مستی اشرافی گری!
حسام الدین برومند مدیر مسئول روزنامه حمایت یادداشتی تحت عنوان "مستی اشرافی گری!" نوشت.
1- "یکی از آنها، وقتی مُرد و طلاهای مانده از او را خواستند بین ورثه تقسیم کنند، ابتدا به صورت شمش درآوردند و سپس با تبر، بنای شکستن و خرد کردن آنها را گذاشتند. مثل هیزم، که با تبر به قطعات کوچک تقسیم کنند! طلا را قاعدتاً با سنگِ مثقال می کشند. ببینید چقدر طلا بوده، که آن را با تبر می شکستهاند! اینها در تاریخ ضبط شده است و مسائلی نیست که بگوییم شیعه در کتابهای خود نوشتهاند. حقایقی است که همه در ثبت و ضبط آن کوشیدهاند. مقدار درهم و دیناری که از اینها به جا می ماند، افسانهوار بود.”
این جملات، سخنان رهبر معظم انقلاب از تحلیل وضعیت و شرایطی است که برخی از خواص و سابقه داران در اسلام با انحراف از فرهنگ رزمندگی و جهاد به دنبال بهره مندی مالی بیشتر از بیت المال بودند تا جاییکه انحرافات بزرگتر از این نقطه – روحیه و فرهنگ اشرافی گری و سرمایه داری- شروع شد و بعدها کار بجایی رسید که :" همین وضعیت، مسائل دوران امیرالمؤمنین (ع) را به وجود آورد. یعنی در دوران آن حضرت، چون عدّهای مقام برایشان اهمیت پیدا کرد، با علی در افتادند. بیست و پنج سال از رحلت پیغمبر می گذشت و خیلی از خطاها و اشتباهات شروع شده بود. نَفَس امیرالمومنین (ع) نَفَس پیغمبر بود…اما با جامعهای مواجه شد که: «یأخذون مال الله دولا و عبادالله خولا و دینالله دخلا بینهم» جامعهای است که در آن، ارزشها تحتالشّعاع دنیاداری قرار گرفته بود.”
20سال پیش رهبر بصیر انقلاب دردیدار با فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله (ص)-20/3/1375- هرچند موضوع کلیدی عوام و خواص را به عنوان عوامل شکل گیری قیام عاشورا تحلیل و تبیین کردند ولی یکی از استوانه های اصلی و محوری بحث، هشدار درباره انحراف از روحیه جهاد و مبارزه و رزمندگی است که نقطه مقابل آن فرهنگ سرمایه داری و اشرافی گری و انباشت ثروت است.
2-این روزها بحث دریافت ها و حقوق های نجومی ، نقل هر محفل و مجلسی است و مردم و افکارعمومی دچار شوک شدند . هرچند تعداد این قبیل مدیران نسبت به جمعیت مدیران و مسئولان دولتی درصد کمی به حساب می آید ولی واقعیت آن است که در جامعه اسلامی این تعداد کم هم از مدیرانی که بطور نامشروع، حقوق های نامتعارف گرفته اند قابل پذیرش نیست و به تعبیر رهبر انقلاب خیانت به آرمان های انقلاب اسلامی است. کمترین تردیدی وجود ندارد که صاحبان فیش های نجومی ، اول باید مبالغ گزافی را که به جیب زده اند به بیت المال بازگردانند، دوم باید از سمت های دولتی عزل شوند و سوم باید طبق قانون محاکمه شوند. اما در این میان یک نکته مهمی وجود دارد و آن آسیب شناسی این پدیده زشت است تا علاوه بر برخورد با "معلول” ، جلوی "علت” هم گرفته شود. اینجاست که حضرت آقا در خطبه های نماز عید فطر فرمودند: "پدیده زشت دریافت های نامشروع، ناشی از مستی اشرافی گری است.” این مستی برای این است که سبک زندگی برخی مدیران و مسئولان عوض شده است چراکه اگر قصد و اراده، تشنگی برای خدمت باشد و نه شیفتگی قدرت و ثروت های هنگفت، چه نیازی به حقوق های نجومی وجود دارد. این در حالی است که سبک زندگی سرمایه داری و خوی اشرافی گری در تضاد ماهوی با گفتمان انقلاب اسلامی است زیرا خاستگاه اشرافی گری در دنیای معاصر در دل مکتب کاپیتالیسم رویید، رشد کرد ، و جولان داد تا جاییکه به قول مایکل مور- مستندساز سرشناس آمریکایی- مکتب سرمایه داری بر پایه ساختاری است که تنها اعداد و ارقام و سود و لذت و آنچه که به اصطلاح رفاه نامیده می شود را مستمر و به کرات تبلیغ می کند و همه را برای رسیدن به آن تطمیع و تحریک می نماید و در این میان قاطبه مردم نیز ناگزیر این مسیر را باید طی کنند.
3- نکته دیگری که باید به آن پرداخت، تبعات ویرانگر اشرافی گری در لایه های مختلف جامعه است . شورش اشرافیت منجر به انباشته شدن ثروت هنگفت و نجومی در دستان اقلیتی می شود که کمتر از 10درصد از کل جامعه را شامل می شود یعنی همان چیزی که رهبر انقلاب چندی پیش با موضوع " وال استریت ایرانی "نسبت به آن هشدار دادند تا مبادا در آینده همه اقشار جامعه از رفاه برخوردار نباشند.(29/3/95 در دیدار رمضانی با اساتیددانشگاهها) اینجاست که توزیع عادلانه ثروت باطل السحر اشرافی گری و به تبع آن وال استریت ایرانی خواهد بود. نسخه اقتصاد مقاومتی در صورتی که بدون تحریف و بدون نقص اجرایی و عملیاتی شود این قابلیت رادارد که حقوق عامه مردم در توزیع عادلانه ثروت را تضمین نماید و در این کارزار ، جایی برای جولان بدمست ها و ویژه خواران باقی نمی ماند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *