نگرانی های جدی اردوغان
هر چند از یک سیاستمدار که سال ها در کسوت نخست وزیر و رئیس جمهوری عهده دار سکان اداره ترکیه بوده بعید است اما پس از این همه سال دشمنی با دولت و ملت سوریه شاید احساس خطر اردوغان نشانه خوبی باشد.
به گزارش گروه بین الملل ، 5 سال از بحران سوریه می گذرد و در این سال های طولانی، این کشور آنقدر فراز و نشیب های شدیدی داشته است که از او تنها یک ویرانه باقی گذاشته با مردمانی جنگ زده، بخشی آواره و بخشی دیگر هم کشته یا زخمی در میان خرابه های شهرهایشان.
اما وضعیت موجود تنها به خاطر گروه های مخالف دولت اسد نیست و آن را نمی توان به همه مردم تعمیم داد که اگر چنین بود، اسد نیز مانند قذافی در کوتاه ترین زمان ممکن سقوط کرده بود و اکنون یک لیبی دیگر در منطقه شکل گرفته بود که در آن گروه های گوناگون تکفیری در هم می لولیدند.
دخالت های بیرونی مهمترین عامل بحران در سوریه است. این کشور دستخوش توطئه ای گشته که از سوی ترکیه و عربستان و البته دیگر مرتجعین عربی کلید زده شد.
در آغاز بحران همه آنهایی که کمر همت به نابودی سوریه بسته اند تصور می کردند کمتر از 6 ماه کار سوریه تمام است و هر کدام سهمی از آن خواهند برد، اما اشتباه محاسباتی آنها، همه معادلاتشان را بر هم زد.
ترکیه نزدیک ترین کشور به سوریه از نظر جغرافیایی و البته سیاسی، آغازگر دشمنی آشکار با دولت و ملت سوریه شد و اردوغان پای خود را در یک کفش کرد که اسد باید برود! برای اردوغان مرغ یک پا داشت اما انگار پس از 5 سال جنگ و خونریزی و دشمنی با دولت و ملت سوریه، یک پای دیگر مرغ هم درآمده است!
در این سال های طولانی هر چه خیرخواهان و دلسوزانی مانند ایران در منطقه فریاد زدند که آتش به جان سوریه نیندازید و در سیاست های خود تجدید نظر کنید، گوش شنوایی نبود و نه تنها از رفتار خود دست نکشیدند بلکه بر دشمنی و عداوت خود علیه سوریه افزودند. از یک سو ترکیه، از سوی دیگر رژیم سعودی و دست بالای آنها آمریکا و رژیم اسرائیل هر آنچه در چنته خود داشتند در این 5 ساله به کار بردند تا به آرزوی خود برسند.
پیش بینی تحلیلگران و کارشناسان منطقه همواره بر این نکته تأکید داشت و هشدار می داد که بحران سوریه خطر تجزیه منطقه را افزایش داده و از یک ظرفیت بالقوه به بالفعل تبدیل کرده است.
ترکیه در این میان خود یکی از کشورهایی است که خطر تجزیه و جنگ و درگیری داخلی، آن را تهدید می کند. این تهدید از سوی منطقه کردنشین این کشور با وجود پ ک ک بیشتر احساس می شود و هنوز هم وجود دارد، اما پس از گذشت 5 سال از بحران در غرب آسیا، اردوغان تازه به این نتجیه رسیده است که پروژهای خطرناک در شمال سوریه در حال اجرا است.
این خطری که رئیس جمهوری ترکیه تازه به آن رسیده است، ایران بارها آن را یادآور شد و خطر آن را گوشزد کرد اما مقامات ترکیه به خاطر حمایت ایران از دولت و ملت سوریه، بارها از تهران انتقاد کردند و تا مرز تنش های سیاسی هم پیش رفتند اما درایت و بزرگمنشی ایران از بروز چنین وضعیتی جلوگیری کرد.
اگر مقامات دولت ترکیه اندکی به نصایح و هشدارهای ایران توجه کرده بودند اکنون نیازی به نگرانی اردوغان نبود.
اردوغان که نگران پیشروی های کُردها در «حلب» است اظهار کرد؛ نقشه هایی بسیار جدی و بزرگ در شمال سوریه درحال اجرا است.
اردوغان افزود: «رد پای برخی از کشورهای دوست در این ماجرا دیده می شود من مستقیم به آنها این موضوع را گفته ام.
اشاره اردوغان به بخش کردنشین سوریه است که اکنون در سایه حمایت های آمریکا و ائتلافی که با محوریت کاخ سفید شکل گرفته است، به پیروزی هایی دست یافته و عزم خود را برای آزادسازی حلب جزم کرده است.
اردوغان حمایت آمریکا از کردهای سوریه را باد انتقاد گرفت و حتی در سفری که رئیس جمهوری ترکیه به آمریکا داشت، بازگشت او به ترکیه با دلخوری از اوباما بود، چون تصور می کرد در این سفر می تواند اوباما را راضی به قطع حمایت از کردهای سوریه کند، اما چنین اتفاقی نیفتاد.
نگرانی ترکیه اکنون به جاست چرا که تشکیل یک اقلیم کرد خودمختار در سوریه خطری برای ترکیه است.
مقامات آنکارا آن زمان که دوستی نزدیک و صمیمی خود را با سوریه به دشمنی تبدیل کردند باید فکر آینده را هم می کردند.
اگر ترکیه به جای دخالت در سوریه و حمایت از تروریست های تکفیری در این کشور، به یاری دولت و ملت سوریه رفته و در جرگه دشمنان آن قرار نمی گرفت، آیا بحران در غرب آسیا و سوریه تا این حد پیش می رفت؟
قطعاً شرایط به گونه ای دیگر رقم می خورد و تروریست ها نمی توانستند اینگونه جولان بدهند و منطقه را به آشوب و نا امنی بکشند.
کردهای سوریه راه ارتباطی گروه های تروریستی با مرز ترکیه را قطع کرده اند. این اقدام با حمایت آمریکا همراه است. ترکیه هم اگر پیش از این یک بازیگر مهم در سوریه محسوب می شد، اکنون دیگر نیست. حتی جرأت اقدام هم ندارد چون آمریکا در شمال سوریه و در همکاری با کردهای این کشور ورود کرده است.
ترکیه نیروهای کرد سوریه را گروهی تروریستی می داند چرا که اعتقاد دارد آنها با گروه پ ک ک همکاری دارند و در صدصد آن هستند تا منطقه کردنشین ترکیه نیز به خودمختاری برسد، این در حالی است که مقامات آنکارا گروه های معارض در سوریه از جمله ارتش آزاد، جبهه النصره، احرارالشام و دیگر گروه ها را تروریسم نمی دانند در حالی اگر از نظر ترکیه پ ک ک یک گروه تروریستی است که هست، گروه های موجود در سوریه نیز گروهک های تروریستی هستند.
یک راه برای اردوغان باقی است و آن بازگشت به سیاست های سابق است، یعنی گرایش به سوریه با بشار اسد و قرار گرفتن در محور ایران، روسیه و سوریه که توانسته است تأثیر مثبت خود را در منطقه بگذارد.
ماندن ترکیه در ائتلاف ضد سوریه می تواند عواقب بدتری را برای آنکار به ارمغان بیاورد. البته باید از سوی این کشور اعتماد سازی هم صورت گیرد.
ترکیه پیش از بحران از نزدیکترین دولت ها و کشورها به سوریه بود، اما تبدیل به یک دشمن جدی شد. سیاست های ترکیه قابل اعتماد نیست برای همین است که باید حسن نیت خود را اثبات کند.
اما وضعیت موجود تنها به خاطر گروه های مخالف دولت اسد نیست و آن را نمی توان به همه مردم تعمیم داد که اگر چنین بود، اسد نیز مانند قذافی در کوتاه ترین زمان ممکن سقوط کرده بود و اکنون یک لیبی دیگر در منطقه شکل گرفته بود که در آن گروه های گوناگون تکفیری در هم می لولیدند.
دخالت های بیرونی مهمترین عامل بحران در سوریه است. این کشور دستخوش توطئه ای گشته که از سوی ترکیه و عربستان و البته دیگر مرتجعین عربی کلید زده شد.
در آغاز بحران همه آنهایی که کمر همت به نابودی سوریه بسته اند تصور می کردند کمتر از 6 ماه کار سوریه تمام است و هر کدام سهمی از آن خواهند برد، اما اشتباه محاسباتی آنها، همه معادلاتشان را بر هم زد.
ترکیه نزدیک ترین کشور به سوریه از نظر جغرافیایی و البته سیاسی، آغازگر دشمنی آشکار با دولت و ملت سوریه شد و اردوغان پای خود را در یک کفش کرد که اسد باید برود! برای اردوغان مرغ یک پا داشت اما انگار پس از 5 سال جنگ و خونریزی و دشمنی با دولت و ملت سوریه، یک پای دیگر مرغ هم درآمده است!
در این سال های طولانی هر چه خیرخواهان و دلسوزانی مانند ایران در منطقه فریاد زدند که آتش به جان سوریه نیندازید و در سیاست های خود تجدید نظر کنید، گوش شنوایی نبود و نه تنها از رفتار خود دست نکشیدند بلکه بر دشمنی و عداوت خود علیه سوریه افزودند. از یک سو ترکیه، از سوی دیگر رژیم سعودی و دست بالای آنها آمریکا و رژیم اسرائیل هر آنچه در چنته خود داشتند در این 5 ساله به کار بردند تا به آرزوی خود برسند.
پیش بینی تحلیلگران و کارشناسان منطقه همواره بر این نکته تأکید داشت و هشدار می داد که بحران سوریه خطر تجزیه منطقه را افزایش داده و از یک ظرفیت بالقوه به بالفعل تبدیل کرده است.
ترکیه در این میان خود یکی از کشورهایی است که خطر تجزیه و جنگ و درگیری داخلی، آن را تهدید می کند. این تهدید از سوی منطقه کردنشین این کشور با وجود پ ک ک بیشتر احساس می شود و هنوز هم وجود دارد، اما پس از گذشت 5 سال از بحران در غرب آسیا، اردوغان تازه به این نتجیه رسیده است که پروژهای خطرناک در شمال سوریه در حال اجرا است.
این خطری که رئیس جمهوری ترکیه تازه به آن رسیده است، ایران بارها آن را یادآور شد و خطر آن را گوشزد کرد اما مقامات ترکیه به خاطر حمایت ایران از دولت و ملت سوریه، بارها از تهران انتقاد کردند و تا مرز تنش های سیاسی هم پیش رفتند اما درایت و بزرگمنشی ایران از بروز چنین وضعیتی جلوگیری کرد.
اگر مقامات دولت ترکیه اندکی به نصایح و هشدارهای ایران توجه کرده بودند اکنون نیازی به نگرانی اردوغان نبود.
اردوغان که نگران پیشروی های کُردها در «حلب» است اظهار کرد؛ نقشه هایی بسیار جدی و بزرگ در شمال سوریه درحال اجرا است.
اردوغان افزود: «رد پای برخی از کشورهای دوست در این ماجرا دیده می شود من مستقیم به آنها این موضوع را گفته ام.
اشاره اردوغان به بخش کردنشین سوریه است که اکنون در سایه حمایت های آمریکا و ائتلافی که با محوریت کاخ سفید شکل گرفته است، به پیروزی هایی دست یافته و عزم خود را برای آزادسازی حلب جزم کرده است.
اردوغان حمایت آمریکا از کردهای سوریه را باد انتقاد گرفت و حتی در سفری که رئیس جمهوری ترکیه به آمریکا داشت، بازگشت او به ترکیه با دلخوری از اوباما بود، چون تصور می کرد در این سفر می تواند اوباما را راضی به قطع حمایت از کردهای سوریه کند، اما چنین اتفاقی نیفتاد.
نگرانی ترکیه اکنون به جاست چرا که تشکیل یک اقلیم کرد خودمختار در سوریه خطری برای ترکیه است.
مقامات آنکارا آن زمان که دوستی نزدیک و صمیمی خود را با سوریه به دشمنی تبدیل کردند باید فکر آینده را هم می کردند.
اگر ترکیه به جای دخالت در سوریه و حمایت از تروریست های تکفیری در این کشور، به یاری دولت و ملت سوریه رفته و در جرگه دشمنان آن قرار نمی گرفت، آیا بحران در غرب آسیا و سوریه تا این حد پیش می رفت؟
قطعاً شرایط به گونه ای دیگر رقم می خورد و تروریست ها نمی توانستند اینگونه جولان بدهند و منطقه را به آشوب و نا امنی بکشند.
کردهای سوریه راه ارتباطی گروه های تروریستی با مرز ترکیه را قطع کرده اند. این اقدام با حمایت آمریکا همراه است. ترکیه هم اگر پیش از این یک بازیگر مهم در سوریه محسوب می شد، اکنون دیگر نیست. حتی جرأت اقدام هم ندارد چون آمریکا در شمال سوریه و در همکاری با کردهای این کشور ورود کرده است.
ترکیه نیروهای کرد سوریه را گروهی تروریستی می داند چرا که اعتقاد دارد آنها با گروه پ ک ک همکاری دارند و در صدصد آن هستند تا منطقه کردنشین ترکیه نیز به خودمختاری برسد، این در حالی است که مقامات آنکارا گروه های معارض در سوریه از جمله ارتش آزاد، جبهه النصره، احرارالشام و دیگر گروه ها را تروریسم نمی دانند در حالی اگر از نظر ترکیه پ ک ک یک گروه تروریستی است که هست، گروه های موجود در سوریه نیز گروهک های تروریستی هستند.
یک راه برای اردوغان باقی است و آن بازگشت به سیاست های سابق است، یعنی گرایش به سوریه با بشار اسد و قرار گرفتن در محور ایران، روسیه و سوریه که توانسته است تأثیر مثبت خود را در منطقه بگذارد.
ماندن ترکیه در ائتلاف ضد سوریه می تواند عواقب بدتری را برای آنکار به ارمغان بیاورد. البته باید از سوی این کشور اعتماد سازی هم صورت گیرد.
ترکیه پیش از بحران از نزدیکترین دولت ها و کشورها به سوریه بود، اما تبدیل به یک دشمن جدی شد. سیاست های ترکیه قابل اعتماد نیست برای همین است که باید حسن نیت خود را اثبات کند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *