آیا این جنایت ها تنها یک ذهنیت منفی است
حافظه تاریخی ملت ایران از صفحات خیانت و جنایت های تلخ روباه پیر چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب پُر است.
به نقل از اتاق خبر 24، سال گذشته درست همزمان با سالگرد کودتای 28 مرداد که یادآور جنایت وخیانت های انگلیس و آمریکا علیه کشورمان بود، مطلب کوتاهی در روزنامه گاردین از بازگشایی مجدد سفارت انگلیس در تهران پس از سالها تعطیلی خبر داد.
حافظه تاریخی این ملت وقتی ورق میخورد، هنوز هم به یاد دارد که اقدامات براندازانه وطن فروشان در سال 88 سفارت انگلیس را عملا به عنوان نمایندگی رسمی ام آی 6 برای کنترل اغتشاشات تبدیل کرده بود اما علی رغم این مهم دو کشور روابط دیپلماتیک خود را در سطح سفیر ارتقا دادند.
اکنون تقریبا یکسال از این مهم می گذرد که طی چند روز اخیر برخی اخبار حکایت از نصب دوربینهای مدار بسته در اطراف سفارتخانه انگلیس در خیابان فردوسی داشته است، موضوعی که نهادهای ذیربط واکنش رسمی به آن را به تحقیقات بیشتر موکول کردند.
دوربینهایی که معلوم نیست چرا در حریم خیابانهای اطراف سفارت توسط مأموران امنیتی انگلیس قرار گرفتهاند. اتفاقاتی که برخی گمان آن را می زنند شاید بیارتباط با حضور سفیر جدید دولت انگلیس «نیکلاس هاپتون» در تهران نیست که 15 شهریور امسال رونوشت استوارنامه خود را تقدیم آقای محمدجواد ظریف کرد.
وی در دولت انگلیس عهدهدار مسوولیتهایی در ارتباط با امور امنیت ملی بوده و به عنوان سفیر کشورش در دوحه (قطر) و در یمن فعالیت کرده است.
جالب است بدانید همان حافظه تاریخی که پیش تر مطرح شد، پر است از صفحات خیانت و جنایت های تلخ این روباه پیر چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب که یادآوری گوشه ای از آنها بی بهانه یا با بهانه تاکید مجدد بر ذهنیت های منفی دارد که هرگز از بین نخواهد رفت.
نقش بارز و آشکار انگلیس در حمایت از سران فتنه 88 و هزینههای میلیاردی این کشور چه در قالب فضاسازی و جریانسازی رسانهای علیه کشورمان و چه اجیر کردن اراذل و اوباشی که به خیابانها بریزند و آتشی را شعله ور سازند برکسی پوشیده نیست.
ترور دانشمندان هسته ای
این در حالی است که درست پاییز سال 89 بود که "جان ساورز" رئیس دستگاه جاسوسی انگلیس(MI6) در سخنانی تعجب برانگیز اعلام کرد سازمان جاسوسی انگلیس(MI6) در حال «انجام عملیات جاسوسی» با هدف «توقف برنامه هستهای ایران» است.
تنها چند روز پس از این اظهارات، دو تن از دانشمندان هسته ای کشورمان یعنی مجید شهریاری و فریدون عباسی در دو عملیات جداگانه ترور شدند تا ترجمه عملی سخنان ساورز و مراد وی از فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی علیه برنامه هستهای ایران نمایان شود.
جالب این است انگلیس هیچگاه بخاطر جنایات فراموش ناشدنیاش در حق دانشمندان هستهای کشورمان نه تنها عذرخواهی نکرد بلکه در کمال وقاحت در برابر خشم جوانان انقلابی ادعای غرامت و خسارت هم کرد.
کودتای 28 مرداد
هر چند پرداختن به تمامی جنایاتی که این کشور استعمارگر تاکنون در حق ما روا داشته است خود نیازمند وقت و فرصتی مضاعف است اما یکی از بارزترین جنایات این کشور استعمارگر کودتای 28 مرداد است که بعد از سالها هنوز هم در صدر یادآوری به کسانی است که این روزها را فراموشی کرده اند.
نقش انگلیس در توطئه های قتل و ترور و سرکوب نهضت های ضد استعماری
علاوه بر این مهم کودتای سوم اسفند 1299، مقابله و سرکوب نهضت های ضداستعماری همچون نهضت جنگل، مقابله با قیام دلیران تنگستان، انحراف در مسیر جریان مشروطیت، هدایت عوامل مشروطه و نیز ترور نافرجام شیخ فضل الله نوری و یا توطئه قتل امیرکبیر از جمله موارد بارز جنایات انگلیس در ایران محسوب می شود.
این کشور در تجزیه کشورها نقش پررنگی داشت چنانچه جدایی بحرین و افغانستان از ایران دومصداق بارز در این زمینه است.
نقش انگلیس در جدایی بحرین از ایران
در زمینه جدایی جزیره بحرین از خاک ایران و همچنین تصرف جزایر سهگانه «تنب بزرگ» و «تنب کوچک» و «ابوموسی»، شاه و هویدا از خود هیچ اراده و استقلالی نداشتند؛ بلکه قدرت حاکم بر منطقه ـ یعنی انگلیس ـ بود که تصمیم میگرفت. اما آنچه از سخنان شاه و هویدا شنیده میشد، این تصمیم را جزو «سیاست مستقل ملی» خود تلقّی میکردند.
در مورد بحرین، عدم توسل به زور و خشونت را مطرح کردند و در مورد جزایر سه گانه، با استفاده از قوّه قهریه و اشغال نظامی تغییر رویه دادند. این تناقضگوییها و عملکردهای گوناگون شاه و نخست وزیر در واقع پیرو مذاکرات پنهانی میان ایران و انگلیس و امیرنشین شارجه صورت میگرفت، و با توجه به وعدههایی که به شاه در مورد نقش ژاندارم در منطقه داده میشد، سیاست به اصطلاح مستقل ملی شاه نیز تغییر میکرد، که نهایتاً منجر به جدایی بحرین از ایران شد.
نقش انگلیس در جدایی افغانستان از ایران
در محاصره قلعه هرات توسط محمدشاه، پاتینجر نزد کامران میرزا رفت و او را از تسلیم شدن باز داشت و مطمئن کرد که دولت انگلیس به ایران اعلان جنگ خواهد کرد و نیز متعهد شد که تا هفت ماه قشون ایران را از دور هرات پراکنده سازد. او در هرات شروع به پرداخت وجه کرد و مبالغ گزافی پرداخت و موجب شد اهالی قلعه بیشتر مقاومت کنند.
«مستر مک نیل» سفیر انگلیس در ایران نیز اطلاعات اردوی ایران را برای او [پاتپنجر] میفرستاد. عملیات پیچده انگلیسیها در افعانستان علیه ایران با نقش آفرینی پاتینجر و مانکجی که وابستگی مستقیم به سرویس اطلاعاتی انگلیس داشتند، منجر به جدا شدن هرات از خاک ایران شد.
انگلیسی ها با غارت ذخایر و منابع کشور و استثمار صنعتگران و تحصیلکردگان ایرانی و مدیریت بر آنان، صنعت خودشان را به ایرانیان نمایاندند. استبداد حاکم بر ایران نیز در فراهم شدن چنین زمینهای نقش اساسی داشت؛ بدین ترتیب که کلید اقتصاد ایران به دست آنها افتاد، به تدریج افسار سیاست نیز به آنها واگذار شد، و در اندک زمانی یکّهتاز ایران شدند و استقلال سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور را در دست گرفتند و رسماً ایران را به همسایه مستعمره (هندوستان) ملحق کردند و نقشه جغرافیایی و استراتژیکی ایران را به سود خود تغییر دادند و برای جدا کردن افغانستان از ایران، جزیره خارک و بندر بوشهر و خوزستان را به تصرف خود درآوردند و سرانجام طی تحمیل معاهده پاریس (1273/ 1857م) و به موجب بند پنجم و ششم و هفتم آن، دولت ایران متعهد شد تمام خاک افغانستان را تخلیه و از هرگونه ادعا نسبت به آن پرهیز کند. جدایی افغانستان در دوره صدارت «میرزا آقانوری» ـ که کاملاً به انگلیسیها وابسته بود ـ واقع شد. پس از این، در سراسر خلیج فارس و دریای عمان نفوذ دریایی برقرار گردید و تنها راه بازرگانی ایران از طریق دریای آزاد به دست انگلیس افتاد.
همچنین؛
*تحمیل قرارداد رویترز (1872) که براساس آن، ایران به مدت 70 سال کاملا به انگلیس فروخته شد که این قرارداد 70 ساله انحصار استفاده از معادن، جنگلها، گمرکات وکشتیرانی بامخالفت حاجملاعلی کنی باطل شد.
*ایجاد فرقههای ضاله بابیت و بهائیت به قصد انحطاط مذهبی در ایران و تسلط بر این سرزمین.
*تحمیل قرارداد تالبوت (انحصار توتون و تنباکو) به ایران، این قرارداد با حکم فقیه جامعالشرایط زمان؛ آیتالله میرزای شیرازی لغو شد.
*تحمیل قرارداد دارسی به ایران برای اکتشافات، استخراج و غارت منابع نفتی در سال 1901.
*تحمیل قرارداد 1919 که براساس آن شمال ایران نیز زیر سلطه انگلیس قرار گرفت. این قرارداد با مجاهدتهای آیتالله مدرس بیاثر و کمتر از یکسال پس از انعقاد، لغو شد.
*تحمیل قرارداد گس- گلشائیان در 1933 (1312 شمسی) که قرارداد دارسی را ظالمانهتر کرد.
براساس این قرارداد حق بهرهبرداری از معادن، جنگلها، معافیت گمرکی برای کالاهای کشاورزی انگلیس، استفاده رایگان از نفت ایران برای نیروی دریایی انگلیس و خرید زمینهایی که در آن نفت کشف میشد به قیمت زمین عادی به انگلیس اختصاص یافت.
*اشغال ایران در چارچوب حمله متفقین به ایران و تحمیل قحطی و فقر به ملت و وارد آوردن خسارات جانی و مالی فراوان.
طی این قحطی نزدیک به 40 درصد از جمعیت ایران (یعنی حدود 8 تا 10 میلیون نفر) به کام مرگ رفتند و در این قحطی تلف شدند و انگلیسیها که در آن زمان ایران را اشغال کرده بودند نه تنها برای کاستن از شدت قحطی کاری انجام ندادند، بلکه با خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بین النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی (از جمله نپرداختن درآمدهای نفتی به ایران)، قحطی را شدت بخشیدند و عامل اصلی تشدید و طولانی شدن قحطی ای شدند که منجر به مرگ میلیونها ایرانی شد؛
*تحریک گروهکها و قومیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران.
*کمک به رژیم بعثی عراق برای حمله به ایران و ادامه این پشتیبانیها در طول هشت سال جنگ.
*حمله به سفارت ایران در لندن و شهادت دو کارمند ایرانی.
*حمایت مستمر از گروهکها و براندازان جمهوری اسلامی در 33 سال گذشته.
*حمایت و پشتیبانی از سلمان رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی، انگلیسیها سفارشدهنده، منتشرکننده و حامی کتاب و نویسندهاش بوده و هستند.
*حمایت از فتنه88 از طریق سفارتخانهاش در تهران، شبکههای رسانهای همچون بیبیسی و راهاندازی شبکههای مختلف رسانهای فارسی زبان در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی.
*مشارکت فعال و اثرگذار در تحریمهای ایران طی 33 سال گذشته.
*حمایت ازبراندازان نظام جمهوری اسلامی ایران ازطریق دادن پناهندگی ومجوز اقامت دائم به آنها.
*تجاوز ناوگان دریایی انگلیس به حریم دریایی ایران که به دستگیری تفنگداران آنها منجرشد نیز گوشه ای دیگر از جنایت های این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران است.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
حافظه تاریخی این ملت وقتی ورق میخورد، هنوز هم به یاد دارد که اقدامات براندازانه وطن فروشان در سال 88 سفارت انگلیس را عملا به عنوان نمایندگی رسمی ام آی 6 برای کنترل اغتشاشات تبدیل کرده بود اما علی رغم این مهم دو کشور روابط دیپلماتیک خود را در سطح سفیر ارتقا دادند.
اکنون تقریبا یکسال از این مهم می گذرد که طی چند روز اخیر برخی اخبار حکایت از نصب دوربینهای مدار بسته در اطراف سفارتخانه انگلیس در خیابان فردوسی داشته است، موضوعی که نهادهای ذیربط واکنش رسمی به آن را به تحقیقات بیشتر موکول کردند.
دوربینهایی که معلوم نیست چرا در حریم خیابانهای اطراف سفارت توسط مأموران امنیتی انگلیس قرار گرفتهاند. اتفاقاتی که برخی گمان آن را می زنند شاید بیارتباط با حضور سفیر جدید دولت انگلیس «نیکلاس هاپتون» در تهران نیست که 15 شهریور امسال رونوشت استوارنامه خود را تقدیم آقای محمدجواد ظریف کرد.
وی در دولت انگلیس عهدهدار مسوولیتهایی در ارتباط با امور امنیت ملی بوده و به عنوان سفیر کشورش در دوحه (قطر) و در یمن فعالیت کرده است.
جالب است بدانید همان حافظه تاریخی که پیش تر مطرح شد، پر است از صفحات خیانت و جنایت های تلخ این روباه پیر چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب که یادآوری گوشه ای از آنها بی بهانه یا با بهانه تاکید مجدد بر ذهنیت های منفی دارد که هرگز از بین نخواهد رفت.
نقش بارز و آشکار انگلیس در حمایت از سران فتنه 88 و هزینههای میلیاردی این کشور چه در قالب فضاسازی و جریانسازی رسانهای علیه کشورمان و چه اجیر کردن اراذل و اوباشی که به خیابانها بریزند و آتشی را شعله ور سازند برکسی پوشیده نیست.
ترور دانشمندان هسته ای
این در حالی است که درست پاییز سال 89 بود که "جان ساورز" رئیس دستگاه جاسوسی انگلیس(MI6) در سخنانی تعجب برانگیز اعلام کرد سازمان جاسوسی انگلیس(MI6) در حال «انجام عملیات جاسوسی» با هدف «توقف برنامه هستهای ایران» است.
تنها چند روز پس از این اظهارات، دو تن از دانشمندان هسته ای کشورمان یعنی مجید شهریاری و فریدون عباسی در دو عملیات جداگانه ترور شدند تا ترجمه عملی سخنان ساورز و مراد وی از فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی علیه برنامه هستهای ایران نمایان شود.
جالب این است انگلیس هیچگاه بخاطر جنایات فراموش ناشدنیاش در حق دانشمندان هستهای کشورمان نه تنها عذرخواهی نکرد بلکه در کمال وقاحت در برابر خشم جوانان انقلابی ادعای غرامت و خسارت هم کرد.
کودتای 28 مرداد
هر چند پرداختن به تمامی جنایاتی که این کشور استعمارگر تاکنون در حق ما روا داشته است خود نیازمند وقت و فرصتی مضاعف است اما یکی از بارزترین جنایات این کشور استعمارگر کودتای 28 مرداد است که بعد از سالها هنوز هم در صدر یادآوری به کسانی است که این روزها را فراموشی کرده اند.
نقش انگلیس در توطئه های قتل و ترور و سرکوب نهضت های ضد استعماری
علاوه بر این مهم کودتای سوم اسفند 1299، مقابله و سرکوب نهضت های ضداستعماری همچون نهضت جنگل، مقابله با قیام دلیران تنگستان، انحراف در مسیر جریان مشروطیت، هدایت عوامل مشروطه و نیز ترور نافرجام شیخ فضل الله نوری و یا توطئه قتل امیرکبیر از جمله موارد بارز جنایات انگلیس در ایران محسوب می شود.
این کشور در تجزیه کشورها نقش پررنگی داشت چنانچه جدایی بحرین و افغانستان از ایران دومصداق بارز در این زمینه است.
نقش انگلیس در جدایی بحرین از ایران
در زمینه جدایی جزیره بحرین از خاک ایران و همچنین تصرف جزایر سهگانه «تنب بزرگ» و «تنب کوچک» و «ابوموسی»، شاه و هویدا از خود هیچ اراده و استقلالی نداشتند؛ بلکه قدرت حاکم بر منطقه ـ یعنی انگلیس ـ بود که تصمیم میگرفت. اما آنچه از سخنان شاه و هویدا شنیده میشد، این تصمیم را جزو «سیاست مستقل ملی» خود تلقّی میکردند.
در مورد بحرین، عدم توسل به زور و خشونت را مطرح کردند و در مورد جزایر سه گانه، با استفاده از قوّه قهریه و اشغال نظامی تغییر رویه دادند. این تناقضگوییها و عملکردهای گوناگون شاه و نخست وزیر در واقع پیرو مذاکرات پنهانی میان ایران و انگلیس و امیرنشین شارجه صورت میگرفت، و با توجه به وعدههایی که به شاه در مورد نقش ژاندارم در منطقه داده میشد، سیاست به اصطلاح مستقل ملی شاه نیز تغییر میکرد، که نهایتاً منجر به جدایی بحرین از ایران شد.
نقش انگلیس در جدایی افغانستان از ایران
در محاصره قلعه هرات توسط محمدشاه، پاتینجر نزد کامران میرزا رفت و او را از تسلیم شدن باز داشت و مطمئن کرد که دولت انگلیس به ایران اعلان جنگ خواهد کرد و نیز متعهد شد که تا هفت ماه قشون ایران را از دور هرات پراکنده سازد. او در هرات شروع به پرداخت وجه کرد و مبالغ گزافی پرداخت و موجب شد اهالی قلعه بیشتر مقاومت کنند.
«مستر مک نیل» سفیر انگلیس در ایران نیز اطلاعات اردوی ایران را برای او [پاتپنجر] میفرستاد. عملیات پیچده انگلیسیها در افعانستان علیه ایران با نقش آفرینی پاتینجر و مانکجی که وابستگی مستقیم به سرویس اطلاعاتی انگلیس داشتند، منجر به جدا شدن هرات از خاک ایران شد.
انگلیسی ها با غارت ذخایر و منابع کشور و استثمار صنعتگران و تحصیلکردگان ایرانی و مدیریت بر آنان، صنعت خودشان را به ایرانیان نمایاندند. استبداد حاکم بر ایران نیز در فراهم شدن چنین زمینهای نقش اساسی داشت؛ بدین ترتیب که کلید اقتصاد ایران به دست آنها افتاد، به تدریج افسار سیاست نیز به آنها واگذار شد، و در اندک زمانی یکّهتاز ایران شدند و استقلال سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور را در دست گرفتند و رسماً ایران را به همسایه مستعمره (هندوستان) ملحق کردند و نقشه جغرافیایی و استراتژیکی ایران را به سود خود تغییر دادند و برای جدا کردن افغانستان از ایران، جزیره خارک و بندر بوشهر و خوزستان را به تصرف خود درآوردند و سرانجام طی تحمیل معاهده پاریس (1273/ 1857م) و به موجب بند پنجم و ششم و هفتم آن، دولت ایران متعهد شد تمام خاک افغانستان را تخلیه و از هرگونه ادعا نسبت به آن پرهیز کند. جدایی افغانستان در دوره صدارت «میرزا آقانوری» ـ که کاملاً به انگلیسیها وابسته بود ـ واقع شد. پس از این، در سراسر خلیج فارس و دریای عمان نفوذ دریایی برقرار گردید و تنها راه بازرگانی ایران از طریق دریای آزاد به دست انگلیس افتاد.
همچنین؛
*تحمیل قرارداد رویترز (1872) که براساس آن، ایران به مدت 70 سال کاملا به انگلیس فروخته شد که این قرارداد 70 ساله انحصار استفاده از معادن، جنگلها، گمرکات وکشتیرانی بامخالفت حاجملاعلی کنی باطل شد.
*ایجاد فرقههای ضاله بابیت و بهائیت به قصد انحطاط مذهبی در ایران و تسلط بر این سرزمین.
*تحمیل قرارداد تالبوت (انحصار توتون و تنباکو) به ایران، این قرارداد با حکم فقیه جامعالشرایط زمان؛ آیتالله میرزای شیرازی لغو شد.
*تحمیل قرارداد دارسی به ایران برای اکتشافات، استخراج و غارت منابع نفتی در سال 1901.
*تحمیل قرارداد 1919 که براساس آن شمال ایران نیز زیر سلطه انگلیس قرار گرفت. این قرارداد با مجاهدتهای آیتالله مدرس بیاثر و کمتر از یکسال پس از انعقاد، لغو شد.
*تحمیل قرارداد گس- گلشائیان در 1933 (1312 شمسی) که قرارداد دارسی را ظالمانهتر کرد.
براساس این قرارداد حق بهرهبرداری از معادن، جنگلها، معافیت گمرکی برای کالاهای کشاورزی انگلیس، استفاده رایگان از نفت ایران برای نیروی دریایی انگلیس و خرید زمینهایی که در آن نفت کشف میشد به قیمت زمین عادی به انگلیس اختصاص یافت.
*اشغال ایران در چارچوب حمله متفقین به ایران و تحمیل قحطی و فقر به ملت و وارد آوردن خسارات جانی و مالی فراوان.
طی این قحطی نزدیک به 40 درصد از جمعیت ایران (یعنی حدود 8 تا 10 میلیون نفر) به کام مرگ رفتند و در این قحطی تلف شدند و انگلیسیها که در آن زمان ایران را اشغال کرده بودند نه تنها برای کاستن از شدت قحطی کاری انجام ندادند، بلکه با خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بین النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی (از جمله نپرداختن درآمدهای نفتی به ایران)، قحطی را شدت بخشیدند و عامل اصلی تشدید و طولانی شدن قحطی ای شدند که منجر به مرگ میلیونها ایرانی شد؛
*تحریک گروهکها و قومیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران.
*کمک به رژیم بعثی عراق برای حمله به ایران و ادامه این پشتیبانیها در طول هشت سال جنگ.
*حمله به سفارت ایران در لندن و شهادت دو کارمند ایرانی.
*حمایت مستمر از گروهکها و براندازان جمهوری اسلامی در 33 سال گذشته.
*حمایت و پشتیبانی از سلمان رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی، انگلیسیها سفارشدهنده، منتشرکننده و حامی کتاب و نویسندهاش بوده و هستند.
*حمایت از فتنه88 از طریق سفارتخانهاش در تهران، شبکههای رسانهای همچون بیبیسی و راهاندازی شبکههای مختلف رسانهای فارسی زبان در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی.
*مشارکت فعال و اثرگذار در تحریمهای ایران طی 33 سال گذشته.
*حمایت ازبراندازان نظام جمهوری اسلامی ایران ازطریق دادن پناهندگی ومجوز اقامت دائم به آنها.
*تجاوز ناوگان دریایی انگلیس به حریم دریایی ایران که به دستگیری تفنگداران آنها منجرشد نیز گوشه ای دیگر از جنایت های این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران است.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *