صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

نوشتن من را کشف کرد+عکس

۱۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۸:۱۶
کد خبر: ۲۳۰۵۳۵
مهدیه داودی رکن آبادی گفت: بهتر است بگویم نوشتن من را کشف کرد دقیقا همان روزها که نمی‌دانستمش دوست داشتم از کلاغ‌ها بنویسم وقتی مدرسه‌شان تعطیل می‌شود.
به نقل از مشرق، مهدیه داودی رکن آبادی در رشته زبان و ادبیات عرب درس خوانده و سی و سه بهار را دیده است. نوشته های پر احساس او کتابهایی که با موضوع شهدا نوشته است، بهترین دلیل بود تا گفتگویی کوتاه با او داشته باشیم. او برگزیده جشنواره طنین ایثار در بخش خاطره نویسی و برگزیده جشنواره نقش آفتاب هم بوده است. همچنین نویسندگی گفتار متن فیلم مستند «مادرشهر» از موسسه فرهنگی هنری روایت فتح را برعهده داشته است. آنچه می بینید، حاصل این همکلامی است:

اولین بار کجا و کی استعداد نوشتن را در خودتان کشف کردید؟

بهتر است بگویم نوشتن من را کشف کرد، دقیقا همان روزها که نمی‌دانستمش؛ دوست داشتم از کلاغ‌ها بنویسم، وقتی مدرسه‌شان تعطیل می‌شود، از یاکریم‌های نشسته روی تیر برق، بنویسم. دوست داشتم برایشان یک دست‌خط بفرستم، بیایند شلوارشان را که دوخته بودم برای زمستان‌شان ببرند... خدا را شکر! انگار ذهن کودکانه‌ام، هنوز می‌دود مثل همان روزها!

تاکنون چه کتاب هایی نوشته اید؟

سه کتاب از سری کتاب‌های "نیمه پنهان ماه" درباره شهید چراغچی، شهید برونسی و شهید آبنیکی را نوشته ام، همگی به روایت همسران شهدا هستند. کتاب "سید کمال" خاطرات آزاده "سید کمال معنوی" است و موسسه پیام آزادگان آن را منتشر کرده است. "سلامی به هابیل" هم یکی دیگر از کتاب‌هایی است که نوشته‌ام. البته شعر را هم دوست دارم یکی دو سه روز در میان، خودش سر ریز می‌شود از دریچه روح، مثل هجوم نور به تاریکی است شاید، گاهی به جد و گاهی به طنز.

اگر خاطره خاصی از چاپ کتاب هایتان یا روند نوشتنشان دارید بفرمایید.

هیچ لذتی در دنیا برایم با بوییدن عطر کاغذ، بوییدن ورق ورق یک کتاب، برابری نمی‌کند و می‌شود خاطره همیشه همراه من وقتی تصویر عطرش توی ذهنت حک می‌شود.



به نویسندگان جوان چه توصیه ای دارید؟

وقتی دارند به بزرگی می‌روند، کودکی‌هایشان را هم با خودشان ببرند؛همین. خودش یک دنیا می‌ارزد.

و حرف آخر...

نبض نشر در کشور ما ضعیف می‌زند، نکند روزی بیاید "که زود دیر شود!"

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *