چرا دولت "شریر" آمریکا باید به ایران غرامت بپردازد؟/ "فرار رو به جلو به جای عذرخواهی" استراتژی دولت بد عهد ایالات متحده در قبال ایران
با مرور صفحات تاریخ با انبوهی از اقدامات خصمانه و جنایتکارانه آمریکاییها برعلیه منافع ملت ایران مواجه میشویم؛ ساماندهی کودتای 28 مرداد 1332(19 آگوست1953) علیه دولت قانونی ایران، حمایت از دیکتاتوری ظالمانه پهلوی، اعمال سیاست تغییر حکومت در ایران،حمایت از تجاوز صدام، حمایت از بکارگیری سلاح شیمیایی علیه ایران و ...
اگرچه برخی مسئولان دولت فعلی پس از این اقدام آمریکاییها رویکرد اتهام زنی به مسئولان سابق را اتخاذ کردند، اما بسیاری در داخل معتقدند بجای اتهام زنی و تلاش برای یافتن مقصر باید رویکردی مشابه آمریکاییها را در پیش گرفت و با تدوین قوانین مناسب و ساز وکارهای اجرایی شایسته، محکومیت حقوقی و کیفری آمریکاییها را در قبال ظلمها و جنایتهای زیادی که در طول بیش از 60 سال بر ملت ایران روا داشتهاند، پیگیری کرد.
با مرور صفحات تاریخ با انبوهی از اقدامات خصمانه و جنایتکارانه آمریکاییها برعلیه منافع ملت ایران مواجه میشویم؛ ساماندهی کودتای 28 مرداد 1332(19 آگوست1953) علیه دولت قانونی ایران، حمایت از دیکتاتوری ظالمانه پهلوی، اعمال سیاست تغییر حکومت در ایران،حمایت از تجاوز صدام، حمایت از بکارگیری سلاح شیمیایی علیه ایران، جنگ سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی در دودهه گذشته علیه ایران ، حمله عامدانه به هواپیمای مسافری و کشتن 290 ایرانی در خلیج فارس، حمایت امریکا و تعدادی از هم پیمانان آن از گروهک تروریستی منافقین که دهها حادثه تروریستی بزرگ و کوچک به دست آنان واقع شده است، حمایت بی چون و چرا از جنایات رژیم صهیونیستی، حمایت آشکار و نیمه آشکار از گروهای تروریستی همانند القاعده و داعش که موجب ورود خسارات جانی و مالی فراوان به افراد و اموال مردم کشورمان و سایر کشورهای همسایه شده اند و ...
موارد فوقالذکر تنها بخشی از جنایتها و ظلمهای آمریکا علیه ملت ایران است که در ادامه به شرح مختصر برخی از آنها خواهیم پرداخت:
نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد
با روی کار آمدن "آیزنهاور" و "والس" رییس وقت سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در سال 1952 میلادی، خیانت و توطئهچینی دولت آمریکا علیه نهضت ملی کردن نفت ایران تشدید شد و سردمداران آمریکایی برای همراهی دوستان انگلیسیشان جهت سرنگونی کردن دولت قانونی ایران مصمم شدند.
پس از جلسات مشترک میان مقامات آمریکا و انگلیس و تشکیل ستاد مشترکی در ایستگاه اطلاعاتی انگلیس در قبرس، سازمان سیا اختیار یافت که با بودجه تخصیص یافته به برنامهریزی کودتا در ایران بپردازد و این تصمیم به اطلاع "هندرسون" (سفیرآمریکا در ایران) و "گودیران"(رییس سازمان سیا در ایران) رسانده شد. در 4 آوریل 1953 یک میلیون دلار به پایگاه سیا در تهران داده شد تا بنا به تایید "گودیران" و "هندرسون" در هر راهی که سرنگونی دولت قانونی ایران را تسهیل و تسریع میکند، مورد استفاده قرار گیرد.
پس از آنکه آمریکاییها به کمک جاسوسان انگلیس تمهیدات و مقدمات لازم را برای کودتا در ایران فراهم کردند، ژنرال "شوارتسکف" را روانه ایران کردند؛ شوارتسکف یک کارشناس نظامی بود که بین سالهای 1321 تا 1327 ماموریت سازماندهی و آمورش کادرهای شهربانی ایران را به عهده داشت و با "زاهدی" که در آن دوران رییس شهربانی بود دوستی دیرینهای داشت؛ بنابراین شوارتسکف طی ملاقاتی با شاه، به او میفهماند که بهترین فرد برای پیشبرد اهداف کودتا شخص زاهدی است.
طرح کودتا از سوی آمریکاییها عملیات «تی. پی. آژاکس» نام گرفت و «کرمیت روزولت» به منظور اجرای این امر به ایران آمد؛ با ورود وی تحرك بیشتری به فعالیت كودتا داده شد. روزولت علاوه بر پول، حجم قابل توجهی مقاله، كاریكاتور، و امكانات لازم برای فضاسازی نیز به همراه خود آورده بود.
در یازدهم مرداد سال 1332 «كرمیت روزولت» رهبر كودتا، با شاه ملاقات كرد و طرح كودتا و بركناری مصدق و نخست وزیری زاهدی را با وی مطرح و رضایت نهایی وی را در عزل مصدق و انتصاب زاهدی جلب نمود.
مهمترین نقش آمریکا، تامین هزینه عملیات کودتا بود؛ در رابطه با تامین هزینه عملیات کودتا، "روزولت" در مصاحبه ای با روزنامه "لس آنجلس تایمز" گفته است: «مبلغ یک میلیون دلار برای ترتیب دادن تظاهرات خیابانی به منظور سقوط دولت قانونی ایران که سیصد کشته به جای گذاشت در اختیار ما بوده که حدود 75 هزار دلار آن خرج شده است و بقیه پول را در گاو صندوق مطمئنی گذاشتیم تا پس از عملیات این مبلغ به شاه تحویل داده شود» همچنین "روزولت" در مصاحبهاش فاش ساخت که مبلغ 75 هزار دلار هزینه ترتیب دادن تظاهرات خیابانی را به یک شبکه مرکب از سه نفر آمریکایی و پنج نفر ایرانی که با او همکاری داشتهاند پرداخت کرده است.
حمایت آمریکا از صدام و تجهیز و تسلیح ارتش بعثی علیه ایران
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، آمریکاییها اقدامات خصمانهای را برای سرنگون کردن این حکومت نوپا ترتیب دادند؛ جاسوسی از طریق سفارتخانهشان، طراحی کودتای عقیم نوژه، تلاش برای حمله به ایران در ماجرای طبس، تسلیح و تجهیز گروهک های تجزیه طلب، از جمله اقدامات آمریکایی ها در این راستا بود.
اوج اقدامات خصمانه آمریکاییها علیه ایران در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، حمایت از صدام در تجاوز به ایران بود؛ برژینسکی، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا، پیش از آغاز تجاوز صدام به ایران اعلام کرد، «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران، باید تقویت دولتهایی که توان انجام عملیات نظامی علیه ایران دارا هستند را مورد توجه قرار دهد».
پس از آن که ایران در سال 1982 نیروهای عراقی را از قلمرو خود بیرون کرد، سیاست آمریکا در قبال جنگ ایران و عراق شروع به تغییر کرد و دولت ریگان با نگرانی از پیروزیهای احتمالی ایران، به سمت عراق متمایل شد و اقداماتی را در راستای حمایت و تجهیز ارتش عراق انجام داد؛ از جمله اینکه، اعتبار مالی لازم برای عراق نزد شرکتهای امریکایی جهت خرید اقلام مورد نیاز جنگ فراهم شد.
همچنین آمریکا با بیم دادن کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از به مخاطره افتادن موقعیتشان در صورت شکست عراق در جنگ با ایران، آنها را ترغیب به اعطای کمک های بلاعوض یا اعطای تسهیلات با شرایط آسان به عراق کرد.
دولت ریگان به دنبال برقراری روابط مجدد دیپلماتیک با عراق در نوامبر1984 با تغییر سریع و صریح رویه خود اقدامات بسیاری را در حمایت همه جانبه از عراق در پیش گرفت؛ اولاً، در داخل جامعه آمریکا و در جهان غرب برای عراق تسهیلات ویژه مالی فراهم کرد؛ بدین شکل که ضمن تأمین اعتبار برای عراق نزد شرکت های امریکایی، دولت های عمده غرب مانند فرانسه، ایتالیا و انگلیس را تشویق کرد تا با تعویق زمان بازپرداخت بدهیهای عراق موافقت کنند.
ثانیاً، با اجرای پروژه استانچ و قرار دادن نام ایران در ردیف کشورهای حامی تروریسم، ضمن توقف فروش و ارسال تسلیحات به ایران، عراق را از این لیست خارج نمود و بدین طریق راه را برای صدور سلاح به عراق از سوی خود و متحدان اروپایی و خاورمیانهای خود نیز باز کرد. در همین راستا هواپیماهای سوپر استاندارد و موشک های اگزوسه از سوی فرانسه و مواد شیمیایی از طرف آلمان با هماهنگی آمریکا در اختیار عراق قرار گرفت.
حمایت تمام و کمال از گروهک منافقین
در سال 1391 پس از سالها حمایت غیر رسمی از گروهک منافقین ، دولت آمریکا تصمیم گرفت که حمایتهایش از این گروه تروریستی را علنی سازد . لذا وزارت امور خارجه آمریکا در تاریخ 28 سپتامبر 2012 ( 6مهر 1391 ) نام گروهک منافقین را از فهرست گروههای تروریستی خارج کرد.
در اوایل دهه 60 گروهک تروریستی منافقین، طیف وسیعی از ترورها و حملات مسلحانه را علیه مردم ایران انجام داد؛ براساس بررسیهای صورت گرفته 16 هزار نفر از مردم کشورمان در اقدامات تروریستی گروهک منافقین به شهادت رسیدهاند.
البته بعدها مشخص شد که خروج نام گروهک منافقین از لیست گروه های تروریستی ، در پی رشوه های متعددی صورت گرفت که منافقین به اعضای کنگره و سایر مقامات آمریکایی داده بودند.
روزنامه گاردین چاپ انگلیس در این رابطه نوشت که سازمان مجاهدین خلق(منافقین) میلیون ها دلار به برخی از اعضای کنگره آمریکا رشوه داده تا نام این گروه را از فهرست گروه های تروریستی خارج کنند.
یکی از فجیعترین اقدامات گروهک تروریستی منافقین در 7 تیر 60 رخ داد. در این تاریخ بمبی قوی مرکز حزب جمهوری اسلامی را تخریب کرد و موجب شهادت دکتر بهشتی، رئیس دیوانعالی وقت کشور و بیش از 72 تن از یاران امام(ره) شد.
به استناد مستندات بیشمار وغیرقابل انکار، آمریکا در بسیاری از فجایع و جنایتهایی که در کشور ما رقم خورده و آسیبهای فراوان و بعضاً غیرقابل جبران برای ملت ما به همراه داشته است، نقش مستقیم و غیرمستقیم داشته و میتوان برای هرکدام از این فجایع و حوادث، پروندههای متعدد حقوقی را در مجامع قضایی و کیفری بینالمللی طرح و طرف آمریکایی را مجبور به پرداخت غرامت کرد که این امر نیازمند پیگیری و اهتمام مسئولان است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *