کشورهای عضو 1+5 مترسک های سر جالیز؟!
نظام سیاسی آمریکا پایبند به تعهدات و پیمان های خود با کشورهایی که با آنها مشکل دارد، نیست.
به گزارش گروه بین الملل ، آمریکایی ها ثابت کرده اند غیر قابل اعتماد هستند. آنها همواره سعی دارند با بهره گرفتن از امتیازاتی که در اختیار دارند، اهداف خود را محقق سازند.
در واقع آمریکا برای این که دیگر کشورها را همسو خود کند، از چند سیاست بهره می برد، نخست سیاست فشار و تحریم و تهدید و سپس مذاکره و آنگاه تهدید نظامی و احتمال حمله نظامی به کشور هدف. البته کودتا هم در دکترین آمریکا وجود دارد و اکنون شکل و شمایل تازه ای گرفته است.
آمریکا از حربه تحریم و تهدید علیه ایران بهره برد اما راه به جایی نبرد. تهدید و تحریم آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران 37 سال است ادامه دارد.
فشارهای آمریکا که کارساز نشد، جنگ صدام علیه ایران را به راه انداخت.
هشت سال دوران دفاع مقدس، نه تنها ایران را در شرایط ضعف و ناتوانی قرار نداد بلکه قدرت و اقتدار مردم ایران اسلامی را افزون کرد و به رخ کشید.
در آن زمان همه کشورهای منطقه و ابرقدرت های آن دوران از شوروی گرفته تا آمریکا پشت صدام قرار گرفتند تا شاید بتوانند انقلاب اسلامی ایران را به شکست بکشانند.
شکست انقلاب اسلامی برای دشمنان میسر نشد، بلکه جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه فشارهای سیاسی واقتصادی، رشد کرد و به مرحله کنونی رسید. پیشرفت هایی که اکنون باعث شده است تا دشمن فکر حمله نظامی از سرش بیرون رود همراه با تحریم های شدید به دست آمده است.
پیشرفت های علمی و فناوری ایران به ویژه در حوزه هسته ای و دفاعی – نظامی باعث شد تا آمریکا و دیگر کشورهای همپیمان او علیه ایران دست به توطئه و دسیسه بزنند.
دسیسه ای که آنها ایجاد کردند، ایران را متهم به اقدام برای دستیابی به سلاح هسته ای بود، در حالی که هیچ سند و مدرکی برای این ادعای خود ارائه نمی دادند.
تهدیدات، فشارهای سیاسی و تحریم های اقتصادی هم باعث نشد که ایران تن به خواسته آمریکا بدهد. آمریکایی ها خواهان تعطیلی همه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران بدند.
دستاورد بزرگی که با همت دانشمندان ایرانی به دست آمده است و به همین خاطر آمریکایی ها ناخرسند از این اتفاق بزرگ، تلاش بسیاری کردند تا سانتریفیوژهای ایران دیگر نچرخد.
مذاکرات هسته ای هم اگر میان ایران و آمریکا صورت گرفت،برای برچیدن تحریم هایی است که به ناحق علیه مردم و انقلاب اسلامی وضع شده تا باعث تمکین ایران به خواسته های آمریکا شود. مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا برای رفع این ظلم، انجام شد.
آمریکایی ها خود را مشتاق تر از دیگران نشان می دادند. آنها مذاکره را ابزاری برای تحمیل خواسته های خود می دانند.
کاخ سفید برجام را راهی برای بهبود روابط خود تلقی می کرد. آنها تصور می کردند که می توانند جلوی سیاست های انقلابی ایران را در منطقه بگیرد. آنها نگران توهم خود درباره ساخت بمب اتم از سوی ایران نبودند، بلکه نگران تأثیر و نفوذ هر چه بیشتر ایدئولوژی ایران در میان مردم مسلمان منطقه است.
حضرت آیت الله خامنه ای درباره هدف آمریکایی ها از مذاکرات مستقیم با ایران فرموده اند؛«مذاکره آمریکا با ایران یعنی نفو، میخواهند راه را باز کنند برای تحمیل؛ در همین مذاکرات هسته ای، هرجا فرصت پیدا کردند یک نفوذی کردند.»
آمریکایی ها از ادامه مذاکرات خود با ایران چند خواسته و هدف را پیگیری می کنند.
نخست به افکار عمومی جهان نشان دهند که سرانجام ایران پس از 37 سال پای میز مذاکره با ما نشست و تن به خواسته های ما داد.
دوم انتقام گرفتن از ایران به خاطر تحقیرهایی که از سوی مردم و انقلاب اسلامی شده است. آمریکا در جریان تسخیر لانه جاسوسی خود در تهران بدترین تحقیر را تجربه کرد.
سوم تضعیف جبهه مقاومت اسلامی در منطقه، آمریکایی ها با این کار می خواهند به نیروهای جبهه مقاومت پیام بدهند که رهبر این جبهه تن به مذاکره داد و اکنون جمهوری اسلامی ایران در باره تحولات و بحران های منطقه ای هم با آمریکا همسو است.
مذاکراتی که ایران و 1+5 با محوریت آمریکا بر سر موضوع هسته ای کشورمان انجام داد، بار دیگر غیر قابل اعتماد بودن کاخ سفید را اثبات کرد به ویژه برای آنهایی که نسبت به آمریکا و نتایج مذاکرات خوشبین بودند.
آمریکایی ها بیش از ایران به این مذاکرات و نتایج آن نیاز داشتند. نیاز آنها بر اساس آنچه که در بالا گفته شد، به نظر می رسد تا اندازه ای برآورد شده باشد، اما با توجه به این که رهبر معظم انقلاب اسلامی به صراحت تأکید کرده اند که مذاکره و گفت وگو با آمریکا بر سر مسائل منطقه معنی ندارد، بخش زیادی از خواسته آنها برآورده نشده است.
اکنون اگر فشارها و تهدیداتی از سوی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به برجام وارد می شود و ادعا می کنند که برجام را پاره می کنند، به این خاطر است که ایران را وادار به مذاکره بر سر مسائل و بحران های غرب آسیا به ویژه سوریه کنند.
چنان سیاستی از سوی نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا، اجرای برجام را در دوران رئیس جمهوری بعدی زیر سوال می برد.
آنها باهار از زبان خود گفته اند که برجام را پاره می کنند و یا آن را اجرا نمی کنند.
چنین سخنانی ثابت می کند که برجام هیچ ضمانت اجرایی از سوی آمریکا ندارد. چنین رفتار و برخوردی به نوع نظام سیاسی این کشور بازمی گردد. نظامی که خود را به هیچ قرارداد و قانونی پایبند نمی داند.
این تنها نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیستند که تهدید به پاره کردن توافق هسته ای با ایران می کنند بلکه شخصیت های سیاسی این کشور هم اعتقاد دارند که هیچ تضمینی برای اجرای برجام از سوی آمریکا وجود ندارد.
اکنون چالش بر سر رئیس جمهور بعدی آمریکا است که قرار است 5 ماه دیگر انتخاب شود. ترامپ یا کیلینتون تفاوتی نمی کند، موضوع تضمین است که وجود ندارد.
رئیس سابق کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا هم بر این موضوع صحه گذاشته و گفته است؛«من در این خصوص نمی توانم به جای آقای ترامپ یا خانم کلینتون صحبت کنم. آنچه که من می دانم این است که در این خصوص هیچ تضمینی وجود ندارد و این ناشی از کارکرد نظام سیاسی آمریکا است. بله، بطور کلی توافقی که توسط رئیس جمهوری قبلی حاصل شده است باید مورد تایید دولت جدید قرار بگیرد و این مسئله صحیحی است اما اجازه بدهید تا دوباره تاکید کنم که در این خصوص هیچ تضمینی وجود ندارد. اگر آقای ترامپ رئیس جمهور شود و بخواهد توافق را بر هم زند یقینا می تواند این کار را بکند، اما این اقدام وی خروج از رویه و عملکرد کلی دولتهای آمریکا خواهد بود. طبق عملکرد معمول و رویه معمول دولت های جدید توافقات روسای جمهور قبل از خود را می پذیرند، اما در این خصوص هیچ تضمینی وجود ندارد.»
با توجه به این که طرف مذاکرات ایران، تنها آمریکا نبود بلکه کشورهایی دیگر از جمله روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان هم وجود داشتند و امضای آنها پای توافق هسته ای خورده، اما با این حال آمریکا یکطرفه تهدید به پاره کردن برجام می کند.
در این میان نقش کشورهای عضو 1+5 چه می شود؟ آیا آنها در قبال تضمین برجام مسئولیتی ندارند؟
آیا توانایی ندارند با تهدیدات آمریکا علیه برجام مقابله کنند؟ اگر اینگونه است دلیل این که در مذاکرات شرکت کردند چه بود؟ ماهیت وجودی کشورهای عضو 1+5 چه بود؟
روسیه، چین، فرانسه، آلمان و انگلیس باید در این زمینه به وظایف خود عمل کنند. آنها می توانند و باید به آمریکا فشار وارد کنند تا تن به اجرای تعهدات خود بدهد و برای پس از اوباما هم تضمین ارائه کند.
کشورهای عضو 1+5 باید در این زمینه هشدارهای لازم را به آمریکا بدهند که در صورت پاره کردن برجام از سوی رئیس جمهور بعدی، آتش زدن آن از سوی ایران چه عواقبی برای آنها در پی خواهد داشت.
کشورهای عضو گروه 1+5 که مترسک سر جالیز نبودند، بودند؟
انتهای پیام/
در واقع آمریکا برای این که دیگر کشورها را همسو خود کند، از چند سیاست بهره می برد، نخست سیاست فشار و تحریم و تهدید و سپس مذاکره و آنگاه تهدید نظامی و احتمال حمله نظامی به کشور هدف. البته کودتا هم در دکترین آمریکا وجود دارد و اکنون شکل و شمایل تازه ای گرفته است.
آمریکا از حربه تحریم و تهدید علیه ایران بهره برد اما راه به جایی نبرد. تهدید و تحریم آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران 37 سال است ادامه دارد.
فشارهای آمریکا که کارساز نشد، جنگ صدام علیه ایران را به راه انداخت.
هشت سال دوران دفاع مقدس، نه تنها ایران را در شرایط ضعف و ناتوانی قرار نداد بلکه قدرت و اقتدار مردم ایران اسلامی را افزون کرد و به رخ کشید.
در آن زمان همه کشورهای منطقه و ابرقدرت های آن دوران از شوروی گرفته تا آمریکا پشت صدام قرار گرفتند تا شاید بتوانند انقلاب اسلامی ایران را به شکست بکشانند.
شکست انقلاب اسلامی برای دشمنان میسر نشد، بلکه جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه فشارهای سیاسی واقتصادی، رشد کرد و به مرحله کنونی رسید. پیشرفت هایی که اکنون باعث شده است تا دشمن فکر حمله نظامی از سرش بیرون رود همراه با تحریم های شدید به دست آمده است.
پیشرفت های علمی و فناوری ایران به ویژه در حوزه هسته ای و دفاعی – نظامی باعث شد تا آمریکا و دیگر کشورهای همپیمان او علیه ایران دست به توطئه و دسیسه بزنند.
دسیسه ای که آنها ایجاد کردند، ایران را متهم به اقدام برای دستیابی به سلاح هسته ای بود، در حالی که هیچ سند و مدرکی برای این ادعای خود ارائه نمی دادند.
تهدیدات، فشارهای سیاسی و تحریم های اقتصادی هم باعث نشد که ایران تن به خواسته آمریکا بدهد. آمریکایی ها خواهان تعطیلی همه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران بدند.
دستاورد بزرگی که با همت دانشمندان ایرانی به دست آمده است و به همین خاطر آمریکایی ها ناخرسند از این اتفاق بزرگ، تلاش بسیاری کردند تا سانتریفیوژهای ایران دیگر نچرخد.
مذاکرات هسته ای هم اگر میان ایران و آمریکا صورت گرفت،برای برچیدن تحریم هایی است که به ناحق علیه مردم و انقلاب اسلامی وضع شده تا باعث تمکین ایران به خواسته های آمریکا شود. مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا برای رفع این ظلم، انجام شد.
آمریکایی ها خود را مشتاق تر از دیگران نشان می دادند. آنها مذاکره را ابزاری برای تحمیل خواسته های خود می دانند.
کاخ سفید برجام را راهی برای بهبود روابط خود تلقی می کرد. آنها تصور می کردند که می توانند جلوی سیاست های انقلابی ایران را در منطقه بگیرد. آنها نگران توهم خود درباره ساخت بمب اتم از سوی ایران نبودند، بلکه نگران تأثیر و نفوذ هر چه بیشتر ایدئولوژی ایران در میان مردم مسلمان منطقه است.
حضرت آیت الله خامنه ای درباره هدف آمریکایی ها از مذاکرات مستقیم با ایران فرموده اند؛«مذاکره آمریکا با ایران یعنی نفو، میخواهند راه را باز کنند برای تحمیل؛ در همین مذاکرات هسته ای، هرجا فرصت پیدا کردند یک نفوذی کردند.»
آمریکایی ها از ادامه مذاکرات خود با ایران چند خواسته و هدف را پیگیری می کنند.
نخست به افکار عمومی جهان نشان دهند که سرانجام ایران پس از 37 سال پای میز مذاکره با ما نشست و تن به خواسته های ما داد.
دوم انتقام گرفتن از ایران به خاطر تحقیرهایی که از سوی مردم و انقلاب اسلامی شده است. آمریکا در جریان تسخیر لانه جاسوسی خود در تهران بدترین تحقیر را تجربه کرد.
سوم تضعیف جبهه مقاومت اسلامی در منطقه، آمریکایی ها با این کار می خواهند به نیروهای جبهه مقاومت پیام بدهند که رهبر این جبهه تن به مذاکره داد و اکنون جمهوری اسلامی ایران در باره تحولات و بحران های منطقه ای هم با آمریکا همسو است.
مذاکراتی که ایران و 1+5 با محوریت آمریکا بر سر موضوع هسته ای کشورمان انجام داد، بار دیگر غیر قابل اعتماد بودن کاخ سفید را اثبات کرد به ویژه برای آنهایی که نسبت به آمریکا و نتایج مذاکرات خوشبین بودند.
آمریکایی ها بیش از ایران به این مذاکرات و نتایج آن نیاز داشتند. نیاز آنها بر اساس آنچه که در بالا گفته شد، به نظر می رسد تا اندازه ای برآورد شده باشد، اما با توجه به این که رهبر معظم انقلاب اسلامی به صراحت تأکید کرده اند که مذاکره و گفت وگو با آمریکا بر سر مسائل منطقه معنی ندارد، بخش زیادی از خواسته آنها برآورده نشده است.
اکنون اگر فشارها و تهدیداتی از سوی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به برجام وارد می شود و ادعا می کنند که برجام را پاره می کنند، به این خاطر است که ایران را وادار به مذاکره بر سر مسائل و بحران های غرب آسیا به ویژه سوریه کنند.
چنان سیاستی از سوی نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا، اجرای برجام را در دوران رئیس جمهوری بعدی زیر سوال می برد.
آنها باهار از زبان خود گفته اند که برجام را پاره می کنند و یا آن را اجرا نمی کنند.
چنین سخنانی ثابت می کند که برجام هیچ ضمانت اجرایی از سوی آمریکا ندارد. چنین رفتار و برخوردی به نوع نظام سیاسی این کشور بازمی گردد. نظامی که خود را به هیچ قرارداد و قانونی پایبند نمی داند.
این تنها نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیستند که تهدید به پاره کردن توافق هسته ای با ایران می کنند بلکه شخصیت های سیاسی این کشور هم اعتقاد دارند که هیچ تضمینی برای اجرای برجام از سوی آمریکا وجود ندارد.
اکنون چالش بر سر رئیس جمهور بعدی آمریکا است که قرار است 5 ماه دیگر انتخاب شود. ترامپ یا کیلینتون تفاوتی نمی کند، موضوع تضمین است که وجود ندارد.
رئیس سابق کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا هم بر این موضوع صحه گذاشته و گفته است؛«من در این خصوص نمی توانم به جای آقای ترامپ یا خانم کلینتون صحبت کنم. آنچه که من می دانم این است که در این خصوص هیچ تضمینی وجود ندارد و این ناشی از کارکرد نظام سیاسی آمریکا است. بله، بطور کلی توافقی که توسط رئیس جمهوری قبلی حاصل شده است باید مورد تایید دولت جدید قرار بگیرد و این مسئله صحیحی است اما اجازه بدهید تا دوباره تاکید کنم که در این خصوص هیچ تضمینی وجود ندارد. اگر آقای ترامپ رئیس جمهور شود و بخواهد توافق را بر هم زند یقینا می تواند این کار را بکند، اما این اقدام وی خروج از رویه و عملکرد کلی دولتهای آمریکا خواهد بود. طبق عملکرد معمول و رویه معمول دولت های جدید توافقات روسای جمهور قبل از خود را می پذیرند، اما در این خصوص هیچ تضمینی وجود ندارد.»
با توجه به این که طرف مذاکرات ایران، تنها آمریکا نبود بلکه کشورهایی دیگر از جمله روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان هم وجود داشتند و امضای آنها پای توافق هسته ای خورده، اما با این حال آمریکا یکطرفه تهدید به پاره کردن برجام می کند.
در این میان نقش کشورهای عضو 1+5 چه می شود؟ آیا آنها در قبال تضمین برجام مسئولیتی ندارند؟
آیا توانایی ندارند با تهدیدات آمریکا علیه برجام مقابله کنند؟ اگر اینگونه است دلیل این که در مذاکرات شرکت کردند چه بود؟ ماهیت وجودی کشورهای عضو 1+5 چه بود؟
روسیه، چین، فرانسه، آلمان و انگلیس باید در این زمینه به وظایف خود عمل کنند. آنها می توانند و باید به آمریکا فشار وارد کنند تا تن به اجرای تعهدات خود بدهد و برای پس از اوباما هم تضمین ارائه کند.
کشورهای عضو 1+5 باید در این زمینه هشدارهای لازم را به آمریکا بدهند که در صورت پاره کردن برجام از سوی رئیس جمهور بعدی، آتش زدن آن از سوی ایران چه عواقبی برای آنها در پی خواهد داشت.
کشورهای عضو گروه 1+5 که مترسک سر جالیز نبودند، بودند؟
انتهای پیام/
نظرات بینندگان
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *