اینجا به اسم مطالعه برای دانش‌آموزان دام پهن شده است/ تجویز داروی خودسرانه برای کنکوری ها

یک واحد از سرای محله‌ای در شمال پایتخت را برای کار خود انتخاب کرده‌اند، طبقه سوم سرای محله‌ یک ماه مانده به کنکور میزبان دانش‌آموزانی است که برای فتح رشته‌ها و دانشگاه‌های برتر خیز برداشته‌اند.

مدرسه‌ای غیرانتفاعی در منطقه سه تهران، با اجاره کردن یکی از طبقات سرای محله به خیال خود پانسیون مطالعاتی را برای دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی فراهم کرده است.

به طبقه سوم سرای محله که گام می‌گذارم تابلویی که بر روی آن نوشته شده است «پانسیون مطالعاتی ع. ا» توجهم را جلب می‌کند، در را که باز می‌کنم داخل شوم، ناگهان دختری جوان شتابزده جلو می‌آید تا از ورودم به داخل ممانعت کند.

هنوز از عکس‌العمل او شگفت‌زده‌ام و در ذهن خود مرور می‌کنم مگر اینجا پادگان است که با پرسش‌های متعدد سوال پیچم می‌کند، چه کسی هستی؟ برای چه آمده‌ای؟.

به ناچار می‌گویم برای ثبت‌نام فرزندم در پانسیون آمده‌ام، شرایط چگونه است؟ دختر جوان پاسخ می‌دهد: برای مدت باقی مانده به کنکور هر روز از ساعت 8 صبح تا 8 شب باید در پانسیون حاضر باشد و هزینه این مدت نیز یک میلیون و 200 هزار تومان است.

مشاوران درسی و روانشناسی ما نیز از دانش‌آموز حمایت می‌کنند تا بتواند مطالعه موفقی داشته باشد.

از او می‌خواهم اجازه دهد به داخل رفته و فضای پانسیون را مشاهده کنم و در صورت تایید برای ثبت‌نام اقدام کنم؛ سالنی کوچک به همراه یک اتاق محوطه‌ای است برای حضور دانش‌آموزان و فضای محدودی نیز در نظر گرفته شده است تا دانش‌آموزان هنگام خستگی در آنجا استراحت کنند.

اما با نظارت سختگیرانه مسئول پانسیون این مکان بیشتر به پادگان شباهت دارد تا محوطه‌ای برای درس خواندن.

با گوشزد مسئول پانسیون مجبور می‌شوم تا محوطه را سریعتر ترک کنم اما برای آنکه بتوانم با دانش آموزانی که برای درس خواندن مراجعه می‌کنند، گفت‌وگویی داشته باشم، مقابل سرای محله منتظر می مانم.

یکی از دانش‌آموزان که برای رفتن به پانسیون عجله دارد را صدا زده و از او می‌خواهم تا درباره شرایط برایم بگوید: با اضطراب و نگرانی می‌گوید باید ساعت هشت می‌رسیدم الان ساعت 9 است، دیر شده، مسئول پانسیون ناراحت می‌شود.

با اصرارم کمی صبر کرده و می‌گوید: این پانسیون برای مدرسه‌ام است، از ابتدای مهر ماه در این فضا حضور دارم و این روند تا کنکور ادامه خواهد داشت.

در روزهایی که مدرسه فعال بود از ساعت 2 بعدازظهر تا 8 شب به پانسیون می‌آمدم و الان که مدارس تعطیل شده اند و کمتر از یک ماه به کنکور باقی مانده است از ساعت هشت صبح تا هشت شب حضور دارم؛ شرایط سختی است‌، دائم باید درس بخوانم و آزمون بدهم اما امیدوارم با قبولی در رشته مورد نظرم پایان شیرینی داشته باشد.

از او می‌پرسم، ‌آیا در پانسیون مشاوره خاصی برای درس خواندن ارائه می‌شود؟، در پاسخ می گوید: ابتدا قرار بود مشاور هفته‌ای یک بار حضور داشته باشد اما اینگونه نشد و مشاور به ندرت حضور می‌یابد چرا که یک برنامه درسی برایمان نوشته است تا بدانیم در فرصت باقی مانده به کنکور چگونه مطالعه کنیم. مسئول پانسیون نیز چند بار در هفته سوالات کنکور سال‌های گذشته را امتحان می‌گیرد.

می‌پرسم، خسته نمی‌شوی از هشت صبح تا هشت شب دایم درس می‌خوانی، فرصتی هم برای استراحت داری؟: خیلی خسته می‌شوم اما چاره‌ای نیست، مسئول پانسیون فقط اجازه می‌‌دهد تایم ناهار حدود یک ساعت استراحت کنیم.

از او می پرسم، برای رفع خستگی‌ات، داروی خاصی هم به شما می‌دهند؟: توصیه می‌کنند که برای افزایش تمرکزو رفع خستگی می‌توانیم از ریتالین استفاده کنیم.

( اين دارو برای درمان افسردگی، خواب آلودگی در طول روز و سندرم خستگی مزمن استفاده می‌شود)

به گزارش میزان،‌ این پانسیون در شرایطی اقدام به فعالیت و جذب دانش‌آموزان کنکوری می‌کند که مجوزی برای این کار ندارد و مدرسه غیرانتفاعی به هیچ عنوان اجازه ندارد تا اقدام به چنین فعالیتی کند.

هنگام خروج از سرای محله از واحد اطلاعات می‌پرسم، این پانسیون زیر نظر شهرداری است؟: ‌خیر وابسته به یکی از مدارس غیرانتفاعی است که طبقه‌ای از سرای محله را از ما اجاره کرده اند و 150 دانش‌آموز از هشت صبح تا هشت شب در اینجا حضور دارند.

در حالیکه آموزش و پرورش شهر تهران اعلام می‌کند که این پانسیون مطالعاتی هیچ وابستگی به آموزش و پرورش ندارد، ماجرای عجیب این است که پانسیون تحت زیر مجموعه یک مدرسه غیردولتی در حال فعالیت بوده و اقدام به جذب دانش‌آموزان می‌کند.

آموزش و پرورش معتقد است اقدام این مدرسه برای تاسیس پانسیون بدون مجوز و کاملاً‌متخلفانه است اما چرا نهادهای نظارتی اقدام به تعطیلی آن نمی‌کنند؟ چرا با تخلفی در این سطح برخورد جدی نمی‌شود؟