روشن: پایان نمایش، ضربهزننده نیست/ هنرمند: تاكید داشتم جانبدارانه به شخصیتها نگاه نكنم
مهرداد هنرمند، نویسنده و كارگردان، گفت: نشان دادن تنهایی آدمها از دغدغههای مهم من در این كار بوده؛ طوری كه میبینیم در جایی، حتی درد واقعی پدر به بازی گرفته میشود.
به گزارش گروه فرهنگی ، در ادامه سلسله جلسات نقد و بررسی نمایشهای دومین مهرواره تئاتر ماه، سهشنبه نهم شهریور 1395 پس از نمایش «مثل یه گوله برف كوچیك»، جلسه نقد و بررسی این تئاتر در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد.
در این جلسه نقد و بررسی، مهرداد هنرمند نویسنده و كارگردان این اثر و جواد روشن منتقد و مدرس دانشگاه حضور داشتند و مطابق روال نشستهای قبلی، اداره این جلسه با مصطفی محمودی منتقد تئاتر بود.
مصطفی محمودی در ابتدای این جلسه با اشاره به اینكه «مثل یه گوله برف كوچیك» به مسائلی مانند شكاف بین نسلها، اختلافها و تضادهای فرهنگی، مهاجرت و تنهایی آدمها در عصر صنعتی شدن میپردازد، گفت: با این حال به نظر میرسد مفاهیمی كه دغدغه نویسنده بوده كاملا به مخاطب منتقل نمیشود.
وی ادامه داد: ساختار این درام به گونهای است كه انتظار مخاطب را برای پایان زیاد میكند و توقع دارد در پایان با یك نكته یا نوع نگاه جدید مواجه شود اما معتقدم این پایان، خواسته مخاطب را برآورده نمیكند و به نوعی پاك كردن صورت مسئله است.
جواد روشن نیز با اشاره به اینكه این وابستگی و ترس از تنهایی در تمام شخصیتهای این داستان به چشم میخورد، گفت: هر كدام از این شخصیتها به نوعی و در شرایطی احساس تنهایی دارند كه ممكن است به دلیل شرایط خاص خودشان، تنهاییشان رنگ و جنس متفاوتی نسبت به همدیگر داشته باشد.
روشن ادامه داد: نحوه روایت نمایش به گونهای است كه تماشاگر انتظار دارد هر كدام از گرههایی كه در كار هست، به مسئله اصلی نمایش تبدیل شود اما هیچكدام از این اتفاقها نمیافتد و فقط به هر مسئله اشارهای میشود. با این حال، در مجموع این اثر مخاطب را تا انتها با خودش همراه میكند و بدون اینكه به ورطه شعارزدگی بیفتد، حرفهایش را به مخاطب میزند بدون اینكه او را خسته كرده باشد.
این منتقد با اشاره به پایان نمایش گفت: آنچه در انتهای نمایش میبینیم، نمیتواند مخاطب را تكان دهد و بر او تاثیر خاصی بگذارد. درواقع ضربهای كه در پایان نمایش به آن احتیاج داریم، رخ نمیدهد. تماشاگر با خودش نمیگوید این زاویه دید جدیدی است و من اینطور به آن فكر نكرده بودم، همه چیز مطابق پیشبینی تماشاگر پیش میرود.
روشن همچنین تاكید كرد: نقطه مثبتی كه «مثل یه گوله برف كوچیك» دارد این است كه ایجاز دارد و سعی نمیكند نسبت به شخصیتها قضاوت داشته باشد، شخصیتها را خاكستری ترسیم كرده اما با این حال، بیشتر از اینكه به تفكر پدر حق بدهیم، با پسر همراه میشویم و حرفهای او را منطقیتر میبینیم. در عین حال، در نشان دادن شخصیتها مخصوصا شخصیت پدر، شكل گزارشگونه روایتی را شاهدیم؛ در حالی كه بیشتر، به كنش و گفتوگو بین شخصیتها نیاز داریم.
مهرداد هنرمند، نویسنده و كارگردان این اثر، نیز درباره آنچه در این نمایش مد نظر داشته توضیح داد: سعی كردم با قرار دادن پدر كه نمایانگر فرهنگ و سنتهای ماست در یك محیط بیگانه و دور از سرزمین خودش، به شكل بهتری بتوانم تنهایی آدمها و همچنین اختلافهای فرهنگی و تفاوت نسلی را نشان دهم.
كارگردان نمایش «مثل یه گوله برف كوچیك» افزود: تاكید داشتم جانبداری نكنم و حرفهای هر دو طرف را مطرح كنم. تلاشم این بود كه كاراكترهای خاكستری و بهدور از شعار و سطحینگری، كشمكش بین دو نسل با طرز فكرهای متفاوت را بیان كنم. ضمن اینكه نشان دادن تنهایی آدمها از دغدغههای مهم من در این كار بوده؛ طوری كه میبینیم در جایی، حتی درد پدر به بازی گرفته میشود و دیگران كه زبان او را نمیفهمند نسبت به این درد جدی، با شوخی و خنده رفتار میكنند.
آتش تقیپور، بازیگر پیشكسوت تئاتر، سینما و تلویزیون نیز كه به دیدن این نمایش نشسته بود، درباره آن اظهار كرد: «مثل یه گوله برف كوچیك» توانسته شرایط نامساعد زندگی را نشان دهد و ارتباطی كه تلاش میشود بین آدمها وجود داشته باشد اما میسر نمیشود.
وی اظهار كرد: همانطور كه در این نمایش هم میبینیم، تفكر كهنه نمیتواند بسیاری از مسائل را بپذیرد حتی اگر از سوی فرزند او كه عزیزترین شخص برای فرد است مطرح شود. بنابراین، تفكری كه نمیخواهد به شكل منطقی و واقعبینانه به قضایا نگاه كند و تنها بر تفكرات و گفتههای خودش اصرار میكند، مانند اسم و پایانبندی این نمایش، مثل گلوله برف كوچكی آب میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *