ایران و روسیه،دو رقیب یا دو متحد؟!
برخی تحولات و بحران هایی که در منطقه به وجود آمده باعث شده است تا اتحاد تازه ای شکل بگیرد. بحران سوریه، عراق و یمن از جمله اتفاقاتی است که برای هر دو طرف ماجرا متحدینی را به همراه داشته است.
به گزارش گروه بین الملل ، آمریکا به خاطر حضور و نفوذی که از سال ها پیش در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس داشته کشورهای عرب را به سوی خود کشانده و به همپیمانان خود در منطقه تبدیل کرده است.
اکثر کشورهای عربی منطقه وابستگی زیادی به آمریکا دارند و حتی نمی توانند ببینند که واشنگتن در غرب آسیا به غیر از آنها با کشوری دیگر روابط برقرار کند یا گفت وگو و مذاکراتی داشته باشد. به همین خاطر کارشکنی می کنند.
توافق هسته ای باعث شد تا سران مرتجع عربی سیاست های خصمانه خود را علیه ایران علنی تر کنند و در میان خود اتحادی علیه کشورمان تشکیل دهند. روند تحولات و بحران های منطقه از سوی آمریکا به گونه ای مدیریت شد که اکنون تعدادی از کشورهای عربی یا با ایران قطع رابطه کرده اند یا سطح روابط را کاهش داده و به حداقل رسانده اند.
بحران سوریه، عراق، یمن و بحرین موضوع مناقشه و دشمنی های اعراب علیه ایران است. آنها ادعا می کنند که جمهوری اسلامی در امور این کشورها دخالت می کند حال آن که این دخالت از سوی کشورهای عربی منطقه به ویژه سعودی ها با حمله، تجاوز نظامی و جنایت همراه است.
آل سعود با ایجاد ائتلاف سران کشورهای عربی منطقه سعی کرد تا دولت ها و ملت های این 4 کشور را با خود همراه سازد. برای این که از گرایش مردم سوریه، عراق، یمن و بحرین جلوگیری کند، سیاست دخالت مستقیم و حتی حمله نظامی را در دستور کار قرار داد.
اکنون ائتلافی که علیه سوریه، عراق، یمن و حتی بحرین شکل گرفته است تنها ائتلاف علیه آنها نیست بلکه علیه ایران هم هست. رژیم سعودی که تا پیش از این ظاهر خود را در مقابل ایران حفظ می کرد پس از مرگ ملک عبدالله باطن خود را آشکار ساخت.
سران مرتجع عرب منطقه در ادامه سیاست های ضد ایرانی خود که از سوی آمریکا آماده شده است، گرایش خود را به سوی رژیم صهیونیستی عیان کردند. در حالی که موضوع اصلی جهان اسلام فلسطین است، اما به گونه ای برنامه ریزی شده است تا موضوع سرزمین های اسلامی فلسطین به فراموشی سپرده شده و مشکلی میان فلسطین و اسرائیل جلوه کند.
آل سعود برای این که بتواند طیف زیادی از کشورهای منطقه را علیه ایران دور خود جمع کند دلارهای نفتی زیادی را برای این منظور خرج کرده است. اینگونه متحدین تا زمانی با عربستان سعوی اتحاد خود را حفظ خواهند کرد که اهدا دلارهای نفتی همچنان ادامه داشته باشد و زمانی که قطع شود متحدین یکی یکی دور عربستان را خالی خواهند کرد.
علیرغم همه ائتلاف هایی که علیه جمهوری اسلامی ایران در منطقه شکل گرفته، پیروز تحولات منطقه تاکنون ایران بوده است. هر چند به ظاهر ایران در منطقه تنها است اما اقداماتی که ایران انجام داده باعث شده تا مردم مسلمان منطقه نسبت به ایران دیدگاه مثبتی داشته باشند.
اکنون به خاطر جنایاتی که سران سعودی با همراهی دیگر سران مرتجع عربی منطقه علیه مردم سوریه، یمن، عراق و بحرین انجام داده و می دهند، نزد مسلمانان منفور هستند، اما جایگاه ایران در افکار عمومی مردم کشورهای منطقه به ویژه سوریه، عراق، یمن و بحرین مثبت است. آنها قدردان کمک های ایران هستند.
حمایت ایران از دولت و ملت این کشورها باعث شده تا دشمنان جبهه مقاومت به اهداف خود نرسند حالا آن که شاید در ظاهر قدرت و توان ائتلاف بیشتر از ایران باشد اما تأثیر و تحولی که ایران آن را باعث شده واقعیت دیگری را نشان می دهد.
سران کشورهایی که اکنون علیه ایران متحد شده اند باید به این نکته مهم توجه کنند، احتمال این که آنها به درد کشورهایی همچون سوریه و عراق دچار شوند بسیار زیاد است. آنگاه آنها در منطقه تنها خواهند بود.
اکنون هم که در برخی مواضع و سیاست ها، روسیه با ایران همراه شده است، سعی دارند تا این روابط را تخریب و مخدوش کنند. روسیه پس از آن که در جریان بحران منطقه قرار گرفت و متوجه شد که خطر او را هم تهدید می کند، در کنار ایران وارد عمل شد و در سوریه دست به حملات هوایی علیه مواضع تروریست ها زد که تأثیر زیادی بر تضعیف و نابودی آنها داشت.
هماهنگی و همکاری ایران و روسیه در سوریه خشم آمریکا و اعراب را برانگیخت. شکست های پی در پی تروریست ها پس از عملیات هوایی و زمینی روسیه و ایران در سوریه، بخش های زیادی از خاک این کشور را از چنگ تروریست ها آزاد کرد. روندی که به هیچ عنوان خوشایند آمریکا، آل سعود، رژیم اسرائیل و ترکیه نیست.
منافع مشترکی که میان ایران و روسیه در منطقه وجود دارد باعث شد تا این دو کشور به عنوان قدرتمندترین و تأثیرگذارترین کشورهای منطقه با یکدیگر به یک همگرایی برسند. شاید نتوان این همکاری را اکنون یک اتحاد استراتژیک دانست اما برای رسیدن به روابط راهبردی میان دو کشور راه زیادی باقی نیست.
تلاش های زیادی برای نشان دادن اختلاف میان تهران و مسکو از سوی رسانه های غربی و آمریکا، اروپا و اعراب انجام شد، اما اشتراک منافع دو کشور و حساسیت بحران های منطقه بسیار فراتر از آن است که اختلاف افکنی ها بتواند همکاری های میان دو کشور را از بین ببرد.
در حالی که هم ایران و هم روسیه بر سر آینده سوریه و بشار اسد اتفاق نظر دارند، اما رسانه های غربی و منطقه القاء می کنند که روسیه دیگر اصراری بر ماندن بشار اسد در قدرت ندارد. استدلال آنها هم به خروج نیروهای روسیه از سوریه باز می گردد.
روسیه هر چند دیر وارد بحران شد چون به درک خطر آن برای خود نرسیده بود، اما هنگامی که متوجه خطر شد اقدامی طوفانی علیه گروه های تروریستی در سوریه داشت. همکاری های نظامی ایران و روسیه در سوریه هم بسیار دقیق و هماهنگ انجام شده و همچنان هم وجود دارد.
روسیه هم همچون ایران اعتقاد دارد که سرنوشت سوریه باید به دست مردم این کشور رقم بخورد نه این که دیگر کشورها از جمله آمریکا، ترکیه و سعودی برای آن تصمیم بگیرند.
روسیه به خوبی می داند که سقوط اسد به معنی قدرت گرفتن تروریست ها در سوریه است. دستیابی به قدرت و استقرار حکومت تروریستی تکفیری خطری جدی و سخت برای روسیه خواهد بود. منطقه قفقاز و آسیای میانه ظرفیت تأثیر پذیری بالایی از سوی تکفیری ها را دارد. تاکنون هم تفکر وهابیت در کشوهای مسلمان این دو منطقه تبلیغ و ترویج شده است.
توانمند شدن تروریست های تکفیری در منطقه و گسترش آن در قفقاز و آسیای میانه، گسترش نفوذ آمریکا و ناتو و ایجاد سنگر پشت مرزهای روسیه خطرات جدی است که مسکو را تهدید می کند و متوجه آن شده است. هر اندازه که روسیه و آمریکا با هم تعامل و معامله داشته باشند، آمریکایی ها از ظرفیت بیشتری برای مهار روسیه برخوردارند. کرملین تاکنون ضربات زیادی را از سوی آمریکا دریافت کرده و اکنون متوجه شده است که نمی توان به آمریکا اعتماد کرد.
ایران و روسیه اکنون اتحادی را شکل داده اند که ناخوشایند بسیاری از کشورهای منطقه و فرا منطقه است. این اتحاد بر اساس اصل منافع مشترک ایجاد شده، منافع مشترک هم به طور مطلق تغییر نمی یابد اما باعث نمی شود که همگرایی و اتحاد از بین برود. بلکه زمینه ایجاد روابط گسترده تر در حوزه های سیاسی، اقتصادی و دفاعی نظامی را فراهم می کند. این زمینه ها گرچه با موانعی روبرو است اما آغاز شده و برای همین است که غرب از بابت آن نگران است و سعی دارد تا آن را از بین ببرد.
اکثر کشورهای عربی منطقه وابستگی زیادی به آمریکا دارند و حتی نمی توانند ببینند که واشنگتن در غرب آسیا به غیر از آنها با کشوری دیگر روابط برقرار کند یا گفت وگو و مذاکراتی داشته باشد. به همین خاطر کارشکنی می کنند.
توافق هسته ای باعث شد تا سران مرتجع عربی سیاست های خصمانه خود را علیه ایران علنی تر کنند و در میان خود اتحادی علیه کشورمان تشکیل دهند. روند تحولات و بحران های منطقه از سوی آمریکا به گونه ای مدیریت شد که اکنون تعدادی از کشورهای عربی یا با ایران قطع رابطه کرده اند یا سطح روابط را کاهش داده و به حداقل رسانده اند.
بحران سوریه، عراق، یمن و بحرین موضوع مناقشه و دشمنی های اعراب علیه ایران است. آنها ادعا می کنند که جمهوری اسلامی در امور این کشورها دخالت می کند حال آن که این دخالت از سوی کشورهای عربی منطقه به ویژه سعودی ها با حمله، تجاوز نظامی و جنایت همراه است.
آل سعود با ایجاد ائتلاف سران کشورهای عربی منطقه سعی کرد تا دولت ها و ملت های این 4 کشور را با خود همراه سازد. برای این که از گرایش مردم سوریه، عراق، یمن و بحرین جلوگیری کند، سیاست دخالت مستقیم و حتی حمله نظامی را در دستور کار قرار داد.
اکنون ائتلافی که علیه سوریه، عراق، یمن و حتی بحرین شکل گرفته است تنها ائتلاف علیه آنها نیست بلکه علیه ایران هم هست. رژیم سعودی که تا پیش از این ظاهر خود را در مقابل ایران حفظ می کرد پس از مرگ ملک عبدالله باطن خود را آشکار ساخت.
سران مرتجع عرب منطقه در ادامه سیاست های ضد ایرانی خود که از سوی آمریکا آماده شده است، گرایش خود را به سوی رژیم صهیونیستی عیان کردند. در حالی که موضوع اصلی جهان اسلام فلسطین است، اما به گونه ای برنامه ریزی شده است تا موضوع سرزمین های اسلامی فلسطین به فراموشی سپرده شده و مشکلی میان فلسطین و اسرائیل جلوه کند.
آل سعود برای این که بتواند طیف زیادی از کشورهای منطقه را علیه ایران دور خود جمع کند دلارهای نفتی زیادی را برای این منظور خرج کرده است. اینگونه متحدین تا زمانی با عربستان سعوی اتحاد خود را حفظ خواهند کرد که اهدا دلارهای نفتی همچنان ادامه داشته باشد و زمانی که قطع شود متحدین یکی یکی دور عربستان را خالی خواهند کرد.
علیرغم همه ائتلاف هایی که علیه جمهوری اسلامی ایران در منطقه شکل گرفته، پیروز تحولات منطقه تاکنون ایران بوده است. هر چند به ظاهر ایران در منطقه تنها است اما اقداماتی که ایران انجام داده باعث شده تا مردم مسلمان منطقه نسبت به ایران دیدگاه مثبتی داشته باشند.
اکنون به خاطر جنایاتی که سران سعودی با همراهی دیگر سران مرتجع عربی منطقه علیه مردم سوریه، یمن، عراق و بحرین انجام داده و می دهند، نزد مسلمانان منفور هستند، اما جایگاه ایران در افکار عمومی مردم کشورهای منطقه به ویژه سوریه، عراق، یمن و بحرین مثبت است. آنها قدردان کمک های ایران هستند.
حمایت ایران از دولت و ملت این کشورها باعث شده تا دشمنان جبهه مقاومت به اهداف خود نرسند حالا آن که شاید در ظاهر قدرت و توان ائتلاف بیشتر از ایران باشد اما تأثیر و تحولی که ایران آن را باعث شده واقعیت دیگری را نشان می دهد.
سران کشورهایی که اکنون علیه ایران متحد شده اند باید به این نکته مهم توجه کنند، احتمال این که آنها به درد کشورهایی همچون سوریه و عراق دچار شوند بسیار زیاد است. آنگاه آنها در منطقه تنها خواهند بود.
اکنون هم که در برخی مواضع و سیاست ها، روسیه با ایران همراه شده است، سعی دارند تا این روابط را تخریب و مخدوش کنند. روسیه پس از آن که در جریان بحران منطقه قرار گرفت و متوجه شد که خطر او را هم تهدید می کند، در کنار ایران وارد عمل شد و در سوریه دست به حملات هوایی علیه مواضع تروریست ها زد که تأثیر زیادی بر تضعیف و نابودی آنها داشت.
هماهنگی و همکاری ایران و روسیه در سوریه خشم آمریکا و اعراب را برانگیخت. شکست های پی در پی تروریست ها پس از عملیات هوایی و زمینی روسیه و ایران در سوریه، بخش های زیادی از خاک این کشور را از چنگ تروریست ها آزاد کرد. روندی که به هیچ عنوان خوشایند آمریکا، آل سعود، رژیم اسرائیل و ترکیه نیست.
منافع مشترکی که میان ایران و روسیه در منطقه وجود دارد باعث شد تا این دو کشور به عنوان قدرتمندترین و تأثیرگذارترین کشورهای منطقه با یکدیگر به یک همگرایی برسند. شاید نتوان این همکاری را اکنون یک اتحاد استراتژیک دانست اما برای رسیدن به روابط راهبردی میان دو کشور راه زیادی باقی نیست.
تلاش های زیادی برای نشان دادن اختلاف میان تهران و مسکو از سوی رسانه های غربی و آمریکا، اروپا و اعراب انجام شد، اما اشتراک منافع دو کشور و حساسیت بحران های منطقه بسیار فراتر از آن است که اختلاف افکنی ها بتواند همکاری های میان دو کشور را از بین ببرد.
در حالی که هم ایران و هم روسیه بر سر آینده سوریه و بشار اسد اتفاق نظر دارند، اما رسانه های غربی و منطقه القاء می کنند که روسیه دیگر اصراری بر ماندن بشار اسد در قدرت ندارد. استدلال آنها هم به خروج نیروهای روسیه از سوریه باز می گردد.
روسیه هر چند دیر وارد بحران شد چون به درک خطر آن برای خود نرسیده بود، اما هنگامی که متوجه خطر شد اقدامی طوفانی علیه گروه های تروریستی در سوریه داشت. همکاری های نظامی ایران و روسیه در سوریه هم بسیار دقیق و هماهنگ انجام شده و همچنان هم وجود دارد.
روسیه هم همچون ایران اعتقاد دارد که سرنوشت سوریه باید به دست مردم این کشور رقم بخورد نه این که دیگر کشورها از جمله آمریکا، ترکیه و سعودی برای آن تصمیم بگیرند.
روسیه به خوبی می داند که سقوط اسد به معنی قدرت گرفتن تروریست ها در سوریه است. دستیابی به قدرت و استقرار حکومت تروریستی تکفیری خطری جدی و سخت برای روسیه خواهد بود. منطقه قفقاز و آسیای میانه ظرفیت تأثیر پذیری بالایی از سوی تکفیری ها را دارد. تاکنون هم تفکر وهابیت در کشوهای مسلمان این دو منطقه تبلیغ و ترویج شده است.
توانمند شدن تروریست های تکفیری در منطقه و گسترش آن در قفقاز و آسیای میانه، گسترش نفوذ آمریکا و ناتو و ایجاد سنگر پشت مرزهای روسیه خطرات جدی است که مسکو را تهدید می کند و متوجه آن شده است. هر اندازه که روسیه و آمریکا با هم تعامل و معامله داشته باشند، آمریکایی ها از ظرفیت بیشتری برای مهار روسیه برخوردارند. کرملین تاکنون ضربات زیادی را از سوی آمریکا دریافت کرده و اکنون متوجه شده است که نمی توان به آمریکا اعتماد کرد.
ایران و روسیه اکنون اتحادی را شکل داده اند که ناخوشایند بسیاری از کشورهای منطقه و فرا منطقه است. این اتحاد بر اساس اصل منافع مشترک ایجاد شده، منافع مشترک هم به طور مطلق تغییر نمی یابد اما باعث نمی شود که همگرایی و اتحاد از بین برود. بلکه زمینه ایجاد روابط گسترده تر در حوزه های سیاسی، اقتصادی و دفاعی نظامی را فراهم می کند. این زمینه ها گرچه با موانعی روبرو است اما آغاز شده و برای همین است که غرب از بابت آن نگران است و سعی دارد تا آن را از بین ببرد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *