شرلوک هلمز، محبوب ترین کارگاه جهان / نگاهی به تولد، زندگی و مرگ جرمی برت + عکس
جرمی برت بازیگر نقش شرلوک هلمز در تاریخ 12 سپتامبر 1995 درگذشت.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، 12 سپتامبر 1995 مصادف است با مرگ یکی از به یاد ماندنی ترین کارگاه های تاریخ تلویزیون جهان یعنی شرلوک هلمز است.
"پیتر جرمی ویلیام هاگینز" ملقب به "جرم برت" در ۳ نوامبر سال ۱۹۳۳ زاده شد. او پس از برادرانش، جان، پتریک و مایکل کوچکترین فرزند خانواده بود. پدرش یک سرهنگ سختگیر ارتش، یک لُردزاده و وارث کارخانهی شکلاتسازی بود. جرمی جوان در کالج اِتِن (Eton) تحصیل میکرد. پیشرفت تحصیلیش به فاجعه میماند؛ چرا که او مبتلا به "دیسلکسیا" یعنی کمبود توانایی در خواندن بود.
برت در مرکز بازیگری و بیان لندن تحصیل کرد و برای اولین بار در سال ۱۹۵۴در منچستر روی صحنه ی تئاتر رفت. در سال ۱۹۵۶ به تئاتر برادوی رسید و نقشهای نمایشهای شکسپیر را بازی کرد. روی صحنهی تئاتر بود که برای اولین بار بدل به «شرلوک هلمز» شد.
او وارد تلویزیون هم شد و در سال ۱۹۶۶ در سریال "سه تفنگدار" در نقش "دارتانیان" بازی کرد و به شهرت رسید و کاراکترش در "رقبا" هم بین انگلیسها محبوبیت داشت، همچنین در سریال "قهرمان" و بارُن (The Baron) هم نقشهای منفی درخشانی خلق کرد.
جرمی همیشه به شوخی میگفت در قرن بیستم زندگی میکند، اما هرگز نقش امروزی ندارد. به دنیای سینما هم راه یافت و در سال ۱۹۶۴ در فیلم معروف "بانوی زیبای من" در نقش فرِدی بازی کرد، اما با آنکه مدتها آوازخوان کالج بود، صدای آوازش دوبله شد!
با پیشنهاد "اُدری هپبورن" نقش برادر او را در فیلم "جنگ و صلح" گرفت و برای دومین بار با هپبورن همبازی شد. در سال ۱۹۶۷ کاندید بازی در نقش «جیمز باند» به جای «شان کانری» در فیلم «در سرویس مخفی اولیاحضرت» و «زندگی کن و بگذار بمیرد» شد، اما نقش هربار به "جرج لِیزِنبی" و "راجر مور" رسید. در سال ۱۹۷۶ ازدواج کرد. آخرین فیلم او در سال ۱۹۹۶، یک سال پس از مرگش اکران شد. فیلم Moll Flanders نام داشت و «رابین رایت پن» هم در آن نقشآفرینی میکرد.
دیگر ۵۰ سال از عمرش سپری میشد که برای بازی در بزرگترین کاراکترش انتخاب شد. سری شرلوک هلمز که با "ماجراهای شرلوک هلمز" در سال ۱۹۸۴ آغاز شد و با "بازگشت شرلوک هلمز" و "خاطرات شرلوک هلمز" تا سال ۱۹۹۴ ادامه یافت.
جرمی در ۴۱ اپیزود تلویزیونی در نقش هلمز ظاهر شد و نقش دستیارش، دکتر «جان واتسن» ابتدا به "دیوید بروک" و سپس "ادوارد هاردویک" سپرده گردید. خودِ جرمی برت قبلاً در نقش واتسن در تئاتر ایفای نقش کرده بود و به این ترتیب، در دسته سه بازیگری قرار گرفت که هم نقش هلمز و هم نقش واتسن را بازی کردهاند.
او تصمیم گرفت بهترین شرلوک هلمزی شود که دنیا به خود دیده، بنابراین تحقیق گستردهای روی نقشش و سِر آرتور کانن دیل انجام داد. بازی شگفتانگیز او، نبوغی که از چهره و چشمان درخشان و حرکاتش ساطع میشد، میمیک چهره عصبی و لبخندهای دهم ثانیهای، کوچکترین نگاهها، زبان بدن و حرکات پر از اعتماد به نفس وی، نشان از بازیگر اَبَرستارهای داشت که یک کاراکتر افسانهای را جان بخشیده بود.
شرلوک گاه ماده مخدر به خود تزریق میکرد. اما وقتی جرمی فهمید بچهها مثل یک سوپرقهرمان خیلی دوستش دارند، برای آنکه تأثیر بدی را ایجاد نکند در اپیزود The Devil’s Foot داروی مخدر هلمز را روی زمین ریخت و سرنگش را در خاک پنهان کرد. جرمی همیشه به شوخی میگفت «هلمز آدم اخمو و تنها و درونگرایی است، اما من اجتماعی و شوخ هستم.»
اما حقیقت در یکی از نقلقولهایش بود: «بعضی از بازیگران تبدیلشوندهاند- آنها تلاش میکنند که بدل به کاراکترهایشان شوند. وقتی که جواب گرفت، بازیگر شبیه یک اسفنج میشود، خود را از شخصیتش میچلاند و خشک میکند و شخصیت کاراکترش را مثل یک مایع جذب میکند.»
جرمی برت با بازی درخشانش به شهرتی جهانی رسید، اما همانطور که هلمز لحظه لحظه کاراکتر عظیمتری میگشت، جرمی برای زایشش رنج بیشتری را متحمل میشد، او بدون پذیرش یک بدل برای صحنههای خطرناک، امنیت جانیاش را به خطر میانداخت تا هلمز بهتری خلق کند. اما تنها مضرات این نقش در دنیای بیرونی نبود، شخصیت افسرده هلمز روز بهروز بیشتر جرمی را در خود میبلعید.
وی به زبان میگفت بازیگر خوب کسی است که با پایان نقشش آن را همانجا بگذارد و بقیهی روز، خودش شود؛ اما باطناً نتوانست به حرفش عمل کند. کمکم به آنجا رسید که شبها خواب هلمز را میدید، این خوابها تدریجاً مبدل به کابوسهایی چنان مهیب شد که او جرأت بر زبان راندن نام «شرلوک هلمز» را نداشت و خیلی ساده او را «اسمش رو نیار» و «اون» خطاب میکرد.
برت دیوانه وار وابستهی نقشش شد، وقتی عوامل صحنه برای ناهار میرفتند، او تنها مینشست و بارها فیلمنامه را میخواند و صحنههایش را مجسم میکرد، در تعطیلات و وقتهای آزادش شخصیت هلمز را مطالعه میکرد و یک شخصیت خیالی هلمز خلق کردهبود و در دنیای خیال به او جان دادهبود. چنانکه خودش گفت، برخی از بازیگران میترسند نقش هلمز را بازی کنند و هلمز روحشان را تسخیر کند، این دقیقاً همان اتفاقی بود که داشت برای او میافتاد.
اما تراژدی بدتری هم برای برت در راه بود. همسر محبوبش، جوآن، در میانه فیلمبرداری سری «بازگشت شرلوک هلمز»، در سال ۱۹۸۵ بر اثر سرطان درگذشت. این حادثه آخرین ضربه را بر جرمی وارد کرد و بیماری روحیش علنی شد. او بهشدت مبتلا به افسردگی گردید و مجبور به مصرف داروهای بسیار قوی شد.
از این به بعد، آنچه در قسمتهای آتی سریال دیده میشود، خودِ جرمی برت است، نه شرلوک هلمز. اگر خاطر بینندگان حرفهای باشد، در بسیاری از اپیزودها، او روی خود را با پتو میپوشانَد که بیمار است و این یک حقیقت بود. کار به جایی رسید که به ضرب و زور دارو و ویلچیر و ماسک اکسیژن خود را به سر صحنه میرساند، دوستان و همکارانش همگی نگرانش بودند اما او تنها میگفت: «دوستان، نمایش باید ادامه یابد!»
تا سال ۱۹۹۴، جرمی به سختی بازی در آخرین سناریوهای نگاشتهشده را به پایان رساند و در این حین، بارها بخاطر بیماری روحی در بیمارستان بستری شد، اما پس از پایان نقشش، کاملاً از پا افتاد. سرانجام جرمی برت، در ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۹۵ و در ۶۱ سالگی، بر اثر نارسایی قلبی در منزلش، واقع در کلف لم لندن فوت کرد.
انتهای پیام/
"پیتر جرمی ویلیام هاگینز" ملقب به "جرم برت" در ۳ نوامبر سال ۱۹۳۳ زاده شد. او پس از برادرانش، جان، پتریک و مایکل کوچکترین فرزند خانواده بود. پدرش یک سرهنگ سختگیر ارتش، یک لُردزاده و وارث کارخانهی شکلاتسازی بود. جرمی جوان در کالج اِتِن (Eton) تحصیل میکرد. پیشرفت تحصیلیش به فاجعه میماند؛ چرا که او مبتلا به "دیسلکسیا" یعنی کمبود توانایی در خواندن بود.
برت در مرکز بازیگری و بیان لندن تحصیل کرد و برای اولین بار در سال ۱۹۵۴در منچستر روی صحنه ی تئاتر رفت. در سال ۱۹۵۶ به تئاتر برادوی رسید و نقشهای نمایشهای شکسپیر را بازی کرد. روی صحنهی تئاتر بود که برای اولین بار بدل به «شرلوک هلمز» شد.
جرمی همیشه به شوخی میگفت در قرن بیستم زندگی میکند، اما هرگز نقش امروزی ندارد. به دنیای سینما هم راه یافت و در سال ۱۹۶۴ در فیلم معروف "بانوی زیبای من" در نقش فرِدی بازی کرد، اما با آنکه مدتها آوازخوان کالج بود، صدای آوازش دوبله شد!
با پیشنهاد "اُدری هپبورن" نقش برادر او را در فیلم "جنگ و صلح" گرفت و برای دومین بار با هپبورن همبازی شد. در سال ۱۹۶۷ کاندید بازی در نقش «جیمز باند» به جای «شان کانری» در فیلم «در سرویس مخفی اولیاحضرت» و «زندگی کن و بگذار بمیرد» شد، اما نقش هربار به "جرج لِیزِنبی" و "راجر مور" رسید. در سال ۱۹۷۶ ازدواج کرد. آخرین فیلم او در سال ۱۹۹۶، یک سال پس از مرگش اکران شد. فیلم Moll Flanders نام داشت و «رابین رایت پن» هم در آن نقشآفرینی میکرد.
دیگر ۵۰ سال از عمرش سپری میشد که برای بازی در بزرگترین کاراکترش انتخاب شد. سری شرلوک هلمز که با "ماجراهای شرلوک هلمز" در سال ۱۹۸۴ آغاز شد و با "بازگشت شرلوک هلمز" و "خاطرات شرلوک هلمز" تا سال ۱۹۹۴ ادامه یافت.
جرمی در ۴۱ اپیزود تلویزیونی در نقش هلمز ظاهر شد و نقش دستیارش، دکتر «جان واتسن» ابتدا به "دیوید بروک" و سپس "ادوارد هاردویک" سپرده گردید. خودِ جرمی برت قبلاً در نقش واتسن در تئاتر ایفای نقش کرده بود و به این ترتیب، در دسته سه بازیگری قرار گرفت که هم نقش هلمز و هم نقش واتسن را بازی کردهاند.
او تصمیم گرفت بهترین شرلوک هلمزی شود که دنیا به خود دیده، بنابراین تحقیق گستردهای روی نقشش و سِر آرتور کانن دیل انجام داد. بازی شگفتانگیز او، نبوغی که از چهره و چشمان درخشان و حرکاتش ساطع میشد، میمیک چهره عصبی و لبخندهای دهم ثانیهای، کوچکترین نگاهها، زبان بدن و حرکات پر از اعتماد به نفس وی، نشان از بازیگر اَبَرستارهای داشت که یک کاراکتر افسانهای را جان بخشیده بود.
شرلوک گاه ماده مخدر به خود تزریق میکرد. اما وقتی جرمی فهمید بچهها مثل یک سوپرقهرمان خیلی دوستش دارند، برای آنکه تأثیر بدی را ایجاد نکند در اپیزود The Devil’s Foot داروی مخدر هلمز را روی زمین ریخت و سرنگش را در خاک پنهان کرد. جرمی همیشه به شوخی میگفت «هلمز آدم اخمو و تنها و درونگرایی است، اما من اجتماعی و شوخ هستم.»
اما حقیقت در یکی از نقلقولهایش بود: «بعضی از بازیگران تبدیلشوندهاند- آنها تلاش میکنند که بدل به کاراکترهایشان شوند. وقتی که جواب گرفت، بازیگر شبیه یک اسفنج میشود، خود را از شخصیتش میچلاند و خشک میکند و شخصیت کاراکترش را مثل یک مایع جذب میکند.»
جرمی برت با بازی درخشانش به شهرتی جهانی رسید، اما همانطور که هلمز لحظه لحظه کاراکتر عظیمتری میگشت، جرمی برای زایشش رنج بیشتری را متحمل میشد، او بدون پذیرش یک بدل برای صحنههای خطرناک، امنیت جانیاش را به خطر میانداخت تا هلمز بهتری خلق کند. اما تنها مضرات این نقش در دنیای بیرونی نبود، شخصیت افسرده هلمز روز بهروز بیشتر جرمی را در خود میبلعید.
وی به زبان میگفت بازیگر خوب کسی است که با پایان نقشش آن را همانجا بگذارد و بقیهی روز، خودش شود؛ اما باطناً نتوانست به حرفش عمل کند. کمکم به آنجا رسید که شبها خواب هلمز را میدید، این خوابها تدریجاً مبدل به کابوسهایی چنان مهیب شد که او جرأت بر زبان راندن نام «شرلوک هلمز» را نداشت و خیلی ساده او را «اسمش رو نیار» و «اون» خطاب میکرد.
برت دیوانه وار وابستهی نقشش شد، وقتی عوامل صحنه برای ناهار میرفتند، او تنها مینشست و بارها فیلمنامه را میخواند و صحنههایش را مجسم میکرد، در تعطیلات و وقتهای آزادش شخصیت هلمز را مطالعه میکرد و یک شخصیت خیالی هلمز خلق کردهبود و در دنیای خیال به او جان دادهبود. چنانکه خودش گفت، برخی از بازیگران میترسند نقش هلمز را بازی کنند و هلمز روحشان را تسخیر کند، این دقیقاً همان اتفاقی بود که داشت برای او میافتاد.
اما تراژدی بدتری هم برای برت در راه بود. همسر محبوبش، جوآن، در میانه فیلمبرداری سری «بازگشت شرلوک هلمز»، در سال ۱۹۸۵ بر اثر سرطان درگذشت. این حادثه آخرین ضربه را بر جرمی وارد کرد و بیماری روحیش علنی شد. او بهشدت مبتلا به افسردگی گردید و مجبور به مصرف داروهای بسیار قوی شد.
از این به بعد، آنچه در قسمتهای آتی سریال دیده میشود، خودِ جرمی برت است، نه شرلوک هلمز. اگر خاطر بینندگان حرفهای باشد، در بسیاری از اپیزودها، او روی خود را با پتو میپوشانَد که بیمار است و این یک حقیقت بود. کار به جایی رسید که به ضرب و زور دارو و ویلچیر و ماسک اکسیژن خود را به سر صحنه میرساند، دوستان و همکارانش همگی نگرانش بودند اما او تنها میگفت: «دوستان، نمایش باید ادامه یابد!»
تا سال ۱۹۹۴، جرمی به سختی بازی در آخرین سناریوهای نگاشتهشده را به پایان رساند و در این حین، بارها بخاطر بیماری روحی در بیمارستان بستری شد، اما پس از پایان نقشش، کاملاً از پا افتاد. سرانجام جرمی برت، در ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۹۵ و در ۶۱ سالگی، بر اثر نارسایی قلبی در منزلش، واقع در کلف لم لندن فوت کرد.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان
حیف که زود رفتند
روحش شاد
عاشق این سریال و بازی زیبای جرمی بودم .
چه پروبالی به نقش داده بود و بهترین هلمز تازیخ و بازی کرد و جه دوبله زیبای از استاد بزرگ بهرام ژند.
چندین سریال و سینمای شرلوک هلمز ساخته شد ولی اصلا قابل مقایسه نیست.
هیچوقت تکرار نخواهد شد
روحش شاد
وصاحب مجموعه رمانهای پلیسی شدم
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *