صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

"نظامیان افغان" توان شکست کامل طالبان را ندارند

۱۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۵:۵۷
کد خبر: ۲۲۹۸۸۵
دسته بندی‌: بین‌الملل- جهان ، عمومی
رئیس سابق دفتر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در پاکستان در سالروز 15سالگی حمله آمریکا به افغانستان اظهارداشت: نظامیان افغان توان شکست کامل طالبان را ندارند و رسیدن به صلح پایدار در این کشور چشم انداز روشنی ندارد.
به گزارش سرویس بین الملل رابرت گرینی یر رئیس سابق دفتر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در پاکستان اعلام کرد که با وجود حضور 15 ساله آمریکا در افغانستان، نیروهای طالبان تحرک بیشتری یافته‌اند و چشم انداز روشنی برای صلح در این کشور نیز وجود ندارد.
 
وی در گفت‌وگو با دویچه وله اظهارداشت: پیش از شروع جنگ در اواخر 2001 بسیار نگران بودم که وارد یک جنگ بی‌پایان شویم؛ آن زمانی بود که با طالبان مذاکره می‌کردم تا روشی بیابیم تا طالبان به خواست‌های آمریکا موافقت کند و از ادامه جنگ جلوگیری شود.
 
اکنون در شرایطی قرار داریم که نتوانستیم دشمنان خود را کاملاَ شکست دهیم، آن‌ها نیز قادر به بردن این جنگ نیستند بنابراین این جنگ طولانی شده است.
 
رابرت گرینی‌یر در مورد شانس آمریکا برای رسیدن به رهبران القاعده بدون جنگ نیز گفت که فکر نمی‌کنم این شانس وجود داشت، من با «ملا عثمانی»، مرد شماره دو طالبان گفت‌وگو کردم. در آخرین مورد تلاش کردم او را متقاعد به کنار زدن ملا عمر رهبر طالبان و گرفتن قدرت کنم تا آنچه را که می‌خواستیم به انجام برسانیم، یعنی هم تسلیم‌دهی بن لادن و افراد کلیدی‌اش و هم حفظ طالبان.
 
برخی می‌گویند: اگر این مذاکرات را طولانی‌تر می‌کردیم و عملیات آمریکایی‌ها زود شروع نمی‌شد، توافق حاصل می‌شد اما فکر نمی‌کنم چنین چیزی درست می‌بود زیرا بعداَ دریافتم که ملا عمر بر اعضای ارشد رهبری طالبان کنترل بسیار زیادی دارد.
 
مقام سابق سازمان سیا در پاکستان درباره اشتباه آمریکا و تغییر نگاه افغانها مبنی بر حضور نیروی اشغالگر در افغانستان گفت که یکی از مشکلات این بود که "سی آی ای" و پنتاگون در واقع راجع به افغانستان و داینامیک‌های میان طالبان و القاعده زیاد اطلاعی نداشت.آن‌ها قضایا را سیاه و سفید می‌دیدند. بطور نمونه پس از سقوط قندهار در اوایل دسامبر 2001، فکر می‌کردم باید با برخی عناصر رهبری طالبان تماس برقرار شود و به آنها اطمینان داده شود که در افغانستان آینده‌ای دارند و الزاماَ هدف قرار نخواهند گرفت.
 
شمار مشخصی از اعضای رهبری طالبان بودند که مرتکب جرم شده بودند و باید محاکمه می‌شدند و موارد دیگری برای سازش سیاسی وجود داشت اما در آن زمان برای انجام این کار در میان سیاست‌گذاران آمریکایی این موضوع علاقمندی نداشت. و این فرصتی بود که از دست دادیم. آن زمان نفهمیدیم که این فرصت چه اندازه مهم است و یا از دست دادن آن چه پیامدهای خطرناکی می‌تواند داشته باشد.
 
بنابراین در سالهای 2009 و 2010 که حضور آمریکا افزایش یافت، نگاه افغانها از این حضور تغییر کرد شاید در در مجموع بیشتر آنها از حضور بین‌المللی استقبال کردند. اما فکر می‌کنم که حضور 100 هزار نظامی در یک مرحله نامناسب بود که مشکل بیشتری خلق کرد.
 
رئیس سابق دفتر سیا در پاکستان با اشاره به روابط اسلام‌آباد، کابل و واشنگتن نیز گفت که پاکستان در آستانه سقوط نیست. مناسبات آمریکا با افغانستان و پاکستان برای چندین سال کمی عقب مانده است.
 
اگر به وزن استراتژیک پاکستان در مقایسه با افغانستان نگاه شود، بطور یقین پاکستان از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار است. پس از 11 سپتامبر و تا همین اواخر، مناسبات آمریکا با این کشور تحت کنترل سیاست ما در قبال افغانستان قرار داشت. تلاش‌های ما در افغانستان بر بیشتر افراطی شدن برخی عناصر در داخل پاکستان نیز تاثیر داشت. این پیامد غیرعمدی سیاستگذاری آمریکا در قبال افغانستان بود البته قابل پیش‌بینی بود.
 
پس از سال 2002 رهبری پاکستان درک کرد که حضور آمریکا در افغانستان مشکلات جدی داخلی برای آن‌ها خلق می‌کند.
 
گرینی‌یر در مورد آینده صلح افغانستان نیز اظهارداشت که فکر نمی‌کنم که اقدامات کوتاه مدتی وجود داشته باشند که بتوانیم روی دست گیریم. این از قابلیت‌های جامعه جهانی است تا حمایت کافی برای حکومت افغانستان فراهم کنند تا این کشور بدست طالبان نیفتند.
 
بطور یقین نیروهای افغان توان شکست کامل طالبان را ندارند. برای مدتی شاهد وضعیت فرسایشی خواهیم بود اما وقتی همه جوانب از این وضعیت خسته شوند، عملاَ نوعی سازش سیاسی در داخل افغانستان ایجاد خواهد شد.
 
رابرت گرینی‌یر به عنوان عضو ارشد ضد تروریسم سازمان سیا از 1999 تا 2002 رئیس دفتر محلی سی آی ای در اسلام آباد بود. او در عمل مسئول مناطق تحت کنترل طالبان در جنوب و شرق افغانستان در ماه‌های نخست جنگ بود. او در کتاب خود با عنوان «88 روز تا قندهار» که در ژانویه 2015 منتشر شد، آن روزهای افغانستان را روایت کرده است.
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *