بحران سوریه، تغییرات در وزارت خارجه و رفتن امیرعبداللهیان
خانه تکانی در وزارت خارجه بازتاب زیادی در رسانه های داخلی و هم خارجی داشت به ویژه آن بخش از خانه تکانی که به برکناری امیر عبداللهیان مربوط می شود.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از اتاق خبر 24 حسین امیرعبداللهیان معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه بود. او در جریان مذاکرات صلح سوریه حضور داشت و در این زمینه اقدامات سیاسی زیادی را پیگیری می کرد.
هنگامی که دولت و وزیر خارجه همه ظرفیت و توان خود را به پای برجام ریخته بود، بحران ها و تحولات منطقه هم به اوج خود رسیده بود.
سوریه، کشوری که به عنوان همپیمان جمهوری اسلامی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون کنار ایران حضور داشته است، دستخوش توطئه ای آمریکایی عربی شد.
همپیمان استراتژیک ایران در منطقه به درگیری داخلی کشیده شد و اکنون بیش از 5 سال است که این نبرد ادامه دارد و ما هم به پاس حمایت هایی که حافظ اسد در اوایل انقلاب و در زمان جنگ از ایران داشت، به حمایت از فرزند او رفتیم و البته سوریه ویژگی های دیگری هم دارد از جمله عمق استراتژیک ایران است و خط مقدم جبهه مقاومت مقابل اسرائیل.
آمریکایی ها هنگامی که فهمیدند نمی توانند در سوریه به پیروزی برسند، ابتکار مذاکره را پیش کشیدند. مذاکره از نظر آنها این است که هر چه من گفتم همان شود، همانطور که در جنگ هایی که در غرب آسیا برپا کرده همین خواسته را دارد. برکناری بشار اسد از ریاست جمهوری دولت قانونی سوریه کف و سقف خواسته واشنگتن است.
آمریکایی ها در مذاکرات صلح سوریه همچنان بر این خواسته غیر قانونی خود اصرار دارند.
اما آیا می توان پذیرفت که چند کشور دور هم جمع شده اند و تصمیم گرفته اند که رئیس جمهوری یک کشوری مانند سوریه باید برکنار شود اگر هم خود کناره گیری نکند با جنگ او را سرنگون خواهیم کرد؟
منطق و قانون در این خواسته دیده نمی شود و هر آنچه هست بی منطقی و بی قانونی است.
رهبر معظم انقلاب 10 فروردین 1391 در دیدار رجب طیب اردوغان که آن زمان نخست وزیر ترکیه بود، در خصوص اوضاع سوریه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران قویاً با هر طرحی که آمریکاییها در ارتباط با مسایل سوریه مبدع آن باشند مخالف است، خاطرنشان کردند: «جمهوری اسلامی ایران از سوریه به دلیل حمایت از خط مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی دفاع خواهد کرد و با هر گونه دخالت نیروهای خارجی در امور داخلی سوریه به شدت مخالف است.»
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین در تاریخ 1/8/1394 و در دیدار وزیر خارجه، سفرای ایران در خارج کشور و معاونان این وزارتخانه با تبیین «اصول و راهبردهای ثابت و پایدار سیاست خارجی در قانون اساسی و الزامات ناشی از این اصول و سیاستها»، راهحلهای منطقی و مستحکم ایران دربارهی مسائل مهم منطقه از جمله سوریه، یمن و بحرین را تشریح و تأکید کردند: «اهداف آمریکا در منطقه، ۱۸۰ درجه با اهداف ایران، متفاوت است.»
ایشان بارها تأکید کرده اند که جمهوری اسلامی ایران درباره مسائل منطقه با آمریکایی ها مذاکره نمی کند. تفاوت این اهداف اجازه این کار را نمی دهد چون آمریکایی ها دنبال به کرسی نشاندن خواسته های خود در منطقه هستند که با سیاست ها و اهداف ایران بسیار تفاوت دارد.
رهبر انقلاب در همان دیدار دربارهی سوریه تأکید کردند: حرف ما در این زمینه، مستحکمترین حرفها است؛ ما معتقدیم معنی ندارد کشورهای دیگر دور هم جمع شوند و راجع به یک نظام حکومتی و رئیس آن حکومت تصمیم بگیرند؛ این بدعتی خطرناک است که هیچ حکومتی در جهان اجرای آن را دربارهی خود نمیپذیرد. راهحل مسئلهی سوریه، انتخابات است و برای این کار باید با قطع کمکهای نظامی و مالی به معارضین، ابتدا جنگ و ناآرامی پایان پذیرد تا مردم سوریه در محیطی امن و آرام، هر کس را میخواهند انتخاب کنند.»
آیا همین کشورهایی که کمر همت به سرنگونی دولت قانونی سوریه بسته اند، با این شیوه برکناری خود موافق هستند؟
رژیم سعودی که در نوع خود بدترین حکومت را در عربستان برپا کرده آیا تن به خواسته چند کشور که خواهان سرنگونی پادشاهی آن است، می دهد؟
یا همان کشورهای اروپایی، چون تعدادی از کشورها دور هم جمع شده اند و تصمیم گرفته اند که دولت آنها باید تغییر کند، خود را کنار می کشند یا با دخالت بیگانه مقابله می کنند؟
سیاست ایران در تحولات و بحران های منطقه حمایت از ملت های کشورهای مسلمان بوده است. بارها جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مقتدر و تأثیر گذار تأکید کرده است که سرنوشت کشورهای اسلامی به مردم آنها بستگی دارد. انتخابات مردمی هم راهکار مناسبی است که ایران آن را پیشنهاد داده است.
اما سران کشورهای مرتجع منطقه که بسیاری از آنها رنگ و بوی دموکراسی را در کشور خود ندیده و نچشیده اند، علیه کشوری توطئه می کنند که بارها انتخابات برگزار کرده و دارای پارلمان است.
اکنون هم سیاست جمهوری اسلامی ایران حمایت از دولت و ملت سوریه همراه با برگزاری انتخابات در این کشور است تا مردم خود درباره آینده کشورشان تصمیم بگیرند.
دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، نهادی است حاکمیتی که بر اساس آرمان ها، اهداف و قانون اساسی اقدام می کند و به خودی خود و یا بر اساس خواسته های دولت ها نمی تواند گام بردارد.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار وزیر و کارکنان این وزارتخانه در آبان ماه سال گذشته با اشاره به اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: «این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.»
رهبر انقلاب با اشاره به برخی آثار مثبت اجرای راهبردهای سیاست خارجی افزودند: «اجرای سیاستهای انقلابی در هر زمینه، از جمله عرصهی دیپلماسی باعث افزایش اقتدار و تأثیرگذاری، ارتقای جایگاه کشور و عزت و اعتبار ایرانیان در میان ملتها میشود.»
زمزمه برکناری حسین امیرعبداللهیان به ماه ها پیش از این باز می گردد. اواخر سال گذشته بود که شایع شد قرار است او از معاونت عربی آفریقایی وزارت خارجه برداشته شود. اما وزیر خارجه تلویحاً این برکناری را تکذیب کرد. اما گفت جا به جایی ها طبیعی است.
حیسن امیر عبداللهیان از سال 1390 به عنوان معاون وزیر خارجه در امور عربی و آفریقایی مشغول به کار بود. او در این سال ها وظیفه پیگیری پرونده بحران سوریه را بر عهده داشت.
همانگونه که گفته شد، از زمانی که مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در دولت یازدهم جدی تر دنبال شد، به واقع انرژی وزارتخارجه و دولت صرف آن می شد.
اهمیت بحران های منطقه را اگر بیشتر از موضوع مذاکرات هسته ای ندانیم، کمتر هم نبوده است.
تشدید بحران در سوریه و عراق، سپس آغاز تجاوز نظامی به یمن از سوی آل سعود، بدون ارتباط با موضوع هسته ای ایران نبوده است.
در چنین شرایطی نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران در منطقه، اگر ضعیف جلوه می کرد، بر روند مذاکرات هسته ای هم تأثیر می گذاشت.
همراهی دستگاه دیپلماسی با نقش آفرینی امیر عبداللهیان در بحران سوریه از یک سو و حمایت راهبردی جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت این کشور از سوی دیگر، همه محاسبات و برآوردهای آمریکایی – عربی در سوریه را غلط از آب در آورد.
سرنگونی بشار اسد ظرف 6 ماه که در محاسبات آمریکایی ها گنجانده شده بود، اکنون به بیش از 5 سال رسیده و هنوز هم محقق نشده است.
حضور عبداللهیان در معاونت آفریقایی عربی وزارت خارجه در روند شکست های ائتلاف غربی عربی تأثیر مثبتی داشت.
وی دارای مدرک کارشناسی روابط دیپلماتیک از دانشکده وزارت امور خارجه (۱۳۷۰)، کارشناسی ارشد روابط بینالملل (۱۳۷۵) و دکترای روابط بینالملل از دانشگاه تهران است. حسین امیرعبداللهیان به زبان عربی و انگلیسی مسلط است.
سوابق او هم نشان می دهد که از تجربه کافی در این زمینه برخوردار بوده است.
کارشناس سیاسی اداره اول خلیج فارس وزارت امور خارجه -۱۳۷۱
کارشناس و معاون سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد ۸۰ – ۱۳۷۶
معاون اداره اول سیاسی خلیج فارس وزارت امورخارجه 1380
معاون دستیار ویژه وزیر خارجه در امور عراق ۱۳۸۲ –
۱۳۸۵
معاون مدیر کل خلیج فارس وزارت امورخارجه ۱۳۸۵
سفیر جمهوری اسلامی ایران در بحرین ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹
رئیس ستاد ویژه عراق دروزارت امور خارجه ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶
مدیر کل خلیج فارس و خاورمیانه وزارت امورخارجه ۱۳۸۹
معاون عربی و آفریقای وزارت امورخارجه ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵
اما شایعه برکناری او پس از چهار ماه به وقوع پیوست.
شاید بتوان از برکناری معاون عربی و آفریقایی وزارت خارجه اینگونه برداشت کرد که اکنون وزیر و دولت خود را فارغ از مذاکرات هسته ای می پندارند، به همین خاطر باید بیشتر در این زمینه ورود کنند.
ورود وزیر خارجه به تحولات و بحران های منطقه با برکناری معاون خود و انتصاب معاونی نو که همراهی بیشتری با او داشته باشد، کلید خورد.
البته آمریکایی ها، غربی ها و سران مرتجع کشورهای عربی منطقه از حضور امیر عبداللهیان در مذاکرات سوریه ناخرسند بودند. او در مذاکرات سوریه نماینده ایران بود.
چند روز پیش بود که یک وب سایت خبری آمریکایی نوشت که ظریف از آمادگی ایران برای انعطاف بیشتر درباره سوریه خبر داده است.
وب سایت المانیتور در همین زمینه مدعی شده بود هنگامی که آقای ظریف در نروژ به سر می برد، اشاراتی دال بر آمادگی احتمالی ایران برای انعطاف بیشتر در موضوع سوریه برای دستیابی به راه حل سیاسی داشته است.
این رسانه آمریکایی حتی مدعی شده بود منابعی که در اسلو، پایتخت نروژ، با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران،گفتگو کردهاند، میگویند وی اشاره داشته که اکنون اختیارات بیشتری نسبت به قبل درباره پرونده سوریه دارد و ایران ممکن است آماده نشان دادن انعطاف بیشتر برای پیشبرد راهحل سیاسی در سوریه باشد.
محمد جواد ظریف در سفری به نروژ با جان کری وزیر خارجه آمریکا هم دیدار کرد اما از محتوای این دیدار خبری منتشر نشد.
هر چند ادعای المانیتور از سوی وزارت خارجه کشورمان تکذیب شد، اما برکناری امیر عبداللهیان نشان از چیست؟
یک منبع آگاه در وزارت خارجه با اشاره به طرح ایران برای حل بحران سوریه و در پاسخ به ادعای المانیتور تصریح کرد: ایران هیچ گاه بحث درباره بشار اسد را در دستور کار خود قرار نداده و فقط مردم سوریه می توانند درباره آینده خود تصمیم بگیرند.
در هر صورت برکناری معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه آن هم از معاونت به مشاور و البته دقیقاً پس از خبر المانیتور مبنی بر انعطاف ایران در قبال سوریه عادی و چرخش نیروها، جلوه نمی کند.
جان کری وزیر خارجه آمریکا که با ظریف در نروژ دیدار و گفت وگو کرده بود به این موضوع اشاره کرد که با همتای ایرانی خود درباره سوریه مذاکره کرده و نتیجه گرفته است که نقطه نظر مشترک برای انتقال قدرت در سوریه ایجاد شده است.
پیروزی هایی که در سوریه و عراق به دست آمده و باعث تضعیف هر چه بیشتر گروه های تروریستی تکفیری در سوریه و عراق شده، آمریکایی ها و مرتجعین منطقه را نگران ساخته است.
تمرکز هر چه بیشتر آمریکا بر روی راه حل سیاسی برای این شدت گرفت که در نبرد با مردم و دولت سوریه و همچنین عراق شکست خورده است.
هشدار دیپلمات های آمریکایی به اوباما برای روشن شدن وضعیت سوریه و تحریک او برای اقدام نظامی گسترده از سوی آمریکا برای سرنگونی دولت قانونی بشار اسد، شاید از سوی برخی در داخل واقعی جلوه کرده باشد. به همین خاطر اندکی انعطاف برای مذاکرات سوریه از سوی ایران شاید باعث شود که واکنش نظامی آمریکا را مهار کند، اما آمریکایی ها هم اکنون در شمال سوریه حضور دارند و با استفاده از نیروهای کرد سوریه مناطقی از خاک این کشور را از دست تروریست های داعش بیرون آورده و در اختیار خود گرفته اند و از دیگر گروه های معارض سوریه هم حمایت می کنند.
هدف آمریکا بازپسگیری حلب از دست داعش است، تا بتواند دولت سوریه را هر چه بیشتر در شرایط ضعف و فشار قرار دهد.
البته باید به این نکته اشاره کرد که تلاش برای پایان دادن به جنگ در سوریه اولویت است. جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز بحران سوریه تاکنون بر پایان جنگ در این کشور با قطع حمایت از تروریست ها از سوی آمریکا، ترکیه و اعراب تأکید کرده است.
بدون برقراری آتش بس ماندگار در این کشور و خلع سلاح گروه های تروریستی چگونه می توان انتقال قدرت را پیگیری کرد. آمریکایی ها علیرغم این که اصرار دارند اسد باید برود، هیچ جایگزینی برای او در نظر ندارند و حتی راهکاری برای مهار تروریست ها پس از کناره گیری اسد ارائه نداده اند.
اکنون هم اگر آمریکایی ها خرسند از تغییرات در دستگاه دیپلماسی ایران هستند، اما نامه محرمانه بیش از 50 دیپلمات آمریکایی به اوباما درباره سوریه، درخواست برای پایان دادن به دوران اسد است. در این نامه تأکید شده که آمریکا برای سرنگونی اسد باید از قدرت نظامی خود بهره ببرد، آنگونه که در لیبی اتفاق افتاد.
با این اوصافی که تحولات و بحران سوریه دارد، آیا همراهی کردن با او در بحران سوریه صلاح است؟ شاید اگر برجام به نتیجه رسیده بود و ایران تنها اجرا کننده تعهداتش نبود، می شد در این زمینه هم با آمریکا مذاکره کرد.
انتهای پیام/
هنگامی که دولت و وزیر خارجه همه ظرفیت و توان خود را به پای برجام ریخته بود، بحران ها و تحولات منطقه هم به اوج خود رسیده بود.
سوریه، کشوری که به عنوان همپیمان جمهوری اسلامی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون کنار ایران حضور داشته است، دستخوش توطئه ای آمریکایی عربی شد.
همپیمان استراتژیک ایران در منطقه به درگیری داخلی کشیده شد و اکنون بیش از 5 سال است که این نبرد ادامه دارد و ما هم به پاس حمایت هایی که حافظ اسد در اوایل انقلاب و در زمان جنگ از ایران داشت، به حمایت از فرزند او رفتیم و البته سوریه ویژگی های دیگری هم دارد از جمله عمق استراتژیک ایران است و خط مقدم جبهه مقاومت مقابل اسرائیل.
آمریکایی ها هنگامی که فهمیدند نمی توانند در سوریه به پیروزی برسند، ابتکار مذاکره را پیش کشیدند. مذاکره از نظر آنها این است که هر چه من گفتم همان شود، همانطور که در جنگ هایی که در غرب آسیا برپا کرده همین خواسته را دارد. برکناری بشار اسد از ریاست جمهوری دولت قانونی سوریه کف و سقف خواسته واشنگتن است.
آمریکایی ها در مذاکرات صلح سوریه همچنان بر این خواسته غیر قانونی خود اصرار دارند.
اما آیا می توان پذیرفت که چند کشور دور هم جمع شده اند و تصمیم گرفته اند که رئیس جمهوری یک کشوری مانند سوریه باید برکنار شود اگر هم خود کناره گیری نکند با جنگ او را سرنگون خواهیم کرد؟
منطق و قانون در این خواسته دیده نمی شود و هر آنچه هست بی منطقی و بی قانونی است.
رهبر معظم انقلاب 10 فروردین 1391 در دیدار رجب طیب اردوغان که آن زمان نخست وزیر ترکیه بود، در خصوص اوضاع سوریه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران قویاً با هر طرحی که آمریکاییها در ارتباط با مسایل سوریه مبدع آن باشند مخالف است، خاطرنشان کردند: «جمهوری اسلامی ایران از سوریه به دلیل حمایت از خط مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی دفاع خواهد کرد و با هر گونه دخالت نیروهای خارجی در امور داخلی سوریه به شدت مخالف است.»
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین در تاریخ 1/8/1394 و در دیدار وزیر خارجه، سفرای ایران در خارج کشور و معاونان این وزارتخانه با تبیین «اصول و راهبردهای ثابت و پایدار سیاست خارجی در قانون اساسی و الزامات ناشی از این اصول و سیاستها»، راهحلهای منطقی و مستحکم ایران دربارهی مسائل مهم منطقه از جمله سوریه، یمن و بحرین را تشریح و تأکید کردند: «اهداف آمریکا در منطقه، ۱۸۰ درجه با اهداف ایران، متفاوت است.»
ایشان بارها تأکید کرده اند که جمهوری اسلامی ایران درباره مسائل منطقه با آمریکایی ها مذاکره نمی کند. تفاوت این اهداف اجازه این کار را نمی دهد چون آمریکایی ها دنبال به کرسی نشاندن خواسته های خود در منطقه هستند که با سیاست ها و اهداف ایران بسیار تفاوت دارد.
رهبر انقلاب در همان دیدار دربارهی سوریه تأکید کردند: حرف ما در این زمینه، مستحکمترین حرفها است؛ ما معتقدیم معنی ندارد کشورهای دیگر دور هم جمع شوند و راجع به یک نظام حکومتی و رئیس آن حکومت تصمیم بگیرند؛ این بدعتی خطرناک است که هیچ حکومتی در جهان اجرای آن را دربارهی خود نمیپذیرد. راهحل مسئلهی سوریه، انتخابات است و برای این کار باید با قطع کمکهای نظامی و مالی به معارضین، ابتدا جنگ و ناآرامی پایان پذیرد تا مردم سوریه در محیطی امن و آرام، هر کس را میخواهند انتخاب کنند.»
آیا همین کشورهایی که کمر همت به سرنگونی دولت قانونی سوریه بسته اند، با این شیوه برکناری خود موافق هستند؟
رژیم سعودی که در نوع خود بدترین حکومت را در عربستان برپا کرده آیا تن به خواسته چند کشور که خواهان سرنگونی پادشاهی آن است، می دهد؟
یا همان کشورهای اروپایی، چون تعدادی از کشورها دور هم جمع شده اند و تصمیم گرفته اند که دولت آنها باید تغییر کند، خود را کنار می کشند یا با دخالت بیگانه مقابله می کنند؟
سیاست ایران در تحولات و بحران های منطقه حمایت از ملت های کشورهای مسلمان بوده است. بارها جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مقتدر و تأثیر گذار تأکید کرده است که سرنوشت کشورهای اسلامی به مردم آنها بستگی دارد. انتخابات مردمی هم راهکار مناسبی است که ایران آن را پیشنهاد داده است.
اما سران کشورهای مرتجع منطقه که بسیاری از آنها رنگ و بوی دموکراسی را در کشور خود ندیده و نچشیده اند، علیه کشوری توطئه می کنند که بارها انتخابات برگزار کرده و دارای پارلمان است.
اکنون هم سیاست جمهوری اسلامی ایران حمایت از دولت و ملت سوریه همراه با برگزاری انتخابات در این کشور است تا مردم خود درباره آینده کشورشان تصمیم بگیرند.
دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، نهادی است حاکمیتی که بر اساس آرمان ها، اهداف و قانون اساسی اقدام می کند و به خودی خود و یا بر اساس خواسته های دولت ها نمی تواند گام بردارد.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار وزیر و کارکنان این وزارتخانه در آبان ماه سال گذشته با اشاره به اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: «این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.»
رهبر انقلاب با اشاره به برخی آثار مثبت اجرای راهبردهای سیاست خارجی افزودند: «اجرای سیاستهای انقلابی در هر زمینه، از جمله عرصهی دیپلماسی باعث افزایش اقتدار و تأثیرگذاری، ارتقای جایگاه کشور و عزت و اعتبار ایرانیان در میان ملتها میشود.»
زمزمه برکناری حسین امیرعبداللهیان به ماه ها پیش از این باز می گردد. اواخر سال گذشته بود که شایع شد قرار است او از معاونت عربی آفریقایی وزارت خارجه برداشته شود. اما وزیر خارجه تلویحاً این برکناری را تکذیب کرد. اما گفت جا به جایی ها طبیعی است.
حیسن امیر عبداللهیان از سال 1390 به عنوان معاون وزیر خارجه در امور عربی و آفریقایی مشغول به کار بود. او در این سال ها وظیفه پیگیری پرونده بحران سوریه را بر عهده داشت.
همانگونه که گفته شد، از زمانی که مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در دولت یازدهم جدی تر دنبال شد، به واقع انرژی وزارتخارجه و دولت صرف آن می شد.
اهمیت بحران های منطقه را اگر بیشتر از موضوع مذاکرات هسته ای ندانیم، کمتر هم نبوده است.
تشدید بحران در سوریه و عراق، سپس آغاز تجاوز نظامی به یمن از سوی آل سعود، بدون ارتباط با موضوع هسته ای ایران نبوده است.
در چنین شرایطی نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران در منطقه، اگر ضعیف جلوه می کرد، بر روند مذاکرات هسته ای هم تأثیر می گذاشت.
همراهی دستگاه دیپلماسی با نقش آفرینی امیر عبداللهیان در بحران سوریه از یک سو و حمایت راهبردی جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت این کشور از سوی دیگر، همه محاسبات و برآوردهای آمریکایی – عربی در سوریه را غلط از آب در آورد.
سرنگونی بشار اسد ظرف 6 ماه که در محاسبات آمریکایی ها گنجانده شده بود، اکنون به بیش از 5 سال رسیده و هنوز هم محقق نشده است.
حضور عبداللهیان در معاونت آفریقایی عربی وزارت خارجه در روند شکست های ائتلاف غربی عربی تأثیر مثبتی داشت.
وی دارای مدرک کارشناسی روابط دیپلماتیک از دانشکده وزارت امور خارجه (۱۳۷۰)، کارشناسی ارشد روابط بینالملل (۱۳۷۵) و دکترای روابط بینالملل از دانشگاه تهران است. حسین امیرعبداللهیان به زبان عربی و انگلیسی مسلط است.
سوابق او هم نشان می دهد که از تجربه کافی در این زمینه برخوردار بوده است.
کارشناس سیاسی اداره اول خلیج فارس وزارت امور خارجه -۱۳۷۱
کارشناس و معاون سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد ۸۰ – ۱۳۷۶
معاون اداره اول سیاسی خلیج فارس وزارت امورخارجه 1380
معاون دستیار ویژه وزیر خارجه در امور عراق ۱۳۸۲ –
۱۳۸۵
معاون مدیر کل خلیج فارس وزارت امورخارجه ۱۳۸۵
سفیر جمهوری اسلامی ایران در بحرین ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹
رئیس ستاد ویژه عراق دروزارت امور خارجه ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶
مدیر کل خلیج فارس و خاورمیانه وزارت امورخارجه ۱۳۸۹
معاون عربی و آفریقای وزارت امورخارجه ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵
اما شایعه برکناری او پس از چهار ماه به وقوع پیوست.
شاید بتوان از برکناری معاون عربی و آفریقایی وزارت خارجه اینگونه برداشت کرد که اکنون وزیر و دولت خود را فارغ از مذاکرات هسته ای می پندارند، به همین خاطر باید بیشتر در این زمینه ورود کنند.
ورود وزیر خارجه به تحولات و بحران های منطقه با برکناری معاون خود و انتصاب معاونی نو که همراهی بیشتری با او داشته باشد، کلید خورد.
البته آمریکایی ها، غربی ها و سران مرتجع کشورهای عربی منطقه از حضور امیر عبداللهیان در مذاکرات سوریه ناخرسند بودند. او در مذاکرات سوریه نماینده ایران بود.
چند روز پیش بود که یک وب سایت خبری آمریکایی نوشت که ظریف از آمادگی ایران برای انعطاف بیشتر درباره سوریه خبر داده است.
وب سایت المانیتور در همین زمینه مدعی شده بود هنگامی که آقای ظریف در نروژ به سر می برد، اشاراتی دال بر آمادگی احتمالی ایران برای انعطاف بیشتر در موضوع سوریه برای دستیابی به راه حل سیاسی داشته است.
این رسانه آمریکایی حتی مدعی شده بود منابعی که در اسلو، پایتخت نروژ، با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران،گفتگو کردهاند، میگویند وی اشاره داشته که اکنون اختیارات بیشتری نسبت به قبل درباره پرونده سوریه دارد و ایران ممکن است آماده نشان دادن انعطاف بیشتر برای پیشبرد راهحل سیاسی در سوریه باشد.
محمد جواد ظریف در سفری به نروژ با جان کری وزیر خارجه آمریکا هم دیدار کرد اما از محتوای این دیدار خبری منتشر نشد.
هر چند ادعای المانیتور از سوی وزارت خارجه کشورمان تکذیب شد، اما برکناری امیر عبداللهیان نشان از چیست؟
یک منبع آگاه در وزارت خارجه با اشاره به طرح ایران برای حل بحران سوریه و در پاسخ به ادعای المانیتور تصریح کرد: ایران هیچ گاه بحث درباره بشار اسد را در دستور کار خود قرار نداده و فقط مردم سوریه می توانند درباره آینده خود تصمیم بگیرند.
در هر صورت برکناری معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه آن هم از معاونت به مشاور و البته دقیقاً پس از خبر المانیتور مبنی بر انعطاف ایران در قبال سوریه عادی و چرخش نیروها، جلوه نمی کند.
جان کری وزیر خارجه آمریکا که با ظریف در نروژ دیدار و گفت وگو کرده بود به این موضوع اشاره کرد که با همتای ایرانی خود درباره سوریه مذاکره کرده و نتیجه گرفته است که نقطه نظر مشترک برای انتقال قدرت در سوریه ایجاد شده است.
پیروزی هایی که در سوریه و عراق به دست آمده و باعث تضعیف هر چه بیشتر گروه های تروریستی تکفیری در سوریه و عراق شده، آمریکایی ها و مرتجعین منطقه را نگران ساخته است.
تمرکز هر چه بیشتر آمریکا بر روی راه حل سیاسی برای این شدت گرفت که در نبرد با مردم و دولت سوریه و همچنین عراق شکست خورده است.
هشدار دیپلمات های آمریکایی به اوباما برای روشن شدن وضعیت سوریه و تحریک او برای اقدام نظامی گسترده از سوی آمریکا برای سرنگونی دولت قانونی بشار اسد، شاید از سوی برخی در داخل واقعی جلوه کرده باشد. به همین خاطر اندکی انعطاف برای مذاکرات سوریه از سوی ایران شاید باعث شود که واکنش نظامی آمریکا را مهار کند، اما آمریکایی ها هم اکنون در شمال سوریه حضور دارند و با استفاده از نیروهای کرد سوریه مناطقی از خاک این کشور را از دست تروریست های داعش بیرون آورده و در اختیار خود گرفته اند و از دیگر گروه های معارض سوریه هم حمایت می کنند.
هدف آمریکا بازپسگیری حلب از دست داعش است، تا بتواند دولت سوریه را هر چه بیشتر در شرایط ضعف و فشار قرار دهد.
البته باید به این نکته اشاره کرد که تلاش برای پایان دادن به جنگ در سوریه اولویت است. جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز بحران سوریه تاکنون بر پایان جنگ در این کشور با قطع حمایت از تروریست ها از سوی آمریکا، ترکیه و اعراب تأکید کرده است.
بدون برقراری آتش بس ماندگار در این کشور و خلع سلاح گروه های تروریستی چگونه می توان انتقال قدرت را پیگیری کرد. آمریکایی ها علیرغم این که اصرار دارند اسد باید برود، هیچ جایگزینی برای او در نظر ندارند و حتی راهکاری برای مهار تروریست ها پس از کناره گیری اسد ارائه نداده اند.
اکنون هم اگر آمریکایی ها خرسند از تغییرات در دستگاه دیپلماسی ایران هستند، اما نامه محرمانه بیش از 50 دیپلمات آمریکایی به اوباما درباره سوریه، درخواست برای پایان دادن به دوران اسد است. در این نامه تأکید شده که آمریکا برای سرنگونی اسد باید از قدرت نظامی خود بهره ببرد، آنگونه که در لیبی اتفاق افتاد.
با این اوصافی که تحولات و بحران سوریه دارد، آیا همراهی کردن با او در بحران سوریه صلاح است؟ شاید اگر برجام به نتیجه رسیده بود و ایران تنها اجرا کننده تعهداتش نبود، می شد در این زمینه هم با آمریکا مذاکره کرد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *