وندی شرمن چه می گوید؟
به نظر می رسد اعضای تیم هسته ای کشورمان که در دو سال گذشته در جریان مذاکرات با 1+5 و به ویژه تیم آمریکایی مذاکرات آشکار و پنهانی را داشته اند اکنون که توافق به دست آمده است کم حر ف و کم کار شده اند.
به گزارش گروه سیاسی ، از زمان امضای قطعی توافق هسته ای اکنون 4 ماه می گذرد، شاید این مدت، زمان زیادی نباشد که طرفین بخواهند درباره ابعاد پشت پرده یا مسائل مگوی آن سخن بگویند. اما آمریکایی ها پیشقدم شده اند.
بدون شک مذاکرات هسته ای چه در دوره های گذشته و چه در دوره کنونی که به برجام ختم شد، اسرار مگویی دارد که سال ها طول می کشد تا اسناد و مدارک آن منتشر شود یا از زبان سر تیم یا از اعضای تیم مذاکره کننده بازگو شود. اما میتوان برخی از آنها را بازگو کرد.
درباره توافق هسته ای قطعاً کتاب های زیادی منتشر خواهد و یا پاورقی های خواندنی در روزنامه ها به چاپ می رسد که زوایای گوناگون و زیر و بم مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا و در کنار آن دیگر اعضای عضو گروه 1+5 روشن تر خواهد گشت.
آمریکایی ها در گوشه و کنار، سخنرانی و مناظره های تلویزیونی یا در دانشگاه های خود به بیان ابعادی از دل مذاکرات هسته ای با ایران اشاره می کنند و برخی از مطالبی که در انظار عمومی مطرح نشده و مردم هم در جریان آن قرار ندارند، بر زبان می رانند.
شاید حتی روزنامه نگاران، خبرنگاران و خبرگزاری های مطرح دوطرف هم از برخی از مطالبی که از سوی برخی شخصیت های آمریکایی بازگو می شود، بی اطلاع هستند و چیزی زیادی از محتوای آن نمی دانند.
اما برای این که روایت هایی که از سوی مقامات آمریکایی درباره پشت پرده مذاکرات هسته ای باعث شبهه و شائبه نگردد، نیاز است که مقامات و اعضای تیم هسته ای ایران هم اندکی از اسرار مگوی مذاکرات را بازگو کنند تا از سخن گفتن یکطرفه آمریکایی ها جلوگیری کند.
تاکنون مردم ایران و رسانه های کشور یک مصاحبه و سخنرانی و بازگویی خاطرات ولو اندک را با بیان شیرین و تأثیر گذار از سوی تیم مذاکره کننده خود ندیده و نشنیده اند. به گونه ای که آن را لمس و احساس کنند. خود را در آن شرایط بپندارند و با تعریفی حقیقی و واقعی که از وزیر یا معاون او در جریان مذاکرات می شنوند، پی به حقیقت ماجرا هم می برند و از شنیدن و خواندن یکطرفه سخنان آمریکایی ها هم فارغ می شوند.
محتوای مذاکرات هسته ای، چند و چون و فراز و نشیب آن برای مردم ایران گفتنی، شنیدنی و خواندنی است، پس برای انتشار آنها باید دست به کار شد و پشت گوش نینداخت. چرا که هم مردم کشورمان تشنه حقایق هستند تا بیشتر بدانند از توافق هسته ای و هم از تعریف و تشریحی که آمریکایی ها به زبان خود و برای خود می گویند و منتشر می کنند، جلوگیری می کند.
آمریکایی ها مدتی است که از برجام داستان هایی را تعریف می کنند که نیازمند پاسخ افراد و شخصیت هایی است که در این تعاریف و سخنرانی ها به آنها اشاره شده است. وندی شرمن یکی از آن افرادی است که از زمان مذاکرات با سعید جلیلی در تیم آمریکا حضور داشت و تا زمانی که مذاکرات در دوران محمد جواد ظریف به نتیجه رسید، در تیم آمریکا بود.
او پس از آن که از وزارت خارجه آمریکا رفت، در نقش یک نقال ظاهر شد، نقالی که به نظر می رسد داستان را آن طور که آمریکا می خواهد می خواند و تعریف می کند.
در محافل دانشگاهی حاضر می شود و در رسانه های آمریکا فعال است و مصاحبه های زیادی با رسانه های پرتیراژ این کشور دارد. اگر یادتان باشد، یکبار در یکی از برنامه های خود در مهر ماه 1392 با بيان اينکه ما به دنبال حذف تحريمهاي وسيع عليه ايران نخواهيم بود و تنها به ايران فرصت ميدهيم براي از بين بردن نگرانيهاي ما، مدتي «استراحت» كند، در توهيني علني به مردم کشورمان ادعا کرد كه فريب و نيرنگ قسمتي از DNA ايرانيان است.
«وندی شرمن» معاون سابق وزیر خارجه آمریکا و مذاکره کننده ارشد تیم هسته ای این کشور اخیرا (فروردین ماه 95)در نشستی که در اندیشکده «بیکر» دانشگاه «رایس» برگزار شد، به تشریح جزئیات و پشت پرده های کمتر گفته شده مذاکرات هستهای با ایران پرداخت.
خبرگزاری فارس سخنان او را ترجمه کرده و ما نیز با استفاده از بخش هایی از سخنان شرمن که از اهمیت بیشتری هم برخوردار است سعی داریم تا اهمیت آن را برای مردم و مسئولین شفاف تر سازیم.
سفرهای مخفیانه به عمان و توافق 4 صفحهای
شرمن از مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا در عمان بر سر موضوع هسته ای ایران می گوید. او در سخنانش تأکید دارد که مذاکرات باید محرمانه باقی بماند و هیچیک از اعضای 1+5 هم نباید از آن با خبر شوند.
معاون سابق وزارت خارجه آمریکا درباره روند انجام مذاکرات پشت پرده در عمان گفت: «وقتی نگاه میکنید، انجام مذاکرات محرمانه غیرممکن به نظر میرسد. انجام مذاکره محرمانه در عصر ماهوارههای جیپیاس، پهپاد، پوشش 24 ساعته رسانهای و درز بیپایان اطلاعات دولتی غیرممکن است، اما این کار انجام شد.»
البته او به زمان مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط اشاره ای نمی کند اما روایتی وجود دارد که می گوید این مذاکرات مستقیم در زمان وزارت خارجه علی اکبر صالحی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد انجام شد.
اعضای تیم مذاکره کننده آمریکایی عبارت بودند از ویلیام برنز، جیک سالیوان، پانیت تالوار و رابرت آینهورن؛ دو نفر آخر از اعضای تیم مذاکره کننده آمریکا در مذاکرات قزاقستان هم بودند.
گفته شده است که مذاکره با آمریکا در دولت قبلی با اصرار وزیر وقت خارجه «علی اکبر صالحی» انجام شده است. این مذاکرات با چهار شرط از سوی ایران پیگیری شد.
1- مذاکرات فقط درباره پرونده هسته ای باشد
2- وزیر خارجه خود در مذاکرات شرکت نکند
3- مذاکرات دارای نتایج ملموس زودهنگام باشد
4- تمام تحریم ها لغو و اموال بلوک شده ایران بازگردانده شود
نتیجه مذاکرات عمان این می شود که، ایران و آمریکا به یک چارچوب مشخص برای توافق نهایی می رسند که در این مذاکرات، طرف آمریکایی رسماً و به صورت مکتوب، حق غنی سازی ایران را می پذیرد.
علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کنونی و وزیر امور خارجه پیشین در باره مذامرات سال 90 در عمان گفته بود: آن زمان که من در وزارت امور خارجه بودم (حدود دو سال و نیم یا سه سال پیش) موضوع را به خدمت رهبری عرض کردم و گفتم، اجازه دهید، ما با امریکایی ها راجع به موضوع هسته ای وارد مذاکره شویم. حضرت آقا فرمودند به آمریکایی ها نمی شود اعتماد کرد و مصداق هایی در این خصوص فرمودند. برای نمونه، در موضوع افغانستان در موضوع عراق و اینکه آن ها عهدشکنی و نقض پیمان می کنند و قابل اعتماد نیستند و حسن نیت ندارند.
صالحی در همین زمینه اضافه کرد که من خدمت ایشان عرض کردم، اگر اجازه دهید، ما در موضوع هسته ای هم این را تجربه کنیم. ایشان فرمودند: اشکالی ندارد، بروید و این کار را انجام دهید، اما بدانید که این اتمام حجت خواهد بود. ما بهانه را از آن ها خواهیم گرفت و به مردم خودمان اعلام خواهیم کرد که از هر فرصتی برای حل و فصل مسالمت آمیز این موضوع در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت استفاده می کنیم و بهانه را از آن ها خواهیم گرفت که آن ها با افکار عمومی بازی نکنند.
شرمن در سخنرانی خود شرایط سخت مذاکره بسیار محرمانه با ایران بر سر موضوع هسته ای را اینگونه شرح می دهد؛ «مذاکره کنندهها زمانی که خانه خود را ترک میکردند، به خانوادههای خود نمیگفتند که به کجا میروند یا چرا میروند. آنها با هواپیماهای بدون نشان (وزارت خارجه) به مسقط میرفتند و با خودروهای بینشان (دیپلماتیک) تردد کرده و در مهمانخانههای کوچک در دریای عمان مستقر میشدند.»
وی گفت: در مذاکرات عمان و بعداً در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل، طرفین به سندی 4 صفحهای دست یافتند که جای خالیهای زیادی در آن وجود داشت، اما کلیت آن این بود که ایران در برابر «رفع جزئی تحریمها» برنامه هستهای خود را در همان سطح نگه داشته یا حتی به عقب بازمیگرداند، تا زمان لازم برای مذاکره بر سر توافق جامع به دست آید. به گفته شرمن «آن سند 4 صفحهای برنامه اقدام مشترک (توافق موقت ژنو) بود.»
شرمن حتی از ناراحتی دیگر همپیمانان خود در جریان مذاکرات هسته ای خبر داد. او گفت کشورهای اروپایی هنگامی که فهمیدند ما با ایران مذاکرات محرمانه داشتیم دلگیر شدند و باورشان نمی شد که توانستیم آن را محرمانه برگزار کنیم.
شرمن از سیاست آمریکا برای هر چه نزدیکتر شدن به طرف مقابل(ایرانی) سخن می گوید. سیاستی که می تواند باعث ایجاد یک ارتباط دوستان شود و البته بر روند تصمیم گیری ها هم تأثیر گذار باشد. شاید این ترفندی که آمریکایی ها از آن بهره برده اند برای خود آنها هم باعث شده باشد تا قدری در جریان مذاکرات انعطاف به خرج داده باشند!
مذاکره کننده سابق تیم هسته ای آمریکا در ادامه سخنانش با بیان اینکه کری در طول مذاکرات بر تأثیرات ایجاد رابطه شخصی با طرف مقابل واقف بود، گفت: در سطح کارشناسان هم بین هر دو طرف روابط شخصی شکل گرفت. او به عنوان نمونه به «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا و علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی که هر دو فارغ التحصیل دانشگاه «امآیتی» هستند اشاره کرد.
شرمن با بیان اینکه هر دو طرف به خصوص ایران و به خصوص ایالات متحده، از اهرمهایی برخوردار بودند، گفت: «دستکم برای ایالات متحده، مذاکرات هرگز مبتنی بر اعتماد نبود. هم من و هم همتایم، عباس عراقچی در طول مذاکرات برای اولین بار نوهدار شدیم. حتی بعد از آن برهه انسانی، که من و عباس عراقچی فیلم نوههایمان را به یکدیگر نشان دادیم، مذاکرات به همان اندازه قبل مبتنی بر بیاعتمادی ادامه یافت.»
جاری شدن توافق هسته ای در چالش های دیگر با ایران!
برجام هسته ای برای آمریکایی ها خوشایند بوده است که اکنون پافشاری می کنند تا برجام های دیگر را هم رقم بزنند.شرمن در بخش دیگری از سخنانش گفت امیدوار است که توافق هستهای در چالشهای دیگر با ایران هم تکرار شود.
شرمن بار دیگر به سخنان جان کری در جلسه پایانی مذاکرات هستهای که با حضور وزرای خارجه و مدیران سیاسی کشورهای 1+5 برگزار شد، اشاره کرد.
ماجرای آن جلسه از زبان شرمن در آن زمان اینگونه گفته شد که؛
«کری نمی توانست کلمات را ادا کند اما در نهایت بغض خود را فرو خورد و گفت: «من به جنگ رفتم و برایم روشن شد که دیگر هیچ وقت نمی خواهم به آنجا بروم»
زمانی که تمام عکاسان و خبرنگاران از اتاق بیرون رفتند، همه حاضران از جمله وزیر خارجه ایران سخنانی را ایراد کردند، همه این نطق ها تکان دهنده بود، چرا که علنی نبود.
جان کری آخرین نفری بود که صحبت کرد،او گفت «زمانی که 22 ساله بودم، به جنگ رفتم» اما سپس بغض کرد، همانطور که من چند دقیقه پیش بغض کرده بودم.
پس از سخنان کری، همه در آن اتاق کوچک اشک درچشمانشان حلقه زده بود و همه دست زدند، از جمله مذاکره کنندگان ایرانی.
کری که خود کهنهسرباز جنگ ویتنام است، در نشست پایانی گفته است که تمام تلاش خود را کرده تا با حل این مشکل از طریق دیپلماسی، جلوی وقوع یک جنگ را بگیرد.
خودداری از بیان برخی از جزئیات مذاکرات
شرمن در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا نمونه ای بوده که به واسطه روابط شخصی طرفین حل شود، از بیان جزئیات خودداری کرد، اما گفت: «موارد زیادی رخ داد که وضعیت دشواری پیش میآمد و جان کری به اتاق ظریف میرفت یا وزیر ظریف به اتاق او میرفت و آنها این مسئله را با هم در میان میگذاشتند، یکی از این موارد (جدال لفظی کری و ظریف) به رسانهها هم کشیده شد.»
وی افزود: «اینکه وزیر کری را به چنین وضعی (عصبانیت) برسانید، کار سادهای نیست، چون او انسان بسیار صبور و بخشندهای است. آن زمان در ناهارخوری ساختمان در وین بودیم که من ناگهان از پشت دیوار صدای داد و فریاد شنیدم. چراکه آنها در صورت لزوم سر هم فریاد هم میزدند. آنهایی که آقای ظریف را بشناسند، میدانند که او خیلی خوب فریاد میزند و بسیار احساسی است. تصور میکنم که آن رابطه شخصی کاملا مورد نیاز بود.»
شرمن ادامه داد: «هرچند بیاعتمادیها هرگز برطرف نشد، اما به واسطه بحثهایی که عباس عراقچی و من، مجید روانچی و من درباره موضوعات شخصی داشتیم، این مسئله در طول مذاکرات به ما کمک کرد که دستکم صبوری بیشتری مقابل هم به خرج دهیم. ما همچنان به یکدیگر ایمیل میزنیم و باید بگویم که این تغییر بزرگی در روابط دیپلماتیکی بود که شاهدش بودیم. علاوه بر این، رابطه شخصی بین وزرا موجب شد تا ما بتوانیم ملوانهایی را که ایران بازداشت کرده بود، بسرعت به خانه بازگردانیم.»
به گفته معاون سابق وزیر خارجه آمریکا، این رابطه شخصی در جریان مذاکرات مبادله زندانیان هم اثرگذار بوده است.
این تعریف خاطرات که از سوی طرف آمریکایی بازگو می شود نیازمند آن است که طرف ایران هم تعریف خود را از جریان مذاکرات هسته ای و خصوصاً مسائلی که شرمن به آن اشاره کرده پاسخ دهد تا ذهن مخاطب ایرانی هم حرف خودی را بشنود نه این که تنها بسنده کند به خواندن یا گوش کردن سخنان و خاطراتی که از سوی دشمن بر زبان جاری می شود.
معاون سابق وزیر خارجه آمریکا در ادامه سخنانش به مقدار پول های بلوکه شده ایران در کشورهای خارجی به خاطر تحریم های آمریکا اشاره می کند و می گوید؛ «در باره مبلغ صد میلیارد دلار، اینکه برآورد ما و وزارت خزانهداری این است که ممکن است نهایتاً تا 50 میلیارد دلار بتواند به ایران بازگردد، چراکه باقی این مبلغ یا اقساط عقبافتاده وامهای ایران است یا مبالغی که متعلق به چین است و چین هم میخواهد آنها را پس بگیرد.»
البته مسئولینی که مسائل مطرح شده از سوی شرمن به آنها مربوط می شود، نیازمند است که به پاسخگویی برای روشنگری افکار عمومی بپردازند. چرا که مبالغ بلوکه شده که قرار است آزاد شود، بیت المال است و به تک تک افراد جامعه مربوط می شود. این که چه مبلغی به کشور برگردانده خواهد شد؟ و موضوع اقساط عقب افتاده چیست و این که مبالغی که متعلق به چین است چیست؟
شرمن توصیه ای هم به ایران می کند و می گوید؛«نهایتاً، به نفع ایران نیست که این مبالغ را به داخل کشور منتقل کند، چراکه ایران این پول را در خارج کشور برای انجام تجارت نیاز دارد و اگر پولی در خارج نداشته باشد، نمیتواند معامله تجاری کند.»
سخنان شرمن یک نکته ظریف دارد. توصیه او برای این که ایران پول های خود را از کشورهای خارجی برداشت نکند برای چیست؟ آیا قرار است همچنان راه معاملات خارجی بر روی ایران بسته باشد که نتوان معامله تجاری کرد؟ یا این که سخن شرمن به گونه ای هشدار و تهدید است که اگر ایران پول های خود را بردارد نمی تواند معامله تجاری کند؟ و دیگر این که آیا نفع ایران را شرمن تشخیص می دهد یا خودمان؟! هنوز دزدی آمریکایی ها و بالا کشیدن دومیلیارد دلار از دارایی های ایران در آمریکا تازه است و البته از یاد هم نمی رود. دارایی های ایران در آمریکا بماند آنها برای مابقی پول های کشورمان کیسه خواهند دوخت.
رئیس سابق تیم مذاکره کننده آمریکایی حتی درباره نوع هزینه کردن پولهای خودمان هم اظهار نظر می کند و می گوید؛ «نکته مهم که بسیار حائز اهمیت است، این است که شکی وجود ندارد که ایران میتواند این پول را برای مقاصد دیگر استفاده کند و سوالی وجود ندارد که با رفع تحریمها، اقتصاد ایران میتواند عملکرد بهتری داشته باشد و شک ندارم که با بهبود وضعیت اقتصادی، سپاه پاسداران هم پول بیشتری به دست میآورد. اما میخواهم به شما یادآوری کنم که سپاه پاسداران و نیروی قدس، با همان مبالغ کم، توانسته بود کارهای زیادی انجام دهد.»
شرمن در اواخر نشست در باره رفع محدودیتها بعد از پایان برجام، بار دیگر تهدید نظامی را علیه ایران مطرح می کند و می گوید؛ اگر بعد از گذشت 25 سال و پایان محدودیتهای قید شده در برجام، ایران خواست از معاهده منع گسترش خارج شود یا به سمت بمب حرکت کند، «آن وقت ما همه گزینههایی را که امروز در اختیار داریم، در اختیار خواهیم داشت.»
وی افزود: «ما میتوانیم دست به اقدام نظامی بزنیم. ایالات متحده سلاحی را به کار گرفته، برای آن هزینه کرده و آن را ساخته که میتواند به داخل تأسیسات ایران نفوذ کند. این مسئله در رسانهها علنی شده و ایران هم از این مسئله مطلع است. ضمناً فناوری همچنان پیشرفت خواهد کرد و ما همچنان به روز باقی خواهیم ماند.»
این تهدیدات در حالی مطرح می شود که به ادعای شرمن، آمریکا سلاحی ساخته که می تواند به داخل تأسیسات ایران نفوذ کند، ضمن این که فناوری های نظامی آمریکا پیشرفت خواهد کرد و همچنان به روز باقی خواهد ماند، آنگاه چگونه است که با چنین سیاستی از سوی آمریکا، ایران نباید پیشرفت دفاعی و نظامی داشته باشد و هر گاه هم آزمایش موشکی انجام می دهد یا رزمایشی برگزار می کند با واکنش تند آمریکایی ها روبرو می شود؟ آیا نباید در مقابل چنین تهدیدات بالقوه آمریکا علیه ایران، ما نیز به پیشرفت های دفاعی، نظامی و موشکی خود ادامه دهیم و آنها را خط قرمز بدانیم؟
شرمن در پایان گفت: «ما میتوانیم به واسطه ساز و کاری که در توافق در نظر گرفتیم، به سرعت رأسا تحریمهایمان را و تحریمهای چند جانبه را بازگردانیم. بنابراین، زمانی که میگویم ایران به بمب هستهای دست نمییابد، به واسطه لایههایی است که در نظر گرفتهایم از نظارت گرفته تا گزینههایی که الان در اختیار داریم تا اگر آنها حقه زدند، از آنها استفاده کنیم.»
ساز و کاری که وندی شرمن از آن سخن می گوید چه ساز و کاری است که به سرعت می تواند تحریم های آمریکا و تحریم های چند جانبه را علیه ایران بازگرداند؟
دست اندرکاران مذاکرات هسته ای اکنون به جای این که تنها به دستاوردهای برجام که هنوز برای مردم ملموس و قابل احساس نیست اشاره کنند و در تمجید از آن سخن بگویند و به انتقاد از منتقدین داخلی برجام بسنده کنند؛ همانند طرف آمریکایی وارد میدان شوند، علاوه بر پاسخ به چنین سخنانی، ابعاد مذاکرات هسته ای را برای افکار عمومی داخلی و حتی خارجی باز کنند تا از سوء استفاده مصون باشد.
انتهای پیام/
بدون شک مذاکرات هسته ای چه در دوره های گذشته و چه در دوره کنونی که به برجام ختم شد، اسرار مگویی دارد که سال ها طول می کشد تا اسناد و مدارک آن منتشر شود یا از زبان سر تیم یا از اعضای تیم مذاکره کننده بازگو شود. اما میتوان برخی از آنها را بازگو کرد.
درباره توافق هسته ای قطعاً کتاب های زیادی منتشر خواهد و یا پاورقی های خواندنی در روزنامه ها به چاپ می رسد که زوایای گوناگون و زیر و بم مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا و در کنار آن دیگر اعضای عضو گروه 1+5 روشن تر خواهد گشت.
آمریکایی ها در گوشه و کنار، سخنرانی و مناظره های تلویزیونی یا در دانشگاه های خود به بیان ابعادی از دل مذاکرات هسته ای با ایران اشاره می کنند و برخی از مطالبی که در انظار عمومی مطرح نشده و مردم هم در جریان آن قرار ندارند، بر زبان می رانند.
شاید حتی روزنامه نگاران، خبرنگاران و خبرگزاری های مطرح دوطرف هم از برخی از مطالبی که از سوی برخی شخصیت های آمریکایی بازگو می شود، بی اطلاع هستند و چیزی زیادی از محتوای آن نمی دانند.
اما برای این که روایت هایی که از سوی مقامات آمریکایی درباره پشت پرده مذاکرات هسته ای باعث شبهه و شائبه نگردد، نیاز است که مقامات و اعضای تیم هسته ای ایران هم اندکی از اسرار مگوی مذاکرات را بازگو کنند تا از سخن گفتن یکطرفه آمریکایی ها جلوگیری کند.
تاکنون مردم ایران و رسانه های کشور یک مصاحبه و سخنرانی و بازگویی خاطرات ولو اندک را با بیان شیرین و تأثیر گذار از سوی تیم مذاکره کننده خود ندیده و نشنیده اند. به گونه ای که آن را لمس و احساس کنند. خود را در آن شرایط بپندارند و با تعریفی حقیقی و واقعی که از وزیر یا معاون او در جریان مذاکرات می شنوند، پی به حقیقت ماجرا هم می برند و از شنیدن و خواندن یکطرفه سخنان آمریکایی ها هم فارغ می شوند.
محتوای مذاکرات هسته ای، چند و چون و فراز و نشیب آن برای مردم ایران گفتنی، شنیدنی و خواندنی است، پس برای انتشار آنها باید دست به کار شد و پشت گوش نینداخت. چرا که هم مردم کشورمان تشنه حقایق هستند تا بیشتر بدانند از توافق هسته ای و هم از تعریف و تشریحی که آمریکایی ها به زبان خود و برای خود می گویند و منتشر می کنند، جلوگیری می کند.
آمریکایی ها مدتی است که از برجام داستان هایی را تعریف می کنند که نیازمند پاسخ افراد و شخصیت هایی است که در این تعاریف و سخنرانی ها به آنها اشاره شده است. وندی شرمن یکی از آن افرادی است که از زمان مذاکرات با سعید جلیلی در تیم آمریکا حضور داشت و تا زمانی که مذاکرات در دوران محمد جواد ظریف به نتیجه رسید، در تیم آمریکا بود.
او پس از آن که از وزارت خارجه آمریکا رفت، در نقش یک نقال ظاهر شد، نقالی که به نظر می رسد داستان را آن طور که آمریکا می خواهد می خواند و تعریف می کند.
در محافل دانشگاهی حاضر می شود و در رسانه های آمریکا فعال است و مصاحبه های زیادی با رسانه های پرتیراژ این کشور دارد. اگر یادتان باشد، یکبار در یکی از برنامه های خود در مهر ماه 1392 با بيان اينکه ما به دنبال حذف تحريمهاي وسيع عليه ايران نخواهيم بود و تنها به ايران فرصت ميدهيم براي از بين بردن نگرانيهاي ما، مدتي «استراحت» كند، در توهيني علني به مردم کشورمان ادعا کرد كه فريب و نيرنگ قسمتي از DNA ايرانيان است.
«وندی شرمن» معاون سابق وزیر خارجه آمریکا و مذاکره کننده ارشد تیم هسته ای این کشور اخیرا (فروردین ماه 95)در نشستی که در اندیشکده «بیکر» دانشگاه «رایس» برگزار شد، به تشریح جزئیات و پشت پرده های کمتر گفته شده مذاکرات هستهای با ایران پرداخت.
خبرگزاری فارس سخنان او را ترجمه کرده و ما نیز با استفاده از بخش هایی از سخنان شرمن که از اهمیت بیشتری هم برخوردار است سعی داریم تا اهمیت آن را برای مردم و مسئولین شفاف تر سازیم.
سفرهای مخفیانه به عمان و توافق 4 صفحهای
شرمن از مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا در عمان بر سر موضوع هسته ای ایران می گوید. او در سخنانش تأکید دارد که مذاکرات باید محرمانه باقی بماند و هیچیک از اعضای 1+5 هم نباید از آن با خبر شوند.
معاون سابق وزارت خارجه آمریکا درباره روند انجام مذاکرات پشت پرده در عمان گفت: «وقتی نگاه میکنید، انجام مذاکرات محرمانه غیرممکن به نظر میرسد. انجام مذاکره محرمانه در عصر ماهوارههای جیپیاس، پهپاد، پوشش 24 ساعته رسانهای و درز بیپایان اطلاعات دولتی غیرممکن است، اما این کار انجام شد.»
البته او به زمان مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط اشاره ای نمی کند اما روایتی وجود دارد که می گوید این مذاکرات مستقیم در زمان وزارت خارجه علی اکبر صالحی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد انجام شد.
اعضای تیم مذاکره کننده آمریکایی عبارت بودند از ویلیام برنز، جیک سالیوان، پانیت تالوار و رابرت آینهورن؛ دو نفر آخر از اعضای تیم مذاکره کننده آمریکا در مذاکرات قزاقستان هم بودند.
گفته شده است که مذاکره با آمریکا در دولت قبلی با اصرار وزیر وقت خارجه «علی اکبر صالحی» انجام شده است. این مذاکرات با چهار شرط از سوی ایران پیگیری شد.
1- مذاکرات فقط درباره پرونده هسته ای باشد
2- وزیر خارجه خود در مذاکرات شرکت نکند
3- مذاکرات دارای نتایج ملموس زودهنگام باشد
4- تمام تحریم ها لغو و اموال بلوک شده ایران بازگردانده شود
نتیجه مذاکرات عمان این می شود که، ایران و آمریکا به یک چارچوب مشخص برای توافق نهایی می رسند که در این مذاکرات، طرف آمریکایی رسماً و به صورت مکتوب، حق غنی سازی ایران را می پذیرد.
علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کنونی و وزیر امور خارجه پیشین در باره مذامرات سال 90 در عمان گفته بود: آن زمان که من در وزارت امور خارجه بودم (حدود دو سال و نیم یا سه سال پیش) موضوع را به خدمت رهبری عرض کردم و گفتم، اجازه دهید، ما با امریکایی ها راجع به موضوع هسته ای وارد مذاکره شویم. حضرت آقا فرمودند به آمریکایی ها نمی شود اعتماد کرد و مصداق هایی در این خصوص فرمودند. برای نمونه، در موضوع افغانستان در موضوع عراق و اینکه آن ها عهدشکنی و نقض پیمان می کنند و قابل اعتماد نیستند و حسن نیت ندارند.
صالحی در همین زمینه اضافه کرد که من خدمت ایشان عرض کردم، اگر اجازه دهید، ما در موضوع هسته ای هم این را تجربه کنیم. ایشان فرمودند: اشکالی ندارد، بروید و این کار را انجام دهید، اما بدانید که این اتمام حجت خواهد بود. ما بهانه را از آن ها خواهیم گرفت و به مردم خودمان اعلام خواهیم کرد که از هر فرصتی برای حل و فصل مسالمت آمیز این موضوع در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت استفاده می کنیم و بهانه را از آن ها خواهیم گرفت که آن ها با افکار عمومی بازی نکنند.
شرمن در سخنرانی خود شرایط سخت مذاکره بسیار محرمانه با ایران بر سر موضوع هسته ای را اینگونه شرح می دهد؛ «مذاکره کنندهها زمانی که خانه خود را ترک میکردند، به خانوادههای خود نمیگفتند که به کجا میروند یا چرا میروند. آنها با هواپیماهای بدون نشان (وزارت خارجه) به مسقط میرفتند و با خودروهای بینشان (دیپلماتیک) تردد کرده و در مهمانخانههای کوچک در دریای عمان مستقر میشدند.»
وی گفت: در مذاکرات عمان و بعداً در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل، طرفین به سندی 4 صفحهای دست یافتند که جای خالیهای زیادی در آن وجود داشت، اما کلیت آن این بود که ایران در برابر «رفع جزئی تحریمها» برنامه هستهای خود را در همان سطح نگه داشته یا حتی به عقب بازمیگرداند، تا زمان لازم برای مذاکره بر سر توافق جامع به دست آید. به گفته شرمن «آن سند 4 صفحهای برنامه اقدام مشترک (توافق موقت ژنو) بود.»
شرمن حتی از ناراحتی دیگر همپیمانان خود در جریان مذاکرات هسته ای خبر داد. او گفت کشورهای اروپایی هنگامی که فهمیدند ما با ایران مذاکرات محرمانه داشتیم دلگیر شدند و باورشان نمی شد که توانستیم آن را محرمانه برگزار کنیم.
شرمن از سیاست آمریکا برای هر چه نزدیکتر شدن به طرف مقابل(ایرانی) سخن می گوید. سیاستی که می تواند باعث ایجاد یک ارتباط دوستان شود و البته بر روند تصمیم گیری ها هم تأثیر گذار باشد. شاید این ترفندی که آمریکایی ها از آن بهره برده اند برای خود آنها هم باعث شده باشد تا قدری در جریان مذاکرات انعطاف به خرج داده باشند!
مذاکره کننده سابق تیم هسته ای آمریکا در ادامه سخنانش با بیان اینکه کری در طول مذاکرات بر تأثیرات ایجاد رابطه شخصی با طرف مقابل واقف بود، گفت: در سطح کارشناسان هم بین هر دو طرف روابط شخصی شکل گرفت. او به عنوان نمونه به «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا و علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی که هر دو فارغ التحصیل دانشگاه «امآیتی» هستند اشاره کرد.
شرمن با بیان اینکه هر دو طرف به خصوص ایران و به خصوص ایالات متحده، از اهرمهایی برخوردار بودند، گفت: «دستکم برای ایالات متحده، مذاکرات هرگز مبتنی بر اعتماد نبود. هم من و هم همتایم، عباس عراقچی در طول مذاکرات برای اولین بار نوهدار شدیم. حتی بعد از آن برهه انسانی، که من و عباس عراقچی فیلم نوههایمان را به یکدیگر نشان دادیم، مذاکرات به همان اندازه قبل مبتنی بر بیاعتمادی ادامه یافت.»
جاری شدن توافق هسته ای در چالش های دیگر با ایران!
برجام هسته ای برای آمریکایی ها خوشایند بوده است که اکنون پافشاری می کنند تا برجام های دیگر را هم رقم بزنند.شرمن در بخش دیگری از سخنانش گفت امیدوار است که توافق هستهای در چالشهای دیگر با ایران هم تکرار شود.
شرمن بار دیگر به سخنان جان کری در جلسه پایانی مذاکرات هستهای که با حضور وزرای خارجه و مدیران سیاسی کشورهای 1+5 برگزار شد، اشاره کرد.
ماجرای آن جلسه از زبان شرمن در آن زمان اینگونه گفته شد که؛
«کری نمی توانست کلمات را ادا کند اما در نهایت بغض خود را فرو خورد و گفت: «من به جنگ رفتم و برایم روشن شد که دیگر هیچ وقت نمی خواهم به آنجا بروم»
زمانی که تمام عکاسان و خبرنگاران از اتاق بیرون رفتند، همه حاضران از جمله وزیر خارجه ایران سخنانی را ایراد کردند، همه این نطق ها تکان دهنده بود، چرا که علنی نبود.
جان کری آخرین نفری بود که صحبت کرد،او گفت «زمانی که 22 ساله بودم، به جنگ رفتم» اما سپس بغض کرد، همانطور که من چند دقیقه پیش بغض کرده بودم.
پس از سخنان کری، همه در آن اتاق کوچک اشک درچشمانشان حلقه زده بود و همه دست زدند، از جمله مذاکره کنندگان ایرانی.
کری که خود کهنهسرباز جنگ ویتنام است، در نشست پایانی گفته است که تمام تلاش خود را کرده تا با حل این مشکل از طریق دیپلماسی، جلوی وقوع یک جنگ را بگیرد.
خودداری از بیان برخی از جزئیات مذاکرات
شرمن در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا نمونه ای بوده که به واسطه روابط شخصی طرفین حل شود، از بیان جزئیات خودداری کرد، اما گفت: «موارد زیادی رخ داد که وضعیت دشواری پیش میآمد و جان کری به اتاق ظریف میرفت یا وزیر ظریف به اتاق او میرفت و آنها این مسئله را با هم در میان میگذاشتند، یکی از این موارد (جدال لفظی کری و ظریف) به رسانهها هم کشیده شد.»
وی افزود: «اینکه وزیر کری را به چنین وضعی (عصبانیت) برسانید، کار سادهای نیست، چون او انسان بسیار صبور و بخشندهای است. آن زمان در ناهارخوری ساختمان در وین بودیم که من ناگهان از پشت دیوار صدای داد و فریاد شنیدم. چراکه آنها در صورت لزوم سر هم فریاد هم میزدند. آنهایی که آقای ظریف را بشناسند، میدانند که او خیلی خوب فریاد میزند و بسیار احساسی است. تصور میکنم که آن رابطه شخصی کاملا مورد نیاز بود.»
شرمن ادامه داد: «هرچند بیاعتمادیها هرگز برطرف نشد، اما به واسطه بحثهایی که عباس عراقچی و من، مجید روانچی و من درباره موضوعات شخصی داشتیم، این مسئله در طول مذاکرات به ما کمک کرد که دستکم صبوری بیشتری مقابل هم به خرج دهیم. ما همچنان به یکدیگر ایمیل میزنیم و باید بگویم که این تغییر بزرگی در روابط دیپلماتیکی بود که شاهدش بودیم. علاوه بر این، رابطه شخصی بین وزرا موجب شد تا ما بتوانیم ملوانهایی را که ایران بازداشت کرده بود، بسرعت به خانه بازگردانیم.»
به گفته معاون سابق وزیر خارجه آمریکا، این رابطه شخصی در جریان مذاکرات مبادله زندانیان هم اثرگذار بوده است.
این تعریف خاطرات که از سوی طرف آمریکایی بازگو می شود نیازمند آن است که طرف ایران هم تعریف خود را از جریان مذاکرات هسته ای و خصوصاً مسائلی که شرمن به آن اشاره کرده پاسخ دهد تا ذهن مخاطب ایرانی هم حرف خودی را بشنود نه این که تنها بسنده کند به خواندن یا گوش کردن سخنان و خاطراتی که از سوی دشمن بر زبان جاری می شود.
معاون سابق وزیر خارجه آمریکا در ادامه سخنانش به مقدار پول های بلوکه شده ایران در کشورهای خارجی به خاطر تحریم های آمریکا اشاره می کند و می گوید؛ «در باره مبلغ صد میلیارد دلار، اینکه برآورد ما و وزارت خزانهداری این است که ممکن است نهایتاً تا 50 میلیارد دلار بتواند به ایران بازگردد، چراکه باقی این مبلغ یا اقساط عقبافتاده وامهای ایران است یا مبالغی که متعلق به چین است و چین هم میخواهد آنها را پس بگیرد.»
البته مسئولینی که مسائل مطرح شده از سوی شرمن به آنها مربوط می شود، نیازمند است که به پاسخگویی برای روشنگری افکار عمومی بپردازند. چرا که مبالغ بلوکه شده که قرار است آزاد شود، بیت المال است و به تک تک افراد جامعه مربوط می شود. این که چه مبلغی به کشور برگردانده خواهد شد؟ و موضوع اقساط عقب افتاده چیست و این که مبالغی که متعلق به چین است چیست؟
شرمن توصیه ای هم به ایران می کند و می گوید؛«نهایتاً، به نفع ایران نیست که این مبالغ را به داخل کشور منتقل کند، چراکه ایران این پول را در خارج کشور برای انجام تجارت نیاز دارد و اگر پولی در خارج نداشته باشد، نمیتواند معامله تجاری کند.»
سخنان شرمن یک نکته ظریف دارد. توصیه او برای این که ایران پول های خود را از کشورهای خارجی برداشت نکند برای چیست؟ آیا قرار است همچنان راه معاملات خارجی بر روی ایران بسته باشد که نتوان معامله تجاری کرد؟ یا این که سخن شرمن به گونه ای هشدار و تهدید است که اگر ایران پول های خود را بردارد نمی تواند معامله تجاری کند؟ و دیگر این که آیا نفع ایران را شرمن تشخیص می دهد یا خودمان؟! هنوز دزدی آمریکایی ها و بالا کشیدن دومیلیارد دلار از دارایی های ایران در آمریکا تازه است و البته از یاد هم نمی رود. دارایی های ایران در آمریکا بماند آنها برای مابقی پول های کشورمان کیسه خواهند دوخت.
رئیس سابق تیم مذاکره کننده آمریکایی حتی درباره نوع هزینه کردن پولهای خودمان هم اظهار نظر می کند و می گوید؛ «نکته مهم که بسیار حائز اهمیت است، این است که شکی وجود ندارد که ایران میتواند این پول را برای مقاصد دیگر استفاده کند و سوالی وجود ندارد که با رفع تحریمها، اقتصاد ایران میتواند عملکرد بهتری داشته باشد و شک ندارم که با بهبود وضعیت اقتصادی، سپاه پاسداران هم پول بیشتری به دست میآورد. اما میخواهم به شما یادآوری کنم که سپاه پاسداران و نیروی قدس، با همان مبالغ کم، توانسته بود کارهای زیادی انجام دهد.»
شرمن در اواخر نشست در باره رفع محدودیتها بعد از پایان برجام، بار دیگر تهدید نظامی را علیه ایران مطرح می کند و می گوید؛ اگر بعد از گذشت 25 سال و پایان محدودیتهای قید شده در برجام، ایران خواست از معاهده منع گسترش خارج شود یا به سمت بمب حرکت کند، «آن وقت ما همه گزینههایی را که امروز در اختیار داریم، در اختیار خواهیم داشت.»
وی افزود: «ما میتوانیم دست به اقدام نظامی بزنیم. ایالات متحده سلاحی را به کار گرفته، برای آن هزینه کرده و آن را ساخته که میتواند به داخل تأسیسات ایران نفوذ کند. این مسئله در رسانهها علنی شده و ایران هم از این مسئله مطلع است. ضمناً فناوری همچنان پیشرفت خواهد کرد و ما همچنان به روز باقی خواهیم ماند.»
این تهدیدات در حالی مطرح می شود که به ادعای شرمن، آمریکا سلاحی ساخته که می تواند به داخل تأسیسات ایران نفوذ کند، ضمن این که فناوری های نظامی آمریکا پیشرفت خواهد کرد و همچنان به روز باقی خواهد ماند، آنگاه چگونه است که با چنین سیاستی از سوی آمریکا، ایران نباید پیشرفت دفاعی و نظامی داشته باشد و هر گاه هم آزمایش موشکی انجام می دهد یا رزمایشی برگزار می کند با واکنش تند آمریکایی ها روبرو می شود؟ آیا نباید در مقابل چنین تهدیدات بالقوه آمریکا علیه ایران، ما نیز به پیشرفت های دفاعی، نظامی و موشکی خود ادامه دهیم و آنها را خط قرمز بدانیم؟
شرمن در پایان گفت: «ما میتوانیم به واسطه ساز و کاری که در توافق در نظر گرفتیم، به سرعت رأسا تحریمهایمان را و تحریمهای چند جانبه را بازگردانیم. بنابراین، زمانی که میگویم ایران به بمب هستهای دست نمییابد، به واسطه لایههایی است که در نظر گرفتهایم از نظارت گرفته تا گزینههایی که الان در اختیار داریم تا اگر آنها حقه زدند، از آنها استفاده کنیم.»
ساز و کاری که وندی شرمن از آن سخن می گوید چه ساز و کاری است که به سرعت می تواند تحریم های آمریکا و تحریم های چند جانبه را علیه ایران بازگرداند؟
دست اندرکاران مذاکرات هسته ای اکنون به جای این که تنها به دستاوردهای برجام که هنوز برای مردم ملموس و قابل احساس نیست اشاره کنند و در تمجید از آن سخن بگویند و به انتقاد از منتقدین داخلی برجام بسنده کنند؛ همانند طرف آمریکایی وارد میدان شوند، علاوه بر پاسخ به چنین سخنانی، ابعاد مذاکرات هسته ای را برای افکار عمومی داخلی و حتی خارجی باز کنند تا از سوء استفاده مصون باشد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *