ویژگیهای حقوق بشر اسلامی
تفاوتهای بسیاری در مبانی، اهداف، قلمرو و ضمانت اجراهای حقوق بشر اسلامی با اعلامیه جهانی حقوق بشر وجود دارد که بهمراتب قویتر بودن و ریشهای بودن اعلامیه حقوق بشر اسلامی نسبت به اعلامیه حقوق بشر را کاملاً مشهود میکند.
حقوق بشر، همواره از موضوعاتی بوده است كه كشورهای استعمارگر و صاحب قدرت و در راس آن آمریکای جنایتکار خود را حامی حقوق بشر معرفی کرده و از آن به عنوان حربه و دستاوریزی برای نفوذ و اعمال قدرت در کشورهای در حال توسعه ، مستقل و یا ضعیف استفاده کرده و می کنند.
با توجه به این موضوع و در راستای حفظ منزلت، آزادی و شرافت انسانی وجلوگیری از اجحاف در حقوق دیگران و با هدف برقراری تضمین حقوق و آزادیهای برابر برای همه مردم ، اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان یک پیمان بینالمللی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس به تصویب رسیده است.
این اعلامیه نتیجه مستقیم جنگ جهانی دوم بود و برای اولین بار حقوقی را که تمام انسانها مستحق آن هستند بهصورت جهانی بیان می نماید.
اعلامیه مذکور شامل 30 ماده است و به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد و تدوین کنندگان آن در مورد حقوق بشر در موضوعات مختلف مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میپردازد.
هرچند اعلامیه جهانی حقوق بشر، متضمن برخی حقوق وکرامت و شرافت انسانی است اما به جهت اینکه این اعلامیه در مسائلی چون آزادی مذهب و حق تغییر آن، انسانمحوری و ... با احکام دین مبین اسلامی و ارزشهای والای آن و نیز مقررات وقوانین جاری کشورهای اسلامی در تناقض آشکار بود، از همان ابتدا با موضع گیری های متخصصان و اندیشمندان اسلامی مواجه گردید.
از طرفی این نکته همواره قابل توجه و حائز اهمیت بود که اسلام به عنوان یک دین کامل الهی، تمامی اصول حقوق بشری را در خود جای داده و حتی قبل از اعلامیه جهانی حقوق بشر تمامی این حقوق در شریعت اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است.
از دیگر سو اقدامات خصمانه و وحشیانه برخی کشورها و همچنین سوء استفاده قدرتهای جهانی و حتی سازمان ملل متحد از اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان یک حربه در جهت نیل به مقاصد نامشروع خود، مزید بر علت شد تا کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در 21 ژوئیه 1990 میلادی مطابق با مردادماه 1369 در قاهره گرد همآیند و اعلامیه حقوق بشر اسلامی را تهیه و تنظیم نمایند تا هرچه جنبههای حقوقی و الزامات کنوانسیون معاهدهای بینالمللی را ندارد اما تلقی مشترک از حقوق بشر اسلامی داشته باشد.
در اعلامیه جهانی حقوق بشر که مشتمل بر 30 ماده هست ، اصول حقوقی چون وحدت خانواده بشری، کرامت و ارزش ذاتی انسان ، برابری و برادری، حقوق و آزادیهای فردی و مصونیتهای شخصی از جمله حق حیات، حق آزادی جسمانی و حقوقی، حق داشتن امنیت، اصل برائت ، اختیار و آزادی کامل مرد و زن در ازدواج ، اختیاز آزادانه انتخاب مسکن ، داشتن حقوق سیاسی و آزادی های اندیشه و عقیده و بیان ، برخورداری از حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد تاکید وتوجه قرار گرفته است که این حقوق ابعاد مهم حقوق بشری اعلامیه جهانی حقوق بشر را شامل می شود.
اعلامیه حقوق بشر اسلامی که در 25 ماده و یک مقدمه نسبتاً مفصل به تصویب 57 کشور اسلامی رسیده است، در برخی مسائل چون: شناسایی حق مالکیت معنوی و منع بردهداری، حق حیات، حق کرامت و حیثیت انسانی، حق تعلیم و تربیت با اعلامیه جهانی حقوق بشر مشترک هست.
اما تفاوتهای بسیاری در مبانی، اهداف، قلمرو و ضمانت اجراهای پیشبینیشده دارد که بهمراتب قویتر بودن و ریشهای بودن اعلامیه حقوق بشر اسلامی نسبت به اعلامیه حقوق بشر را کاملاً مشهود می نماید بطوریکه این اعلامیه میتواند الگوی جهانشمولی درزمینه حقوق بشر باشد چراکه کرامت انسانی را مبتنی بر کرامت واقعی و توحیدی میداند.
به هر حال آنچه که به عنوان موضوعات اساسی در حقوق بشر اسلامی توان به آن پرداخت و اساس تطبیق قرار داد، سه موضوع اصلی و بنیادی کرامت انسانی، حقوق و آزادی شخصی و برابری و مساوات است که به اختصار به بیان آن می پردازیم:
1- کرامت انسانی
هرچند اعلامیه جهانی حقوق بشر به کرامت انسانی ارج نهاده است، اما دین مبین اسلام بسیار پیشتر ازآن بر کرامت انسان توجه داشته و حتی بیش از سایر ادیان، به این موضوع اهمیت و آنرا مورد تاکید قرارداده است.
انسان در آیه 30سوره بقره دارای مقام خلیفه اللهی می باشد. همچنین در آیه 70 از سوره اسراء به کرامت انسانی پرداخته شده است" و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا".
علامه طباطبایی در ذیل این آیه می نویسد:
مقصود از تکریم اختصاص دادن به عنایت و شرافت دادن به خصوصیتی است که در دیگران نباشد و با همین خصوصیت است که معنای تکریم با تفضیل فرق پیدا می کند، چون تکریم معنایی است نفسی و در تکریم، کاری به دیگران ندارد، بلکه تنها شخص مورد تکریم مورد نظر است که دارای شرافت و کرامتی بشود، به خلاف تفضیل که منظور از آن این است که شخص مورد تفضیل از دیگران برتری یابد، درحالی که او با دیگران در اصل آن عطیه شرکت دارد.
خصوصیتی که انسان بر سایر موجودات دارد داشتن عقل است که انسان به وسیله آن خیر را از شر و نافع را از مضر و نیک را از بد تمیز می دهد و موهبت های دیگر از قبیل تسلط بر سایر موجودات و استخدام آنها برای رسیدن به هدف ها از قبیل نطق و خط و امثال آن نیز به سبب داشتن عقل حاصل می شود.
تکریم انسان به سبب خلق شدن آدم (ع) به دست الهی و انتخاب شدن پیامبران الهی از میان انسان ها به ویژه خاتم الانبیاء که همه اینها جزء تکریم های معنوی است و برتری و فضیلت او نسبت به همه مخلوقات و کامل ترین آنها ست چه جمادات، چه گیاهان، چه حیوانات و جن ها . ( المیزان، 13، صص 167-166).
بنابراین انسان فارغ از هرگونه تبعیض نژادی دارای کرامت ذاتی است و بر کائنات برتری دارد و به این فضیلت از سوی هیچ موجودی، خدشه ای وارد نمی شود مگر با نافرمانی در اطاعت از خداوند چراکه خداوند متعال حفظ کرامت ذاتی انسان را در گرو استمرار و افضلیت تقوا دانسته و فرموده" ان الله اکرمکم عندالله اتقاکم" بنابراین هرچند در تمامی اسناد حقوق بشری غربی به مساله کرامت اشاره شده است اما ابعاد معنوی که زمینه حفظ این ارزش و ترقی و کمال آن باشد جز در اسلام در هیچ مقرره ای عنوان نگردیده است.
فلذا تمامی افراد بشر می بایست بنا به دستور اسلام ناب محمدی، این حق و حیثیت را برای سایر همنوعان خود ارج نهاده و خود را در برابر انجام به آن مکلف بداند.
2- حقوق و آزادی های فردی
حقوق و آزادی های فردی در مواد 3 تا 11 اعلامیه جهانی حقوق بشر ذکر شده اند. همچنین اسلام نیز به این حقوق توجه داشته و زندگی آزادانه هر فردی را جزء حقوق مسلم آنان دانسته است. اسلام شدیدا با شکنجه و آزار انسان مخالف است. برده داری از همان ابتدا در اسلام مورد نکوهش بوده و برای منع آن، سیاستهای تدریجی بسیاری صورت گرفته است.
حضرت علی(ع) در این باره می فرماید : بنده دیگری نباش زیرا که خداوند تورا آزاد و رها آفریده است.از طرف دیگر آزادی عقیده و منع تحمیل عقاید در اسلام مورد نکوهش بوده و آیه 256 بقره«لااکراه فی الدین» صراحتا بر این مطلب اشاره دارد.
3- برابری و مساوات
اصل برابری و مساوات از اصول مهم اسلام است و شامل تمامی افراد بشر اعم از مسلمان و غیرمسلمان می شود. از جمله آیاتی که می توان این اصل را از آن استنباط کرد.
آیه 13 سوره حجرات است که خداوند در آن می فرماید :" یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا…. " و همچنین درآیه یکم از سوره نساء : " یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا کثیرا و نسائا....."
آیات فوق که خطاب خداوند متعال به انسان است با لفظ «ناس» که شامل تمامی افراد بشر صرف نظر از نژاد، زبان، رنگ و ... مورد استفاده قرار گرفته است. این آیات به اصل وحدت و انسانیت انسان اشاره دارد و تمامی آنها را از حقوق برابر برخوردار می داند.
به هر حال با مقایسه اجمالی این دو اعلامیه به این نتیجه می توان دست یافت که اسلام نسبت به هر دین دیگری و سابق بر هر سند حقوق بشردیگری، بهتر و بیشتر به اصول حقوق بشری اشاره و تاکید داشته و به دفاع از آن پرداخته است.
شاید تنها ایراد و اشکال به نهاد های دولتی و غیردولتی بر می گردد که آنگونه که شایسته است نتوانسته و یا نمی توانند قبل از هرگونه اقدامات منفعت جویانه غرب بویژه آمریکای جنایتکار و حامیان ایشان ، منویات دین مبین اسلام را به جهان عرضه کنند.
امید که کشورهای اسلامی بویژه کشور عزیزمان ایران با نقش پررنگ خود بتواند قدمهای موثر ومفیدی در راستای تبین و تشریح و ترویج حقوق بشر اسلامی و جهانی کردن آن بردارند تا بیش از این ارزش و کرامت انسانی دستمایه مدعیان دروغین حقوق بشر در جهان نگردد.
علی دهقانی کارشناس حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *