نمایشگاه متحرک فخر فروشی +تصاویر
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از ریشه، رهبر معظم انقلاب روز چهارشنبه هفته گذشته در دیدار با کارگران به مناسبت هفته کارگر بیانات مهمی داشتند که فرازهایی از این بیانات بدین شرح است:
متأسّفانه بعضی از این فروشگاهها که فروشگاههای بزرگ هم هستند، مربوط به خود دستگاههای حکومتیاند، چرا چرا کالاهای خارجی را ترویج میکنند؟ این کار باید زشت شمرده بشود. شما میخواهی کارگر داخلی را بیکار کنی، کارگر بیگانه را بهرهمند و برخوردار کنی برای پُز دادن! جنسهای دارای نشان خارجی را [میآورند]، یک عدّه پولدار هم -پولدارهای نوکیسهی تازهبهدورانرسیده که متأسّفانه در کشور کم نداریم- دنبال نشانهای خارجیاند؛ به قول خودشان برندهای خارجی.
"نوکیسه" در اصطلاح عامیانه به فرد یا افرادی گفته میشود که در مدت کوتاه/بسیار کوتاهی به ثروتی عظیم دست مییابند، اصطلاحاً پول بسیاری به دستشان میرسد که برای تلنبار کردن آن نیاز به کیسههای نو دارند، چون این مالِ بادآورده آنقدر ناگهانی بوده که از قبل کیسهای برای آن تدارک ندیده بودند!
برخی سیاستهای نادرست اقتصادی، تورم بالا و رشد نقدینگی، باعث شده عده خاصی در دوران تحریمها، به دلیل وارد آمدن فشار اقتصادی به عموم اقشار، قدم در راههای میانبر بگذارند و ثروت یک ملت را چپاول کنند.
اما گذشته از علل و عوامل اقتصادیِ خرد و کلان در این مسئله، به اعتقاد بسیاری از آسیبشناسان اجتماعی، در جامعه امروز ما نه تنها صرفاً کسب ثروت بادآورده، بلکه نمایش و فخرفروشی بدان به یکی از ارزشها به ویژه در نسل جوان تبدیل شده است.
بنابراین بخشی از تبعاتِ این پدیدۀ شوم، سخت افزاری و برخی نرم افزاری است که البته مصادیق فراوانی از آن را هر روزه در دنیای حقیقی و البته در دنیای مجازی شاهد هستیم.
متأسفانه پولدارهای تازه به دوران رسیده، در دهه اخیر به صورت "سرطانی" با خودروهای سواری میلیاردی، گوشیهای تلفن همراه میلیونی، شماره خطهای میلیونی، کیف و کفش و لباس و خلاصه کلیه لوازم شخصی تزئینی از الماس و طلا و جواهر، در جامعه به خصوص شهرهای بزرگ و به خصوصتر در شمال شهر "تهران" پخش شدهاند.
به گزارش نشریه معتبر اکونومیست "پورشه" در سال ۲۰۱۱ در تهران بیش از هر شهر دیگری در خاورمیانه فروش داشته است.
سرطانی بودن گسترشِ این ضدّ ارزشِ غیراکتسابی به این دلیل است که چشم و همچشمیهای فراوانی را به دنبال خود میآورد.
برای شفافیت این موضوع، کافی است به مواجهۀ شهروندان عادی با کسانی توجه کنیم که به همراه کالاهای بیش از اندازه لوکس در پاساژها و خیابانهای سطح شهر تردد میکنند.
زنان و مردانی که در این مواجهه از نگاههایشان "لایک" میچکد، در درازمدت به دو دستۀ زیر تقسیم میشوند:
- یا جزو طبقات پایین اجتماعیاند که دچار یأس، سرخوردگی و در نهایت بیانگیزگی نسبت به حرفه و شغل خود میشوند.
- یا اینکه در اقشار متوسط، تلاش برای پیوستن به جرگۀ نوکیسگان شکل میگیرد.
در هر دوی این دستهها، "آه حسرت" مشترک
است.
پیامدهای زیانبارِ نرمافزاری که تجملگرایی بر سیستم اقتصادی میگذارد، روحی- روانی است. اقشار متوسط و پایین جامعه، دچار افسردگی، سرخوردگی و تبعیض می شوند و یا اینکه به اصطلاح خود را به آب و آتش میزنند تا از قافله دوستان و همسالان عقب نمانند.
اما سؤال اینجاست که چرا در این میان، وجود دستۀ سومی بارز نیست؟
چرا لوکسخواهان و لوکسپرستان جامعه ما معمولاً با بازخورد منفی، دافعه و انتقاد عموم جامعه مواجه نمیشوند؟
چرا ضدّفرهنگِ اشرافیگری مورد استقبال برخی از اقشار جامعه ما قرار گرفته است؟
فرهنگِ نمایش ثروت از سوی تازه به دوران رسیدهها، در کشورهای حاشیه خلیجفارس به وفور دیده میشود. اوج رویۀ جهان سومیِ تجمل و اسراف در شهرهای دوبی، ابوظبی، ریاض به چشم میخورد که عمری به طول قرنها دارد.
اما در کشور ما اختلاف طبقاتی یا به تعبیر امام خمینی تقابل "کاخ نشینان" و "کوخ نشینان" همیشه از اصلیترین معضلات مورد بررسی اقتصاددانان و جامعهشناسان بوده است.
تنها امام خمینی (ره) نبود که معتقد بود "يک موی سر اين کوخ نشينان و شهيددادگان به همه کاخها و کاخنشينان جهان شرف و برتری دارد."
بنیانگذار انقلاب اسلامی، گفتمان جدیدی مطرح نکرد وقتی که کوشید اخلاق کاخنشینی را از این ملت بزداید، بلکه فراتر از از آرمانهای انقلاب اسلامی و شخص امام، پیامبر مکرّم اسلام (ص) در میان اعراب بدوی و قومی به غایت جاهل به رسالت مبعوث گردید تا شأن انسان را به مرتبهای فراتر از رنگ پوست و نژاد و قبیله، فراتر از شهوت و ثروت ارتقاء دهد.
یکی از تعابیری که قرآن کریم در توصیف منشِ زندگانی در دوران "جاهلیت" بیان میدارد، خلق و خوی نشان دادن زینتها و فخرفروشی بدان است.
و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الأولى (33 احزاب): "جاهلیت نخستین"!
چنانچه میدانیم مردم شبهجزیره عربستان عمدتاً به بیابانگردی
و راهزنی مشغول بودند. همیشه گروهی ارباب و گروهی رعیت بودهاند، گروهی
اشرافزاده و گروهی کنیز و غلام.
طبیعتاً هر کس در گروه خود ازدواج میکرد و ارباب زادهها، اربابِ رعیت زادهها میشدند.
بنابراین این سیستم سلسله مراتبی، نسل به نسل ادامه پیدا کرده و میکند.
اعراب بر یکدیگر فخرفروشی میکردند و دچار خودپرستی بودند به گونهای که هرکس فقط خود را انسان و دارای فضایل میدانست. آنان برای ثروت، نژاد، زبان و... امتیاز قائل بودند و از این رو کسانی که نژاد اصیل عربی و ثروت زیاد داشتند، در طبقات بالای زندگی قرار میگرفتند.
امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: هیچ ثروتی در جایی انباشته نشد، مگر آنکه گرسنههایی در کنار آن بودند.
به نظر میرسد پولدارهای نوکیسهی تازهبهدورانرسیده در جامعۀ امروز ایران، چه در خوراک و پوشاک و چه در سبک زندگی الگوی خود را فرهنگ اعراب جاهلیت قرار داده؛ جوامع شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس (عربستان، امارات، قطر، کویت، بحرین...) که هیچ کارشناس و دانشمندی، در هیچ رشته و تخصصای، تاکنون چشمانداز علمی روشنی برای آنان پیشبینی نکرده است.
وقتی گروهی از جامعه گرفتار خوی تجملگرایی شود، درک وی به نازلترین ادراک بشری از عالم سقوط میکند و این جامعه محکوم به واپسگرایی است، چراکه طبعِ ثروت و طبعِ پستِ پولپرستی با ذات توسعه و تلاش برای توسعه ناسازگار است.
مستراحی از جنس طلا برای شاهزاده سعودی!
جالب اینجاست علی رغم اینکه پولدارهای نوکیسۀ جامعه ما، وانمود به تجدّد و مدرن بودن ظاهر خود میکنند، هیچ یک از کشورهای غربی (آمریکایی-اروپایی) که خاستگاه "برند"های برتر جهانی هستند، تجملگرایی و نمایش ثروت به این شکل در سبک زندگیشان دیده نمیشود.
برعکس؛ اولاً در کشورهای پیشرفتۀ صنعتی به ندرت از بین مردم
عادی کسی چنین درجۀ بالایی از ثروت آنهم بطور ناگهانی به دست میآورد، چون
مالیاتهای سرسامآور به نسبت ثروت، احتمالِ عقد قراردادهای هنگفت در
کارخانههای کذایی و "نوکیسه" شدن ناگهانی شهروندان غربی با چند تلفن را
محال میکند.
و ثانیاً بر فرض هم که این اتفاق بیفتد، "نوکیسۀ تازه به دوران رسیده" به عنوان یک "تافتۀ جدا بافته" نه تنها مورد تحسین و تمجید عموم شهروندان، دوستان و اطرافیان قرار نمیگیرد بلکه به مرور به انزوای اجتماعی خزیده میشود.
/انتهای پیام/
:
انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به
معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای
منتشر میشود.