ارتش آمریکا توان کافی برای رویارویی با ایران، روسیه و کره شمالی را ندارد
نشریه آمریکایی نوشت: در حالیکه مقامهای ارشد نظامی آمریکا نمیخواهند به تبلیغ نقاط آسیب پذیر خود بپردازند، ایران و روسیه در حال پر کردن خلاء جغرافیایی، سیاسی موجود از دریای بالتیک تا خلیج فارس هستند.
به نقل از فارس، نشریه آمریکایی «فوربس» در تحلیلی نوشت: ارتش آمریکا بیم نبرد احتمالی در جهان را در پنج سال آینده دارد و البته از پس هزینههای مالی این نبردها نیز بر نمیآید.
به نوشته فوربس، نبرد در 5 سال آینده اذهان فرماندهان ارشد ارتش آمریکا را پر کرده است. آنها میدانند که با تروریستها و شورشیان تا آینده قابل پیشبینی خواهند جنگید اما آنچه که اذهانشان را در واقع مشغول کرده این است که شاید در اروپای شرقی با روسیه، در خاورمیانه با ایران و در شرق دور با کره شمالی درگیری تمام عیاری داشته و شاید در سه مکان درگیر شود.
به نوشته این رسانه آمریکایی، مقامهای ارشد نظامی آمریکا در زمینه بحث پیرامون خطرات موجود در این زمینه در مجامع به طور شفاف محتاطند. آنها نمیخواهند به تبلیغ نقاط آسیب پذیر آمریکا بپردازند اما آشکار است که چرخش دولت اوباما به سمت اقیانوس آرام که در سال 2012 اعلام شد، خلاء جغرافیایی، سیاسی را از دریای بالتیک تا خلیج فارس ایجاد کرده که ایران و روسیه سعی در پر کردن آن دارند. در ضمن دولت غیر قابل پیش بینی کره شمالی نیز رفتار خصمانه به سمت کره جنوبی را که آمریکا متعهد به دفاع از آن است از خود نشان میدهد.
بر این اساس، واشنگتن اشتیاق چندانی برای نبردهای جدید ندارد اما اگر کشورهای یاد شده اراده خود را با کمک قوای نظامی بر کشورهای همسایه تحمیل کنند، سران آمریکا گزینههای کمی در دست دارند. این تجاوز چه در قالب براندازی باشد یا تهاجم مستقیم، آمریکا مجبور به پاسخ دادن است زیرا موفقیت مهاجمان به طور چشمگیری چشمانداز جهانی را به ضرر آمریکا تغییر میدهد. این که ارتش روسیه به قلب اروپا برگردد ،ایران کنترل اکثر مناطق نفتی خاورمیانه را در دست گیرد یا کره شمالی،کره جنوبی را تصرف کند چندان تخیلی نیست.
در انتهای این مطلب آمده است: آنچه برنامه ریزان نظامی آمریکا را نگران مینماید این است که ارتش این کشور آمادگی کافی برای چنین سناریوهایی ندارند. آمریکا نه تنها نیروهای زمینی خود را در آسیا و اروپا کاهش داده و بیشتر متکی بر نیروی هوایی و دریایی برای حفظ امنیت منطقهای شده است، بلکه سرمایه گذاری در عرصه فنآوریهای جدید برای نیروی زمینی را نیز فرو کشانده است. بودجه کامل برای توسعه و تولید تجهیزات جدید از تانک گرفته تا موشک، بالگرد و خمپاره انداز برابر با دو روز مخارج دولت فدرال در سال است اما از میزان هزینه نمودن تقریبا به طور باور نکردنی کاسته شده است.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
به نوشته فوربس، نبرد در 5 سال آینده اذهان فرماندهان ارشد ارتش آمریکا را پر کرده است. آنها میدانند که با تروریستها و شورشیان تا آینده قابل پیشبینی خواهند جنگید اما آنچه که اذهانشان را در واقع مشغول کرده این است که شاید در اروپای شرقی با روسیه، در خاورمیانه با ایران و در شرق دور با کره شمالی درگیری تمام عیاری داشته و شاید در سه مکان درگیر شود.
به نوشته این رسانه آمریکایی، مقامهای ارشد نظامی آمریکا در زمینه بحث پیرامون خطرات موجود در این زمینه در مجامع به طور شفاف محتاطند. آنها نمیخواهند به تبلیغ نقاط آسیب پذیر آمریکا بپردازند اما آشکار است که چرخش دولت اوباما به سمت اقیانوس آرام که در سال 2012 اعلام شد، خلاء جغرافیایی، سیاسی را از دریای بالتیک تا خلیج فارس ایجاد کرده که ایران و روسیه سعی در پر کردن آن دارند. در ضمن دولت غیر قابل پیش بینی کره شمالی نیز رفتار خصمانه به سمت کره جنوبی را که آمریکا متعهد به دفاع از آن است از خود نشان میدهد.
بر این اساس، واشنگتن اشتیاق چندانی برای نبردهای جدید ندارد اما اگر کشورهای یاد شده اراده خود را با کمک قوای نظامی بر کشورهای همسایه تحمیل کنند، سران آمریکا گزینههای کمی در دست دارند. این تجاوز چه در قالب براندازی باشد یا تهاجم مستقیم، آمریکا مجبور به پاسخ دادن است زیرا موفقیت مهاجمان به طور چشمگیری چشمانداز جهانی را به ضرر آمریکا تغییر میدهد. این که ارتش روسیه به قلب اروپا برگردد ،ایران کنترل اکثر مناطق نفتی خاورمیانه را در دست گیرد یا کره شمالی،کره جنوبی را تصرف کند چندان تخیلی نیست.
در انتهای این مطلب آمده است: آنچه برنامه ریزان نظامی آمریکا را نگران مینماید این است که ارتش این کشور آمادگی کافی برای چنین سناریوهایی ندارند. آمریکا نه تنها نیروهای زمینی خود را در آسیا و اروپا کاهش داده و بیشتر متکی بر نیروی هوایی و دریایی برای حفظ امنیت منطقهای شده است، بلکه سرمایه گذاری در عرصه فنآوریهای جدید برای نیروی زمینی را نیز فرو کشانده است. بودجه کامل برای توسعه و تولید تجهیزات جدید از تانک گرفته تا موشک، بالگرد و خمپاره انداز برابر با دو روز مخارج دولت فدرال در سال است اما از میزان هزینه نمودن تقریبا به طور باور نکردنی کاسته شده است.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
نظرات بینندگان
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *