صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

وقتی که منتظری خون همه آمریکایی‌ها را مباح کرد/ وی حتی کسانی که با آمریکایی‌ها خوش و بش می‌کنند را هم مستحق مرگ می‌دانست!!

۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۴:۵۴
کد خبر: ۲۱۲۵۱۸
دسته بندی‌: سیاست ، گزارش و تحلیل
جای سوال دارد كه آقای منتظری چطور به استناد حمله هوایی به یك پایگاه در لیبی، كشتن هر سرباز و هر آمریكایی وابسته به دولت آمریكا را از نظر شرعی مجاز می داند؛ ولی منافقین را به خاطر ترور هفده هزار نفر و كشتار مردم در شهرهای مختلفی چون اسلام آباد مستحق چنین حكمی نمی داند؟

سکانس اول- گزیده‌ای از یک سخنرانی

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
"...و این(حمله آمریکا به لیبی) یكی از جنایات این دولت آمریكا و همپالكی ها و هم پیمانانش است در زمان مادر این جنایات و امثال این جنایات تمام سربازای آمریكائی، افسرای آمریكائی، سفرای آمریكائی، همه این ها؛ ملت مسلمان به ملت مسلمان حق می دهد كه این ها را مورد حمله قرار بدهند ... ما در این جنایاتی كه انجام می شود همه نیروهای آمریكائی، دیپلمات های آمریكائی و اونائی كه به این دیپلمات ها راه می دهند و با این ها خوش و بش می كنند!؟ همه این ها رو ما شریك می دونیم "

فایل صوتی


***
به گزارش خبرنگار سیاسی ، این سخنرانی که عین متن آن آورده شد، یکی از جلسات درس آقای منتظری است که در انتقاد شدید به حملات جنگنده های آمریکایی به لیبی صورت گرفته است.

این سخنان از زبان کسی جاری شده است که خود را مدافع حقوق منافقینی میدانست که دستشان به خون هزاران فرد بی گناه ایرانی و غیر ایرانی(بخصوص عراقی) آلوده بود.

شیخ حسینعلی منتظری در فروردین سال 1365 (همان سالی که بواسطه تلاش‌های منتظری، بسیاری از سران منافقین و وابستگان تشکیلاتی آن آزاد شدند) در یکی از جلسات درس خود، آمریکایی ها را مهدور الدم مینامد.

در ۲۶ فروردین ۱۳۶۵ جنگنده‌های امریکا با هدف کشتن سرهنگ قذافی به مقر او در بنغازی لیبی حمله کردند. در این حمله به دختر یا دخترخوانده وی آسیب رسید و آقای منتظری در جلسه درس فردای خود که فایل صوتی آن در این گزارش منتشر میشود به این حمله واکنش نشان میدهد.

در این جلسه که در حسینیه جنب بیت شیخ ساده لوح برگزار شد، وی بر جواز كشتن هر سرباز آمریكایی و هر آمریكایی كه وابسته به دولت آمریكا باشد، در هر یك از كشورهای جهان كه به سر ببرند، حكم میکند و این حكم را به همه كسانی كه به این آمریكاییان پناه می دهند گسترش می دهد؛ با این بیان كه دولت آمریكا به سرزمینی اسلامی حمله كرده است و از این رو خون همه وابستگان به چنین دولتی هدر است. البته شیخ ساده لوح و مدافع منافقین با پوشش موافق حقوق بشر سال 67 در بخش دیگری از صحبت های سال 65 خود پا را فراتر گذاشته و کسانی را هم که با آمریکایی ها خوش و بش می کنند مهدور الدم می کند.

آقای منتظری در سخنرانی خود تاکید می کند که مسلمانان حق دارند هر فردی که به گونه ای وابسته به دولت آمریكا بوده، هر چند به عنوان مثال در حد كارمندی در یك سفارتخانه آمریكا باشد و از پیش نیز حتی خبری از قصد حمله آمریكا به مقر سرهنگ قذافی نداشته، طبق این حكم مهدورالدم شمرده شود! خون همه حامیان و پناه دهندگان به آنان نیز كه از آنان به عنوان «مزدوران» نام برد هدر اعلام شد.

سکانس دوم-

چندی است که ضد انقلاب با پشتیبانی مالی و معنوی آل سعود در حال تطهیر زشت ترین چهره تاریخ تروریستی در ایران یعنی همان چهره کثیف منافقین هستند. برگزاری همایش ها، دیدارهای معنادار و حمایت‌های کلان مالی که اسناد آن به وفور افشا شده است حکایت از صحت این ادعا دارد.

نشست سالانه گروهک تروریستی منافقین مانند هر سال با هواداران اجاره ای و سیاستمداران دست چندمی در پاریس برگزار شد. نشستی که العربیه آن را پوشش مستقیم میداد، میزبان یکی از پدرخوانده های داعش و القاعده بود؛ ترکی الفیصل، عنصر بازنشسته امنیتی-اطلاعاتی عربستان و سفیر سابق سعودی ها در واشنگتن و مشاور کنونی پادشاه علیل سعودی. فیصل در این نشست برای "رجویون" سنگ تمام گذاشت و از دوستی دیرینه خود با مریم قجر استفاده نمود و خبر مرگ شوهر جنایتکارش را هم الفیصل رسما اعلام کرد.

بعد از این نشست بود که اقدامات گسترده ای برای زنده کردن جنازه متعفن گروهک رجوی در دستور کار قرار گرفت که عکس یادگاری مریم با محمود عباس در پاریس یکی از این اقدامات بود که با عاملیت مشاور پادشاه نادان سعودی، صورت گرفت.

بی بی سی فارسی وارد گود می‌شود

براساس آنچه تاریخ نشان میدهد شبه رسانه ای مانند بی بی سی فارسی همواره بدنبال فرصت مغتنمی برای پیگیری پروژه تخریب شخصیت امام‌خمینی(ره) و ضربه به انقلاب اسلامی بوده که با استفاده از مهره های داخلی، پروژه جدیدی را آغاز میکند.

همزمان با بالا گرفتن پروژه "تطهیر برای احیای منافقین"، سایت وابسته به بیت آقای منتظری، فایل صوتی منتسب به وی را منتشر میکند که بلافاصله در همان شب، در بی‌بی‌سی فارسی پوشش ویژه داده می‌شود و شبکه های مجازی ارگان رسانه ای دولت خبیث انگلیس به پخش بسیار گسترده این فایل صوتی مبادرت ورزیدند که همچنان ادامه دارد.


پس از نشست سالانه منافقین در فرانسه كه با حضور تركی الفصیل مسئول اطلاعات سابق رژیم سعودی برگزار شد و دیدار مریم رجوی با محمود عباس رئیس تشكیلات خودگردان فلسطین، بیت منتظری در سومین گام اقدام به انتشار فایل صوتی منتسب به منتظری نمود که ادعا کرد آن سخنان در دیدار با چهار نفر از مسئولان قضائی و اطلاعاتی وقت كشور بیان شده تا بتواند زمینه را برای مظلوم نمایی منافقین محارب فراهم كند.

هرجا که پای تخریب امام روح الله در میان باشد بی بی سی فارسی تمام قد حضور دارد بطوری که در آستانه سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(ره) در خرداد ماه گذشته، خبرسازی مسخره "مکاتبه امام روح الله" با روسای جمهور آمریکا را انجام داد و از فرط سبک و نچسب بودن، در نطفه خفه شد و بی بی سی حتی مورد انتقاد عناصر ضد انقلاب نیز قرار گرفت و در موضوع فعلی نیز چند روز پیاپی تلویزیون و سایت این شبکه تحلیل ها و اخبار گوناگونی از این موضوع پخش و منتشر کردند و همچنان به این روند رسوا ادامه میدهند.

در اولین شب انتشار این فایل، احمد منتظری فرزند حسینعلی منتظری روی آنتن زنده بی بی سی میرود.

کارشناسان سیاسی معتقدند اقدام احمد منتظری در انتشار فایل صوتی پدرش نمی‌تواند با برخی دیگر از رخدادهای این روزها مخصوصاً با همایش منافقین در پاریس و حضور رئیس سابق استخبارات آل‌سعود در آن همایش و ترغیب منافقین به از سرگیری عملیات تروریستی در ایران بی‌ارتباط باشد.

ماجرای فایل صوتی چه بود

سایت آقای منتظری که توسط فرزند وی اداره می شود، صوت سخنان انتقادی‌اش نسبت به مجازات جنایتکاران منافق در جلسه ای که ادعا میشود با جمعی از مسئولین قضایی برگزار شده را منتشر کرد .فایلی که به سرعت و در یک کمپین تبلیغاتی از پیش آماده شده به تیتر رسانه‌های ضدانقلاب و تروریستها تبدیل شد و فضاسازی چند روزه‌‌ای که برای سالگرد اعدام ادعایی منافقین پس از مرصاد به راه انداخته بودند را رونقی تازه بخشید و موجب خوشحالی رژیم سعودی، یعنی "خالق داعش امروز و حامی داعش دیروز" گردید.

ماجراى اعدام منافقین در سال 1367 چیست؟

27
تیرماه 1367 ایران قطعنامه 598 را که به تعبیر امام خمینی (ره) عنوان جام زهر به خود گرفت، پذیرفت اما ارتش صدام چند روز بعد حمله گسترده‌ای را در جبهه جنوب تدارک دید و بار دیگر تا نزدیکی‌های شلمچه پیش آمد. ارتش این کشور در 31 تیرماه 67 ابتدا از جنوب به خاک ایران وارد و تا نزدیکی‌های خرمشهر و اهواز پیشروی کرد و زمانی که با مقاومت جدی مردمی و ارتش و سپاه روبرو شد با تجهیز یگان‌هایی از اعضای سازمان مجاهدین خلق (عناصر تروریست منافق)، 23 تیپ سرتاپا مسلح را از غرب برای تصرف تهران راهی خاک ایران کرد.

نیروهای رزمی متشکل از منافقین تروریست و ارتش عراق با استفاده از شرایط آتش بس و با عهدشکنی مالوف همه عهدشکنان (اعم از صدام در موضوع آتش بس و اوباما در ماجرای برجام) به‌ سرعت از قصر شیرین و سر پل ذهاب عبور کردند و خود را به نزدیکی‌های کرمانشاه رساندند، در 34 کیلومتری کرمانشاه و در منطقه چهار زبر با کمین‌ نیروهای سپاه و ارتش برخورد کردند و تلفات و خسارات بی‌سابقه‌ای ازجمله کشته شدن حدود 5 هزار نفر را نیز تجربه کردند.

یکی از فرماندهان لشگر 6 که در آن زمان با کمک هم‌سنگرانش ترمز تانک‌های برزیلی منافقین را کشیدند، اقدامات منافقان در آن زمان را این‌گونه بیان می‌کند: «جنگ منافقین جنگ مسلحانه بود و به هیچ‌کس رحم نمی‌کردند. حتی اگر یک مغازه‌دار حزب‌اللهی را هم پیدا می‌کردند می‌کشتند... این‌ها که دیگر علنی بود .کشتارشان عجیب‌وغریب بود. روی مردم اسید می‌پاشیدند. موقع افطار نارنجک پرت می‌کردند و یک خانواده را متلاشی می‌کردند. اقداماتشان بسیار سبعانه و کثیف بود» در این میان با شبکه منافقین که در زندان بودند نیز هماهنگ شده بود و آنها منتظر اقدام بودند و پس از پذیرفتن آتش‌بس و حمله منافقان به ایران، زندانیان منافق در زندان آشوب کرده و شروع به آتش زدن زندان کردند تا به‌زعم خود و با رسیدن منافقین به تهران، پروسه‌ اشغال تهران را کامل کرده و کار را یکسره کنند که البته با تلاش دستگاه‌های نظامی و امنیتی ناکام ماندند و عملیات منافقین در خارج و داخل زندان شکست خورد و منافقین، ضربه سختی خوردند.

سرکوب شورش منافقین مورد انتقاد و اعتراض منتظری واقع شد. از جمله اقدامات او نگارش دو نامه‌ تند و هتاکانه به امام (ره) در 9 و 13 مرداد سال 67 بود؛ اعتراضات و انحرافات منتظری به برخورد قاطعانه با منافقین آن‌قدر ادامه یافت تا نهایتاً از قائم‌مقامی رهبری عزل شد.

حضرت روح‌الله در نامه تاریخى 6 فروردین 1368 به منتظرى، به واقعیتى تلخ در این‌ زمینه اشاره مى‌کنند؛ در بخشى از این نامه آمده است: «شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگیرى‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدرى مطالبى که مى‌گفتید دیکته‌شده منافقین بود که من فایده‌اى براى جواب به آن‌ها نمى‌دیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین، تعداد بسیار معدودى که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و مى‌بینید که چه خدمت ارزنده‌اى به استکبار کرده‌اید.

سکانس سوم-

حکم سخت منتظری برای مهدور الدم کردن آمریکایی ها!


همانگونه که در ابتدای این گزارش اشاره شد، به یک فایل صوتی دست پیدا کرده است که در آن حسینعلی منتظری در بهار سال 1365 در جلسه درس خود با اشاره به حمله نیروهای آمریکایی، تمام عوامل این حمله را مهدورالدم معرفی میکند و تمام کسانی که با آمریکایی ها رابطه دارند و حتی با آن ها خوش و بش هم میکنند را محکوم به مرگ میکند.

در این جلسه آقای منتظری، بر كشتن هر سرباز آمریكایی و هر آمریكایی كه وابسته به دولت آمریكا باشد، در هر یك از كشورهای جهان كه به سر ببرند، حكم کرد و این حكم را به همه كسانی كه به این آمریكاییان پناه می دهند توسعه داد؛ با این بیان كه دولت آمریكا به سرزمینی اسلامی حمله كرده است و از این رو خون همه وابستگان به چنین دولتی هدر است. یعنی همین كه افراد به گونه ای وابسته به دولت آمریكا بودند، هرچند به عنوان مثال كارمندی بیش در یك سفارتخانه آمریكا نبودند و از پیش نیز حتی خبری از قصد حمله آمریكا به مقر سرهنگ قذافی نداشتند، طبق این حكم مهدورالدم شمرده شدند! خون همه حامیان و پناه دهندگان به آنان نیز كه منتظری از آنان به عنوان «مزدوران» نام برد هدر اعلام شد.

این صحبت ها درست در زمانی انجام شده است که منتظری در آن دوران به دفاع تمام قد از منافقین میپرداخت و هیئت عفوی تشکیل داده بود که براساس آن منافقینی را آزاد کرد که چند سال بعد بسیاری از آن ها در عملیات مرصاد حضور داشتند و به هلاکت رسیدند.

منافقینی که داعشی های زمان خود بودند. فقط نیم‌نگاهی به جنایات هولناک منافقین، نظیر به رگبار بستن یک خانواده بر سر سفره افطار و قتل‌عام همه اعضای خانواده، از جمله کودکان، شکنجه وحشیانه و غیر قابل وصف 3 پاسدار عضو کمیته انقلاب اسلامی، با ریختن آب‌جوش روی سر آنها و سپس جدا کردن پوست سر با تیغ سلمانی، حضور آشکار در ارتش بعثی عراق در دوران جنگ تحمیلی و قتل‌عام شیعیان عراق به دستور صدام و... به وضوح حاکی از آن است که منافقین در ارتکاب جنایت اگر دهها بار جنایتکارتر از داعش نباشند، به یقین دست کمی از آنان ندارند.

نکته ای که باید در این بحث مطرح کرد باید از بیت آقای منتظری و فرزند ایشان که فایل صوتی منتسب به او را با کمک دشمن ترین دشمنان نظام انقلاب اسلامی منتشر کرده اند پرسید براساس آنچه خود منتظری در جلسه بهار 1365 عنوان کرده است، چه فرقی میان وابستگی صرف افراد به دولت آمریكا كه به صرف اقدام تجاوزكارانه دولت متبوعشان مهدورالدم اعلام شدند با اینكه نه تنها در این اقدام شركت نداشتند بلكه چه بسا راضی به آن نیز نبودند و میان زندانیان منافق و مجرمی كه به رغم چند سال جنایت گسترده در كشتار بی گناهان و خیانت بزرگ سازمانشان در تجاوز نظامی به مرزها و شهرهای كشور، بر موضع وابستگی خود به این سازمان و سران آن پافشاری داشتند؛ گروهی که به گفته آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه "بدتر از داعش بودند و تا سال‌ها، با بدترین و خشونت آمیزترین روش ها مردم و بزرگان مورد احترام این مردم را ترور کردند و در جنایت های خود حتی از مردم عادی کوچه و بازار هم نگذشتند"!

چگونه حدود دو سال پیش از اعدام منافقینی که دستشان به خون بیش از 17 هزار شهید ایرانی آغشته است، به صراحت خون آن همه آمریكاییان را در هر كجای عالم كه بودند، تنها به دلیل اینكه دولت متبوع آنان به مقر یكی از سران دولت های اسلامی حمله نظامی كرده است و نیز خون دیگرانی كه به آنان جا و پناه دهند هرچند مسلمان بودند، برای همه كسانی كه قدرت داشته باشند، بدون تشكیل هیچ دادگاهی مباح و هدر می دانند؟!

واکنش بیت منتظری به فایل صوتی ادعایی چه خواهد بود؟

اینجا این سوال نیز مطرح میشود آیا افرادی که فایل صوتی ادعایی شیخ ساده لوح كه در جای خود قابل بررسی است، با افتخار منتشر میکنند، حاضر هستند متن جلسه درس سال 65 نیز دسترس عموم قرار گیرد؟ و امكان داوری میان موضع امام خمینی(ره) درباره منافقانی كه افزون بر آن همه جنایت به ویژه قتل ها و ترورهای سال 60 با حمله نظامی و خیانت به كشور و قصد خام فتح چند روزه تهران و سرنگونی نظام، همچنان بر دفاع از آن و هواداری و عضویت آن پافشاری می كردند و موضع آقای منتظری در اعلام عمومی جواز كشتن آمریكاییان و حامیان، فراهم گردد و نزدیكان ایشان فایل صوتی را در اختیار عموم بگذارند؟

به گفته سیدضیاء مرتضوی از شاگردان حسینعلی منتظری، جای شگفتی است كه آیت الله منتظری در نقد برخورد با این دسته از منافقان از جمله به رفتار امیرالمومنین(ع) با سران بازمانده جنگ جمل «استشهاد» می كنند، در حالی كه قضیه منافقان بازداشتی از مصادیق جنگ صفین است نه جمل. و از سوی دیگر این استناد در حالی است كه ایشان چنان كه در آغاز اشاره كردیم، در «استدلال» بر جواز كشتن تمام وابستگان به دولت امریكا و پناه دهندگان به آنان، از جمله به این سخن امیرالمومنین(ع) در باره اصحاب جنگ جمل استناد كردند كه حضرت به دلیل كشته شدن حتی یك نفر از مسلمانان بی گناه به دست برخی از سپاهیان جمل، كشتن تمام آنان را به دلیل اینكه نظاره گر بوده اند و اقدامی برای ممانعت نكرده اند، برای خود مجاز شمرده است. نگارنده نمی داند كه از نگاه ایشان چگونه می توان میان آن استدلال و این استشهاد را جمع كرد؟!

مرتضوی اعتقاد دارد آقای منتظری افزون بر استدلال به آیه و روایت، خاطرنشان می‌کنند که گرچه در این حمله تنها چند هواپیمای آمریکایی شرکت داشته اما (دو بار تاکید می‌ورزد) مسلمانان حق حمله به آمریکاییان، اعم از نظامی و دیپلمات و حتی دیگرانی که به اینان جا می‌دهند و به تعبیر ایشان با اینان «خوش و بش» می‌کنند را دارند؟


حسینعلی منتظری در حالی در جلسه 27 فروردین 1365 جواز قتل آمریکایی ها را صادر میکند که در حمله جنگنده های آمریکایی به مقر قذافی در بنغازی تنها دختر یا دخترخوانده وی آسیب دید، اما در جنایاتی که منافقین طی آن سال ها در ایران انجام دادند ده ها هزار شهروند ایرانی به روش هایی که امروز داعش در عراق و سوریه انجام میدهد شکنجه و ترور شدند.

ارتباط بیت حسینعلی منتظری با لیبی و معمر قذافی

اسناد و مدارکی که مربوط که دهه شصت است از بیت آقای منتظری به سرهنگ قذافی و رابطه نزدیک بیت ایشان در آن زمان با دولت وقت لیبی حکایت دارد.

در ادامه بخشی از مصاحبه صادق طبابایی را در سال 89 مشاهده میکنید : "بنا بر دو بند از مقاوله نامه تجدید روابط دیپلماتیک میان ایران و لیبی در زمان ریاست جمهوری آقای بنی صدر، هیأتی برای سفر به لیبی و تحقیق درباره آن چه خارج از اراده ایشان بر سر ایشان آمده، در تهران و در دفتر من در نخست وزیری تشکیل شد. در نشست هایی که غالباً در دفتر من در تهران تشکیل می شد، اسناد و مدارک لازم گردآوری شده و بحث های مبسوطی صورت گرفت. مدارک قضائی و تحقیقاتی نماینده دادستان ایتالیا که در آن کشور منجر به صدور رأی دادگاه مبنی بر نادرستی ادعاهای قذافی و جعلی بودن مدارک و اسناد ارایه شده از طرف ایشان بود؛ به اضافه مدارک و مستنداتی که برادران ما در لبنان و نیز وکلای خانواده امام صدر گردآوری کرده بودند و نیز مجموعه ای از اظهارات مقامات سیاسی و روسای دولت های اسلامی و خبرهایی که از منابع اطلاعاتی فراهم کرده بودیم، مجموعه ای موثق و پرونده ای محکم و مستند را شکل داده بود. تاریخ سفر نیز با وجود امروز و فردا کردن مقامات لیبیائی تعیین و اسباب سفر فراهم شد....در غروب روزی که قرار بود، هیأت با یک هواپیمای شرکت هما رهسپار لیبی شود، نماینده آقای قذافی خبر داد که رهبر لیبی اعلام کرده اند، از پذیرفتن این هیأت معذورند و سفرشان به لیبی ضرورتی ندارد. ...اینجا بود که به جای نماینده قذافی، از دفتر آیت الله منتظری در قم جواب نهایی برای ما فرستاده شد. بعد هم حضرت ایشان با عجله به تهران آمدند و در دیداری که با امام خمینی داشتند، به خطرات و پیامدهای اعزام چنین هیأتی در چنان زمانی برای کشور و نظام نوپای انقلاب اسلامی و نیز شکستن حلقه اتحاد سازنده دو دولت انقلابی ایران و لیبی سخن گفتند....فردای آن روز، امام خمینی من را احضار کردند و با لحنی بسیار صمیمی و در عین حال دردآلود بیان داشتند؛ با توجه به شرایط نامناسب ایجاد شده و تحریکاتی که پاره ای افراد نزدیک به بیت آیت الله منتظری انجام می دهند، بهتر است این امر تا مدتی مسکوت بماند".

حسینعلی منتظری نیز در خاطراتش به این موضوع اینگونه اشاره می‌کند: "آقای صادق طباطبایی (پسر مرحوم آیت‌الله آقای سلطانی) خیلی علیه لیبی فعالیت میکرد، ما میگفتیم حالا که تازه انقلاب به پیروزی رسیده در سیاست خارجی کمک میخواهیم، دولت عربستان و سران بسیاری از کشورها که با ما مخالفند ولی قذافی از اینکه انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسیده ابراز خوشحالی میکند، عقیده من این بود که قضیه ناپدید شدن آقای صدر را باید اقدام کرد ولی باید دوستانه از قذافی خواست و چگونگی ماجرا را جویا شد."

گفتنی است امام بارها در مورد بیت حسینعلی منتظری تذکر داده بودند و از وی خواستند تا افرادبیت خود را تغییر دهد.

27
فروردین آقای منتظری تمام وقت جلسه درس فقه را به موضوع حمله آمریكا اختصاص داده و ضمن محكوم كردن شدید آن، به صراحت و قاطعیت، بر كشتن هر سرباز آمریكایی و نیز هر آمریكایی كه وابسته به دولت آمریكا باشد، در هر یك از كشورهای جهان كه به سر ببرند، حكم كرد. منتظری این حكم عجیب را به همه كسانی كه به این امریكاییان پناه می دهند توسعه داده و با این بیان كه دولت امریكا به سرزمینی اسلامی حمله كرده است؛ اعلام كرد خون همه وابستگان به چنین دولتی هدر است.

حال جای سوال دارد كه منتظری چطور به استناد حمله هوایی به یك پایگاه در لیبی، كشتن هر سرباز و هر امریكایی وابسته به دولت آمریكا را از نظر شرعی مجاز می داند؛ ولی منافقین را به خاطر كشتار مردم در شهرهای مختلفی چون اسلام آباد و حمله به کرمانشاه با هدف حمله به تهران مستحق چنین حكمی نمی داند؟

در نهایت باید از كسانی كه امروز با هدف تخریب چهره امام خمینی(ره) و با مشارکت در پروژه تطهیر جنازه متعفن منافقین فایل صوتی منتسب به شیخ ساده لوح در اعتراض به مواضع قاطع و منطقی حضرت امام نسبت به منافقین را منتشر کرده اند سوال کرد که آیا شجاعت آن را دارند كه فایل صوتی جلسه درس سال 65 را نیز عینا منتشر و در معرض آگاهی عموم قرار دهند؟!

آیا بیت آقای منتظری حاضر است از مواضع شیخ در جلسه درس بهار 1365 دفاع ُکنند و همان احکام را در رابطه با جنایات این روزهای آمریکا و همپیمانانش گسترش دهند؟ یا اینکه بنا به چرخش 180 درجه ای برخی مخالفان سرسخت آن دوران آمریکا که پیروزمندانه از دیوار سفارت بالا میرفتند و این روزها آن را اقدامی اشتباه میدانند قصد ندارند چهره ای که بی بی سی رسانه ملکه انگلیس برای اقای منتظری ترسیم کرده است را خدشه دار کنند؟

انتهای پیام/



نظرات بینندگان
مهدی
|
|
۲۰:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
آیا اگر هواپیماهای آمریکائی کشور اسلامی دیگری غیر از لیبی را بمباران می کردند، آقای منتظری همان موضع را می گرفت؟ بطور حتم نه؛ زیرا در بیت آقای منتظری مارهایی خوابیده بودند که که از سرهنگ قذافی پول می گرفتند وبه آقای منتظری خط می دادند. آن سخنان ایشان نیز نتیجه همین القاءات بود. سعد مجبر، سفیر قذافی در تهران بیشترین نفوذ را در بیت مرحوم منتظری داشت و همین نفوذ باعث شد زمانی که حضرت امام ره قصد اعزام هیئتی را به لیبی برای تحقیق پیرامون سرنوشت امام موسی صدر بفرستد آقای منتظری طی نامه ای از حضرت امام بخواهد که از این تصمیم منصرف شود. آقای حمید داودآبادی، از بچه های جبهه در خاطرات خود نوشته است:" سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، شیخ "محمد منتظری" پسر آیت‌الله "حسینعلی منتظری"، سازمانی موسوم به "ساتجا" (سازمان انقلابی توده های جمهوری اسلامی) در لبنان تاسیس کرد و مجله "امید ایران" را به عنوان ارگان این سازمان انتشار داد. عمده فعالیت این سازمان و نیز نشریه وابسته به آن، تبلیغ برای رهبر لیبی سرهنگ "معمر قذافی" و بدگویی از امام موسی صدر و شهید دکتر چمران بود. این مسئله، در میان گروه های سیاسی این بحث را به وجود آورد که "بودجه این سازمان را قذافی مستقیما می پردازد تا بتواند با نفوذ امام موسی صدر در میان شیعیان لبنان مقابله کند." مرحوم منتظری واقعا فردی ساده لوح بود و هر کسی می توانست روی ایشان تأثیر بگذارد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *