کتابی که "جایزه فرهنگی" افغانستان را به خود اختصاص داد
قطعهای از بهشت نوشته علی پیام نخستین مجموعه مستقل داستانی است که موفق به دریافت جایزه فرهنگ شده است.
این مجموعه از 8 داستان کوتاه به نامهای «دوچرخه»، «عریضهنویس پیر»، «دیوژن»، «دال»، «باغ»، «قطعهای از بهشت»، «مکان مقدس» و «سوداگر دورهگرد» تشکیل شده است.
در هر کدام از این داستانها، نویسنده از زاویه خاص به شخصیتها، حوادث و صحنههای داستانها نگریسته و تلاش کرده با ذوق سرشار، خلاقیت و تواناییهای خود، هرکدام از داستانهای این مجموعه طرح بکر، تازه و ابتکاری داشته باشد، علاوه بر اینکه خط فکری خاص نویسنده در تمام داستانهای این مجموعه آن را خواندنیتر و جذابتر کرده است.
در این کتاب هر خواننده شخصیتها را خوب میشناسد و مصادیق آنها را در اطراف و دور و بر خود مییابد، که این، این مجموعه را بسیار جذاب کرده است.
قهرمانهای این داستانها از پشت کوه قاف نیامده و کار بسیار خارقالعادهای هم انجام ندادهاند. شخصیتها این مجموعه همین آدمهایی هستند که در لباسهای اقشار مختلف مشاهده میکنیم و کارهای عجیبوغریبی نیز انجام نمیدهند ولی بازیگران صحنههای واقعی جامعه ما هستند.
پرداخت عالی داستان هم در کشش و جاذبه داستان و هم در بیان حرفهای نویسنده سهم به سزایی دارد.
نویسنده با قلم شیرین و نثر جادویی خویش در پرداخت این مجموعه کاملاً موفق بوده است، حالتهای روحی و روانی قهرمانها چنان توصیف شدند که خواننده همان حالتهای روحی و عاطفی را در هنگام خواندن حس میکند.
داستانها در جایی که باید تمام شوند تمام میشوند و حتی گاهی خواننده در حسرت این میماند که چرا داستان تمام شد و دنباله داستان را در ذهن خود میسازد. در واقع نویسنده خواننده را داستانپردازی خود شرکت میدهد. این یکی از موفقیتهای بزرگ نویسنده است.
قطعهای از بهشت زندگی افرادی را به تصویر میکشد که فقط به دنبال سود و منفعت خویش هستند و در این راستا از هر وسیلهای استفاده میکنند.
در داستان "قطعه ای از بهشت"، شخصیت محوری، یک آدم قلابی است به نام ناظر اما معروف به نازل کربلایی:
نازل نام کتابی اش ناظر بود و مردم از ریز وکلان «نازل» اش میگفتند. چون به مردم گفته بوده ،یک روزی گفته بوده، که در خوابش کربلایی شده و در عالم خواب به زیارت کربلا رفته، بدین خاطر، نازل کربلایی میگفتندش... .
نویسنده، برای یاری رساندن به طرح اصلی داستان، شخصیتی فرعی را به نام «بابای خدیجه» ماموریت میدهد، این شخصیت فرعی، فقط یک بار حضور مییابد اما این حضورش طرح داستان را کامل میکند.
شخصیت محوری دیگر داستان، اصغر است. اصغر را میتوان نماینده زندگی آرمانی و نماینده ناآگاه جمعی دانست، که برای خرید زمین بهشتی، نزد کربلایی میروند.
نویسنده، اشخاص نقاب دار جامعه را به خوبی معرفی میکند که چگونه با استفاده از ناخودآگاه جمعی، بهرهبرداری میکنند.
در کل میتوان از نظر روان کاوانه: کربلای را، نهاد یا همان غریزه فزون خواهی دانست، اصغر و مردم، فرامن و زندگی آرمانی است، راوی، به عنوان، من در این داستان ظاهر میشود و میخواهد رابطه فرامن و نهاد را عقلانیتر کند، زمین بهشت را، میتوان ناخودآگاه جمعی و ارزش های همگانی روانی جامعه، تلقی کرد.
طرح روی جلد زیبای این کتاب خواننده را مجذوب و وسوسه میکند، طرح روی جلد پنجرهای را نشان میدهد که درختان انبوهی از آن دیده میشود. این قطعه که درواقع نمایانگر قطعهای از بهشت است، در آبگیری که آب آن کاملاً خشک شده و زمینهای آن ترک برداشته و در سیاهی مطلق در حال محو شدن است، خودش را با جلوه هزار رنگ نشان میدهد.
قطعهای از بهشت به دریافت جایزه «فرهنگ» که همه ساله از سوی وزارت فرهنگ افغانستان به آثار نویسندگان، شاعران و هنرمندان این کشور داده میشود، نائل شد.
علی پیام در سال 1344 خورشیدی در «ارزگان زاده» به دنیا آمد و خواندن و نوشتن را از پدرش آموخت.
پیام در سال 1362 در پی ناآرامیهای سیاسی افغانستان و جنگ به ایران مهاجرت کرد و در سال 1364 به آموزش علوم دینی در حوزه علیمه مشهد روی آورد.
در سال 1372 به دانشگاه رفت و در رشته حقوق فارغالتحصیل شد.
پیام از سال 1365 به نوشتن مقالههای ادبی و از سال 1366 خورشیدی به داستان نویسی پرداخت.
از دیگر آثار پیام میتوان به تفنگ بایانی، سنگ ملامت، یک مرد مسلمان و یک مرد هندو، و قطعهای از بهشت اشاره کرد.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *