صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

اینجا اکسیر جوانی می دهند+تصاویر

۲۹ مهر ۱۳۹۵ - ۰۵:۱۲:۰۱
کد خبر: ۲۳۴۴۲۸
آن ها که عمری را با حسین (ع) گذرانده اند بو و عطر محرم که به مشامشان می رسد گویی دوباره جوان می شوند زانوهایشان قوت می گیرد و خستگی را هم خسته می کنند.
به نقل از چشمه سار، همیشه به حال این بچه ها و پیرمردهای خادم در هیئت ها و حسینیه ها غبطه می خورم، هنوز چند روز مانده به این که محرم فرابرسد، اصلا روی زمین بند نیستند، انگار طائر افلاکی آسمان حسین علیه السلام شده اند. رهایشان کنی، تا بیاید دهه اول تمام شود، خواب و خوراک و زندگی شان می شود هیئت و حسینیه.

از چند روز قبل بچه ها با تلاش و حتی بعضا با التماس درصدد گرفتن کاری در هیئت هستند، همین که حتی کفشی از عزاداران حسین علیه السلام جفت کنند، برایشان یک دنیا افتخار است.

این که حال و هوای بچه ها باشد پس حال و هوای پیرمردهای خادم در هیئت چیست؟

آنها که عمری را با حسین (ع) عشق بازی کرده اند، بو و عطر محرم که به مشامشان می رسد، اصلا گویی دوباره جوان می شوند، زانوهایشان قوت می گیرد و خستگی را هم خسته می کنند.

از چای ریختن، تهیه ملزومات اولیه پخت و پز غذا و هزار جور کار دیگر، مگر می شود خادم چندین و چند ساله هیئت باشی و ریش در این دستگاه با عظمت سپید کرده باشی و یاد حسین علیه السلام تو را به جنب و جوش واندارد.

من عاشق همین حرارت حسینی ام که پیر را هم جوان می کند، از همان اکسیرها که سوداگران زمان همواره به دنبالش بوده اند، اینجا اکسیرگاه دل هاست و خادمان پیر و سالخورده، جوان شده اکسیر ناب عشق حسین علیه السلام هستند.

با این مقدمه باب گفتگو را با حسن امینی پیرمرد جوان دل حسینی اهل خوانسار، متولد ۱۳۱۵و خادم امام حسین علیه السلام در هیئت حضرت ابوالفضل بیدهند آغاز می کنیم.

از حس و خاطره روز اولی که لباس خادمی امام حسین (ع) در هیئت را به تن کردید برایمان بگویید.

اولین بار در سن ۲۲ سالگی این لباس را به تن کردم، آن روز یادم است که هیئت بدون آشپز مانده بود، کارها روی زمین مانده بود و همه هاج و واج همدیگر رو نگاه می کردند و به چه کنم چه کنم افتاده بودند، قصد کردند از هیئت های دیگر آشپز بیاورند اما به میان آمدم و عهده دار پخت غذای هیئت شدم و آبگوشتی درست کردم به یادماندنی و شدم تنها آشپز هیئت و این زیباترین حس برایم بود.

برای این کار باید آمادگی روحی خاصی هم داشت؟

بله مسلما، خادم امام حسین علیه السلام باید اعتقاد قلبی داشته باشد، نمازش اول وقت باشد، اخلاقش درست باشد و کسی از وی رنجیده خاطر نباشد.

این قرابت به امام حسین (ع) چه تأثیری بر زندگی شخصی شما داشته است؟

یادم است ازکودکی به دنبال هیئت بودم، همه چیزخودم را از اهل بیت علیهم السلام می دانم، در این ۶۵ تا ۷۰ سالی که از خدا عمر گرفته ام سلامتی ام را مدیون ایشان هستم.

اتفاق ویژه‌ای در این مدت که خادم عزاداران حسینی بوده‌اید، برایتان افتاده که در ذهنتان باقی مانده باشد؟

هرچه دارم از قمر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام است، از این آقا معجزه ها دیده ام.

خودم را بیمه ایشان می دانم، چون در این مدت خدمت در دستگاه امام حسین علیه السلام نیاز به هیچ قرص و دارویی پیدا نکردم و این سلامتی را مدیون ایشان هستم.

پیش آمده که همین نزدیکی به دستگاه امام حسین (ع) مانع از اشتباه و خطایی در زندگی تان شود؟

با وجود سایه و نظر امام حسین و حضرت عباس علیهما السلام بر زندگی ام هیچ گونه اشتباهی رخ نداده است که اهل بیت بخواهند ازبروز آن جلوگیری کنند.

محرم در خوانسار چه تفاوتی با دیگر شهرها دارد؟

هیچ شهری محرم و عزاداری خوانسار را ندارد چراکه خوانسار پایتخت معنوی ایران وبالاتر از آن دارالمومنین است.

چند عبارت می گویم توصیف خود را از آنها بیان کنید.

کربلا: جان دادن برای آن
هیئت: عاشقان امام حسین علیه السلام
خادم:عشق به حضرت ابوالفضل علیه السلام
امام حسین (ع): شفاعت در آخرت
محرم خوانسار: بی نظیرترین عزاداری
حضرت عباس (ع): مشکل گشای همه چراکه هرکس درمانده است نام این آقا را به زبان می آورد
بصیرت حسینی: یارو یاور حسین علیه السلام بودن.

از کرانه وجود این پیرمردهای باصفای حسینی که فاصله می گیری و با خود خلوت می کنی، بیش از هر چیز و هر کسی یاد حبیب بن مظاهر می افتی، او که مهدی شجاعی در کتاب آفتاب در حجاب چه خوب به وصفش نشسته است؛

برای این پیرمردهای عاشق حسین همان وصف ستودنی تر از هر پایانی است آنجا که می گوید:

"چه دریافت روشنی دارد این حبیب! دین را چه خوب شناخته است. بی جهت نیست که امام لقب فقیه به او داده است.

اسم حبیب اسباب آرامش دل است. وقتی خبر آمدنش به کربلا را شنیدی سرت را از کجاوه بیرون آوردی و گفتی:

سلام مرا به حبیب برسانید


/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *