هوای افغانستان در سر داعش
آمریکا با همراهی دیگر کشورهای منطقه سعی دارند تا گروه های تروریستی تکفیری از جمله داعش در دیگر کشورهای مسلمان گسترش یابند. اگر تاکنون هدف آنها لیبی، سوریه و عراق بود، اکنون زمینه حضور گروه های تروریستی تکفیری داعش در پاکستان و افغانستان در دستور کار قرار دارد.
به گزارش گروه بین الملل ، تروریست های تکفیری که اکنون در عراق و سوریه با شکست های سنگین روبرو هستند، در شرایط نامناسبی قرار گرفته اند اما این شکست ها پایان کار تروریست های تکفیری از جمله داعش نخواهد بود.
داعش و دیگر گروه های تروریستی تکفیری از لیبی گرفته تا سوریه، عراق و نیجریه را فرا گرفته اند و تهدیدی جدی برای مسلمانان و جهان اسلام محسوب می شوند. سیاست تکثیر و تولید چنین گروه هایی از اهداف مهم آمریکا است. درگیر کردن جهان اسلام درون خود و با خود از یکسو تضعیف مسلمانان را در پی دارد و از سوی دیگر تقویت رژیم اسرائیل را.
وضعیت غرب آسیا مطلوب آمریکا و اسرائیل است، جنگی طولانی در این منطقه در گرفته که سال ها ادامه خواهد داشت، شاید از شدت آن در یکی دو سال آینده کاسته شود، اما وجود گروه های تروریستی مانند داعش در منطقه از بین نخواهد رفت و با شدت کمتری ادامه خواهد یافت.
اما این وضعیت برای بخش دیگر آسیا به گونه دیگری خواهد بود. تدارکات لازم برای درگیر کردن پاکستان و افغانستان انجام شده است. این دو کشور سال هاست که در خود با مشکلات سنگین امنیتی روبرو هستند و به خاطر وجود گروه های افراطی از طالبان گرفته تا القاعده و گروه های دیگری مانند سپاه صحابه ثبات و امنیت در این کشورها برقرار نیست.
از سوی دیگر دخالت ها و حملات ارتش آمریکا به این دو کشور به بهانه مبارزه با گروه های تروریستی نه تنها آنها را از بین نبرده است بلکه باعث شده این گروه های افراطی کینه بیشتری از آمریکا داشته باشند.
اما این گروه های افراطی موجود در پاکستان به ویژه در افغانستان رفتار و عملکردی مانند داعش ندارند و حتی در بسیاری از جهات با عملکرد داعش مخالف هستند و آن را محکوم می کنند.
گروهی مانند داعش که دستپخت آمریکا و تفکر وهابیت سعودی است، تاکنون با آمریکا دشمنی نکرده است و حتی رژیم اسرائیل هم از گزند آنها در امان بوده در حالی که حضور گروه های تکفیری در سوریه که نزدیک سرزمین های اشغالی فلسطین است، کوچکترین خطری برای صهیونیست ها به وجود نیاورده است.
اما در افغانستان علیرغم وجود طالبان که یک گروه افراطی است، به خاطر سیاست ضد آمریکایی این گروه است که واشنگتن به جنگ مستقیم با آن رفته و سعی دارد ابتدا آنها را با گفت وگو، با تفکر تکفیری داعش همراه سازد و اگر از این راه موفق نشد، به زور طالبان را وادار به این کار کند. البته طالبان تاکنون تن به این خواسته نداده اند اما چه بپذیرند و چه نپذیرند، داعش به افغانستان و پاکستان صادر خواهند شد.
آمریکایی ها محض رضای خدا موش نمی گیرند، به همین خاطر است که نمی توان باور کرد هدف آمریکا از کشتن ملا اختر سرکرده طالبان، کمک به دولت افغانستان و پایداری امنیت و صلح دراین کشور باشد.
به همین خاطر است که آمریکا با حملات خود و ترور سران طالبان، فشار بر روی این گروه را افزایش داده است تا آنها را وادار به پذیرفتن خواسته های کاخ سفید کند.
طالبان مهمترين نيروي رقيب در مقابل روند رو به گسترش داعش در افغانستان است، مرگ سرکرده طالبان، ميتواند موقعيت داعش را درافغانستان تقويت كند و این همان دیدگاهی است که تحلیلگران سیاسی منطقه هم بر آن اعتقاد دارند.
پس از مرگ سرکرده طالبان یک سایت افغانستانی با نام پیام آفتاب نوشت؛ «مرگ ملا اختر منصور در صورتي كه درست باشد سبب ايجاد نزاع تازه در بين مقامات عاليرتبه طالبان ميشود و آنها مجبورند در سايه رشد روز افزون داعش در افغانستان بسياري از قافيهها را ببازند. مرگ سرکرده انتخابي طالبان ميتواند موقعيت داعش را بيش از پيش در افغانستان تقويت كند.»
البته نباید اینگونه تحلیل یا برداشت کرد که وجود طالبان در افغانستان اشکالی ندارد، این گروه هم یک گروه افراطی تروریستی است و تفاوتی با داعش ندارد. حضور هر کدام از این گروه ها در افغانستان یا پاکستان خطری جدی برای این بخش از آسیا خواهد بود که در کنار مرزهای شرقی ایران قرار دارد. اما خطر داعش که نه گفت وگو پذیر است و نه ذره ای منطق و عقل در آنها وجود دارد، بسیار سنگین تر است.
ریشه گرفتن داعش در افغانستان و پاکستان کشورهای دیگر این منطقه را هم تهدید خواهد کرد. تاجیکستان در خطر خواهد بود، از آن سو هندوستان نیز درگیر خواهد شد و چین هم در مناطق مسلمان نشین خود با مشکلات جدی روبرو می شود.
عملیات آمریکا علیه سرکرده طالبان درست زمانی انجام می شود که ارتش و نیروهای مردمی سوریه و عراق با یاری نیروهای مستشاری ایران، حزب الله در سوریه به پیروزی های بزرگی دست یافته اند و می رود که شهر مهم فلوجه در عراق از اشغال داعش بیرون بیاید.
شکست داعش و دیگر گروه های تروریستی در سوریه، آنها را وادار به کوچ اجباری می کند و آمریکا زمینه این کار را فراهم می کند. البته عناصر تروریسم در سوریه و عراق باقی خواهند ماند چون آمریکا به آنها نیاز خواهد داشت.
اگر چنین اتفاقی بیفتد و داعش در افغانستان و یا حتی در پاکستان مستقر شود، مقابله با آنها در آنسوی مرز کار دشوار و یا حتی ناشدنی خواهد بود چرا که دولت های حاکم در سوریه و عراق از ایران برای کمک در مبارزه با عناصر و گروه های تروریستی تکفیری درخواست کردند، اما دولت های پاکستان و افغانستان چنین درخواستی نخواهند داد.
برای این که سناریوی آمریکا در منطقه اجرا نشود چه راهی پیش رو وجود دارد؟ شاید در نگاه نخست راه حلی دیده نشود، اما می توان از ورود عناصر داعش به افغانستان و پاکستان جلوگیری کرد. هشدار جدی به دولت های پاکستان به ویژه افعانستان و آگاه ساختن آنها از بابت خطر ورود داعش به این کشورها می تواند از ورود سیل آسای آنها جلوگیری کند. بخشی از عناصر هم اکنون در پاکستان و افغانستان وجود دارند و چراغ خاموش حرکت می کنند و منتظر هستند تا دستور آغاز عملیات به آنها صادر شود. شناسایی آنها کار مشکلی نیست.
خطر حضور داعش تنها برای دولت و ملت افغانستان نخواهد بود بلکه گروه طالبان هم هدف داعش است. برای این که تبعات حضور گروه تکفیری داعش در افغانستان کمتر شود، لازم است که طالبان و دولت مرکزی این کشور با هم همکاری کنند. طالبان اکنون باید تن به مذاکره با دولت قانونی افغانستان بدهد.
همچنین تفاهم چابهار میان ایران، هندوستان و افغانستان هم با خطر نابودی روبرو می شود چرا که حضور داعش در افغانستان و منطقه امنیت این توافق بزرگ را به خطر خواهد انداخت. آمریکا هم از توافق چابهار ناخشوند است.
اگر داعش هوای افغانستان به سرش بزند که زده است، راه اساسی برای مقابله با آن اتحاد همه اقوام در افغانستان است. اختلافی که اکنون در عراق ایجاد شده، اگر در افغانستان بیفتد، اوضاع آن کشور را از عراق هم وخیم تر خواهد کرد.
داعش و دیگر گروه های تروریستی تکفیری از لیبی گرفته تا سوریه، عراق و نیجریه را فرا گرفته اند و تهدیدی جدی برای مسلمانان و جهان اسلام محسوب می شوند. سیاست تکثیر و تولید چنین گروه هایی از اهداف مهم آمریکا است. درگیر کردن جهان اسلام درون خود و با خود از یکسو تضعیف مسلمانان را در پی دارد و از سوی دیگر تقویت رژیم اسرائیل را.
وضعیت غرب آسیا مطلوب آمریکا و اسرائیل است، جنگی طولانی در این منطقه در گرفته که سال ها ادامه خواهد داشت، شاید از شدت آن در یکی دو سال آینده کاسته شود، اما وجود گروه های تروریستی مانند داعش در منطقه از بین نخواهد رفت و با شدت کمتری ادامه خواهد یافت.
اما این وضعیت برای بخش دیگر آسیا به گونه دیگری خواهد بود. تدارکات لازم برای درگیر کردن پاکستان و افغانستان انجام شده است. این دو کشور سال هاست که در خود با مشکلات سنگین امنیتی روبرو هستند و به خاطر وجود گروه های افراطی از طالبان گرفته تا القاعده و گروه های دیگری مانند سپاه صحابه ثبات و امنیت در این کشورها برقرار نیست.
از سوی دیگر دخالت ها و حملات ارتش آمریکا به این دو کشور به بهانه مبارزه با گروه های تروریستی نه تنها آنها را از بین نبرده است بلکه باعث شده این گروه های افراطی کینه بیشتری از آمریکا داشته باشند.
اما این گروه های افراطی موجود در پاکستان به ویژه در افغانستان رفتار و عملکردی مانند داعش ندارند و حتی در بسیاری از جهات با عملکرد داعش مخالف هستند و آن را محکوم می کنند.
گروهی مانند داعش که دستپخت آمریکا و تفکر وهابیت سعودی است، تاکنون با آمریکا دشمنی نکرده است و حتی رژیم اسرائیل هم از گزند آنها در امان بوده در حالی که حضور گروه های تکفیری در سوریه که نزدیک سرزمین های اشغالی فلسطین است، کوچکترین خطری برای صهیونیست ها به وجود نیاورده است.
اما در افغانستان علیرغم وجود طالبان که یک گروه افراطی است، به خاطر سیاست ضد آمریکایی این گروه است که واشنگتن به جنگ مستقیم با آن رفته و سعی دارد ابتدا آنها را با گفت وگو، با تفکر تکفیری داعش همراه سازد و اگر از این راه موفق نشد، به زور طالبان را وادار به این کار کند. البته طالبان تاکنون تن به این خواسته نداده اند اما چه بپذیرند و چه نپذیرند، داعش به افغانستان و پاکستان صادر خواهند شد.
آمریکایی ها محض رضای خدا موش نمی گیرند، به همین خاطر است که نمی توان باور کرد هدف آمریکا از کشتن ملا اختر سرکرده طالبان، کمک به دولت افغانستان و پایداری امنیت و صلح دراین کشور باشد.
به همین خاطر است که آمریکا با حملات خود و ترور سران طالبان، فشار بر روی این گروه را افزایش داده است تا آنها را وادار به پذیرفتن خواسته های کاخ سفید کند.
طالبان مهمترين نيروي رقيب در مقابل روند رو به گسترش داعش در افغانستان است، مرگ سرکرده طالبان، ميتواند موقعيت داعش را درافغانستان تقويت كند و این همان دیدگاهی است که تحلیلگران سیاسی منطقه هم بر آن اعتقاد دارند.
پس از مرگ سرکرده طالبان یک سایت افغانستانی با نام پیام آفتاب نوشت؛ «مرگ ملا اختر منصور در صورتي كه درست باشد سبب ايجاد نزاع تازه در بين مقامات عاليرتبه طالبان ميشود و آنها مجبورند در سايه رشد روز افزون داعش در افغانستان بسياري از قافيهها را ببازند. مرگ سرکرده انتخابي طالبان ميتواند موقعيت داعش را بيش از پيش در افغانستان تقويت كند.»
البته نباید اینگونه تحلیل یا برداشت کرد که وجود طالبان در افغانستان اشکالی ندارد، این گروه هم یک گروه افراطی تروریستی است و تفاوتی با داعش ندارد. حضور هر کدام از این گروه ها در افغانستان یا پاکستان خطری جدی برای این بخش از آسیا خواهد بود که در کنار مرزهای شرقی ایران قرار دارد. اما خطر داعش که نه گفت وگو پذیر است و نه ذره ای منطق و عقل در آنها وجود دارد، بسیار سنگین تر است.
ریشه گرفتن داعش در افغانستان و پاکستان کشورهای دیگر این منطقه را هم تهدید خواهد کرد. تاجیکستان در خطر خواهد بود، از آن سو هندوستان نیز درگیر خواهد شد و چین هم در مناطق مسلمان نشین خود با مشکلات جدی روبرو می شود.
عملیات آمریکا علیه سرکرده طالبان درست زمانی انجام می شود که ارتش و نیروهای مردمی سوریه و عراق با یاری نیروهای مستشاری ایران، حزب الله در سوریه به پیروزی های بزرگی دست یافته اند و می رود که شهر مهم فلوجه در عراق از اشغال داعش بیرون بیاید.
شکست داعش و دیگر گروه های تروریستی در سوریه، آنها را وادار به کوچ اجباری می کند و آمریکا زمینه این کار را فراهم می کند. البته عناصر تروریسم در سوریه و عراق باقی خواهند ماند چون آمریکا به آنها نیاز خواهد داشت.
اگر چنین اتفاقی بیفتد و داعش در افغانستان و یا حتی در پاکستان مستقر شود، مقابله با آنها در آنسوی مرز کار دشوار و یا حتی ناشدنی خواهد بود چرا که دولت های حاکم در سوریه و عراق از ایران برای کمک در مبارزه با عناصر و گروه های تروریستی تکفیری درخواست کردند، اما دولت های پاکستان و افغانستان چنین درخواستی نخواهند داد.
برای این که سناریوی آمریکا در منطقه اجرا نشود چه راهی پیش رو وجود دارد؟ شاید در نگاه نخست راه حلی دیده نشود، اما می توان از ورود عناصر داعش به افغانستان و پاکستان جلوگیری کرد. هشدار جدی به دولت های پاکستان به ویژه افعانستان و آگاه ساختن آنها از بابت خطر ورود داعش به این کشورها می تواند از ورود سیل آسای آنها جلوگیری کند. بخشی از عناصر هم اکنون در پاکستان و افغانستان وجود دارند و چراغ خاموش حرکت می کنند و منتظر هستند تا دستور آغاز عملیات به آنها صادر شود. شناسایی آنها کار مشکلی نیست.
خطر حضور داعش تنها برای دولت و ملت افغانستان نخواهد بود بلکه گروه طالبان هم هدف داعش است. برای این که تبعات حضور گروه تکفیری داعش در افغانستان کمتر شود، لازم است که طالبان و دولت مرکزی این کشور با هم همکاری کنند. طالبان اکنون باید تن به مذاکره با دولت قانونی افغانستان بدهد.
همچنین تفاهم چابهار میان ایران، هندوستان و افغانستان هم با خطر نابودی روبرو می شود چرا که حضور داعش در افغانستان و منطقه امنیت این توافق بزرگ را به خطر خواهد انداخت. آمریکا هم از توافق چابهار ناخشوند است.
اگر داعش هوای افغانستان به سرش بزند که زده است، راه اساسی برای مقابله با آن اتحاد همه اقوام در افغانستان است. اختلافی که اکنون در عراق ایجاد شده، اگر در افغانستان بیفتد، اوضاع آن کشور را از عراق هم وخیم تر خواهد کرد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *