مبتلایان به ایدز را به جای طرد، حمایت کنیم
از آن به بیماری قرن یاد میشود؛ بیماران مبتلا به آن به ندرت بیماری خود را علنی میکنند و علت آن نیز نوع نگاه جامعه نسبت به بیماران مبتلا به آن است. ایدز یا بیماری ناشی از ویروس اچآیوی باعث مختل شدن سیستم ایمنی فرد مبتلا میشود و با روشهایی چون استفاده از سرنگ آلوده، تماس جنسی، دریافت خونآلوده و همچنین از طریق مادر آلوده به نوزاد در هنگام تولد انتقال مییابد.
به گزارش گروه فضای مجازی ، این بیماری کشنده قرن که تاکنون علم پزشکی با همه پیشرفت خود نتوانسته است درمانی برای آن پیدا کند، سالانه جان بسیاری از افراد را در سرتاسر دنیا میگیرد و تعداد زیادی نیز به آن مبتلا میشوند.
در ایران نیز طبق آمارهای رییس سازمان بهزیستی کشور 30 هزار و 47 بیمار مبتلا به ایدز در کشور شناسایی شدهاند. این در حالی است که طبق آمارهای غیررسمی آمار مبتلایان به این بیماری بیشتر است و این آمار گرچه در دنیا روبه کاهش است اما در ایران روند افزایشی را طی میکند.
اینکه چند نفر در کشور مبتلا به این بیماری هستند و بیش از 88 درصد مبتلایان به این بیماری مردان هستند و عمدتا در گروه سنی 25 سال تا 34 سال بهسر میبرند موضوع بحث ما نیست زیرا روزانه این دست گزارشها در جامعه منتشر میشود اما موضوع اصلی مورد بحث این است که چند درصد از مبتلایان به این ویروس کشنده از بیماری خود مطلع هستند و چنددرصد در صورت ابتلا اقدامات پیشگیرانه برای عدم ابتلا دیگران به این بیماری انجام میدهند.
متاسفانه به دلیل نگاه نامناسبی که به این بیماری در جامعه وجود دارد مبتلایان به این بیماری در صورت اطلاع از بیماری خود آن را پنهان میکنند و حتی این بیماری را از اعضای خانواده خود مخفی میکنند و حتی این موضوع را در ارتباطات جنسی با شریک زندگی خود نیز رعایت نمیکنند و همین موضوع باعث میشود که روز به روز بر آمار مبتلایان به ایدز در کشور اضافه شود.
فرد مبتلا همواره این تصور رادارد که اگر از بیماری خود بگوید انگ اخلاقی و جنسی میخورد و برای همین محدودیتهای عرفی و شرعی ترجیح میدهد به صورت مخفیانه با بیماریاش کنار بیاید تا اینکه بخواهد از جامعه و خانواده طرد شود.
متاسفانه به دلیل عدم فرهنگسازی در کشور جهت آگاهسازی افراد در مورد این بیماری و مبتلایان به آن روز به روز شاهد گسترش آن به صورت مخفی هستیم، قطعا اگر فرهنگسازی مناسب در جامعه در مورد این بیماری و مبتلایان به آن انجام شود و این موضوع توضیح داده شود که این بیماری فقط از طریق روشهای پرخطر جنسی انتقال نمییابد آن زمان نگاه جامعه نیز در مورد مبتلایان به این بیماری تغییر خواهد کرد.
اینکه فرد مبتلا به ویروس اچآیوی را یک فردی دارای فساد اخلاقی بدانیم و از جامعه و خانواده و محیط کار طرد کنیم محصول ضعف ما در فرهنگسازی در این زمینه است و اگر حتی گریزی به تاریخچه این بیماری در کشورمان نیز بزنیم متوجه میشویم که اولین فرد مبتلا به این بیماری در کشور که شناسایی شد کودکی 6 ساله بود که به دلیل ابتلا به بیماری هموفیلی از فرآورده خونی آلوده استفاده کرده بود.
خانم ز-ع بنا به درخواست دکتر برای تست اچآیوی به آزمایشگاه مراجعه میکند و متوجه میشود مبتلا به اچآیوی مثبت است و وقتی حتی پدر و مادر و خانواده خودش او را طرد میکنند و فامیل انگ زن خیابانی به او میزنند آیا کسی از دکتر معالج وی پرسید که روش انتقال ویروس اچآیوی به این خانم چه بوده است؟
بیمار مبتلا به اچآیوی نیز همانند سایر بیماران مبتلا به بیماریهای سخت و کشنده نیاز به حمایت و دلگرمی چه از طرف خانواده و چه از طرف جامعه و مسئولان دارد، آری نیاز به حمایت خانواده برای کنار آمدن با بیماری و نیاز به حمایت مسئولان برای داشتن شغل و حفظ موقعیت اجتماعی. اما چند درصد از بیماران مبتلا به این بیماری مورد این حمایتها و تفقدها قرار گرفتهاند؟
در هر همایش یا کنگرهای که مربوط به ایدز در کشور برگزار میشود تنها تراکت یا پوستری که خودنمایی میکند علامت ضربدری قرمز رنگ است که زیر آن نیز عموما نوشته است ایدز بیماری قرن یا سایر مطالبی که در این مورد به آنها بسیار پرداخته شده نوشته شده است و شاید انگشتشمار به اینکه بیمار مبتلا به ایدز نیز حق زندگی در جامعه را با انجام یکسری مراقبتهای ویژه دارد پراخته شده است.
اگر روش انتقال ایدز در کشور بنا به گفته مسئولان از سرنگ آلوده به سمت رفتارهای پرخطر جنسی رفته است، پس چرا در این زمینه راهکار ارائه نمیشود چرا اقدامات پیشگیری انجام نمیدهیم.
حل مشکلات اقتصادی و تامین مسکن و شغل برای جوانان جهت تشکیل خانواده یکی از راهکار برای پیشگیری نیست؟ حمایت از زنان بدسرپرست و بی سرپرست و سامان دادن به زنان کارتن خواب آیا گامی در راه پیشگیریها تعریف نمیشود؟ حمایت از معتادان برای ترک اعتیاد و ادامه این حمایتها بعد از ترک اعتیاد آیا قدمی در این مسیر نیست؟ آگاهسازی نوجوانان و جوانان در سن بلوغ نسبت به مسایل جنسی آیا در راستای اقدامات پیشگیرانه تعریف نمیشود.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع: آستان
در ایران نیز طبق آمارهای رییس سازمان بهزیستی کشور 30 هزار و 47 بیمار مبتلا به ایدز در کشور شناسایی شدهاند. این در حالی است که طبق آمارهای غیررسمی آمار مبتلایان به این بیماری بیشتر است و این آمار گرچه در دنیا روبه کاهش است اما در ایران روند افزایشی را طی میکند.
اینکه چند نفر در کشور مبتلا به این بیماری هستند و بیش از 88 درصد مبتلایان به این بیماری مردان هستند و عمدتا در گروه سنی 25 سال تا 34 سال بهسر میبرند موضوع بحث ما نیست زیرا روزانه این دست گزارشها در جامعه منتشر میشود اما موضوع اصلی مورد بحث این است که چند درصد از مبتلایان به این ویروس کشنده از بیماری خود مطلع هستند و چنددرصد در صورت ابتلا اقدامات پیشگیرانه برای عدم ابتلا دیگران به این بیماری انجام میدهند.
متاسفانه به دلیل نگاه نامناسبی که به این بیماری در جامعه وجود دارد مبتلایان به این بیماری در صورت اطلاع از بیماری خود آن را پنهان میکنند و حتی این بیماری را از اعضای خانواده خود مخفی میکنند و حتی این موضوع را در ارتباطات جنسی با شریک زندگی خود نیز رعایت نمیکنند و همین موضوع باعث میشود که روز به روز بر آمار مبتلایان به ایدز در کشور اضافه شود.
فرد مبتلا همواره این تصور رادارد که اگر از بیماری خود بگوید انگ اخلاقی و جنسی میخورد و برای همین محدودیتهای عرفی و شرعی ترجیح میدهد به صورت مخفیانه با بیماریاش کنار بیاید تا اینکه بخواهد از جامعه و خانواده طرد شود.
متاسفانه به دلیل عدم فرهنگسازی در کشور جهت آگاهسازی افراد در مورد این بیماری و مبتلایان به آن روز به روز شاهد گسترش آن به صورت مخفی هستیم، قطعا اگر فرهنگسازی مناسب در جامعه در مورد این بیماری و مبتلایان به آن انجام شود و این موضوع توضیح داده شود که این بیماری فقط از طریق روشهای پرخطر جنسی انتقال نمییابد آن زمان نگاه جامعه نیز در مورد مبتلایان به این بیماری تغییر خواهد کرد.
اینکه فرد مبتلا به ویروس اچآیوی را یک فردی دارای فساد اخلاقی بدانیم و از جامعه و خانواده و محیط کار طرد کنیم محصول ضعف ما در فرهنگسازی در این زمینه است و اگر حتی گریزی به تاریخچه این بیماری در کشورمان نیز بزنیم متوجه میشویم که اولین فرد مبتلا به این بیماری در کشور که شناسایی شد کودکی 6 ساله بود که به دلیل ابتلا به بیماری هموفیلی از فرآورده خونی آلوده استفاده کرده بود.
خانم ز-ع بنا به درخواست دکتر برای تست اچآیوی به آزمایشگاه مراجعه میکند و متوجه میشود مبتلا به اچآیوی مثبت است و وقتی حتی پدر و مادر و خانواده خودش او را طرد میکنند و فامیل انگ زن خیابانی به او میزنند آیا کسی از دکتر معالج وی پرسید که روش انتقال ویروس اچآیوی به این خانم چه بوده است؟
بیمار مبتلا به اچآیوی نیز همانند سایر بیماران مبتلا به بیماریهای سخت و کشنده نیاز به حمایت و دلگرمی چه از طرف خانواده و چه از طرف جامعه و مسئولان دارد، آری نیاز به حمایت خانواده برای کنار آمدن با بیماری و نیاز به حمایت مسئولان برای داشتن شغل و حفظ موقعیت اجتماعی. اما چند درصد از بیماران مبتلا به این بیماری مورد این حمایتها و تفقدها قرار گرفتهاند؟
در هر همایش یا کنگرهای که مربوط به ایدز در کشور برگزار میشود تنها تراکت یا پوستری که خودنمایی میکند علامت ضربدری قرمز رنگ است که زیر آن نیز عموما نوشته است ایدز بیماری قرن یا سایر مطالبی که در این مورد به آنها بسیار پرداخته شده نوشته شده است و شاید انگشتشمار به اینکه بیمار مبتلا به ایدز نیز حق زندگی در جامعه را با انجام یکسری مراقبتهای ویژه دارد پراخته شده است.
اگر روش انتقال ایدز در کشور بنا به گفته مسئولان از سرنگ آلوده به سمت رفتارهای پرخطر جنسی رفته است، پس چرا در این زمینه راهکار ارائه نمیشود چرا اقدامات پیشگیری انجام نمیدهیم.
حل مشکلات اقتصادی و تامین مسکن و شغل برای جوانان جهت تشکیل خانواده یکی از راهکار برای پیشگیری نیست؟ حمایت از زنان بدسرپرست و بی سرپرست و سامان دادن به زنان کارتن خواب آیا گامی در راه پیشگیریها تعریف نمیشود؟ حمایت از معتادان برای ترک اعتیاد و ادامه این حمایتها بعد از ترک اعتیاد آیا قدمی در این مسیر نیست؟ آگاهسازی نوجوانان و جوانان در سن بلوغ نسبت به مسایل جنسی آیا در راستای اقدامات پیشگیرانه تعریف نمیشود.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع: آستان
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *