چرا وزیر دفاع روسیه با لباس شخصی در نشست حاضر شد؟
نشست سه وزیر دفاع درتهران با توجه ویژه دیگران روبرو بوده است، سه وزیر دفاعی که هر یک از کشورهای آنها نقش مهمی در مبارزه با تروریزم دارند. اما وزیر دفاع روسیه با کت و شلوار رسمی و کراوات به تهران آمد.
به گزارش گروه سیاسی ، نشست سه جانبه وزرای دفاع جمهوری اسلامی ایران، جمهوری فدرال روسیه و سوریه پنجشنبه هفته گذشته در تهران برگزار شد. برخی از حضور وزیر دفاع روسیه با لباس شخصی در این نشست انتقاد کردند و آن را بی تفاوتی نسبت به تحولات غرب آسیا و سوریه تلقی کردند، شاید این برداشت درست باشد، اما شاید هم او خیالش از بابت سوریه راحت است و قرار است با هماهنگی و همکاری ایران عملیات بزرگی در سوریه انجام دهند.
سه کشوری که به طور مستقیم درگیر مبارزه و مقابله با تروریست ها در سوریه هستند و در این راه هزینه هم کرده اند.
هماهنگی هر چه بیشتر میان کشورهای محور ضد تروریست می تواند برنامه ریزی های دقیق تری را برای نابودی آنها به همراه داشته باشد.
روسیه در این 5 سال گذشته از بحران سوریه، تا پیش از این تنها مواضع سیاسی درباره بحران سوریه اتخاذ می کرد و خود را وارد معرکه نمی نمود البته در وتوی پیشنهادی آمریکا برای زیر فصل هفتم رفتن سوریه، چین و روسیه آن را وتو کردند که اگر این کار را انجام نمی دادند، سرنوشتی بدتر از لیبی در انتظار سوریه بود.
قطعنامه برمبنای فصل هفتم منشور سازمان ملل تهیه شده بود و به این ترتیب، اجرای آن برای همه کشورهای عضو الزام آور می شد و به شورای امنیت نیز اجازه می داد در صورت لزوم، خواستار مداخله نظامی بین المللی برای حمایت از صلح و امنیت جهانی شود.
اما روسیه این بار فریب آمریکا را مانند ماجرای لیبی نخورد و با او در بحران سوریه همراهی نکرد. اما همچنان به همان شیوه در قبال سوریه پیش رفت و تنها به حمایت سیاسی پرداخت.
ایران پیشقرال حمایت از ملت و دولت سوریه بود، از همان آغاز بحران، ورود پیدا کرد و نه تنها از مردم ودولت این کشور به دفاع پرداخت بلکه باعث شد تا خطری که ایران را در آینده نزدیک تهدید می کرد، دور شود.
روسیه اواخر سال گذشته تصمیم به ورود به بحران سوریه گرفت. سوریه برای روسیه هم مهم است چرا که تنها بازمانده همپیمان او در منطقه، سوریه است.
مجاب کردن روسیه برای ورود به بحران سوریه کار ساده ای نبود، قطعاً مقامات این کشور نگران تبعات و هزینه های اقدام نظامی خود در سوریه بوده و اکنون هم هستند، به همین خاطر همپیمان دیرین خود را چند سالی از حمایت های نظامی محروم کردند تا آن که ایران برای حضور روسیه در جنگ سوریه دست به کار شد.
رضایت روسیه برای ورود به بحران سوریه با حملات هوایی آنها آغاز شد به گونه ای که این حملات باعث تضعیف گروه ها و عناصر تروریستی در سوریه شد و زمینه را برای عملیات زمینی ارتش، نویرهای مردمی سوریه و اقدامات مستشاری ایران و مشارکت حزب الله فراهم کرد.
اما خروج زود هنگام روسیه از سوریه و پایان دادن به حملات هوایی ارتش این کشور علیه گروه های تروریستی، اقدامی اشتباه بود هر چند روس ها در تحریم های اقتصادی آمریکا و اروپا قرار دارند، اما تروریست های موجود در سوریه خطری به مراتب بیشتر از تحریم های اقتصادی غرب علیه روسیه است.
بازگشت تروریست های تکفیری که تعداد زیادی از آنها از آسیای میانه و قفقاز و جمهوری های خودمختار فدرال روسیه مانند چچن راهی سوریه و عراق شده اند، یک معضل بزرگ برای روسیه و منطقه ایجاد خواهد کرد که برای جلوگیری از چنین مشکلی باید تروریست ها در نطفه خفه شوند و اجازه بازگشت به آنها داده نشود.
آتش بس موقت هم به تروریست ها این فرصت را داد که بتوانند تجدید قوا کنند و آمریکا هم به اندازه کافی نیروهای ویژه خود را راهی سوریه کرد و در منطقه کردنشین این کشور یک همگرایی با کردهای سوریه به وجود آورد.
چنین اقدامی پیگیری طرح تجزیه کشورهای منطقه است که سال هاست آمریکایی ها دنبال آن هستند.
روس ها پس از خروج از سوریه، با دیدن شرایطی که آمریکایی ها در این کشور ایجاد کردند، پی بردند که آمریکایی ها در حال فریبکاری هستند، اگر واقعاً پی به این موضوع برده باشند، ورود دوباره آنها به سوریه باید قوی تر از دور پیشین باشد، چرا که برای جبران گذشته، سوریه نیازمند حرکت برق آسا است.
در هر حال هدف برگزاری نشست وزرای دفاع سه کشور در تهران، دارای پیام هایی است که طرف مقابل آنها را به خوبی دریافت کرده و خواهد کرد.
همانگونه که کشورهای دشمن سوریه اهداف خود را در منطقه دنبال می کنند و آن را به منافع ملی خود گره زده اند، ایران و روسیه هم در شرایطی که غرب آن را ایجاد کرده، منافع ملی خود را در خطر می بینند و برای دفاع از آن وارد بجران شده اند.
اکنون تحولات میدانی غرب آسیا به ویژه سوریه، در شرایطی است که نیازمند همگرایی و هم افزایی میان ایران و روسیه است. حال که این دو کشور چنین تأثیر زیادی در روند تحولاتی که آمریکا و غرب آن را مدیریت می کنند، دارند، نشان قدرت و نفوذ ایران و روسیه در منطقه است و نمی توان آنها را نادیده گرفت.
باید به این نکته توجه داشت که حمایت ایران از دولت و ملت سوریه در مقابل تروریست های تکفیری و سپس ورود روسیه به بحران در مقابل ده ها کشور دیگر از جمله آمریکا، کشورهای اروپایی مانند انگلیس، سران کشورهای مرتجع منطقه مانند آل سعود و ترکیه و چندین کشور دیگر مقابل مقاومت سوریه، نشان از توان و تأثیرگذاری بالای ایران و روسیه است.
آتش بس پیشنهادی آمریکا در سوریه ترفندی بود که با فریبکاری همراه گشت و روسیه هم تن به این آتش بس داد.اما این آتش بس فرصتی را برای برخی گروه های تروریستی جهت بازسازی خود نیز ایجاد کرد و کشورهای حامی تروریست ها به شگردهای مختلف اقدام به تجهیز آنها با نیرو و مهمات جدید نمودند.
ارتش سوریه که بیش از 5 سال است که درگیری یک جنگ همه جانبه در داخل کشور است، تاکنون هم خوب مقاومت کرده وتوانسته در همه جبهه ها درگیر باشد اما ادامه این شرایط برای ارتش سوریه امکان ندارد و نیازمند کمک و پشتیبانی است.
جبهه ضد سوریه،قوی است و جدای از وجود تروریست های تکفیری از داعش گرفته تا جبهه النصره، سران کشورهای مرتجع منطقه هم حامیان اصلی این گروه های تروریستی هستند. ترکیه و عربستان سعودی قیم خورده اند که دولت بشار اسد را سرنگون می کنند.
هماهنگی میان ایران، روسیه و سوریه می تواند ابتکار عمل در سوریه را باردیگر به دست بگیرد.
حلب برای هر دو طرف مهم است، آزادی این شهر پیروزی بزرگی برای سوریه خواهد بود که باعث می شود تروریست ها و دشمنان سوریه در شرایط ضعف و شکست قرار بگیرند و از سوی دیگر ماندن این شهر در دست تروریست ها، تقویت و تغذیه آنها را به همراه خواهد داشت که باعث می شود، این گروهک ها جای پای خود را محکمتر کنند و دیگر نتوان آنها را بیرون کرد.
برای همین به نظر می رسد اولویت جنگ در سوریه، ازادسازی حلب باشد. این منطقه در صورت آزاد شدن، نقطه اتصال خود را از دست می دهد و راهی جز مرگ و شکست برای آنها باقی نمی گذارد.
حلب از شمال با ترکیه هم مرز است. در صورت حمله به حلب برای آزادسازی آن، فرار تروریست های تکفیری تنها از مرز ترکیه انکان خواهد داشت. تاکنون هم کمک های مورد نیاز تروریست ها از مرز ترکیه فراهم شده است، اما فرار آنها به سوی ترکیه یک چالش جدی برای آنکارا ایجاد خواهد کرد که غیر قابل تصور خواهد بود.
نشست وزرای دفاع سه کشور در تهران، می تواند نخستین دستاورد خود را برای طرح و برنامه عملیاتی در سوریه بر روی حلب متمرکز کند و نتیجه آن می تواند سرنوشت سوریه را رقم بزند.
دشمنان سوریه برای نگهداشتن حلب سرمایه گذاری کرده اند و اکنون زمان آن است که این سرمایه گذاری از بین برود. منتها روسیه نباید خود را کنار بکشد. باید تا پایان پای کار باشد تا کار یکسره شود. پوتین باید به این نکته توجه کند که سوریه در مقابل موجی از فشارها و تهدیدات کشورهای گوناگون مقاومت کرده و ایران از ابتدا در دفاع و حمایت از دمشق وارد معرکه شده است، ظرفیت های روسیه در همکاری با ایران می تواند ائتلاف بزرگ ضد سوریه را شکست دهد. اما آیا روسیه تا پایان در کنار سوریه و ایران خواهد بود؟ پرسشی است که آینده نه چندان دور به آن پاسخ می دهد.
انتهای پبام/
سه کشوری که به طور مستقیم درگیر مبارزه و مقابله با تروریست ها در سوریه هستند و در این راه هزینه هم کرده اند.
هماهنگی هر چه بیشتر میان کشورهای محور ضد تروریست می تواند برنامه ریزی های دقیق تری را برای نابودی آنها به همراه داشته باشد.
روسیه در این 5 سال گذشته از بحران سوریه، تا پیش از این تنها مواضع سیاسی درباره بحران سوریه اتخاذ می کرد و خود را وارد معرکه نمی نمود البته در وتوی پیشنهادی آمریکا برای زیر فصل هفتم رفتن سوریه، چین و روسیه آن را وتو کردند که اگر این کار را انجام نمی دادند، سرنوشتی بدتر از لیبی در انتظار سوریه بود.
قطعنامه برمبنای فصل هفتم منشور سازمان ملل تهیه شده بود و به این ترتیب، اجرای آن برای همه کشورهای عضو الزام آور می شد و به شورای امنیت نیز اجازه می داد در صورت لزوم، خواستار مداخله نظامی بین المللی برای حمایت از صلح و امنیت جهانی شود.
اما روسیه این بار فریب آمریکا را مانند ماجرای لیبی نخورد و با او در بحران سوریه همراهی نکرد. اما همچنان به همان شیوه در قبال سوریه پیش رفت و تنها به حمایت سیاسی پرداخت.
ایران پیشقرال حمایت از ملت و دولت سوریه بود، از همان آغاز بحران، ورود پیدا کرد و نه تنها از مردم ودولت این کشور به دفاع پرداخت بلکه باعث شد تا خطری که ایران را در آینده نزدیک تهدید می کرد، دور شود.
روسیه اواخر سال گذشته تصمیم به ورود به بحران سوریه گرفت. سوریه برای روسیه هم مهم است چرا که تنها بازمانده همپیمان او در منطقه، سوریه است.
مجاب کردن روسیه برای ورود به بحران سوریه کار ساده ای نبود، قطعاً مقامات این کشور نگران تبعات و هزینه های اقدام نظامی خود در سوریه بوده و اکنون هم هستند، به همین خاطر همپیمان دیرین خود را چند سالی از حمایت های نظامی محروم کردند تا آن که ایران برای حضور روسیه در جنگ سوریه دست به کار شد.
رضایت روسیه برای ورود به بحران سوریه با حملات هوایی آنها آغاز شد به گونه ای که این حملات باعث تضعیف گروه ها و عناصر تروریستی در سوریه شد و زمینه را برای عملیات زمینی ارتش، نویرهای مردمی سوریه و اقدامات مستشاری ایران و مشارکت حزب الله فراهم کرد.
اما خروج زود هنگام روسیه از سوریه و پایان دادن به حملات هوایی ارتش این کشور علیه گروه های تروریستی، اقدامی اشتباه بود هر چند روس ها در تحریم های اقتصادی آمریکا و اروپا قرار دارند، اما تروریست های موجود در سوریه خطری به مراتب بیشتر از تحریم های اقتصادی غرب علیه روسیه است.
بازگشت تروریست های تکفیری که تعداد زیادی از آنها از آسیای میانه و قفقاز و جمهوری های خودمختار فدرال روسیه مانند چچن راهی سوریه و عراق شده اند، یک معضل بزرگ برای روسیه و منطقه ایجاد خواهد کرد که برای جلوگیری از چنین مشکلی باید تروریست ها در نطفه خفه شوند و اجازه بازگشت به آنها داده نشود.
آتش بس موقت هم به تروریست ها این فرصت را داد که بتوانند تجدید قوا کنند و آمریکا هم به اندازه کافی نیروهای ویژه خود را راهی سوریه کرد و در منطقه کردنشین این کشور یک همگرایی با کردهای سوریه به وجود آورد.
چنین اقدامی پیگیری طرح تجزیه کشورهای منطقه است که سال هاست آمریکایی ها دنبال آن هستند.
روس ها پس از خروج از سوریه، با دیدن شرایطی که آمریکایی ها در این کشور ایجاد کردند، پی بردند که آمریکایی ها در حال فریبکاری هستند، اگر واقعاً پی به این موضوع برده باشند، ورود دوباره آنها به سوریه باید قوی تر از دور پیشین باشد، چرا که برای جبران گذشته، سوریه نیازمند حرکت برق آسا است.
در هر حال هدف برگزاری نشست وزرای دفاع سه کشور در تهران، دارای پیام هایی است که طرف مقابل آنها را به خوبی دریافت کرده و خواهد کرد.
همانگونه که کشورهای دشمن سوریه اهداف خود را در منطقه دنبال می کنند و آن را به منافع ملی خود گره زده اند، ایران و روسیه هم در شرایطی که غرب آن را ایجاد کرده، منافع ملی خود را در خطر می بینند و برای دفاع از آن وارد بجران شده اند.
اکنون تحولات میدانی غرب آسیا به ویژه سوریه، در شرایطی است که نیازمند همگرایی و هم افزایی میان ایران و روسیه است. حال که این دو کشور چنین تأثیر زیادی در روند تحولاتی که آمریکا و غرب آن را مدیریت می کنند، دارند، نشان قدرت و نفوذ ایران و روسیه در منطقه است و نمی توان آنها را نادیده گرفت.
باید به این نکته توجه داشت که حمایت ایران از دولت و ملت سوریه در مقابل تروریست های تکفیری و سپس ورود روسیه به بحران در مقابل ده ها کشور دیگر از جمله آمریکا، کشورهای اروپایی مانند انگلیس، سران کشورهای مرتجع منطقه مانند آل سعود و ترکیه و چندین کشور دیگر مقابل مقاومت سوریه، نشان از توان و تأثیرگذاری بالای ایران و روسیه است.
آتش بس پیشنهادی آمریکا در سوریه ترفندی بود که با فریبکاری همراه گشت و روسیه هم تن به این آتش بس داد.اما این آتش بس فرصتی را برای برخی گروه های تروریستی جهت بازسازی خود نیز ایجاد کرد و کشورهای حامی تروریست ها به شگردهای مختلف اقدام به تجهیز آنها با نیرو و مهمات جدید نمودند.
ارتش سوریه که بیش از 5 سال است که درگیری یک جنگ همه جانبه در داخل کشور است، تاکنون هم خوب مقاومت کرده وتوانسته در همه جبهه ها درگیر باشد اما ادامه این شرایط برای ارتش سوریه امکان ندارد و نیازمند کمک و پشتیبانی است.
جبهه ضد سوریه،قوی است و جدای از وجود تروریست های تکفیری از داعش گرفته تا جبهه النصره، سران کشورهای مرتجع منطقه هم حامیان اصلی این گروه های تروریستی هستند. ترکیه و عربستان سعودی قیم خورده اند که دولت بشار اسد را سرنگون می کنند.
هماهنگی میان ایران، روسیه و سوریه می تواند ابتکار عمل در سوریه را باردیگر به دست بگیرد.
حلب برای هر دو طرف مهم است، آزادی این شهر پیروزی بزرگی برای سوریه خواهد بود که باعث می شود تروریست ها و دشمنان سوریه در شرایط ضعف و شکست قرار بگیرند و از سوی دیگر ماندن این شهر در دست تروریست ها، تقویت و تغذیه آنها را به همراه خواهد داشت که باعث می شود، این گروهک ها جای پای خود را محکمتر کنند و دیگر نتوان آنها را بیرون کرد.
برای همین به نظر می رسد اولویت جنگ در سوریه، ازادسازی حلب باشد. این منطقه در صورت آزاد شدن، نقطه اتصال خود را از دست می دهد و راهی جز مرگ و شکست برای آنها باقی نمی گذارد.
حلب از شمال با ترکیه هم مرز است. در صورت حمله به حلب برای آزادسازی آن، فرار تروریست های تکفیری تنها از مرز ترکیه انکان خواهد داشت. تاکنون هم کمک های مورد نیاز تروریست ها از مرز ترکیه فراهم شده است، اما فرار آنها به سوی ترکیه یک چالش جدی برای آنکارا ایجاد خواهد کرد که غیر قابل تصور خواهد بود.
نشست وزرای دفاع سه کشور در تهران، می تواند نخستین دستاورد خود را برای طرح و برنامه عملیاتی در سوریه بر روی حلب متمرکز کند و نتیجه آن می تواند سرنوشت سوریه را رقم بزند.
دشمنان سوریه برای نگهداشتن حلب سرمایه گذاری کرده اند و اکنون زمان آن است که این سرمایه گذاری از بین برود. منتها روسیه نباید خود را کنار بکشد. باید تا پایان پای کار باشد تا کار یکسره شود. پوتین باید به این نکته توجه کند که سوریه در مقابل موجی از فشارها و تهدیدات کشورهای گوناگون مقاومت کرده و ایران از ابتدا در دفاع و حمایت از دمشق وارد معرکه شده است، ظرفیت های روسیه در همکاری با ایران می تواند ائتلاف بزرگ ضد سوریه را شکست دهد. اما آیا روسیه تا پایان در کنار سوریه و ایران خواهد بود؟ پرسشی است که آینده نه چندان دور به آن پاسخ می دهد.
انتهای پبام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *