پایان معمای قتل در شرکت کاریابی پس از 8 ماه
با حضور مأموران کلانتری و تیم اورژانس در محل، مشخص شد که فردی به نام کمال 45 ساله بر اثر اصابت ضربات جسم سخت به ناحیه پشت سر به قتل رسیده و جسدش توسط همسایه طبقه دوم در پلکان طبقه اول کشف شده است. همزمان پیکر نیمه جان متعلق به زنی 42 ساله نیز به نام مریم در داخل خانه طبقه اول این ساختمان کشف شد که او نیز همانند مقتول از ناحیه پشت سر مورد اصابت ضربات جسم سخت قرار گرفته اما همچنان زنده مانده بود.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور محسن مدیر روستا بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنای تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده قتلِ کمال . هـ ، "مریم . ح" نیز در شرایطی که در حالت بیهوشی به سر می برد به بیمارستان منتقل و تحت اقدامات درمانی قرار گرفت.
با انجام اقدامات درمانی، مریم از مرگ نجات پیدا کرد و پس از چند روز به هوش آمد. او در اظهاراتش عنوان کرد که حافظه اش را از دست داده و هیچ خاطره ای از زمان وقوع جنایت را به خاطر نمی آورد.
کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل وقوع جنایت به تحقیق از اهالی ساختمان پرداخته و اطلاع پیدا کردند که مقتول و مریم ضمن معرفی خود به عنوان زن و شوهر، طبقه اول این ساختمان را تحت عنوان دفتر کاریابی اجاره کرده اند. همزمان فردی با مراجعه به کلانتری 108 نواب اعلام کرد که همسرش به نام مریم چند روز پیش از خانه خارج و دیگر مراجعتی نداشته است که بلافاصله همسر وی در بیمارستان مورد شناسایی قرار می گیرد.
با توجه به پیچیدگی ایجاد شده در پرونده و محرز شدن دروغ بودن ادعای زن و شوهری مریم و مقتول با یکدیگر، کارآگاهان جهت پیدا کردن دلایل و شواهد جدید، به محل وقوع جنایت رفته و در بازرسی دقیق از محل جنایت موفق به کشف دفترچه ای می شوند که در آن مشخصات تعدادی از افراد به همراه مبالغ دریافتی و پرداختی به آنها ثبت شده بود .
در شرایطی که مریم در تمامی مراحل رسیدگی به پرونده با طرح ادعای فراموشی سعی در پوشاندن واقعیت داشت، وی با هماهنگی مقام قضایی و پس از پایان اقدامات درمانی جهت انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
مریم پس از گذشت 5 ماه سرانجام لب به اعتراف گشود و عنوان داشت که به همراه مقتول در پوشش تشکیل دفتر کاریابی محلی را برای فروش مواد به فروشندگان موادمخدر اجاره و طی مدت فعالیتشان نیز خریداران موادمخدر تحت عنوان کاریابی به محل مراجعه داشته اند.
اعتراف به تشکیل دفتر کاریابی جهت فروش موادمخدر در حالی از سوی مریم صورت گرفت که بنا بر اظهارات همسرش، وی (مریم) به دروغ مدعی پیدا کردن شغلی تحت عنوان پرستار سالمندان برای خود شده و هر روز به این بهانه از خانه خارج می شد.
با اعتراف مریم به فعالیت در امر خرید و فروش موادمخدر و بررسی اطلاعات بدست آمده از دفترچه حساب خریداران موادمخدر، کارآگاهان موفق به شناسایی و دستگیری تعدادی از توزیع کنندگان موادمخدر شدند که پس از تکمیل تحقیقات در خصوص پرونده قتل خیابان کارون و نداشتن ارتباط با پرونده جنایت، تمامی آنها در اختیار پلیس مبارزه با مواد مخدر قرار گرفتند.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان موفق به شناسایی جوانی افاغنه به عنوان یکی از فروشندگان موادمخدر به مقتول و مریم شدند که همزمان با وقوع جنایت از مخفی گاهش در شهرستان کرج متواری شده بود.
تحقیقات برای دستگیری وکیل 22 ساله در دستور کار کارآگاهان قرار داشت تا نهایتا کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع پیدا کردند که وی به صورت غیرقانونی از کشور خارج و به افغانستان متواری شده است .
با گذشت 8 ماه از زمان وقوع جنایت و به دست آمدن دلایل و شواهد ارتکاب جنایت توسط وکیل (کشف گوشی تلفن همراه متعلق به مریم از مخفیگاه وکیل)، کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که وکیل به تازگی و مجددا به شیوه غیرقانونی وارد ایران شده و در حال حاضر با هویت جعلی و تحت عنوان کارگر ساختمانی درمنطقه سعادت آباد مشغول بکار شده است.
با شناسایی مخفیگاه وکیل در منطقه سعادت آباد و اطمینان از حضور وی در محل، کارآگاهان اداره روز جمعه به مخفیگاه وکیل در منطقه سعادت آباد مراجعه و او را در زمان استراحت دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
متهم پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: روز جنایت برای گرفتن پول خود به محل جنایت رفتم. مریم داخل ساختمان بود. زمانیکه از وی درخواست پول کردم وی مدعی شد که فعلا قادر به پرداخت پول من نیست در حالی که از طریق دوستانم اطلاع داشتم که آنها هر روز چند صد هزار تومان خرید و فروش مواد می کنند. مجددا درخواست پول کردم که مریم این بار عنوان داشت اصلا پولی به من نخواهد داد قصد خارج شدن از داخل اتاق را داشتم که بیاد آوردم یک چکش در داخل کوله پشتی خود دارم، چکش را از داخل کوله خارج و چند ضربه محکم به پشت سر مریم زدم که او روی زمین افتاد. در همین زمان چشمم به گوشی تلفن همراه مریم افتاد و آن را در ازای قسمتی از طلب خود برداشتم.
قصد خارج شدن از ساختمان را داشتم که مقتول را مقابل خود مشاهده کردم، چند ضربه محکمِ چکش نیز به سر او زدم که بیهوش شد و در داخل راه پله افتاد و من نیز به سرعت از محل خارج شدم .
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.