بازگشت روسیه به سوریه
روسیه در بحران سوریه گرچه دیر وارد شد اما خوب آغاز کرد و در ادامه راه، کار را ناتمام گذاشت و از سوریه بیرون رفت.
به گزارش گروه بین الملل ، بحران سوریه تنها یک موضوع و مسئله داخلی یا منطقه ای نیست بلکه به یک بحران بزرگ تبدیل شده است که در آن بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقه نقش دارند.
غرب آسیا با محوریت سوریه اکنون تبدیل به صحنه نبرد نیابتی میان دوستان سوریه ودشمنان این کشور و مردم شده است، نقش آفرینان اصلی بحرانی که در غرب آسیا ایجاد شده، همانطور که گفته شد دو بخش هستند، بخش نخست آن برپا گنندگان بحران را شامل می شود که مهمترین آن آمریکا، عربستان سعودی و ترکیه است، در کنار آنها کشورهای مرتجع عربی منطقه هم در حمایت از گروه ها و عناصر تروریستی در سوریه دیده می شوند مانند امارات، کویت، بحرین، قطر و چند کشور دیگر.
همه تلاش آنها این است که دولت قانونی سوریه سقوط کند و دولت دلخواه آنها در این کشور بر سر کار بیاید. اما وضعیت کنونی این کشور به گونه ای نیست که یک دولت تازه با ساختار نو آن هم وابسته و با حضور سران گروه های تروریستی بر سر کار بیاید.
گروه های تروریستی و گروه های مخالف اسد در این کشور نه تنها با هم اختلافات زیادی دارند، بلکه درون خود هم با اختلاف روبرو هستند، آیا در چنین شرایطی می توان دولت قانونی این کشور را سرنگون کرد؟ دولتی که 5 سال است در مقابل همه هجمه های این سال ها مقاومت می کند و اکنون پیروزی هایی هم به دست آورده است.
ورود روسیه به بحران سوریه باعث شد معادلات نظامی و موازانه قوا در این کشور تغییر کند. تا پیش از آن آمریکا با همراهی سران مرتجع عربی منطقه و ترکیه تمام قد علیه دولت و ملت سوریه وارد عمل شده بودند، هر چند در این 5 سال گذشته به خواسته خود نرسیدند، اما ادامه شرایط موجود در سوریه و منطقه هم وضعیت نامناسبی است.
روسیه با ورود خود حملات گسترده ای را علیه مواضع گروه های تروریستی آغاز کرد که باعث تضعیف شدید آنها در سوریه گشت.
شرایط در سوریه به گونه ای پیش رفت که ارتش و نیروهای مردمی سوریه با حمایت ها و کمک های ایران و حزب الله توانستند مناطق زیادی از خاک این کشور را از چنگ گروه های تروریستی تکفیری بیرون بیاورند.
اما خروج ارتش روسیه و قطع حملات هوایی به مواضع تروریست ها در سوریه، از آنچه که تصور می شد زودتر انجام شد.
خروج آنها و قطع حملات با پیگیری های سیاسی برای پایان جنگ و خونریزی در این کشور برای برقراری صلح همراه گشت.
آتش بس موقت با همراهی کشورهای محور دشمن سوریه و با میانجیگری سازمان ملل در سوریه آغاز شد، همه طرف ها متعهد به اجرای آن بودند، ارتش، نیروهای مردمی، ایران و روسیه هم پایبندی خود را اعلام کردند اما این آتش بس خدعه و نیرنگی بود که آمریکایی ها با همراهی ترکیه و عربستان از آن بهره بردند.
روسیه سر بزنگاه با خروج نیروهای خود پشت سوریه را خالی کرد، هر چند کمک های نظامی و عذایی او برای سوریه پابرجا ماند اما عملیات نظامی قطع شد و به آتش بس کشید.
آمریکا و حامیان تروریست ها در منطقه فرصت به دست آمده را غنیمت شمردند و به بازسازی نیروهای تروریستی در سوریه پرداختند و آنها را بازآفرینی کردند.
ترکیه در تسلیح و تجهیز نیروهای تارو مار شده تروریستی در سوریه نقش اساسی تری را بازی کرد. مرزهای این کشور با سوریه برای تدارکات تروریست های تکفیری آماده بود.
عهد شکنی تروریست ها در سوریه در حمله به خان طومان در حالی که آتش بس بر اساس توافق انجام شده برقرار بود، آشکار شد. در واقع این پایبند نبودن به توافق از سوی حامیان آنها صورت گرفت.
خان طومان منطقه ای بود که در آن آتش بس برقرار بود و تعدادی از نیروهای مدافع حرم ایران هم در آنجا حضور داشتند اما حمله تروریست ها به این منطقه با نقض آتش بس، باعث به شهادت رسیدن چند تن از نیروهای ایران شد. آمریکا مسئول برقراری آتش بس دراین منطقه بود.
رفتارهای آمریکا و بیش از 80 کشوری که عضو ائتلاف مبارزه با تروریسم هستند، نه تنها جلوه ای از مبارزه نیست بلکه حمایت از آنها نمود دارد. اراده ای در آمریکایی ها برای از بین بردن گروه های تروریستی از جمله داعش دیده نمی شود، آنهایی هم که به مبارزه با آن رفته اند، متهم به حمایت از تروریسم می شوند.
اکنون روسیه باردیگر قصد بازگشت به سوریه را دارد، چون می بیند که اقدامات و حملات او به مواضع تروریست ها، که می رفت شرایط را برای آنها بسیار وخیم و نابود کننده سازد تأثیر خود را با حمایت های آمریکا و اعراب از تروریست ها از دست داه است.
اعتبار روسیه در منطقه به ویژه سوریه اکنون در خطر است، روسیه که برای بازگرداندن اعتبار بین المللی خود بسیار تلاش کرده است، با اشتباه استراتژیکی و محاسباتی در بحران منطقه به ویژه سوریه، فرصت به دست آمده را از دست داد و آن را تقدیم آمریکا کرد. آمریکایی ها ادعای مبارزه با تروریسم را دارند و از این ادعا هم بهره برداری تبلیغاتی خود را می کنند و افکار عمومی را با خود همراه می سازند.
روسیه اکنون اندکی متوجه شده است که خالی کردن میدان سوریه و واگذاری آن به آمریکا، یک اشتباه بزرگ است، برای جبران آن دوباره عزم بازگشت به سوریه را دارد.
ارتش روسیه و اراده پوتین باید بر این مبنا قرار بگیرد که در عملیات تازه خود در سوریه و علیه تروریست های تکفیری داعش و جبهه النصره، راه ارتباطی آنها با ترکیه را قطع کند، قطع این راه ارتباطی، باعث تضعیف شدید گروه های تروریستی در سوریه خواهد شد.
اهداف مسکو باید نسبت به گذشته عمق بیشتری پیدا کند. تنها اندیشه تضعیف گروه های تروریستی در سوریه کافی نیست، بلکه اگر تاکنون بر ماندن اسد تأکید می کرد، از این پس باید اصرار آنها بر این موضوع افزایش یابد، از سوی دیگر اگر قرار است حملات هوایی خود را علیه مواضع تروریست ها آغاز کند، باید تا جایی پیش برود که نابودی آنها در سوریه رقم بخورد.
اکنون شرایط برای تروریست های تکفیری مطلوب نیست، آنها هنوز زخم خورده عملیات گذشته هستند، ضمن این که حضور نیروهی مستشاری ایران در کنار ارتش و نیروهای مردمی سوریه با همراهی حزب الله لبنان دلگرمی بزرگی در برابر ائتلاف ضد سوریه ای است که بیش از 80 کشور در آن عضو هستند.
شرایط برای تروریست ها در عراق هم با عملیات نیروهای مردمی و ارتش این کشور وخیم شده و می رود تا با آزادسازی موصل، ضربه سنگینی بر پیکر آنها وارد سازد.
اکنون زمان ورود محکم و تأثیر گذار روسیه در سوریه است.
گفته می شود روسیه این هفته بدون آنکه مانند گذشته سروصدای زیادی به پا کند، نیروهای زمینی و چتربازان خود را به بندر طرطوس اعزام کرد تا از بیش از 3000 روسی داوطلب اعزام شده در منطقه در هفته های گذشته حمایت کنند و هماهنگی ها با ارتش سوریه را افزایش دهند.
سوریه را نباید به حال خود رها کرد. شکست سوریه، اگر نگوییم شکست ت،ضعیف روسیه هم خواهد بود.
غرب آسیا با محوریت سوریه اکنون تبدیل به صحنه نبرد نیابتی میان دوستان سوریه ودشمنان این کشور و مردم شده است، نقش آفرینان اصلی بحرانی که در غرب آسیا ایجاد شده، همانطور که گفته شد دو بخش هستند، بخش نخست آن برپا گنندگان بحران را شامل می شود که مهمترین آن آمریکا، عربستان سعودی و ترکیه است، در کنار آنها کشورهای مرتجع عربی منطقه هم در حمایت از گروه ها و عناصر تروریستی در سوریه دیده می شوند مانند امارات، کویت، بحرین، قطر و چند کشور دیگر.
همه تلاش آنها این است که دولت قانونی سوریه سقوط کند و دولت دلخواه آنها در این کشور بر سر کار بیاید. اما وضعیت کنونی این کشور به گونه ای نیست که یک دولت تازه با ساختار نو آن هم وابسته و با حضور سران گروه های تروریستی بر سر کار بیاید.
گروه های تروریستی و گروه های مخالف اسد در این کشور نه تنها با هم اختلافات زیادی دارند، بلکه درون خود هم با اختلاف روبرو هستند، آیا در چنین شرایطی می توان دولت قانونی این کشور را سرنگون کرد؟ دولتی که 5 سال است در مقابل همه هجمه های این سال ها مقاومت می کند و اکنون پیروزی هایی هم به دست آورده است.
ورود روسیه به بحران سوریه باعث شد معادلات نظامی و موازانه قوا در این کشور تغییر کند. تا پیش از آن آمریکا با همراهی سران مرتجع عربی منطقه و ترکیه تمام قد علیه دولت و ملت سوریه وارد عمل شده بودند، هر چند در این 5 سال گذشته به خواسته خود نرسیدند، اما ادامه شرایط موجود در سوریه و منطقه هم وضعیت نامناسبی است.
روسیه با ورود خود حملات گسترده ای را علیه مواضع گروه های تروریستی آغاز کرد که باعث تضعیف شدید آنها در سوریه گشت.
شرایط در سوریه به گونه ای پیش رفت که ارتش و نیروهای مردمی سوریه با حمایت ها و کمک های ایران و حزب الله توانستند مناطق زیادی از خاک این کشور را از چنگ گروه های تروریستی تکفیری بیرون بیاورند.
اما خروج ارتش روسیه و قطع حملات هوایی به مواضع تروریست ها در سوریه، از آنچه که تصور می شد زودتر انجام شد.
خروج آنها و قطع حملات با پیگیری های سیاسی برای پایان جنگ و خونریزی در این کشور برای برقراری صلح همراه گشت.
آتش بس موقت با همراهی کشورهای محور دشمن سوریه و با میانجیگری سازمان ملل در سوریه آغاز شد، همه طرف ها متعهد به اجرای آن بودند، ارتش، نیروهای مردمی، ایران و روسیه هم پایبندی خود را اعلام کردند اما این آتش بس خدعه و نیرنگی بود که آمریکایی ها با همراهی ترکیه و عربستان از آن بهره بردند.
روسیه سر بزنگاه با خروج نیروهای خود پشت سوریه را خالی کرد، هر چند کمک های نظامی و عذایی او برای سوریه پابرجا ماند اما عملیات نظامی قطع شد و به آتش بس کشید.
آمریکا و حامیان تروریست ها در منطقه فرصت به دست آمده را غنیمت شمردند و به بازسازی نیروهای تروریستی در سوریه پرداختند و آنها را بازآفرینی کردند.
ترکیه در تسلیح و تجهیز نیروهای تارو مار شده تروریستی در سوریه نقش اساسی تری را بازی کرد. مرزهای این کشور با سوریه برای تدارکات تروریست های تکفیری آماده بود.
عهد شکنی تروریست ها در سوریه در حمله به خان طومان در حالی که آتش بس بر اساس توافق انجام شده برقرار بود، آشکار شد. در واقع این پایبند نبودن به توافق از سوی حامیان آنها صورت گرفت.
خان طومان منطقه ای بود که در آن آتش بس برقرار بود و تعدادی از نیروهای مدافع حرم ایران هم در آنجا حضور داشتند اما حمله تروریست ها به این منطقه با نقض آتش بس، باعث به شهادت رسیدن چند تن از نیروهای ایران شد. آمریکا مسئول برقراری آتش بس دراین منطقه بود.
رفتارهای آمریکا و بیش از 80 کشوری که عضو ائتلاف مبارزه با تروریسم هستند، نه تنها جلوه ای از مبارزه نیست بلکه حمایت از آنها نمود دارد. اراده ای در آمریکایی ها برای از بین بردن گروه های تروریستی از جمله داعش دیده نمی شود، آنهایی هم که به مبارزه با آن رفته اند، متهم به حمایت از تروریسم می شوند.
اکنون روسیه باردیگر قصد بازگشت به سوریه را دارد، چون می بیند که اقدامات و حملات او به مواضع تروریست ها، که می رفت شرایط را برای آنها بسیار وخیم و نابود کننده سازد تأثیر خود را با حمایت های آمریکا و اعراب از تروریست ها از دست داه است.
اعتبار روسیه در منطقه به ویژه سوریه اکنون در خطر است، روسیه که برای بازگرداندن اعتبار بین المللی خود بسیار تلاش کرده است، با اشتباه استراتژیکی و محاسباتی در بحران منطقه به ویژه سوریه، فرصت به دست آمده را از دست داد و آن را تقدیم آمریکا کرد. آمریکایی ها ادعای مبارزه با تروریسم را دارند و از این ادعا هم بهره برداری تبلیغاتی خود را می کنند و افکار عمومی را با خود همراه می سازند.
روسیه اکنون اندکی متوجه شده است که خالی کردن میدان سوریه و واگذاری آن به آمریکا، یک اشتباه بزرگ است، برای جبران آن دوباره عزم بازگشت به سوریه را دارد.
ارتش روسیه و اراده پوتین باید بر این مبنا قرار بگیرد که در عملیات تازه خود در سوریه و علیه تروریست های تکفیری داعش و جبهه النصره، راه ارتباطی آنها با ترکیه را قطع کند، قطع این راه ارتباطی، باعث تضعیف شدید گروه های تروریستی در سوریه خواهد شد.
اهداف مسکو باید نسبت به گذشته عمق بیشتری پیدا کند. تنها اندیشه تضعیف گروه های تروریستی در سوریه کافی نیست، بلکه اگر تاکنون بر ماندن اسد تأکید می کرد، از این پس باید اصرار آنها بر این موضوع افزایش یابد، از سوی دیگر اگر قرار است حملات هوایی خود را علیه مواضع تروریست ها آغاز کند، باید تا جایی پیش برود که نابودی آنها در سوریه رقم بخورد.
اکنون شرایط برای تروریست های تکفیری مطلوب نیست، آنها هنوز زخم خورده عملیات گذشته هستند، ضمن این که حضور نیروهی مستشاری ایران در کنار ارتش و نیروهای مردمی سوریه با همراهی حزب الله لبنان دلگرمی بزرگی در برابر ائتلاف ضد سوریه ای است که بیش از 80 کشور در آن عضو هستند.
شرایط برای تروریست ها در عراق هم با عملیات نیروهای مردمی و ارتش این کشور وخیم شده و می رود تا با آزادسازی موصل، ضربه سنگینی بر پیکر آنها وارد سازد.
اکنون زمان ورود محکم و تأثیر گذار روسیه در سوریه است.
گفته می شود روسیه این هفته بدون آنکه مانند گذشته سروصدای زیادی به پا کند، نیروهای زمینی و چتربازان خود را به بندر طرطوس اعزام کرد تا از بیش از 3000 روسی داوطلب اعزام شده در منطقه در هفته های گذشته حمایت کنند و هماهنگی ها با ارتش سوریه را افزایش دهند.
سوریه را نباید به حال خود رها کرد. شکست سوریه، اگر نگوییم شکست ت،ضعیف روسیه هم خواهد بود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *