هاگانا؛ مدرسه جنایت آموزی صهیونیستها/ زن بدکارهای که از هاگانا به نخست وزیری رژیم صهیونیستی رسید
بسیاری از سیاستمداران برجسته رژیم صهیونیستی در آغاز کار عضوی از سازمان هاگانا بودند؛ در واقع این سیاستمداران در ابتدای راه با عضویت در سازمان تروریستی هاگانا تعهد خود به رژیم جنایتکار و غاصب صهیونیستی و آمادگیشان برای پذیرش مسئولیتهای بیشتر در این رژیم را نشان میدادند.
گروه سیاسی: در سال 1921 میلادی، صهیونیستها به منظور ایجاد رعب و وحشت در میان فلسطینیان و وادار کردن آنها به ترک دیار و سرزمینشان، اقدام به تاسیس یک گروه شبه نظامی تروریستی به نام "هاگانا" کردند. هاگانا به تدریج به شاخه نظامی غير رسمی آژانس يهود تبدیل شد و نقش بازوی تروریسم دولتی رژیم غاصب صهیونیستی را ایفا کرد.
"شای" نام شاخه اطلاعاتی هاگانا بود؛ ماموریت ویژه "شای" جمع آوری اطلاعات در باب مبارزان سیاسی و نظامی فلسطینی و معرفی آنها به شاخه نظامی هاگانا برای انجام عملیات ترور بود.
"بن گوریون" اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در بدو تاسیس این رژیم منحوس، تلاش زیادی را برای ساخت چارچوبهای امنیتی و اطلاعاتی آن انجام داد و در این راه از تجربیات هاگانا بهره برد؛ "رئوبن شیلواخ" و "ایسر بئری"، دو تن از اعضای برجسته هاگانا بودند که از سوی "بن گوریون" مامور تشکیل دفتر اطلاعات موسوم به "شای" شدند و "شای" به حلقه واسط میان دولت اسرائیل و سازمان تروریستی هاگانا تبدیل شد.
موسسان هاگانا اگر چه مدعی اتخاذ مواضع دفاعی در برابر فلسطینیان و مسلمانان بودند اما اعضای آن به تدریج با جنایتها و کشتارهایی که علیه مسلمانان انجام دادند، توحش و سبعیت خود را به رخ کشیدند؛ همچنین یکی دیگر از کارکردهای هاگانا در ابتدای تاسیس، تسهیل و تسریع در روند اسکان مهاجران یهود در سرزمین های اشغالی بود.
اعضای برجسته هاگانا در سال 1931 با حمایتهای مالی و سیاسی انگلیسیها سازمانی موسوم به "آرگون" را تاسیس کردند که این سازمان با شعار " فقط و فقط اسلحه کارساز است"، بزرگترين نقش را در برپایی دولت صهیونیستی و قتل و آواره سازی فلسطينیها ایفا کرد.
یکی از جنایتهای مشترک سازمانهای "هاگانا" و "آرگون" کشتار روستای "دیریاسین" در سال 1948 بود؛ در این فاجعه 250 کودک کشته شدند و زنان این روستا مورد تعرض جنسی ددمنشان صهیونیستی هاگانایی و آرگونی قرار گرفتند.
"حبیب لوی" دندانپزشک مخصوص رضاخان پهلوی از جمله اعضای ایرانی سازمان هاگانا بود که نقش ویژه ای را در کوچاندن یهودیان ایران به سرزمین های اشغالی ایفا نمود؛ "صیون" فرزند وی نیز با عضویت در شاخه نظامی هاگانا در کشتار فجیع مسلمانان فلسطین همپای سایر صهیونیست ها مشارکتی فعال داشت.
بسیاری از سیاستمداران برجسته رژیم صهیونیستی در ابتدای امر، عضوی از سازمان هاگانا بودند؛ در واقع این سیاستمداران در ابتدای راه با عضویت در سازمان تروریستی هاگانا تعهد خود به رژیم جنایتکار و غاصب صهیونیستی و آمادگیشان برای پذیرش مسئولیتهای بیشتر در این رژیم را نشان میدادند. از جمله این سیاستمداران، "اسحاق ناون" بود که در زمان انعقاد قرارداد کمپ دیوید در سال 1978 رئیس رژیم صهیونیستی بود. وی از 15 سالگی تا 19 سالگی عضوی از هاگانا بود.
یکی دیگر از اعضای هاگانا که بعدها در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی شهره شد، "آریل شارون" بود؛ وی که در سال 1982 میلادی در کشتار 3500 تن از فلسطینیان ساکن اردوگاه "صبرا و شتیلا" نقش برجستهای را ایفا کرد و بعدها به نخست وزیری رژیم جنایتکار و غاصب صهیونیستی منصوب شد از 13 سالگی عضوی از سازمان هاگانا بود. آریل شارون 13 ساله در سازمان هاگانا آموزش دید که برای بیرون راندن فلسطینیان از سرزمینشان باید دست به کشتار و خونریزی زد.
ارتکاب جنایت در روستای "القبیه" با منفجر کردن 41 خانه و قتل عام 70 فلسطینی، نخستین اقدام جنایتکارانه شارون در هاگانا بود که البته در ارتقاء شغلی او در رژیم جنایتکار صهیونیستی نیز موثر بود.
"گلدا مایویچ مایر" زنی اوکراینی الاصل بود که در سال 1921 با عضویت در سازمان هاگانا، به انجام امور تشکیلاتی برای انتقال یهودیان اروپا به سرزمین های اشغالی مبادرت ورزید. وی که به بیعفتی شهره بود، برای بدست آوردن سود بیشتر از دلالی انتقال مهاجران و همچنین کسب اطلاعات برای هاگانا، به تن فروشی و اعمال منافی عفت روی می آورد. مایر در سال 1969 به نخست وزیری اسرائیل رسید و به مدت 5 سال در این سمت قرار داشت.
"موشه دایان" یکی دیگر از سیاستمداران برجسته رژیم صهیونیستی بود که سابقه عضویت در هاگانا را داشت؛ وی در 14 سالگی به عضویت گروه تروریستی هاگانا در آمد و همچون سایر اعضای نوجوان آن، به تعلیم کشتار ، جنایت و توحش پرداخت تا در آینده برای ماشین کشتار و ترور رژیم غاصب و کودک کش صهیونیستی مثمر ثمر واقع شود.
موشه دایان در سال 1938 به عضویت یک گردان نظامی مخفی درآمد؛ ماموریت وی در این گردان، حمله شبانه به مزارع فلسطینیان و کشتار آنان بود. موشه در سال 1941 در زمانیکه مشغول یکی از جنایت های خود بود، چشم چپ خود را از دست داد و تا پایان عمر ننگینش در هیبتی ترسناک به سر برد.
"شای" نام شاخه اطلاعاتی هاگانا بود؛ ماموریت ویژه "شای" جمع آوری اطلاعات در باب مبارزان سیاسی و نظامی فلسطینی و معرفی آنها به شاخه نظامی هاگانا برای انجام عملیات ترور بود.
"بن گوریون" اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در بدو تاسیس این رژیم منحوس، تلاش زیادی را برای ساخت چارچوبهای امنیتی و اطلاعاتی آن انجام داد و در این راه از تجربیات هاگانا بهره برد؛ "رئوبن شیلواخ" و "ایسر بئری"، دو تن از اعضای برجسته هاگانا بودند که از سوی "بن گوریون" مامور تشکیل دفتر اطلاعات موسوم به "شای" شدند و "شای" به حلقه واسط میان دولت اسرائیل و سازمان تروریستی هاگانا تبدیل شد.
موسسان هاگانا اگر چه مدعی اتخاذ مواضع دفاعی در برابر فلسطینیان و مسلمانان بودند اما اعضای آن به تدریج با جنایتها و کشتارهایی که علیه مسلمانان انجام دادند، توحش و سبعیت خود را به رخ کشیدند؛ همچنین یکی دیگر از کارکردهای هاگانا در ابتدای تاسیس، تسهیل و تسریع در روند اسکان مهاجران یهود در سرزمین های اشغالی بود.
اعضای برجسته هاگانا در سال 1931 با حمایتهای مالی و سیاسی انگلیسیها سازمانی موسوم به "آرگون" را تاسیس کردند که این سازمان با شعار " فقط و فقط اسلحه کارساز است"، بزرگترين نقش را در برپایی دولت صهیونیستی و قتل و آواره سازی فلسطينیها ایفا کرد.
یکی از جنایتهای مشترک سازمانهای "هاگانا" و "آرگون" کشتار روستای "دیریاسین" در سال 1948 بود؛ در این فاجعه 250 کودک کشته شدند و زنان این روستا مورد تعرض جنسی ددمنشان صهیونیستی هاگانایی و آرگونی قرار گرفتند.
"حبیب لوی" دندانپزشک مخصوص رضاخان پهلوی از جمله اعضای ایرانی سازمان هاگانا بود که نقش ویژه ای را در کوچاندن یهودیان ایران به سرزمین های اشغالی ایفا نمود؛ "صیون" فرزند وی نیز با عضویت در شاخه نظامی هاگانا در کشتار فجیع مسلمانان فلسطین همپای سایر صهیونیست ها مشارکتی فعال داشت.
بسیاری از سیاستمداران برجسته رژیم صهیونیستی در ابتدای امر، عضوی از سازمان هاگانا بودند؛ در واقع این سیاستمداران در ابتدای راه با عضویت در سازمان تروریستی هاگانا تعهد خود به رژیم جنایتکار و غاصب صهیونیستی و آمادگیشان برای پذیرش مسئولیتهای بیشتر در این رژیم را نشان میدادند. از جمله این سیاستمداران، "اسحاق ناون" بود که در زمان انعقاد قرارداد کمپ دیوید در سال 1978 رئیس رژیم صهیونیستی بود. وی از 15 سالگی تا 19 سالگی عضوی از هاگانا بود.
یکی دیگر از اعضای هاگانا که بعدها در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی شهره شد، "آریل شارون" بود؛ وی که در سال 1982 میلادی در کشتار 3500 تن از فلسطینیان ساکن اردوگاه "صبرا و شتیلا" نقش برجستهای را ایفا کرد و بعدها به نخست وزیری رژیم جنایتکار و غاصب صهیونیستی منصوب شد از 13 سالگی عضوی از سازمان هاگانا بود. آریل شارون 13 ساله در سازمان هاگانا آموزش دید که برای بیرون راندن فلسطینیان از سرزمینشان باید دست به کشتار و خونریزی زد.
ارتکاب جنایت در روستای "القبیه" با منفجر کردن 41 خانه و قتل عام 70 فلسطینی، نخستین اقدام جنایتکارانه شارون در هاگانا بود که البته در ارتقاء شغلی او در رژیم جنایتکار صهیونیستی نیز موثر بود.
"گلدا مایویچ مایر" زنی اوکراینی الاصل بود که در سال 1921 با عضویت در سازمان هاگانا، به انجام امور تشکیلاتی برای انتقال یهودیان اروپا به سرزمین های اشغالی مبادرت ورزید. وی که به بیعفتی شهره بود، برای بدست آوردن سود بیشتر از دلالی انتقال مهاجران و همچنین کسب اطلاعات برای هاگانا، به تن فروشی و اعمال منافی عفت روی می آورد. مایر در سال 1969 به نخست وزیری اسرائیل رسید و به مدت 5 سال در این سمت قرار داشت.
"موشه دایان" یکی دیگر از سیاستمداران برجسته رژیم صهیونیستی بود که سابقه عضویت در هاگانا را داشت؛ وی در 14 سالگی به عضویت گروه تروریستی هاگانا در آمد و همچون سایر اعضای نوجوان آن، به تعلیم کشتار ، جنایت و توحش پرداخت تا در آینده برای ماشین کشتار و ترور رژیم غاصب و کودک کش صهیونیستی مثمر ثمر واقع شود.
موشه دایان در سال 1938 به عضویت یک گردان نظامی مخفی درآمد؛ ماموریت وی در این گردان، حمله شبانه به مزارع فلسطینیان و کشتار آنان بود. موشه در سال 1941 در زمانیکه مشغول یکی از جنایت های خود بود، چشم چپ خود را از دست داد و تا پایان عمر ننگینش در هیبتی ترسناک به سر برد.
نظرات بینندگان
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *