات ترکیه حتی پس از ماجرای کشتی مرمره که کمک های مردمی را به غزه می برد، روابط خود را بار دیگر با رژیم اسرائیل از سر گرفت تا شاید بتواند ضعف خود را پنهان کند.
اما اسرائیل خود از نبود مشروعیت و ضعف موجودیت رنج می برد و بسیاری از کشورهای جهان به ویژه کشورهای اسلامی با این رژیم ارتباط ندارند در حالی که در منطقه ای قرار گرفته است که قلب جهان اسلام است.
اروپا هم ترکیه را به حال خود واگذاشته و روابط نامناسبی را در پیش گرفته است، چرا که سیاست های آنکارا در موضوع مهاجرین و آوارگان جنگی با انتقاد شدید اروپا روبرو شده است، ضمن این که کودتای نافرجام ترکیه هم یکی دیگر از مسائلی است که اروپا را وادار ساخته تا یک خانه دیگر از روابط خود با ترکیه را خاموش کند.
اکنون شرایط در اروپا و میان مردم این اتحادیه به گونه ای شده است که آنها ترکیه را همردیف تروریست های تکفیری و داعش می دانند.
افکار عمومی منطقه به همین سمت و سو رفته است و حق هم با مردم است. چنین وضعیتی برای رژیم سعودی هم وجود دارد.
اما اردوغان همچنان اصرار به ادامه اشتباهات خود دارد، این اشتباهات است که باعث شده ترکیه هم منزوی شود و هم تأثیر و نفوذ خود را از دست بدهد.
اگر مقامات این کشور اشتباه کنند و خود را در جبهه سوریه و عراق درگیر سازند، باید در انتظار واقعه ای سخت و وحشتناک در داخل کشور خود باشند.
مقامات ترکیه حتی روابط با مصر را هم از دست دادند در حالی که گروه اخوان با عملکرد بد خود در مصر فرصت را از دست داد. اما مصر کنونی هم در دستیابی به قدرت و نفوذ همردیف ترکیه است، اگر می بینید که دولت مصر در بحران سوریه مخالف سرنگونی اسد است و اعتقاد دارد مردم این کشور باید سرنوشت خود را تعیین کنند، بیشتر به خاطر مخالفت با ترکیه و عربستان سعودی است.
حمایت سعودی ها و ترکیه از اخوان المسلمین، کدورت بین دولت کنونی مصر با آنها را افزایش داده است حتی در میان مردم مصر هم یک خصم نسبت به این دو کشور دیده می شود.
اما در هر حال ترکیه می تواند نقش مثبتی در بحران منطقه که خود هم درگیر آن خواهد شد داشته باشد.
ترکیه و عربستان جنگ در سوریه و عراق را تبدیل به جنگ مذهبی کرده اند، در صورتی که برای جمهوری اسلامی ایران شیعه و سنی تفاوتی ندارد و هر جا که مسلمانی تحت ستم و ظلم باشد، دفاع از آن را وظیفه خود می داند، همانطور که از مردم فلسطین حمایت می کند. شکست و انزوای بیشتر در انتظار ترکیه و عربستان سعودی است.
ترکیه که سودای رهبری مسلمانان را در سر داشت، به خاطر برخی اتفاقات دچار ضعف سیاسی شد و باعث گشت تا پاهای مسئولین این کشور برای ادامه راه سست شود و بلرزد.
اگر ترکیه از ظرفیت های سیاسی خود هم برای گسترش نفوذ در کشورهای اسلامی منطقه بهره می برد، به خاطر ضعف ایدئولوژیکی باز هم کم می آورد. اما اکنون دولتمردان ترکیه از قوه قهریه و نظامی خود برای رسیدن به هدف بهره می برند.
نظامی گری و استفاده از نیروهای نظامی نمی تواند همیشه به عنوان یک برگ برنده به حساب آید. محاسبات اشتباه و غلط سران ترکیه آنها را وارد معرکه ای کرده است که بیرون آمدن از آن کار دشواری است و اگر هر چه بیشتر در آن باقی بماند بیشتر هم فرو می رود.
ترکیه هم اکنون در منطقه و همسایگی خود یک روابط عادی و دوستانه ندارد، اگر تاکنون هم به قهر نینجامیده است به خاطر سعه صدری است که این کشورها از خود نشان داده اند.
ضلع شرقی ترکیه مرز ایران است، ترکیه در بحران غرب آسیا آنقدر در نقش منفی خود فرو رفته است که حتی حسن همجواری و همسایگی را هم از یاد برده و در بسیاری مواقع مسئولین این کشور مواضع و سخنانی را علیه ایران بر زبان می رانند که می توانست باعث تیره شدن روابط دو کشور شود اما سیاست جمهوری اسلامی ایران دامن زدن به اختلافات نبود.
روابط آنکارا و مسکو هم همچنان شکننده است. این روابط هنوز پس از تنشی که میان ترکیه و روسیه بر سر سرنگون کردن هواپیمای ارتش سرخ از سوی ارتش ترکیه رخ داد جوش نخورده است و هر لحظه می تواند به هم بخورد اما اینبار بد به هم خواهد خورد.
البته همه چیز به خود مقامات ترکیه بستگی دارد، تا زمانی که اردوغان همچنان در صدد احیای عثمانی و نو عثمانی گری باشد، وضع این کشور روز به روز وخیم تر هم خواهد شد.
مقامات ترکیه حتی پس از ماجرای کشتی مرمره که کمک های مردمی را به غزه می برد، روابط خود را بار دیگر با رژیم اسرائیل از سر گرفت تا شاید بتواند ضعف خود را پنهان کند.
اما اسرائیل خود از نبود مشروعیت و ضعف موجودیت رنج می برد و بسیاری از کشورهای جهان به ویژه کشورهای اسلامی با این رژیم ارتباط ندارند در حالی که در منطقه ای قرار گرفته است که قلب جهان اسلام است.
اروپا هم ترکیه را به حال خود واگذاشته و روابط نامناسبی را در پیش گرفته است، چرا که سیاست های آنکارا در موضوع مهاجرین و آوارگان جنگی با انتقاد شدید اروپا روبرو شده است، ضمن این که کودتای نافرجام ترکیه هم یکی دیگر از مسائلی است که اروپا را وادار ساخته تا یک خانه دیگر از روابط خود با ترکیه را خاموش کند.
اکنون شرایط در اروپا و میان مردم این اتحادیه به گونه ای شده است که آنها ترکیه را همردیف تروریست های تکفیری و داعش می دانند.
افکار عمومی منطقه به همین سمت و سو رفته است و حق هم با مردم است. چنین وضعیتی برای رژیم سعودی هم وجود دارد.
اما اردوغان همچنان اصرار به ادامه اشتباهات خود دارد، این اشتباهات است که باعث شده ترکیه هم منزوی شود و هم تأثیر و نفوذ خود را از دست بدهد.
اگر مقامات این کشور اشتباه کنند و خود را در جبهه سوریه و عراق درگیر سازند، باید در انتظار واقعه ای سخت و وحشتناک در داخل کشور خود باشند.
مقامات ترکیه حتی روابط با مصر را هم از دست دادند در حالی که گروه اخوان با عملکرد بد خود در مصر فرصت را از دست داد. اما مصر کنونی هم در دستیابی به قدرت و نفوذ همردیف ترکیه است، اگر می بینید که دولت مصر در بحران سوریه مخالف سرنگونی اسد است و اعتقاد دارد مردم این کشور باید سرنوشت خود را تعیین کنند، بیشتر به خاطر مخالفت با ترکیه و عربستان سعودی است.
حمایت سعودی ها و ترکیه از اخوان المسلمین، کدورت بین دولت کنونی مصر با آنها را افزایش داده است حتی در میان مردم مصر هم یک خصم نسبت به این دو کشور دیده می شود.
اما در هر حال ترکیه می تواند نقش مثبتی در بحران منطقه که خود هم درگیر آن خواهد شد داشته باشد.
ترکیه و عربستان جنگ در سوریه و عراق را تبدیل به جنگ مذهبی کرده اند، در صورتی که برای جمهوری اسلامی ایران شیعه و سنی تفاوتی ندارد و هر جا که مسلمانی تحت ستم و ظلم باشد، دفاع از آن را وظیفه خود می داند، همانطور که از مردم فلسطین حمایت می کند. شکست و انزوای بیشتر در انتظار ترکیه و عربستان سعودی است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *