تصمیم عجیب یک مادر/ نوزادم را 10 میلیون تومان می فروشم
او به تریاک و هروئین اعتیاد دارد و در کنار آن، متادون نیز مصرف می کند. گاهی دردش خماری است و گاه، دغدغه نبودن همسرش را دارد که به تازگی وارد یکی از کمپ های ترک اعتیاد شده است. به طور کلی زهره هیچ گاه مادر خوبی برای فاطمه نبوده و آن زمان که می خواسته او را بفروشد نیز به تنها چیزی که فکر نکرده فاطمه بوده است. خودش می گوید: چون سن کمی دارم نمی توانم مادر خوبی برای فاطمه باشم و بهتر است او پیش فرد دیگری زندگی کند.
زهره در همان روزهای ابتدایی تولد نوزادش
تلاش کرده او را بفروشد اما در نهایت موفق به این کار نشده و با کمک مددکاران،
نوزاد به سازمان بهزیستی کشور واگذار شده است.
خبرنگار گروه جامعه ، برای بررسی وضعیت این خانواده و مشخص شدن جزئیات بیشتر این اتفاق، گفت و گویی با رقیه موسوی، مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهرآفرین داشته است.
وی با اشاره به معرفی زهره، مادر فاطمه از سوی یکی از بیمارستان های تهران به این موسسه می گوید: زهره در یکی از بیمارستان های جنوب تهران نوزاد خود را به دنیا می آورد و به این خاطر که او معتاد بوده و نوزاد او نیز معتاد به دنیا آمده است، خانواده به موسسه معرفی می شود.
این مددکار اجتماعی می افزاید: بعد از اینکه مادر از بیمارستان مرخص شد، من به عنوان مددکار اجتماعی با وی ارتباط برقرار کردم. بعد از اینکه ارتباطم با او نزدیک شد متوجه شدم که زهره قصد دارد نوزاد خود را بفروشد. او فردی را نیز پیدا کرده بود که نوزاد را به مبلغ 10 میلیون تومان از او خریداری کند.
موسوی در خصوص پیگیری های انجام شده به منظور مشخص شدن صحت این اتفاق می گوید: از آنجا که بررسی وضعیت این خانواده برایم اهمیت داشت، تلاش کردم اطلاعات جامعی از این اتفاق به دست آورم. در نهایت نیز به این نتیجه رسیدم که زهره قصد دارد نوزاد خود را بفروشد. بارها زمانی که از او سوال کردم حاضر هستی کودکت را بفروشی؟، به من جواب داد که برای این کار آمده است و قصد نگه داشتن نوزادش را ندارد.
وی با بیان اینکه «همسر زهره به دلیل اعتیاد شدید به کمپ ترک اعتیاد فرستاده شده است» می گوید: همسر زهره نیز تریاک و متادون مصرف می کرده و اکنون در کمپ ترک اعتیاد به سر می برد. زمانی که متوجه این اتفاق شدم بررسی های بیشتری انجام دادم و در نهایت به پیامک های زهره پی برم که برای مرد دیگری ارسال می شد.
این مددکار اجتماعی می افزاید: در برگه ولادت فاطمه نیز ذکر شده که تاریخ ولادت نوزاد با زمان ازدواج مادر هم خوانی ندارد و فاطمه، فرزند پدری که اکنون مادرش با او زندگی می کرده، نبوده است.
موسوی از واگذاری فاطمه به سازمان بهزیستی کشور خبر می دهد و می گوید: ابتدا تلاش کردم فاطمه توسط مادرش نگهداری شود اما نه مادر نوزاد و نه مادر بزرگ او تمایلی برای نگهداری از فاطمه داشتند. مادر نوزاد عنوان می کرد 21 سال بیشتر ندارد و به این خاطر که خودش نیز از سبزوار فرار کرده و راهی تهران شده، در پایتخت هیچ فردی را ندارد که بخواهد به او کمک کند و خانواده اش نیز حاضر به پذیرش او نیستند.
وی می افزاید: زهره در نهایت با رضایت خودش فاطمه را که در تاریخ 95.4.3 متولد شده بود به ما واگذار کرد و در نهایت با هماهنگی با کلانتری 132 نبرد، اورژانس اجتماعی در جریان ماجرا قرار گرفت و در نهایت اقدامات برای واگذاری نوزاد به شیرخوارگاه آمنه آغاز شد.