صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

دستمزدم در "خندوانه" جزء اسرار است/ مرگ پوپک گلدره تلخ‌ترین اتفاق زندگیم بود+ عکس

۲۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۸:۰۷
کد خبر: ۱۶۱۰۰۸
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
گزارشگر "خندوانه" گفت: البته باید بگویم که این مسئله جزء اسرار است اما خارج از شوخی برای من دستمزدی که از این برنامه گرفته ام راضی کننده بود اما بازگشتنم به تلویزیون و بازخوردهایی که از مردم گرفتم خیلی بیشتر از دستمزدی که گرفتم مهم بود.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، بهروز بقایی در سال ۱۳۳۲ در محله عشرت‌آباد تهران به دنیا آمد. دوران دبستان و دبیرستان را در رودسر، هرزویل و رشت گذراند. پس از دریافت دیپلم برای تحصیل در رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر در دانشکده هنرهای دراماتیک به تهران رفت.

وی پس از ورود به صحنه حرفه‌ای تئاتر وارد تلویزیون و سینما شد. بقایی همچنین دانش‌آموختهٔ بازیگری و کارگردانی دانشگاه هنر در سال ۱۳۵۷ و همسر سابق پرستو گلستانی (بازیگر) است و از خاطره انگیز ترین کارهای وی در عرصه کارگردانی می توان از "دنیای شیرین دریا" و مجموعه به یاد ماندنی "همسران" یاد کرد.

بقایی به دلیل بیماری سالهای زیادی از عرصه هنر فاصله گرفت اما سرانجام با محبوب ترین برنامه تلویزیونی یعنی "خندوانه" به رسانه ملی بازگشت.به همین بهانه وی را به دعوت کردیم و با او به گفت و گو نشستیم که در ادامه خواهید خواند:

بهروز بقایی در ابتدا به غیبت طولانی خود در عرصه سینما و تلویزیون اشاره کرد و گفت: دلایل زیادی برای غیبت طولانی من در عرصه تلویزیون و کارگردانی وجود دارد اما یکی از مهمترین آنها بیماری من بود چرا که یک سکته مغزی و قلبی را با شرایط بسیار سخت پشت سر گذاشتم و همین باعث شد تا مجبور شوم مدت طولانی را به یک استراحت اجباری بپردازم.
 


وی افزود: من حدود شش سالی بود که در تلویزیون کار نمی کردم بعد از این شش سال در یک تماس تلفنی از طرف رامبد جوان از من دعوت شد تا برای ضبط گزارش های متنوع در برنامه خندوانه حضور پیدا کنم و من بسیار از این پیشنهاد خوشحال شدم و همه می دانند که رامبد جوان از جمله افرادی بود که کارش را در برنامه "نوعی دیگر" با من آغاز کرد و به دلیل اعتماد دو طرفه ای که بین من و رامبد وجود داشت اینکار را شروع کردم و باید این را بگویم درست است که رامبد کارش را با من شروع کرد اما خودش قابلیت های پیشرفت در این کار را داشت.
 
بقایی اظهار داشت: ما خط شمالی خلیج فارس را از چابهار شروع کردیم و آمدیم تا اهواز و بعد هم رفتیم تا کرمانشاه و در قصر شیرین با عشایر بودیم و خرم آباد و لرستان را هم پشت سر گذاشتیم و دوباره برگشتیم به تهران ناگفته نماند به شهرهای قزوین واردبیل هم سر زدیم، البته قصد داشتیم سرتاسر ایران را بگردیم و گزارش تهیه کنیم اما به سرمایش شدید برخوردیم و نتوانستیم این راه را ادامه دهیم وگرنه قصد داشتیم به آذربایجان هم سر بزنیم و با توجه به صحبتهایی که با رامبد جوان کردیم  قرار است همین روند را ادامه دهیم.
 
بقایی تصریح کرد: طرح اولیه رفتن به شهرهای مختلف و گرفتن گزارش برای خندوانه متعلق به رامبد و عوامل خندوانه بود و من نقشی در آن نداشتم اما به دلیل اینکه من درگذشته در برنامه" صبح بخیر ایران" چنین تجربه ای را پشت سر گذاشته بودم و به ارتفاعات درفک در رشت سفر کرده بودم که نتیجه خوبی را داشت باعث شد  آن رویه را در خندوانه  ادامه دهیم و باید بگویم کارگردانی این کار و سفرهایی که رفتیم به عهده محمود کریمی بود.
 
وی گفت:  ایرانی ها مهربانترین مردمان هستند به طوری که همیشه در قبال کاری که برای آنها انجام می دهیم بی دریغ محبت خود را ابراز می کنند به همین خاطر ما در این سفر بازخوردهای مثبت زیادی را از مردم دریافت کردیم شاید برایتان جالب باشد در بیابان یا بین مردم عشایر که ممکن بود اصلا ما را نشناسند به ما محبت می کردند و ما از این موضوع خوشحال می شدیم و به همین دلیل  من فکر می کنم دستمزد هر هنرمندی در دست مردم و محبت آنان است.
 


وی در خصوص دستمزدی که برای تهیه گزارش خندوانه گرفته است گفت: البته باید بگویم که این مسئله جزء اسرار است اما خارج از شوخی برای من دستمزدی که از این برنامه گرفته ام راضی کننده بود اما بازگشتنم به تلویزیون و بازخوردهایی که از مردم گرفتم خیلی بیشتر از دستمزدی که گرفتم مهم بود.
 
کارگردان مجموعه خاطره انگیز "همسران" در خصوص فاصله گرفتن طولانیش از عرصه تلویزیون گفت: در این مدت که از تلویزیون و به طور کلی عرصه هنر فاصله گرفته بودم فقط در یک کلمه می توانم که بگویم با چه احساسی مواجه شدم(مرگ) خیلی زیاد دلسرد و اذیت شدم بیشتر از آن چیزی که فکرش را می کردم، زیرا بیماری ام بسیار من را از پا انداخته بود اما خانواده ام همیشه من را حمایت کردند و بسیاری از دوستان من را کمک کردند تا روی پای خودم بایستم شاید بهتر است بگویم  که خدا من را دوست داشت که توانستم دوباره به این عرصه بازگردم.
 
وی درخصوص چگونگی شکل گرفتن سریال خاطر انگیز "همسران" در آن دوران گفت: در آن زمان من و بیژن بیرنگ و مسعود رسام با هم دوستی بسیار خوبی داشتیم و در مشورت هایی که با آنها داشتم و همفکری هایی که با هم می کردیم سرانجام سریال "همسران" شکل گرفت.
 
در آن دوران بعد از ساخت سریال همسران با استقبال بسیار خوب مردم مواجه شدیم به طوریکه وقتی در خیابان قدم می زدیم تمام مردم ما را می شناختند و به ما ابراز محبت می کردند و من فکر می کنم این استقبال مردم به این دلیل است که آنها با پوست و خون و استخوان خود هنر و زیبایی های آن را درک می کنند و می فهمند و آن را در حافظه خود ثبت می کنند و به نظرم همسران یکی از بهترین اتفاقات زندگیم بود.
 


وی افزود: یکی از جذاب ترین کارهایی که از آن خاطرات زیادی دارم مجموعه تلویزیونی "دنیای شیرین دریا" بود که تجربه این کار را با مرحوم پوپک گلدره داشتم چون  دنیایی بود که برای خود من هم شیرین بود و گروهی که با آنها کار کردم گروه بسیار خوبی بود چرا که سالهای سال با آنها درگذشته کار کرده بودیم و با وجود تمام توافقات و تضادهایی که در هر کاری وجود دارد بالاخره توانستیم کار را جلو ببریم و به نتیجه مطلوبی برسیم. در رابطه با بازیگران نوجوان آن سریال هم باید بگویم که آن ها حالا دیگر هر کدام  برای خود مردی شدند و من آنها را این روزها دیده ام.
 
وی در خصوص پوپک گل دره که با وی در این مجموعه تلویزیونی کار کرده بود گفت: مرگ پوپک گل دره شاید تلخ ترین اتفاقی بود که در زندگی هر کدام از ما که با او کار کرده بودیم افتاد، پوپک گل دره دارای شخصیت هیجان انگیزی بود و در آن زمان  یک ماشین رنو داشت که آن را بر می داشت و به لب دریا می رفت و با سرعت بسیار بالا رانندگی می کرد و من بارها به پوپک گوشزد می کردم که این سرعت بالا برای تو و سلامتیت خطرناک است اما او گوش نمی داد و می گفت من عاشق سرعت هستم و سرانجام مرگ او هم به دلیل سرعت بالایی بود که منجربه تصادف شد.
 
 
ادامه دارد ...


نظرات بینندگان
علی
|
|
۰۷:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۹
درود بر استاد بقایی عزیز
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *