زمان گفت وگوی جدی ایران و آمریکا درباره عراق فرا رسیده؟
بحرانی که در عراق به وجود آمده برخی تحلیلگران را بر آن داشته تا مطرح کنند زمان گفت وگوهای جدی ایران و آمریکا درباره عراق فرا رسیده است.
به گزارش گروه بین الملل ، بحران عراق تازگی ندارد بلکه از زمان اشغال عراق از سوی ارتش آمریکا همراه با ایجاد تفرقه مذهبی و قومی در این کشور آغاز شد و با حمایت از گروه های تروریستی تکفیری شدت گرفت و اکنون هم به اوج رسیده است.
عامل اصلی بحران در عراق، اقدامات و سیاست هایی است که آمریکا باعث آن است. ایران یکبار بر سر موضوع عراق با آمریکا مذاکره کرد اما همانطور که پیش بینی می شد، آنها پس از بهره بردن از رایزنی و تأثیر ایران، زیر تعهدات خود زدند. گرچه ایران به خوبی می دانست که چنین اتفاقی خواهد افتاد اما به خاطر پایان یافتن بحران در عراق پادرمیانی کرد و پای میز مذاکره با آمریکا نشست.
اما اکنون مشکلی که در عراق وجود دارد مشکلی نیست که بخواهد با گفت وگوهای جدی ایران و آمریکا حل شود، مشکل به خاطر دخالت ها و فتنه انگیزی هایی است از بیرون و از درون این کشور تزریق می شود.
از یک سو فتنه انگیزی های رژیم سعودی علیه عراق به خاطر دولت شیعه در این کشور و از سوی دیگر ترکیه در همراهی با سعودی ها بر آتش اختلافات دامن می زنند در حالی که دولت عراق و نیروهای مردمی در حال نبرد با گروه های تروریستی تکفیری داعش هستند.
زلمای خلیل زاد که خود سفیر پیشین آمریکا در عراق بوده است، هنگام مذاکرات ایران و آمریکا که به درخواست و اصرار واشنگتن انجام شد سفیر این کشور در بغداد بود و به خوبی از شرایط این کشور و نتایج مذاکرات ایران و آمریکا آگاه است.
او در یادداشت خود که در نشریه پولیتیکو به چاپ رسانده نوشته است؛«زمان گفتگوهای جدی با ایران در باره عراق فرا رسیده است. آشوب در بغداد با اشغال موقت مجلس عراق توسط حامیان مقتدی صدر، روحانی شیعه به اوج رسیده است.»
آیا ایران با آمریکا در عراق منافع مشترک دارد که بخواهد برسر آن مذاکره کند؟ نگرانی سفیر پیشین آمریکا از بابت عراق برای چیست؟ آیا واقعاً او نگران تقویت داعش در عراق است؟
آمریکایی ها سفیر پیشین این کشور در عراق را جلوانداخته اند تا از زبان او خواسته خود را مطرح کنند. هر چند آمریکا از یک سو حامی گروه های تروریستی در غرب آسیا است، اما در گوشه ای از نگرانی هایش، از گسترش آنها در اروپا و آمریکا هم بیم دارد. برای همین است که زلمای می گوید «واشنگتن برای پرهیز از چنین سرنوشتی به کمک تهران نیاز دارد. ایران هم باید به همان میزان که واشنگتن علاقمند است خواهان ثبات در عراق باشد زیرا طرفداران خودش در این میان لطمه می بینند.
اما نباید فراموش کرد که سیاست های شیعه ستیزی، ایران ستیزی و اسلام ستیزی آمریکا میان مسلمانان منطقه و افکار عمومی، ذهنیت اقشاری از مردم مسلمان منطقه و حتی عراق را نسبت به ایران منفی کرده است. در حالی که جمهوری اسلامی ایران پس از سقوط صدام تنها کشوری بود که کنار ملت و دولت عراق ایستاد و از آنها در شرایط بحرانی حمایت کرد.
مقامات عراقی و مردم این کشور هم خود بارها اعتراف کرده اند اگر ایران نبود عراق تاکنون به چنگ گروه های تروریستی تکفیری و داعش افتاده بود، این موضوع نشان می دهد که ایران تا چه اندازه کمک حال دولت و ملت عراق بوده است.
اکنون هم شرایط برای دولت که بر اساس قانون اساسی عراق برآمده از اکثریت مردم این کشور یعنی شیعیان است، بر سر کار آمده، تاکنون غیر از کارشکنی و ایجاد مشکل از سوی آمریکا و همسایگانی همچون عربستان و ترکیه چیزی ندیده است. تضعیف و ناکارآمد نشان دادن دولت شیعی در عراق و تخریب آن به همین بهانه، خواسته مهم آمریکایی هاست.
آنها با این روش و با استفاده از فضای درگیری مردم و دولت با داعش در عراق، سعی می کنند زمینه های تجزیه عراق را که سال هاست دنبال آن هستند، بیشتر آماده کنند تا به سرعت انجام شود.
اختلاف افکنی میان مذاهب و قومیت های عراق راه حل بحران این کشور را به جایی می برد که باعث می شود مردم به خاطر رنج های این سال ها تاکنون تن به خواسته آنها بدهند و در این میان وارد کردن ایران به بطن این موضوع دسیسه ای است که آنها برای مشارکت دادن ایران چیده اند. سهیم کردن ایران در اجرای پروژه تجزیه عراق ضمن این که همدست سازی می کند، مشروعیتی را هم به این اقدام می دهد.
در یک سو زلمای خلیل زاد مقاله ای در راستای حل بحران عراق در شرایط کنونی می نویسد و در گوشه ای دیگر روزنامه واشنگتن پست آمریکا با مسرور بارزانی رئیس شورای امنیت اقلیم کردستان عراق مصاحبه می کند و او در این گفت وگو می گوید؛ همزیستی اجباری کردها با عراقی ها بی فایده است، از این به بعد دیگر خود را شهروند عراق نمی دانیم.
به این سخن بارزانی توجه کنید؛ رئیس شورای امنیت منطقه خودگردان کردستان گفت: همزیستی اجباری در عراق فایده ای ندارد زیرا عراق کشوری است که در همه چیز شکست خورده است.
او می گوید عراق کشوری است که در همه چیزی شکست خورده است. این شکست ها نتیجه طرح ها و برنامه هایی است که آمریکا و کشورهای همسوی او در منطقه برای عراق تدارک دیده اند. اگر شکست در عراق شدت می یاد بخش اصلی و عمده آن به خاطر تفرقه ای است که اقلیم کردستان عراق با سیاست های مسعود بارزانی به آن دامن می زند.
مسرور بارزانی به خوبی می داند پدرش دیگر توانایی اداره اقلیم کردستان عراق را ندارد، شرایط هم مهیای اعلان استقلال این بخش از عراق است، پس از مسعود بارزانی، مسرور خود راجانشین او خواهد کرد. سودای ریاست بر کردستان عراق چشم عقل و منطق را بر روی آنها بسته است.
ایران از وضعیتی که در عراق حاکم است ناخشنود و ناخرسند است. چنین وضعیتی در عراق برای ایران هم تبعات منفی زیادی دارد. ایران خواهان صلح و ثبات و تأمین امنیت در عراق یکپارچه است. اما از راه و روش خود اقدام می کند و دراین زمینه شراکت کردن با آمریکا به ضرر ایران پایان می یابد.
همانطور که پیش بینی می شد آمریکایی ها پس از توافق هسته ای در پی مذاکرات و گفت وگوهای دیگری با ایران هستند. این در حالی است که هنوز نتایج مذاکرات هسته ای برای ایران ملموس نشده است.
عامل اصلی بحران در عراق، اقدامات و سیاست هایی است که آمریکا باعث آن است. ایران یکبار بر سر موضوع عراق با آمریکا مذاکره کرد اما همانطور که پیش بینی می شد، آنها پس از بهره بردن از رایزنی و تأثیر ایران، زیر تعهدات خود زدند. گرچه ایران به خوبی می دانست که چنین اتفاقی خواهد افتاد اما به خاطر پایان یافتن بحران در عراق پادرمیانی کرد و پای میز مذاکره با آمریکا نشست.
اما اکنون مشکلی که در عراق وجود دارد مشکلی نیست که بخواهد با گفت وگوهای جدی ایران و آمریکا حل شود، مشکل به خاطر دخالت ها و فتنه انگیزی هایی است از بیرون و از درون این کشور تزریق می شود.
از یک سو فتنه انگیزی های رژیم سعودی علیه عراق به خاطر دولت شیعه در این کشور و از سوی دیگر ترکیه در همراهی با سعودی ها بر آتش اختلافات دامن می زنند در حالی که دولت عراق و نیروهای مردمی در حال نبرد با گروه های تروریستی تکفیری داعش هستند.
زلمای خلیل زاد که خود سفیر پیشین آمریکا در عراق بوده است، هنگام مذاکرات ایران و آمریکا که به درخواست و اصرار واشنگتن انجام شد سفیر این کشور در بغداد بود و به خوبی از شرایط این کشور و نتایج مذاکرات ایران و آمریکا آگاه است.
او در یادداشت خود که در نشریه پولیتیکو به چاپ رسانده نوشته است؛«زمان گفتگوهای جدی با ایران در باره عراق فرا رسیده است. آشوب در بغداد با اشغال موقت مجلس عراق توسط حامیان مقتدی صدر، روحانی شیعه به اوج رسیده است.»
آیا ایران با آمریکا در عراق منافع مشترک دارد که بخواهد برسر آن مذاکره کند؟ نگرانی سفیر پیشین آمریکا از بابت عراق برای چیست؟ آیا واقعاً او نگران تقویت داعش در عراق است؟
آمریکایی ها سفیر پیشین این کشور در عراق را جلوانداخته اند تا از زبان او خواسته خود را مطرح کنند. هر چند آمریکا از یک سو حامی گروه های تروریستی در غرب آسیا است، اما در گوشه ای از نگرانی هایش، از گسترش آنها در اروپا و آمریکا هم بیم دارد. برای همین است که زلمای می گوید «واشنگتن برای پرهیز از چنین سرنوشتی به کمک تهران نیاز دارد. ایران هم باید به همان میزان که واشنگتن علاقمند است خواهان ثبات در عراق باشد زیرا طرفداران خودش در این میان لطمه می بینند.
اما نباید فراموش کرد که سیاست های شیعه ستیزی، ایران ستیزی و اسلام ستیزی آمریکا میان مسلمانان منطقه و افکار عمومی، ذهنیت اقشاری از مردم مسلمان منطقه و حتی عراق را نسبت به ایران منفی کرده است. در حالی که جمهوری اسلامی ایران پس از سقوط صدام تنها کشوری بود که کنار ملت و دولت عراق ایستاد و از آنها در شرایط بحرانی حمایت کرد.
مقامات عراقی و مردم این کشور هم خود بارها اعتراف کرده اند اگر ایران نبود عراق تاکنون به چنگ گروه های تروریستی تکفیری و داعش افتاده بود، این موضوع نشان می دهد که ایران تا چه اندازه کمک حال دولت و ملت عراق بوده است.
اکنون هم شرایط برای دولت که بر اساس قانون اساسی عراق برآمده از اکثریت مردم این کشور یعنی شیعیان است، بر سر کار آمده، تاکنون غیر از کارشکنی و ایجاد مشکل از سوی آمریکا و همسایگانی همچون عربستان و ترکیه چیزی ندیده است. تضعیف و ناکارآمد نشان دادن دولت شیعی در عراق و تخریب آن به همین بهانه، خواسته مهم آمریکایی هاست.
آنها با این روش و با استفاده از فضای درگیری مردم و دولت با داعش در عراق، سعی می کنند زمینه های تجزیه عراق را که سال هاست دنبال آن هستند، بیشتر آماده کنند تا به سرعت انجام شود.
اختلاف افکنی میان مذاهب و قومیت های عراق راه حل بحران این کشور را به جایی می برد که باعث می شود مردم به خاطر رنج های این سال ها تاکنون تن به خواسته آنها بدهند و در این میان وارد کردن ایران به بطن این موضوع دسیسه ای است که آنها برای مشارکت دادن ایران چیده اند. سهیم کردن ایران در اجرای پروژه تجزیه عراق ضمن این که همدست سازی می کند، مشروعیتی را هم به این اقدام می دهد.
در یک سو زلمای خلیل زاد مقاله ای در راستای حل بحران عراق در شرایط کنونی می نویسد و در گوشه ای دیگر روزنامه واشنگتن پست آمریکا با مسرور بارزانی رئیس شورای امنیت اقلیم کردستان عراق مصاحبه می کند و او در این گفت وگو می گوید؛ همزیستی اجباری کردها با عراقی ها بی فایده است، از این به بعد دیگر خود را شهروند عراق نمی دانیم.
به این سخن بارزانی توجه کنید؛ رئیس شورای امنیت منطقه خودگردان کردستان گفت: همزیستی اجباری در عراق فایده ای ندارد زیرا عراق کشوری است که در همه چیز شکست خورده است.
او می گوید عراق کشوری است که در همه چیزی شکست خورده است. این شکست ها نتیجه طرح ها و برنامه هایی است که آمریکا و کشورهای همسوی او در منطقه برای عراق تدارک دیده اند. اگر شکست در عراق شدت می یاد بخش اصلی و عمده آن به خاطر تفرقه ای است که اقلیم کردستان عراق با سیاست های مسعود بارزانی به آن دامن می زند.
مسرور بارزانی به خوبی می داند پدرش دیگر توانایی اداره اقلیم کردستان عراق را ندارد، شرایط هم مهیای اعلان استقلال این بخش از عراق است، پس از مسعود بارزانی، مسرور خود راجانشین او خواهد کرد. سودای ریاست بر کردستان عراق چشم عقل و منطق را بر روی آنها بسته است.
ایران از وضعیتی که در عراق حاکم است ناخشنود و ناخرسند است. چنین وضعیتی در عراق برای ایران هم تبعات منفی زیادی دارد. ایران خواهان صلح و ثبات و تأمین امنیت در عراق یکپارچه است. اما از راه و روش خود اقدام می کند و دراین زمینه شراکت کردن با آمریکا به ضرر ایران پایان می یابد.
همانطور که پیش بینی می شد آمریکایی ها پس از توافق هسته ای در پی مذاکرات و گفت وگوهای دیگری با ایران هستند. این در حالی است که هنوز نتایج مذاکرات هسته ای برای ایران ملموس نشده است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *