مانند «حاجاحمد» آرمانخواه هستم
سینمای دفاع مقدس یکی از ژانرهای مهم سینمای نوین بعد از انقلاب است. درسالهای اخیر کمتر فیلم اثرگذاری در حوزه سینمای دفاع مقدس به تأثیرگذاری «ایستاده در غبار» ساخته شده است و بخش مهمی این تأثیرگذاری مدیون باز هادی حجازی فر است.بازیگری که سابقه همکاری با یکی از بزرگان سینمای دفاع مقدس (مرحوم رسول ملاقلی پور) را هم در کارنامه داشته است.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از روزنامه ایران، یکی از ویژگیهای فیلمهای اتوبیوگرافی شباهت ظاهری و فیزیک بازیگر با شخصیتی است که بازی میکند. هادی حجازی فر کارگردان – بازیگر با سابقه تئاتر و سینما تا حد زیادی این شباهت را به همراه تواناییش در جهت نزدیک شدن به فیزیک احمد متوسلیان داشت. حجازی فر دارای مدرک کارشناسی نمایش عروسکی از دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران است و نگارش و کارگردانی نمایش«جایی دیگر»؛ حاضردر جشنواره فجر بیست وچهارم، تهران، تالار مولوی و اجرای نمایش عروسکی – زنده ملاقات با بانوی سالخورده و نمایش رومئو و ژولیت را انجام داده است، هچنین بازی در فیلمهای دفاع مقدسی نظیر خداحافظ رفیق و مزرعه پدری را در کارنامه کاریش دارد. با این بازیگر درباره حضورش در نقش احمد متوسلیان و ابعاد نقش گفتوگویی انجام دادهایم.
چگونه در فیلم ایستاده در غبار به بازی پرداختید؟
ابراهیم امینی، مسئول انتخاب بازیگر و بازیگردان ایستاده در غبار کارهای تئاتری و بازیگری من را دیده بود و با من آشنایی قدیمی داشت و می دانست بازی ام چه ویژگیهایی دارد و فیزیکم هم مناسب ایفای نقش است. برای همین تشخیص داد که برای بازی در این نقش مناسب هستم. من در پاسخ پیشنهادش گفتم هیچ ربط و شباهتی با کاراکتر و شخصیت احمد متوسلیان ندارم....
خیلی از بازیگران که نقش آدمهای معروف را بازی کردهاند به لحاظ ظاهری شباهتهای زیادی با فرد مورد نظر نداشتند مثل رابرت دنیرو که در فیلم گاو خشمگین نقش جک لاموتا را بازی کرد و اسکار هم گرفت؟
تهیهکننده ایستاده در غبار در ابتدا برای انتخاب نقش احمد متوسلیان در چند سایت اعلام فراخوان کرده بود و من احساس کردم دوستان تأکید زیادی روی شباهت ظاهری چهره دارند و من در ابتدا تعجب زده شدم. موقعی که ابراهیم امینی حیرت من را در قبال پیشنهاد بازی در این نقش دید، گفت با توجه به جنس بازی ات و شباهت ظاهری و فیزیکی که تا حد زیادی با احمد متوسلیان دارم میتوانم این نقش را بازی کنم. وقتی برای نخستین بار چهره گریم شدهام را که شهرام خلج آن را استادانه انجام داد در آینه دیدم، متوجه شدم با تلاش و تمرکز میتوانم از عهده ایفای این نقش بربیایم. البته به نظرم آن چیزی که از شباهت ظاهری اهمیت بیشتری دارد، شخصیتپردازی نقش در فیلمنامه است که بدرستی توسط کارگردان فیلم طراحی شده بود. در هر صورت احمد متوسلیان یکی از جذابترین و متفاوتترین سرداران دوران دفاع مقدس بود که منش و رفتارهایش او را تبدیل به آدمی اثرگذار در آن سالها کرد. البته من از فضای بازی در فیلمهای دفاع مقدسی شناخت کافی داشتم و درسالهای دهه هفتاد دردوره دانشجویی در فیلم مزرعه پدری رسول ملاقلی پوربازی کردم. موقعی که ازدانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شدم، تصمیم گرفتم کمتردر سینما بازی کنم و درحرفه اصلیام یعنی کارگردانی تئاترفعالیت کردم و در این سالهای اخیر نمایشهایی مثل رومئو و ژولیت و ملاقات با بانوی سالخورده را روی صحنه اجرا کردم.
آیا قبل از شما بازیگران دیگری به مرحله تست گریم رسیده بودند؟
میدانم که من آخرین گزینه بودم.
آیا بازیگر معروف و شناخته شدهای برای ایفای نقش مد نظر کارگردان بود؟
نه، قرار دوستان این بود که از بازیگر شناخته شدهای برای ایفای این نقش استفاده نکنند. تا حس باورپذیری این کاراکتر برای مخاطب در هنگام دیدن فیلم از بین نرود.
آیا حسین مهدویان کارهای نمایشی و بازیگری شما را دیده بود؟
نه، ابراهیم امینی عکس هایم را نشان داده بود و گفته بود گزینه مناسبی است و مهدویان گفته بود نه، اصلاً چهرهاش شبیه نیست. در نهایت من آخرین نفری بودم که برای این نقش مورد توجه جدی قرار گرفتم و بعد از مراحلی که اشاره کردم برای بازی انتخاب شدم. از معجزه گریم نباید به سادگی عبور کرد.
آیا به لحاظ شخصیتی آدم آرامی هستید؟
من یک دورهای خیلی خصوصیاتم شبیه احمد متوسلیان بود.
این دوران مربوط به چه سالهایی است؟
دوران جوانی که میتوانست در عین حالی که آرام باشم در لحظه عصبانی بشوم و ری اکشن بروز بدهم و بعدش هم پشیمان بشم..
بنابراین مثل احمد متوسلیان آدم آرمان خواهی هستید که همیشه مدافع حرف حق هستید؟
بله، اینجوریم. من هم مثل او آرمانخواه هستم. اما حالا در آستانه چهل سالگی خیلی آرام و درونیتر شدهام. یادم میآید بعد از اینکه قرارداد بازی در فیلم را بستم درست ده روز بعدش فیلمبرداری شروع شد..
در دانشکده هنرهای زیبا با چه بازیگرانی همدوره بودید؟
احمد مهران فر، آرش فلاحت پیشه، کوروش سلیمانی، محمد بحرانی و خیلیهای دیگر با من تقریباً همدوره بودند. متأسفانه سینما کمتر قدرت ریسکپذیری دارد و کمترمی رود به سمت استعدادیابی در دانشکدههای هنری و بازیگری. من این شانس را داشتم از طریقی که دلم میخواست دعوت به کار بشوم.
در تئاتر معمولاً به سراغ اقتباس از نمایشهای کلاسیک خارجی رفتهاید. اما در بازیگری در سینما در کارهای ارزشی مثل خداحافظ رفیق و همین فیلم ایستاده درغبار بازی کردید. دلیل این تنوع نگاهتان در بازیگری و کارگردانی چیست؟
به عنوان یک بازیگر – کارگردان مرزبندی خاصی برای اجرا و بازی در آثار خارجی یا ایرانی و به قول شما ارزشی ندارم. بازیگر، بازیگر است و باید بتواند هر نقشی را بازی کند و خودش را محدود به گونه یا موضوع خاصی نکند. من در تئاتر سالها موضوعات مختلف را تجربه کردهام و دغدغه اصلیم تئاتر دفاع مقدس بود. در آن دوران تعدادی مدیران در حوزه تئاتر دفاع مقدس فعالیت میکردند که معلوم نبود از کجا آمدهاند و چقدر مدیوم تئاتر را میشناسند و با سوء مدیریتشان ریشه تئاتر دفاع مقدس را خشکاندند. نگاهشان شعاری، غیر اصولی و غلط بود و اغلب بچههای فعال در حوزه تئاتر دفاع مقدس عطای کار در تئاتر دفاع مقدس را به لقایش بخشیدند.
در چه دورانی تئاتر دفاع مقدس کار میکردید؟
در سالهای ابتدایی دهه هشتاد صلاح دیدم در این عرصه فعالیت نکنم و رفتم به سراغ اجرای نمایشی بر اساس نمایشنامه خانه عروسک هنریک ایبسن تا بتوانم در کارم تداوم داشته باشم و از فضای تئاتر دور نشوم. من هیچ وقت به هیچ موضوعی نگاه ایدئولوژیک نداشتهام و قرار نیست کارهایی که اجرا میکنم از آبشخور فکریم سیراب بشود. درام در هر حوزه و موضوعی همیشه درام است.
قبول دارید در موفقیت یک بازیگر شانس هم در سینمای ایران مؤثر است و به طور مثال اگر مرحوم شکیبایی در فیلم هامون بازی نمیکرد. همیشه بازیگر متوسطی باقی میماند؟
همه چیز در این حوزه مهم است و میتواند در حوزه کاری یک بازیگر تأثیرگذار باشد.
قبل از اینکه ایستاده در غبار را بازی کنید، اگر از شما سؤال میکردند دوست دارید در نقش کدام سردار جنگی بازی کنید. چه گزینهای را نام میبردید؟
تفاوت زیادی نداشت که نقش کدام سردار دوران دفاع مقدس را بازی کنم. بواسطه اصالت آذریم و خانودهام که در شهرستان خوی زندگی میکردند و در دوران دفاع مقدس پدر و عمویم با حضور در لشکر عاشورا درگیر جنگ و حضور در جبهه بودند. دوست دارم فیلمی بر اساس زندگی شهید باکری بسازم و متأسفانه در سالهایی که ساخت فیلمهای دفاع مقدسی رواج داشت کمتر فیلمسازی بجز رسول ملاقلیپور در فیلم هیوا البته به صورت جزئی به سراغ روایت زندگی شهید باکری رفته است و امیدوارم روزی بتوانم چنین کاری را انجام بدهم و حق مطلب را درباره این شهید مهم ادا کنم.
جای ساخت فیلمهای زیادی درباره خیلی از سرداران بزرگ دوران دفاع مقدس در سینما و تلویزیون ما خالی است. چقدر به این مسأله اعتقاد دارید؟
بله، قبول دارم. نکته مهم در این بحث این است که معرفی سرداران دوران دفاع مقدس بستگی مستقیمی با فعال بودن واحدهای فرهنگی لشکرهای مربوطه است. متأسفانه ما از زمان جنگ، عملیاتها و آدمهای حاضر در جنگ در برخی از لشکرها کمتر منابع تصویری موجود داریم و امیدوارم مثل حالا که لشکر محمد رسولالله از فیلم ایستاده در غبار بخصوص در بخش در اختیار قرار دادن تجهیزات و لجستیک حمایتهای زیادی انجام داد و باید سایر لشکرها همچنین کارهایی را انجام بدهند و دوستان فیلمساز و تهیهکننده و ارگانهای مربوطه بروند به این سمت که چهره در غبار مانده خیلی از فرماندهان دوران جنگ را در قاب تصویر به شکلی شایسته و در یک پرداخت مناسب سینمایی که شأنیت این بزرگواران را حفظ میکند غبارروبی کنند و برای رجوع نسل آینده سرمایههای ارزنده تصویری در قاب نقرهای سینما خلق کنند. استقبال خوب مردم در زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر و زمان شروع اکران فیلم به ما این نکته مهم توجه داد که مردم به دیدن فیلمهای دفاع مقدسی در صورتی که ساختار و انسجام درستی برخوردار باشد هنوز رغبت دارند و از این فیلمها استقبال شایستهای انجام میدهند. به نظرم سینما و تلویزیون میتواند با ساخت آثار این نوعی به رسالت واقعیشان عمل کند.
خانواده شما بعد از اینکه متوجه علاقه شما به کارهای هنری شدند چه واکنشی داشتند؟
خانواده من همانطوری که اشاره کردم آدمهایی بودند که دردوران جنگ ارتباط نزدیکی با فضای جنگ داشتند و نسبت به آن تعهد حس میکردند وخانواده متدین، مذهبی وبا ایمانی هستند و خوشبختانه با تحصیل من در رشته هنری و کارگردانی و بازیگری مخالفتی نداشتند. خدا بیامرزپدرم در ابتدا به من میگفت با توجه به شناختی که از توانایی هایت دارم، میتوانی در خیلی از رشتههای تحصیلی به توفیق برسی و انتخاب با خودت است. بررسی کن و ببین به کدام رشته علاقهداری وبا شناخت و تصمیم درست در آن رشته تحصیل کن.البته ته دل اغلب خانوادههای ایرانی این میل و خواسته وجود دارد که پسرشان دکتر ویا مهندس بشود و خانواده من هم از این قاعده جدا نبودند. اما برای خواسته من احترام قائل شدند. درتمام مراحل زندگیم خانواده از من پشتیبانی و حمایت لازم را انجام دادهاند و من همیشه مرهون لطفهایشان هستند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
چگونه در فیلم ایستاده در غبار به بازی پرداختید؟
ابراهیم امینی، مسئول انتخاب بازیگر و بازیگردان ایستاده در غبار کارهای تئاتری و بازیگری من را دیده بود و با من آشنایی قدیمی داشت و می دانست بازی ام چه ویژگیهایی دارد و فیزیکم هم مناسب ایفای نقش است. برای همین تشخیص داد که برای بازی در این نقش مناسب هستم. من در پاسخ پیشنهادش گفتم هیچ ربط و شباهتی با کاراکتر و شخصیت احمد متوسلیان ندارم....
خیلی از بازیگران که نقش آدمهای معروف را بازی کردهاند به لحاظ ظاهری شباهتهای زیادی با فرد مورد نظر نداشتند مثل رابرت دنیرو که در فیلم گاو خشمگین نقش جک لاموتا را بازی کرد و اسکار هم گرفت؟
تهیهکننده ایستاده در غبار در ابتدا برای انتخاب نقش احمد متوسلیان در چند سایت اعلام فراخوان کرده بود و من احساس کردم دوستان تأکید زیادی روی شباهت ظاهری چهره دارند و من در ابتدا تعجب زده شدم. موقعی که ابراهیم امینی حیرت من را در قبال پیشنهاد بازی در این نقش دید، گفت با توجه به جنس بازی ات و شباهت ظاهری و فیزیکی که تا حد زیادی با احمد متوسلیان دارم میتوانم این نقش را بازی کنم. وقتی برای نخستین بار چهره گریم شدهام را که شهرام خلج آن را استادانه انجام داد در آینه دیدم، متوجه شدم با تلاش و تمرکز میتوانم از عهده ایفای این نقش بربیایم. البته به نظرم آن چیزی که از شباهت ظاهری اهمیت بیشتری دارد، شخصیتپردازی نقش در فیلمنامه است که بدرستی توسط کارگردان فیلم طراحی شده بود. در هر صورت احمد متوسلیان یکی از جذابترین و متفاوتترین سرداران دوران دفاع مقدس بود که منش و رفتارهایش او را تبدیل به آدمی اثرگذار در آن سالها کرد. البته من از فضای بازی در فیلمهای دفاع مقدسی شناخت کافی داشتم و درسالهای دهه هفتاد دردوره دانشجویی در فیلم مزرعه پدری رسول ملاقلی پوربازی کردم. موقعی که ازدانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شدم، تصمیم گرفتم کمتردر سینما بازی کنم و درحرفه اصلیام یعنی کارگردانی تئاترفعالیت کردم و در این سالهای اخیر نمایشهایی مثل رومئو و ژولیت و ملاقات با بانوی سالخورده را روی صحنه اجرا کردم.
آیا قبل از شما بازیگران دیگری به مرحله تست گریم رسیده بودند؟
میدانم که من آخرین گزینه بودم.
آیا بازیگر معروف و شناخته شدهای برای ایفای نقش مد نظر کارگردان بود؟
نه، قرار دوستان این بود که از بازیگر شناخته شدهای برای ایفای این نقش استفاده نکنند. تا حس باورپذیری این کاراکتر برای مخاطب در هنگام دیدن فیلم از بین نرود.
آیا حسین مهدویان کارهای نمایشی و بازیگری شما را دیده بود؟
نه، ابراهیم امینی عکس هایم را نشان داده بود و گفته بود گزینه مناسبی است و مهدویان گفته بود نه، اصلاً چهرهاش شبیه نیست. در نهایت من آخرین نفری بودم که برای این نقش مورد توجه جدی قرار گرفتم و بعد از مراحلی که اشاره کردم برای بازی انتخاب شدم. از معجزه گریم نباید به سادگی عبور کرد.
آیا به لحاظ شخصیتی آدم آرامی هستید؟
من یک دورهای خیلی خصوصیاتم شبیه احمد متوسلیان بود.
این دوران مربوط به چه سالهایی است؟
دوران جوانی که میتوانست در عین حالی که آرام باشم در لحظه عصبانی بشوم و ری اکشن بروز بدهم و بعدش هم پشیمان بشم..
بنابراین مثل احمد متوسلیان آدم آرمان خواهی هستید که همیشه مدافع حرف حق هستید؟
بله، اینجوریم. من هم مثل او آرمانخواه هستم. اما حالا در آستانه چهل سالگی خیلی آرام و درونیتر شدهام. یادم میآید بعد از اینکه قرارداد بازی در فیلم را بستم درست ده روز بعدش فیلمبرداری شروع شد..
در دانشکده هنرهای زیبا با چه بازیگرانی همدوره بودید؟
احمد مهران فر، آرش فلاحت پیشه، کوروش سلیمانی، محمد بحرانی و خیلیهای دیگر با من تقریباً همدوره بودند. متأسفانه سینما کمتر قدرت ریسکپذیری دارد و کمترمی رود به سمت استعدادیابی در دانشکدههای هنری و بازیگری. من این شانس را داشتم از طریقی که دلم میخواست دعوت به کار بشوم.
در تئاتر معمولاً به سراغ اقتباس از نمایشهای کلاسیک خارجی رفتهاید. اما در بازیگری در سینما در کارهای ارزشی مثل خداحافظ رفیق و همین فیلم ایستاده درغبار بازی کردید. دلیل این تنوع نگاهتان در بازیگری و کارگردانی چیست؟
به عنوان یک بازیگر – کارگردان مرزبندی خاصی برای اجرا و بازی در آثار خارجی یا ایرانی و به قول شما ارزشی ندارم. بازیگر، بازیگر است و باید بتواند هر نقشی را بازی کند و خودش را محدود به گونه یا موضوع خاصی نکند. من در تئاتر سالها موضوعات مختلف را تجربه کردهام و دغدغه اصلیم تئاتر دفاع مقدس بود. در آن دوران تعدادی مدیران در حوزه تئاتر دفاع مقدس فعالیت میکردند که معلوم نبود از کجا آمدهاند و چقدر مدیوم تئاتر را میشناسند و با سوء مدیریتشان ریشه تئاتر دفاع مقدس را خشکاندند. نگاهشان شعاری، غیر اصولی و غلط بود و اغلب بچههای فعال در حوزه تئاتر دفاع مقدس عطای کار در تئاتر دفاع مقدس را به لقایش بخشیدند.
در چه دورانی تئاتر دفاع مقدس کار میکردید؟
در سالهای ابتدایی دهه هشتاد صلاح دیدم در این عرصه فعالیت نکنم و رفتم به سراغ اجرای نمایشی بر اساس نمایشنامه خانه عروسک هنریک ایبسن تا بتوانم در کارم تداوم داشته باشم و از فضای تئاتر دور نشوم. من هیچ وقت به هیچ موضوعی نگاه ایدئولوژیک نداشتهام و قرار نیست کارهایی که اجرا میکنم از آبشخور فکریم سیراب بشود. درام در هر حوزه و موضوعی همیشه درام است.
قبول دارید در موفقیت یک بازیگر شانس هم در سینمای ایران مؤثر است و به طور مثال اگر مرحوم شکیبایی در فیلم هامون بازی نمیکرد. همیشه بازیگر متوسطی باقی میماند؟
همه چیز در این حوزه مهم است و میتواند در حوزه کاری یک بازیگر تأثیرگذار باشد.
قبل از اینکه ایستاده در غبار را بازی کنید، اگر از شما سؤال میکردند دوست دارید در نقش کدام سردار جنگی بازی کنید. چه گزینهای را نام میبردید؟
تفاوت زیادی نداشت که نقش کدام سردار دوران دفاع مقدس را بازی کنم. بواسطه اصالت آذریم و خانودهام که در شهرستان خوی زندگی میکردند و در دوران دفاع مقدس پدر و عمویم با حضور در لشکر عاشورا درگیر جنگ و حضور در جبهه بودند. دوست دارم فیلمی بر اساس زندگی شهید باکری بسازم و متأسفانه در سالهایی که ساخت فیلمهای دفاع مقدسی رواج داشت کمتر فیلمسازی بجز رسول ملاقلیپور در فیلم هیوا البته به صورت جزئی به سراغ روایت زندگی شهید باکری رفته است و امیدوارم روزی بتوانم چنین کاری را انجام بدهم و حق مطلب را درباره این شهید مهم ادا کنم.
جای ساخت فیلمهای زیادی درباره خیلی از سرداران بزرگ دوران دفاع مقدس در سینما و تلویزیون ما خالی است. چقدر به این مسأله اعتقاد دارید؟
بله، قبول دارم. نکته مهم در این بحث این است که معرفی سرداران دوران دفاع مقدس بستگی مستقیمی با فعال بودن واحدهای فرهنگی لشکرهای مربوطه است. متأسفانه ما از زمان جنگ، عملیاتها و آدمهای حاضر در جنگ در برخی از لشکرها کمتر منابع تصویری موجود داریم و امیدوارم مثل حالا که لشکر محمد رسولالله از فیلم ایستاده در غبار بخصوص در بخش در اختیار قرار دادن تجهیزات و لجستیک حمایتهای زیادی انجام داد و باید سایر لشکرها همچنین کارهایی را انجام بدهند و دوستان فیلمساز و تهیهکننده و ارگانهای مربوطه بروند به این سمت که چهره در غبار مانده خیلی از فرماندهان دوران جنگ را در قاب تصویر به شکلی شایسته و در یک پرداخت مناسب سینمایی که شأنیت این بزرگواران را حفظ میکند غبارروبی کنند و برای رجوع نسل آینده سرمایههای ارزنده تصویری در قاب نقرهای سینما خلق کنند. استقبال خوب مردم در زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر و زمان شروع اکران فیلم به ما این نکته مهم توجه داد که مردم به دیدن فیلمهای دفاع مقدسی در صورتی که ساختار و انسجام درستی برخوردار باشد هنوز رغبت دارند و از این فیلمها استقبال شایستهای انجام میدهند. به نظرم سینما و تلویزیون میتواند با ساخت آثار این نوعی به رسالت واقعیشان عمل کند.
خانواده شما بعد از اینکه متوجه علاقه شما به کارهای هنری شدند چه واکنشی داشتند؟
خانواده من همانطوری که اشاره کردم آدمهایی بودند که دردوران جنگ ارتباط نزدیکی با فضای جنگ داشتند و نسبت به آن تعهد حس میکردند وخانواده متدین، مذهبی وبا ایمانی هستند و خوشبختانه با تحصیل من در رشته هنری و کارگردانی و بازیگری مخالفتی نداشتند. خدا بیامرزپدرم در ابتدا به من میگفت با توجه به شناختی که از توانایی هایت دارم، میتوانی در خیلی از رشتههای تحصیلی به توفیق برسی و انتخاب با خودت است. بررسی کن و ببین به کدام رشته علاقهداری وبا شناخت و تصمیم درست در آن رشته تحصیل کن.البته ته دل اغلب خانوادههای ایرانی این میل و خواسته وجود دارد که پسرشان دکتر ویا مهندس بشود و خانواده من هم از این قاعده جدا نبودند. اما برای خواسته من احترام قائل شدند. درتمام مراحل زندگیم خانواده از من پشتیبانی و حمایت لازم را انجام دادهاند و من همیشه مرهون لطفهایشان هستند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *