ترکهای فراموشی بر پیکر یک میراث +تصاویر
در اطراف این کوه تعداد زیادی آثارباستانی از دوران ساسانیان، اشکانیان و بقایای اماکن اسلامی و معبد بودایی باقیماندهاست. ارنست هرتسفلد در سالهای ۱۹۲۵ و ۱۹۲۹ میلادی با بررسی این مجموعه عنوان «تخت جمشید خشتی» را برای مجموعه کاخها برگزید.
اما این اثر که سال ۲۰۰۷ در فهرست پیشنهادی یونسکو به ثبت رسیده، در معرض صدمات متعددی قرار دارد؛ از رفتن گردشگران روی دیوارهای سست خشتی آن گرفته تا عدم توجه به کاوشهای باستانشناسی نیمه کاره اش.
گردشگرانی که وارد این محوطه تاریخی شوند در ابتدای ورود با تابلویی مواجه خواهند شد که اطلاعات اولیه این کوه را به آنها میدهد اما این تابلو به حدی نامناسب است که کمتر گردشگری رغبت به خواندن آن می کند.
اگر این کوه گردشگری هم داشته باشد با رفتن آنها روی بناهای سست و خشتی آسیبی به آن وارد میشود که جبرانش بسیار زمان گیر و یا ناممکن است.
بالارفتن از کوه خودش مصیبتی است. به خصوص اگر روزهای قبل باران زده باشد در آن صورت است که باید مراقب بود در گل فرو نرفت. آن زمان بالای کوه و روی بنای خشتی اگر حواس گردشگران نباشد، حتما در چاله هایی فرو می روند که در اثر ریزش بنا و یا شسته شدن خاک و گل آن، فرو رفته است.
بازدید از این بنای خشتی باید منوط به اطلاعلات قبلی باشد چون این جاذبه گردشگری مهم سیستان، راهنمای گردشگری ندارد تا برای بازدیدکنندگان توضیح بدهد بخش های مختلف این بنا چه کاربری داشته اند. حتی در جای جای این بنا هیچ تابلویی نصب نشده تا حداقل جبران نبود راهنما شود.
دور تا دور کوه خواجه و تا جایی که کوه اجازه داده، فنسکشی شده و تنها یک مسیر ورودی به کوه وجود دارد که در جلوی آن هم ساختمان یگان حفاظت مستقر شده است در همان نزدیکی و کنار تالاب تعدادی آلاچیق درست شده که این کار هم در سالهای قبل انجام شده است.
محل انجام کاوشهای باستانی
این بنای تاریخی ورودیه ندارد و تنها کاوش باستان شناسی که در آن انجام شده توسط منصور سید سجادی در سال ۷۸ اتفاق افتاده است. در این کاوش تعدادی سکه شاپور ساسانی، نقاشیهای دیواری و نقش برجسته و آثار معماری کشف شد و به دلیل نبود اعتبار پس از یک فصل کاوش، روی آن سقف زدند تا شاید با واریز اعتبار و توجهی دیگر، این سقف باز شده و کاوش در آن ادامه پیدا کند.
البته این سقفزدنها کار باستان شناسان نبود بلکه وقتی مدیران وقت میراث فرهنگی متوجه شدند باران های سیستان باقی مانده کار باستان شناسان را میشوید و از بین میبرد، روی آن سقف زدند.
در این باره، علیرضا خسروی که مدیریت اداره میراث فرهنگی زابل را تا چندی پیش در اختیار داشت، توضیح داد که سال ۷۴ رمي بوشارلا رئیس انجمن ایران شناسی فرانسه از این
کوه بازدید کرد و به دنبال یک المان معماری میگشت. متوجه شدیم که او
میگوید در نزدیکی جایی که قبلا کاوش شده، یک طاق ورودی زیبایی وجود داشته و
او به دنبال آن طاق میگردد. به او گفتیم که چند روز پیش فروریخت.
او ناگهان بر زمین نشست و بر سرش زد چرا که یک برگ از هویت معماری ایرانی گم شده بود. از ناراحتی او، من به خودم آمدم که چطور میشود یک فرد خارجی برای یک اثر تاریخی در ایران آنقدر ارزش قائل باشد ولی ما به آن اهمیتی ندهیم.
وی ادامه داد: گویا برای هیچکس این کوه و ارزش معماری و میراثی آن اهمیتی ندارد. چون از سال ۷۴ تا الان کارگروه منظمی برای مرمت، مطالعه و ساماندهی مسیرهای گردشگری تشکیل نشده است چون یا توان و یا اراده و خواستی برای آن وجود ندارد.
خسروی گفت: گردشگران این بنای تاریخی نمیدانند زمانی که این بنا سالم بوده، چه شکلی داشته است چون هیچ طراحی برای آن انجام نشده است. اکنون وقتی گردشگران روی حیاط مرکزی میروند کسی نیست که به آنها بگوید بالاتر نیز یک بنای آتشکده بوده که از آن تنها یک سکو باقی مانده است. و یا اینکه در زمانهای گذشته این کوه یک راه سنگفرشی برای ورود افراد به آن و یا راه آب داشته است. قصد داشتیم تا این آبشار و راه آب را احیا کنیم ولی اعتبار نرسید. گویا این کوه یک چوب هری پاتر میخواهد تا ساماندهی شود. اعتباری هم که لازم دارد بسیار زیاد است بنابراین همه آن را فراموش کردهاند.
وی درباره گردشگران این بنای تاریخی هم تصریح کرد: پس از برجام تعداد گردشگران خارجی بازدیدکننده از این کوه و شهر سوخته افزایش داشت به نحوی که امسال ۵ گروه خارجی از آلمان ایتالیا، چین و فرانسه برای بازدید آمدند.
یکی از بزرگترین دیوارهای تاریخی جهان که ۳ طبقه ساختمان را نشان میدهد، در این بنا وجود دارد و از آن ارتفاعی حدود ۳۳ متر باقی مانده است. در تعدادی اندک از محوطههای باقی مانده این کوه جایی که هیچ گردشگری نمیداند چه کاربری داشته، مرمتهایی هر چند اندک انجام شده و با کاهگل مانع تخریب بیشتر این بناها شده اند.
زیباترین گچبریهای دوره اشکانی و ساسانی نیز در اینجا وجود دارد اما قابل مشاهده نیست چون به گفته خسروی، به دلیل حفاظت بیشتر از نظرها پنهان شده است. خسروی معتقد است که تفکر ساخت بسیاری از المان های معماری در مساجد و اماکن مذهبی از همین کوه خواجه الهام گرفته شده است.
جلوگیری از ریزش دیوارها
پایگاه ملی کوه خواجه یک مدیر دارد که محل استقرارش در شهر زاهدان و در حدود ۲۵۰ کیلومتری شهر زابل است. بنابراین نمیتواند به طور دائم در محل کار خود حضور داشته باشد. هر چند اگر بود، اعتباری در اختیار نداشت که بتواند برای این پرونده پیشنهادی میراث ایران در یونسکو کاری انجام دهد.
زیرساختهای نیمه تمام گردشگری کوه خواجه
غافل ماندن از مهمترین جاذبه گردشگری و تاریخی زابل درحالی است که این میراث ملی در نزدیکی میراث جهانی شهر سوخته قرار دارد. شهر سوخته ای که به واسطه کاوش های باستان شناسی انجام شده در آن یکی از شگفت انگیزترین شهرهای تاریخی جهان نامیده می شود و گردشگران آن می توانند ضمن بازدید از شهر سوخته، دهانه غلامان به کوه خواجه بروند و بر فراز آن نظاره گر باقی مانده های تالاب هامون باشند.
به هم ریختگی محوطه تاریخی کوه خواجه
ظرفیت دیگر کوه خواجه استفاده از گردشگران زرتشتی است چرا که این کوه برای آنها محل مقدسی به شمار می آید و میتوان از این ظرفیت برای رونق دادن به گردشگری کوه خواجه استفاده کرد.
با وجود مشکلاتی که کوه خواجه در اثر بی توجهی مدیران میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان و متولیان کشوری دارد، این پرسش بوجود میآید که چگونه میتوان این پرونده را در فهرست میراث جهانی و پیشنهادی به یونسکو نگه داشت و اعلام کرد که قصد داریم آن را جهانی کنیم وقتی هنوز بعد از گذشت ۹ سال برای آن حتی یک پایگاه میراث ملی نیز تشکیل ندادهایم و اعتباری به آن تزریق نمیکنیم؟
/انتهای پیام/
:
انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به
معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای
منتشر میشود.