جامعه روحانیت مبارز از دیروز تا امروز
در دهه 80 چند تن از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت از جمله آقایان هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، امامی کاشانی و حسن روحانی به نوعی به دلایل مختلف از جامعه روحانیت جدا شدند و دیگر در جلسات این تشکل شرکت نمیکنند. برخی از اعضای جامعه روحانیت عدم شرکت آنها را به معنای انفصالشان از این تشکل میدانند و برخی دیگر نیز معتقدند چون آن ها از موسسان جامعه روحانیت هستند، عضویت شان در این تشکل منفصل نمیشود.
آقایان مفتح، عمیدزنجانی و هاشمی رفسنجانی از تنظیم کنندگان اساسنامه جامعه روحانیت بودند که در همان نخستین روزهای پیروزی انقلاب به انجام این امر مهم مبادرت ورزیدند.
تشکیل حزب جمهوری اسلامی که متشکل از نیروهای روحانی و غیرروحانی بود باعث شد اندکی از محوریت جامعه روحانیت مبارز در نخستین روزهای پیروزی انقلاب کاسته شود و برخی از بزرگان این تشکل تمرکز خود را معطوف به تاسیس حزب جمهوری اسلامی کنند؛ حتی گفته می شود بر سر تاسیس حزب جمهوری اسلامی اندک اختلافی میان آقایان بهشتی و مطهری نیز ایجاد شد؛ چرا که آیت الله بهشتی بر تحزب گرایی و انجام امور سیاسی از کانال حزب تاکید داشت اما آیت الله مطهری معتقد بود همین تشکل جامعه روحانیت اکتفاء می کند.
در نخستین انتخابات ریاست جمهوری که در سال 1358 برگزار شد، حزب جمهوری اسلامی ابتدا به حمایت از جلالالدین فارسی و پس از آن به حمایت از حسن حبیبی پرداخت اما جامعه روحانیت با محوریت بزرگانی همچون آقایان خسروشاهی، محلاتی و انواری جانب حمایت از کاندیدای دیگر را گرفت. البته آیت الله مهدوی کنی که یکی از چهره های شاخص جامعه روحانیت بود و حتی تصدی وزارت کشور دولت پیروز انتخابات 58 را هم به دست گرفت بعدها اعلام کرد که به حسن حبیبی رای داده است.
رای عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور نخست در مجلس اول، باعث شد طرح تجدید سازمان جامعه روحانیت مبارز در شهریور 60، تصویب شود؛ محوریت این تجدید سازمان را جوانان این جامعه از جمله افرادی همچون حسن روحانی و عبدالمجید معادیخواه برعهده داشتند. پس از آن تاریخ، دایره تشکیلاتی جامعه روحانیت صرفا تهران را در برگرفت.
در اسفند 1366، در آستانه انتخابات مجلس سوم، جامعه روحانیت مبارز دچار انشعاب شد؛ علت این انشعاب مخالفت اعضای برجسته این تشکل با قرار گرفتن نام سه تن از نیروهای طیف چپ در لیست انتخاباتی بود؛ امری که ناراحتی سران طیف چپ این تشکل را به همراه داشت و موجب شد آنها تشکی تازه تحت عنوان مجمع روحانیون را تاسیس کنند؛ تشکلی که اتفاقات و رویدادهای سیاسی مقاطع آتی، زاویه و جهتگیری اعضای آن را با مبانی اصیل انقلاب اسلامی و خط نورانی امام(ره) آشکار کرد.
اما در دهه 80 نیز چند تن از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت از جمله آقایان هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، امامی کاشانی و حسن روحانی به نوعی به دلایل مختلف از جامعه روحانیت جدا شدند و دیگر در جلسات این تشکل شرکت نمیکنند. برخی از اعضای جامعه روحانیت عدم شرکت آنها را به معنای انفصالشان از این تشکل میدانند و برخی دیگر نیز معتقدند چون آن ها از موسسان جامعه روحانیت هستند، عضویت شان در این تشکل منفصل نمیشود.
به هر ترتیب این روزها بار دیگر عضویت یا عدم عضویت چهار فرد فوقالذکر در جامعه روحانیت به سرخط خبرهای حزبی تبدیل شده است؛ مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت اخیرا اعلام کرده است که دعوت نامه شرکت در جلسات جامعه روحانیت برای آقایان به صورت فکسی ارسال میشود؛ از سویی دیگر محمد هاشمی رئیس دفتر هاشمی رفسنجانی از ارسال چنین دعوت نامههایی اظهار بی اطلاعی کرده است.
اعضای جامعه روحانیت مبارز در حال حاضر 24 نفر هستند؛ اخیرا با عضویت شش فرد جدید به شورای مرکزی این تشکل موافقت شده است؛ آقایان محمدی عراقی، منتظری، قمی، رهبر، آل هاشم و دین پرور، اعضای جدید این تشکل قدیمی و روحانی خواهند بود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *