اردوغان سرطان خود را به جان ترکیه و منطقه انداخته است
ترکیه در منطقه به گونه ای نقش بازی می کند که پنداری خود با هیچ مشکلی از جمله امنیتی روبرو نیست آنگاه ادعای کمک به حل بحران های منطقه دارد.
به گزارش گروه بین الملل ، ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی و تأثیر گذار در منطقه، علیرغم وابستگی شدید به غرب، آمریکا و حتی اسرائیل، حتی توانایی برقراری یک امنیت نسبی در خاک خود را ندارد، در حالی که این کشور از حمایت های آمریکا برخوردار است و در کنار خود دشمنی هم ندارد که بخواهد برای او دردسر ساز شود.
حتی رفتارهای مداخله گرانه این کشور در منطقه باعث تشدید بحران در کشورهای همسایه شده است.
ترکیه با شرایطی که برای خودش به وجود آورده، هم رشد اقتصادی خود را از بین برده و هم امنیت کشورش را به خطر انداخته است.
کشوری که قادر نیست مشکلات داخلی خود را با عقلانیت و منطق حل کند، چگونه می تواند در مسائل منطقه ای به عنوان یک کشور راهگشا و مشکل گشا عمل کند؟
نتیجه ای که می توان از شرایط درونی ترکیه و رفتار دولتمردان این کشور گرفت این است که آنها از حل مشکلات داخلی خود عاجز هستند پس باید برای خود دستاویزی بسازند تا بتوانند شرایط داخل را به خاطر شرایط منطقه ای کنترل و سرکوب کنند.
کنترلی که آنها انجام می دهند راه حلی برای پایان دادن به مشکلات شدید داخلی نیست بلکه عملکرد دولتمردان ترکیه سرکوب و خشونت با اقوامی است که در این کشور حضور دارند.
گزارش های منتشر شده از شرایط جسمی نامناسب اردوغان هبر می دهد. حتی خبری منتشر شد که در بیمارستان بساری شده است. وخامت حال او که شایعه هایی هم مبنی بر بیماری سرطان منتشر شده است، اوضاع ترکیه را وخیم تر خواهد کرد. مانند سرطانی که به جان اردوغان افتاده است به جان این کشور هنم خواهد افتاد. رئیس جمهوری ترکیه این کشور را به سرطان خود مبتلا کرده است.
مهمترین مشکلی که اکنون ترکیه با آن دست به گریبان است، کردهای این کشور هستند.
شرایط منطقه کردنشین ترکیه هم اکنون مانند مناطق جنگی است. ارتش این کشور در همه مناطق کردنشین مستقر است و با کوچکترین تحرکی از سوی کردها واکنش تند و خشن از خود نشان می دهد.
اما کردهای ترکیه که مخالفین آن در گروه هایی مانند پ ک ک و دیگر گروه های مخالف دولت فعالیت می کنند، دست به اقدامات تروریستی می زنند.
حق یا ناحق بودن اقدامات کردهای ترکیه بحث ما در این نوشتار نیست، بلکه موضوع اصلی اقدامات و رفتارهایی است که مقامات ترکیه انجام می دهند و جز ایجاد دردسر برای خود و دیگران نیست.
ترکیه تا پیش از این که در بحران سوریه نقش بازی کند و بر آتش این فتنه بدمد، هم شرایط اقتصادی خوبی را تجربه می کرد و هم از نظر سیاسی مشکلات کمتری با اقلیت های قومی خود همچون کردها و علویان داشت. هم اکنون بزرگترین طایفه مذهبی پس از سنی ها در این کشور علویان و شیعیان تشکیل می دهد که با توجه به تعداد جمعیت بالای این قشر حتی به رسمیت هم شناخته نشده اند.
از قدیم گفته اند که یک سوزن به خودت بزن آنگاه یک جوالدوز به دیگری، اما ترکیه بدون این که طعم سوزن را چشیده باشد، با جوالدوز به جان سوریه و حتی عراق افتاده و ادعا می کند که در راستای مبارزه با گروه های تروریستی مانند داعش گام بر می دارد.
اما همه اقدامات و رفتارهایی که دولت ترکیه انجام می دهد، تنش آفرین و مشکل ساز است. هنوز از یاد نرفته است که اقدام نابخردانه ارتش این کشور در سرنگون کردن هواپیمای جنگی روسیه در آسمان سوریه، چه تنش جدی را میان دو کشور ایجاد کرد که حتی خطر درگیری میان آنها هم می رفت.
اتهامات تندی که دولتمردان ترکیه علیه ایران وارد کرده اند و هنوز هم دست از این رفتار خود برنداشته اند، یکی دیگر از کارهایی است که به مشکلات منطقه دامن می زند و اختلافات را می افزاید.
وزیر خارجه ترکیه در اجلاس اعضای شورای همکاری خلیج فارس شرکت می کند و در راستای اهداف این کشورها، بیانیه صادر شده از سوی شورای همکاری خلیج فارس را امضا می کند که در آن ایران متهم به دخالت در امور کشورهای منطقه شده است.
دولت ترکیه هم، همچون برخی کشورهای عربی منطقه چنین دیدگاهی دارد، چرا که با این اتهام دروغ، بر ضعف های خود سرپوش می گذارد.
تاکنون جمهوری اسلامی ایران در قبال رفتارهایی که از سوی کشورهای منطقه از جمله ترکیه و عربستان سعودی سر می زند، خویشتنداری و شکیبایی به خرج داده است. اما آنها به سیاست های خصمانه خود ادامه می دهند.
می توان مقایسه کرد که کار کدام یک از طرفین در بحران منطقه پیش رفته است؟ عقلانیت، منطق و مقاومتی که جمهوری اسلامی ایران آن را مدیریت می کند، یا رفتارهای غیر عاقلانه، غیر منطقی و خصمانه ای که برخی کشورهای منطقه به آن دست می زنند؟
حتی رفتارهای مداخله گرانه این کشور در منطقه باعث تشدید بحران در کشورهای همسایه شده است.
ترکیه با شرایطی که برای خودش به وجود آورده، هم رشد اقتصادی خود را از بین برده و هم امنیت کشورش را به خطر انداخته است.
کشوری که قادر نیست مشکلات داخلی خود را با عقلانیت و منطق حل کند، چگونه می تواند در مسائل منطقه ای به عنوان یک کشور راهگشا و مشکل گشا عمل کند؟
نتیجه ای که می توان از شرایط درونی ترکیه و رفتار دولتمردان این کشور گرفت این است که آنها از حل مشکلات داخلی خود عاجز هستند پس باید برای خود دستاویزی بسازند تا بتوانند شرایط داخل را به خاطر شرایط منطقه ای کنترل و سرکوب کنند.
کنترلی که آنها انجام می دهند راه حلی برای پایان دادن به مشکلات شدید داخلی نیست بلکه عملکرد دولتمردان ترکیه سرکوب و خشونت با اقوامی است که در این کشور حضور دارند.
گزارش های منتشر شده از شرایط جسمی نامناسب اردوغان هبر می دهد. حتی خبری منتشر شد که در بیمارستان بساری شده است. وخامت حال او که شایعه هایی هم مبنی بر بیماری سرطان منتشر شده است، اوضاع ترکیه را وخیم تر خواهد کرد. مانند سرطانی که به جان اردوغان افتاده است به جان این کشور هنم خواهد افتاد. رئیس جمهوری ترکیه این کشور را به سرطان خود مبتلا کرده است.
مهمترین مشکلی که اکنون ترکیه با آن دست به گریبان است، کردهای این کشور هستند.
شرایط منطقه کردنشین ترکیه هم اکنون مانند مناطق جنگی است. ارتش این کشور در همه مناطق کردنشین مستقر است و با کوچکترین تحرکی از سوی کردها واکنش تند و خشن از خود نشان می دهد.
اما کردهای ترکیه که مخالفین آن در گروه هایی مانند پ ک ک و دیگر گروه های مخالف دولت فعالیت می کنند، دست به اقدامات تروریستی می زنند.
حق یا ناحق بودن اقدامات کردهای ترکیه بحث ما در این نوشتار نیست، بلکه موضوع اصلی اقدامات و رفتارهایی است که مقامات ترکیه انجام می دهند و جز ایجاد دردسر برای خود و دیگران نیست.
ترکیه تا پیش از این که در بحران سوریه نقش بازی کند و بر آتش این فتنه بدمد، هم شرایط اقتصادی خوبی را تجربه می کرد و هم از نظر سیاسی مشکلات کمتری با اقلیت های قومی خود همچون کردها و علویان داشت. هم اکنون بزرگترین طایفه مذهبی پس از سنی ها در این کشور علویان و شیعیان تشکیل می دهد که با توجه به تعداد جمعیت بالای این قشر حتی به رسمیت هم شناخته نشده اند.
از قدیم گفته اند که یک سوزن به خودت بزن آنگاه یک جوالدوز به دیگری، اما ترکیه بدون این که طعم سوزن را چشیده باشد، با جوالدوز به جان سوریه و حتی عراق افتاده و ادعا می کند که در راستای مبارزه با گروه های تروریستی مانند داعش گام بر می دارد.
اما همه اقدامات و رفتارهایی که دولت ترکیه انجام می دهد، تنش آفرین و مشکل ساز است. هنوز از یاد نرفته است که اقدام نابخردانه ارتش این کشور در سرنگون کردن هواپیمای جنگی روسیه در آسمان سوریه، چه تنش جدی را میان دو کشور ایجاد کرد که حتی خطر درگیری میان آنها هم می رفت.
اتهامات تندی که دولتمردان ترکیه علیه ایران وارد کرده اند و هنوز هم دست از این رفتار خود برنداشته اند، یکی دیگر از کارهایی است که به مشکلات منطقه دامن می زند و اختلافات را می افزاید.
وزیر خارجه ترکیه در اجلاس اعضای شورای همکاری خلیج فارس شرکت می کند و در راستای اهداف این کشورها، بیانیه صادر شده از سوی شورای همکاری خلیج فارس را امضا می کند که در آن ایران متهم به دخالت در امور کشورهای منطقه شده است.
دولت ترکیه هم، همچون برخی کشورهای عربی منطقه چنین دیدگاهی دارد، چرا که با این اتهام دروغ، بر ضعف های خود سرپوش می گذارد.
تاکنون جمهوری اسلامی ایران در قبال رفتارهایی که از سوی کشورهای منطقه از جمله ترکیه و عربستان سعودی سر می زند، خویشتنداری و شکیبایی به خرج داده است. اما آنها به سیاست های خصمانه خود ادامه می دهند.
می توان مقایسه کرد که کار کدام یک از طرفین در بحران منطقه پیش رفته است؟ عقلانیت، منطق و مقاومتی که جمهوری اسلامی ایران آن را مدیریت می کند، یا رفتارهای غیر عاقلانه، غیر منطقی و خصمانه ای که برخی کشورهای منطقه به آن دست می زنند؟
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *