صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

علت حقد و کینه منافقین از شهید لاجوردی چه بود؟

۰۶ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۳:۴۸
کد خبر: ۱۹۰۳۸۵
دسته بندی‌: سیاست ، گزارش و تحلیل
سید اسدالله در زمانیکه تصدی مسئولیت زندان‌ها را برعهده داشت، بسیاری از فریب خوردگان توسط گروهک منافقین را که دارای ضمیری روشن و حق طلب بودند، با نصیحت‌های دلسوزانه و پدرانه که البته آمیخته با منطق و استدلال بود به دامان اسلام بازگرداند و آن‌ها بواسطه نصیحت‌های مشفقانه سید از عقاید و رفتار مزورانه و جنایتکارانه گروهک منافقین برائت جستند.
گروه سیاسی: شهید اسدالله لاجوردی از چهره‌های منور انقلاب و از پیشروان جهاد فی سبیل الله  بود؛ عمق ارادتش به انقلاب و مکتب اسلام  را می‌شد از عمق حقد و کینه منافقان کوردل نسبت به او دریافت؛ در راه اهداف و آرمان‌های متعالی اسلام و انقلاب سختکوش و استوار و پایمرد بود و از شماتت مدعیان دروغین هراسی نداشت.
 
او در سال 1314 در دوران استیلای استبداد قلدرمابانه رضاخانی، در جنوب تهران در خانواده‌ای متدین و از سلاله پاک رسول‌الله(ص) به دنیا آمد؛ پدرش سید علی اکبر هیزم فروش از معتمدان محله بود؛ نخستین آشنایی سید اسدالله با فعالیت سیاسی در سال 1327 در 13 سالگی به وقوع پیوست؛ زمانیکه بازاریان تهران علیه "هژیر" یکی از عمال انگلیس که به نخست وزیری رژیم شاه رسیده بود، تظاهرات به پا کرده بودند.

نخستین فعالیت‌های مبارزاتی سید اسدالله لاجوردی

دوران نوجوانی و جوانی اسدالله لاجوردی در کوران فعالیت‌های سیاسی و انقلابی آیت الله کاشانی و شهید نواب صفوی سپری شد و سید اسدالله نیز به سبب ارادت خالصانه‌ای که به مکتب تعالی بخش اسلام داشت از همراهی این مجاهدان فروگذار نکرد و حتی در مقطعی تحصیل در دبیرستان را برای مشایعت پایمردان دین خدا، ترک گفت.

شهید لاجوردی به همراه حاج صادق امانی که از نزدیکان وی بود در مسجد «شیخ علی» ادبیات عرب وعلوم حوزوی را  فرا گرفت؛ انس و الفت شهید لاجوردی با قرآن و نهج البلاغه، زبانزد بود؛ وی حتی در دوران زندان و شکنجه توسط دژخیمان ساواکی نیز از تعمق و تدبر در آیات نورانی قرآن غافل نماند.

حضور سید اسدالله در جلسات بحث استاد مطهری

نقطه عطف مبارزات سیاسی سید اسدالله را باید مشارکت او در جلسات بحث «انسان و سرنوشت »استاد شهید مرتضی مطهری(ره) دانست؛ این جلسات با توجه به پیشینه مکتبی و قرآنی سید اسدالله در صیقل یافتن روح مبارزاتی و آزادی خواهانه او بسیار موثر افتاد و حتی در دوران پس از پیروزی انقلاب در استوار ماندن او در صراط مستقیم انقلاب تاثیرگذار بود.

تاسیس هیئت موتلفه

در سال 1342 همزمان با اوج گیری مبارزات ضداستبدادی امام خمینی(ره)، سید اسدالله لاجوردی با توصیه بزرگانی همچون آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله مطهری، به کمک سایر همرزمان و همفکرانش، هیئت موتلفه اسلامی را بنیان می‌نهد تا در راستای اندیشه‌های سیاسی و مبارزاتی امام خمینی به فعالیت علیه خفقان و استبداد و فساد رژیم طاغوتی شاه بپردازد.

استقامت سید در برابر شکنجه‌های دژخیمان ساواک

پس از ترور انقلابی "حسنعلی منصور" عامل تصویب طرح ننگین کاپیتولاسیون، ساواک دستگیری‌های گسترده ای را آغاز کرد که سید اسدالله لاجوردی نیز در زمره دستگیرشدگان بود؛ استقامت سید در برابر شکنجه‌های بی رحمانه بازجویان ساواکی، حیرت همراه با تحسین زندانیان سیاسی وقت را برانگیخت.

سازماندهی جلسات محفلی و دینی توسط سید اسدالله لاجوردی

سید اسدالله لاجوردی پس از آزادی از زندان رژیم ستمشاهی، به سازماندهی جلسات محفلی و دینی به صورت سیار مبادرت ورزید و از عالمان به مبانی دینی و انقلابی برای سخنرانی در جلسات خود دعوت به عمل آورد؛ وی همچنین در این دوران از فعالیت پنهانی علیه رژیم طاغوت غافل نماند؛ از جمله اینکه همزمان با ورود  سرمایه گذاران آمریکایی اعلامیه‌ای با عنوان «گامی فراتر در تشدید غارتگری» تهیه و تکثیر کرد و برای توزیع در اختیار اعضای محافل دینی و انقلابی خود  قرار داد.

مرد پولادین زندان‌ها

در اردیبهشت ماه سال 1349 پس از آنکه شرکت هواپیمایی "ال عال"  متعلق به سرمایه داران صهیونیستی توسط نیروهای انقلابی مورد هجوم قرار گرفت؛ ساواک بار دیگر سید اسدالله را دستگیر کرد، در این دوران بود که وی «مردپولادین زندانها» لقب گرفت؛ در زیر شکنجه‌های ددمنشانه دژخیمان ساواک کمرش شکت و بینایی یک چشم خود را تا حد زیادی از دست داد ولی استوار و پایمرد ایستاد و حسرت اظهار عجز بر دل سیاه شکنجه گران طاغوتی نهاد.

سید در این دوران وصیت نامه‌اش را نوشت و در آن تاکید کرد که ثلث مالش به مبارزان فلسطینی برای مبارزه با رژیم صهیونیستی تعلق گیرد؛ سید اسدالله همچنین در دوران زندان با روشنگری‌هایش موجبات هوشیاری و آگاهی سایر زندانیان را فراهم آورد.

انتقال سید اسدالله به زندان مشهد

در اوایل دهه 50،  سید اسدالله از زندان اوین به زندان شهربانی مشهد منتقل شد؛ در این دوران تمامی خانواده سید مورد کنترل ساواک قرار داشتند. سید اسدالله که در دوران زندان و شکنجه مبتلا به عارضه‌ها و امراض زیادی شده بود از فرصت حبس استفاده برد و با توجه به علاقه شدید به تفسیر قرآن به این امر همت گمارد و از توشه مباحث فقهی آیت الله انوری که در دوران زندان کسب کرده بود، بهره‌ها برد.

سید اسدالله در سی‌ام فروردین ماه سال 1353 سومین دوران زندان خویش را سپری کرد و از زندان مشهد به خانه بازگشت و این در حالی بود که همچنان تحت نظارت پنهان عناصر ساواک بود.

روشنگر‌ی‌های شهید لاجوردی در برابر انحراف جریانات التقاطی

دایره مبارزات و روشنگری‌های سید اسدالله لاجوردی در دوران زندان تنها به مقابله با رژیم ستمشاهی محدو نماند بلکه وی با بصیرتی که داشت در همان زندان روی در روی جریانات انحرافی و التقاطی ایستاد و علیه آن‌ها دست به روشنگری زد و همین امر سبب شد آن‌ها نسبت به این سید بصیر حقد و کینه پیدا کنند.

در اسفند 1353، سید اسدالله لاجوردی برای چهارمین بار دستگیر شد و این بار او را که بازجویان ساواک از حلم و علمش به ستوه آمده بودند، به 18 سال حبس محکوم کردند. سید اسدالله در این دوره از زندان با منافقینی روبه رو بود که اگر چه به صورت ظاهری دم از اسلام و دین می زدند اما در واقع هسته فکری و اعتقادی شان را تفکرات الحادی و ضددینی مارکسیستی تشکیل می‌داد.

 سیداسدالله لاجوردی با شناخت عمیق به اسلام ناب و تسلط خاص به مبانی نحله مارکسیسم  در همان زندان در برابر منافقین دست به روشنگری زد و کذب دعاوی آن‌ها و باطل بودن تفکرات مارکسیستی را به اثبات رساند.

آزادی از زندان و پیوستن به حلقه همرزمان دیرینه

با توجه به دستوری که از جانب آمریکایی‌ها به رژیم شاه مبنی بر ایجاد فضای باز سیاسی ابلاغ شده بود؛ در اواسط سال 1356 جمع کثیری از زندانیان سیاسی از زندان‌های رژیم ستمشاهی آزاد شدند؛ سید اسدالله لاجوردی نیز در تیرماه 56 از زندان آزاد شد و برای ادامه مبارزه به همرزمان و همسنگران دیرینه خود پیوست تا در سازماندهی حرکت‌های انقلاب نقشی فعال ایفا کند.

در روزها و ماه‌هایی که پیروزی و ظفرمندی نهضت اسلامی و انقلابی امام خمینی(ره) نزدیک بود و مردم ایران اسلامی چشم به راه رهبر عظیم الشان شان بودند، سید اسدالله لاجوردی به مشایعت و معاضدت سایر انقلابیون همت گمارد و در کمیته استقبال از امام امت، نقش‌های برجسته و تاثیرگذاری را ایفا کرد. 

در 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید؛ حالا دیگر آیه «ونریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین » که سید اسدالله لاجوردی در دوران مبارزه و زندان زمزمه می‌کرد، جلوه عملی پیدا کرده بود و سید اسدالله که تمام عمرش را مخلصانه در راه ظفرمندی مکتب اسلام ناب مجاهدت کرده بود احساس وظیفه و تکلیفی دوچندان می کرد.

انتصاب به سمت دادستانی انقلاب و تشدید مجاهدت‌های شهید لاجوردی

انتصاب سید اسدالله لاجوردی به دادستانی انقلاب اسلامی و فعالیت‌ها و مجاهدت‌های شبانه روزی او در این سمت حساس، بر کسی پوشیده و مستور نیست؛ وی برای تامین و تضمین امنیت کشور با توجه به شرایط ملتهب اوایل انقلاب و همچنین مقابله با گروهک‌های معاند که ددمنشانه بر روی مردم سلاح کشیده بودند، جانفشانی‌های زیادی انجام داد.

آزمونی که سید اسدالله آن را ظفرمندانه پشت سر گذاشت

مقابله با گروهک منافقین که ذات پلید و قدرت طلب خود را برای مردم عیان کرده بودند و آشکارا دست به قتل مردم و غارت اموال آنان می‌زدند، آزمونی بود که سید اسدالله ظفرمندانه آن را پشت سر گذاشت؛ منافقین کوردل که حتی از پیش از انقلاب به واسطه روشنگری‌های سید اسدالله در زندان‌های رژیم شاه، از او حقد و کینه داشتند، با برخوردهای قاطع و انقلابی سید اسدالله بر حقد و کینه خود نسبت به این مجاهد فی‌سبیل‌الله افزودند.

نصیحت‌های مشفقانه شهید لاجوردی بسیاری از فریب خوردگان را به دامان اسلام بازگرداند

البته سید اسدالله در زمانیکه تصدی مسئولیت زندان‌ها را برعهده داشت، بسیاری از فریب خوردگان توسط  گروهک منافقین را که دارای ضمیری روشن و حق‌طلب بودند، با نصیحت‌های دلسوزانه و پدرانه که البته آمیخته با منطق و استدلال بود به دامان اسلام بازگرداند و آن‌ها بواسطه نصیحت‌های مشفقانه سید از عقاید و رفتار مزورانه و جنایتکارانه گروهک منافقین برائت جستند.
 
منافقین کوردل که حقد و کینه دیرینه‌ای از سید اسدالله لاجوردی داشتند بارها برای به شهادت رساندن او، برنامه ریزی کردند؛ اما هر بار ناموفق شدند و مشیت الهی بر این تعلق گرفت که سید برای استمرار خدمات صادقانه و مخلصانه خود به اسلام و انقلاب، زنده بماند؛ سرانجام گروهک تروریستی منافقین اول شهریورماه 1377 شهید اسدالله لاجوردی را در بازار تهران و در حالی که بنا به درخواست خودش هیچگونه  محافظتی نیز از وی نمی شد، ترور کردند.

ارادت شهید لاجوردی به ولایت فقیه

یکی از ویژگی‌های شهید لاجوردی، عشق و ارادتش به اصل مترقی ولایت فقیه و ولی فقیه زمان بود؛ ولایت فقیه اصلی نبود که شهید لاجوردی با پیروزی انقلاب با آن آشنا شده باشد او از زمانی که حرکت امام شروع شد سر در گرو ولایت و فرامین ولایت فقیه داشت او از زمانی  که درسهای حضرت امام(ره) به صورت کپی ازنجف اشرف به ایران آورده شد ازتکثیرکنندگان و توزیع کنندگان آن بود و به ولایت اعتقادی راسخ داشت.

رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از شهادت سید اسدالله لاجوردی طی پیامی به این مناسبت، فرمودند:« شهادت سید بزرگوار و مجاهدفی سبیل الله مرحوم آقای حاج سیداسدالله‌لاجوردی که از چهره های منور انقلاب و پیشروان جهاد فی سبیل الله بود بار دیگر ارج و قدر سربازان دیرین اسلام و مبارزان سختکوش راه آزادی را در خاطره ها زنده ساخت . منافقان کوردل و خیانت پیشه با این جنایت ، عمق کینه خود را نسبت به یاران صادق امام امت و خدمتگزاران حقیقی مردم آشکار کردند و چهره منفور خود را تیره تر و منفورتر ساختند این شهید عزیز در تمام دوران مبارزات اسلامی ، به اخلاص و صبر و مقاومت و روشن بینی شناخته شده بود . در راه خدا بلاهای بزرگ را به جان می خرید و در میدانهای سخت حاضر بود . پس از پیروزی انقلاب در همه مسئولیت‌هایی که در راه خدمتگزاری به مردم و کشور به او تحویل شد ، با قدرت و ایثار و به دور از اغراض و مطامع مادی ، ادای وظیفه کرد و هیچ گاه خستگی به خود راه نداد ، شهادت در راه خدا اجر بزرگی است که خدای علیم به این انسان مومن و با اخلاص مرحمت فرمود خداوند روح مطهر او را با اجداد طیبین و طاهرینش محشورفرماید» .





ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *