اردوغان؛از جنگ افروزی در سوریه تا قره باغ
دولتمردان ترکیه نه تنها خود را بلکه مردم این کشور را قربانی سیاست های خود خواهند کرد. حتی تبعات اقدامات مقامات این کشور باعث شده است تا منطقه در شرایط بحرانی وخیم قرار بگیرد و کشورهای غرب آسیا را هم درگیر سازد.
یه گزارش گروه بین الملل ، آنکارا از حد گذرانده، حتی آمریکا حامی اصلی این کشور از اقدامات مقامات ترکیه به ستوه آمده به گونه ای که سفر اردوغان به آمریکا و دیدار و گفت وگوی او با اوباما اختلافات شدید میان آنها را آشکارتر کرد.
انتقادات تند رئیس جمهوری آمریکا از اردوغان به خاطر سیاست ها و رفتارهایی که دولت او در داخل کشور و منطقه پیاده کرده نشان می دهد که این کشور از آنچه که آمریکا از او خواسته بود، فراتر رفته و جلوتر از او گام برداشته است به همین خاطر تندروی های آنکارا با انتقادات تند واشنگتن روبرو شده است.
آمریکایی ها برنامه ریزی های دراز مدت دارند و برای رسیدن به اهداف خود دکترین سال های آینده را می نویسند و بر روی آن وقت می گذارند و سعی دارند با شکیبایی به برنامه های خود دست یابند. ترکیه به عنوان کشور همپیمان و تحت مدیریت آمریکا نقش ابزار کارآمد را در منطقه غرب آسیا برای اجرای برنامه های کاخ سفید بازی می کند.
نقش ترکیه به عنوان پیاده نظام آمریکا در منطقه در کنار آل سعود و برخی دیگر از سران مرتجع عربی ترسیم شده است. زمانی دولت این کشور باید روابطی دوستانه و نزدیک با رژیم اسرائیل داشته باشد و زمانی دیگر باید با برگزاری یک شوی سیاسی در اجلاس داووس به شیمون پرز بتازد و روابط دو دولت تیره و تار شود.
اکنون هم، ساز بهبود روابط میان آنکارا و تل آویو نواخته شده و عنقریب است که دوباره کشور مسلمان ترکیه با دولت جعلی و اشغالگر سرزمین های اسلامی فلسطین روابط حسنه خود را آغاز کند و حتی بیش از گذشته ارتباط داشته باشد.
رفتارها و اقدامات دولت ترکیه حتی باعث شده است تا روابط حسنه با همسایگانش تیره و تار شود. دخالت ها و جنگ افروزی های سران این کشور در منطقه به ویژه سوریه، یکی از موانع بر سر راه حل پایان بحرانی است که مسبب اصلی آن آمریکاست.
بحران سوریه اکنون نه تنها دامن ترکیه را بلکه دامن کشورهای اروپایی را هم گرفته است. علاوه بر اقدامات تروریستی در شهرهای اروپایی، موج عظیم مهاجران جنگ زده از سوریه و حتی عراق و افغانستان به سوی اروپا روانه شده و مشکلاتی را برای قشر مرفه بی درد اروپایی ایجاد کرده است که خوشایند آنها نیست.
مقایسه تعداد مهاجران جنگ زده افعانستان و عراق به ایران در مقابل مهاجران جنگ زده سوریه که راهی ترکیه و اروپا شده اند نشان می دهد علیرغم ژست مدافع حقوق بشری از سوی اروپای متمدن! تحمل حضور چند ده هزار نفر از مردم مظلوم و بی دفاع سوریه را ندارند، در حالی که اروپایی ها و آمریکا عامل اصلی بروز بحران در سوریه هستند. پذیرفتن 5 میلیون مهاجر جنگی از افغانستان در ایران در مقابل تعداد اندک مهاجر جنگی سوریه که راهی اروپا شده اند، آستانه انساندوستی اروپایی ها را می رساند.
تعداد پناهندگان سوریه ای حتی به یک میلیون نفر هم نمی رسد اما اروپا از پذیرش و پذیرایی از آنها خودداری می کند. البته از میان مهاجران جنگزده هر آنکه دارای تحصیلات و تخصص باشد گزینش شده و پذیرفته می شود.
اگر ترکیه تا پیش از این مردم جنگزده سوریه را می پذیرفت، اما اکنون شلیک سربازان ترکیه به سوی مهاجران سوریه ابزار پذیرایی از آنها است. با این اوصاف، سران ترکیه همچنان دست از سیاست های آتش افروزی در منطقه بر نمی دارند.
کدورت روابط ترکیه با روسیه هم به خاطر همین اقدامات جنگ افروزانه ای است که آنکارا در منطقه دنبال می کند، اما هنوز پی به اشتباه خود نبرده است. اشتباهات بزرگی که سرانجام مانند بختک به جان ترکیه خواهد افتاد.
جنگ قره باغ که میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ چند روزی است در گرفته بار دیگر جنگ طلبی و جنگ افروزی ترکیه را اثبات می کند. ترکیه که همچنان میانه اش با روسیه شکرآب است و نشانه های بهبود هم دیده نمی شود، در بحران دیرینه ای که در قره باغ سر باز کرده، به جای فراخوان دو طرف به خویشتنداری و مذاکره و گفت وگو برای حل اختلافات ارضی باقی مانده از گذشته، صراحتاً اعلام می کند که تا پایان منازعه میان آذربایجان و ارمنستان، از باکو دفاع و حمایت خواهد کرد.
اردوغان رئیس جمهوری ترکیه که در آمریکا به سر می برد، پیش از بازگشت به کشورش قول داد آنکارا از متحد خود یعنی جمهوری آذربایجان تا پایان منازعه با ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ حمایت خواهد کرد.
اردوغان گفت: ما دعا میکنیم که برادران آذربایجانی ما در این منازعه و درگیری با حداقل تلفات پیروز شوند. ما تا پایان از آذربایجان حمایت خواهیم کرد.
چنین موضعی باعث می شود که این تلقی و برداشت از آن به وجود آید که ترکیه در تحریک به جنگ میان آذربایجان و ارمنستان نقش داشته است. ترکیه گرچه خود را راغب به بهبود روابط با روسیه نشان می دهد اما در عمل هیچگونه نشانه ای دیده نمی شود.
بحران قره باغ و جنگ میان دو کشور ارمنستان و آذربایجان می توانست بهانه خوبی برای ترکیه باشد تا بتواند حسن نیت خود را در منطقه نشان دهد و تلاش کند تا با اتخاذ یک سیاست منطقی و عقلانی حتی به بهبود روابط خود با روسیه بپردازد، اما حمایت سران ترکیه از آذربایجان در جنگ قره باغ دامن زدن به درگیری است.
ترکیه اگر خواهان صلح و آرامش در منطقه است، هرچند در بحران سوریه بد عمل کرده و بر آتش جنگ دامن زده است، اما جنگ قره باغ فرصتی بود تا بتواند جبران مافات کند. اما چون این بحران در منطقه ای قرار دارد که ایران و روسیه از جنگ در آن متضرر خواهند شد، سعی دارد تا آتش بیار معرکه شود.
اگر فرض بگیریم که جنگ میان ارمنستان و آذربایجان گسترش یابد و تشدید شود، نخستین کشوری که مستقیم درگیر آن خواهد شد ایران است چرا که با هر دو کشور مرز دارد و ساده ترین تبعات آن ورود جنگزده هایی است که از آذربایجان و ارمنستان راهی ایران خواهند شد. در همین چند روز درگیری میان این دو کشور چند گلوله انفجاری به شهر خداآفرین در آذربایجان شرقی اصابت کرده که خوشبختانه تلفات جانی نداشته اما در صورت استمرار و گسترش جنگ باید در انتظار اتفاقات ناگوارتری هم بود.
ترکیه خود اکنون به خاطر رفتارهایی که در سوریه داشته درگیر اقدامات تروریستی شده است. سران این کشور که حامی تروریست های تکفیری در سوریه هستند، با تغییر شرایط میدانی و تغییر موازنه قوا در سوریه به خاطر حمایت های ایران از دولت و ملت این کشور و همچنین ورود روسیه به بحران سوریه، از امتیاز حمایت مستقیم از تروریست های تکفیری محروم شد و مجبور به عقب نشینی گردید.
تروریست های تکفیری هم که شکست های سنگینی را در سوریه متحمل شده اند راهی ترکیه و دیگر کشورهای اروپایی گشته تا با اقدامات تروریستی خود هم از آنها انتقام بگیرند و هم بتوانند به واسطه ایجاد خطر برای اروپا و ترکیه امتیازاتی را هم به دست آورند.
در هر صورت ، اقدامات و سیاست های ترکیه در منطقه که در بحران قره باغ نیز بروز یافته است، سیاست های سران ترکیه در منطقه دامن زدن به تشدید تنش میان ارمنستان و آذربایجان در قرهباغ است. آتش افروزی های تازه اردوغان در حالی است که این کشور در معرض خطر جدی تجزیه، اقدامات تروریستی بیشتر و گسترده تر و حتی جنگ داخلی قرار دارد. سران ترکیه چه زمانی به اشتباهات خود پی خواهند برد؟
انتقادات تند رئیس جمهوری آمریکا از اردوغان به خاطر سیاست ها و رفتارهایی که دولت او در داخل کشور و منطقه پیاده کرده نشان می دهد که این کشور از آنچه که آمریکا از او خواسته بود، فراتر رفته و جلوتر از او گام برداشته است به همین خاطر تندروی های آنکارا با انتقادات تند واشنگتن روبرو شده است.
آمریکایی ها برنامه ریزی های دراز مدت دارند و برای رسیدن به اهداف خود دکترین سال های آینده را می نویسند و بر روی آن وقت می گذارند و سعی دارند با شکیبایی به برنامه های خود دست یابند. ترکیه به عنوان کشور همپیمان و تحت مدیریت آمریکا نقش ابزار کارآمد را در منطقه غرب آسیا برای اجرای برنامه های کاخ سفید بازی می کند.
نقش ترکیه به عنوان پیاده نظام آمریکا در منطقه در کنار آل سعود و برخی دیگر از سران مرتجع عربی ترسیم شده است. زمانی دولت این کشور باید روابطی دوستانه و نزدیک با رژیم اسرائیل داشته باشد و زمانی دیگر باید با برگزاری یک شوی سیاسی در اجلاس داووس به شیمون پرز بتازد و روابط دو دولت تیره و تار شود.
اکنون هم، ساز بهبود روابط میان آنکارا و تل آویو نواخته شده و عنقریب است که دوباره کشور مسلمان ترکیه با دولت جعلی و اشغالگر سرزمین های اسلامی فلسطین روابط حسنه خود را آغاز کند و حتی بیش از گذشته ارتباط داشته باشد.
رفتارها و اقدامات دولت ترکیه حتی باعث شده است تا روابط حسنه با همسایگانش تیره و تار شود. دخالت ها و جنگ افروزی های سران این کشور در منطقه به ویژه سوریه، یکی از موانع بر سر راه حل پایان بحرانی است که مسبب اصلی آن آمریکاست.
بحران سوریه اکنون نه تنها دامن ترکیه را بلکه دامن کشورهای اروپایی را هم گرفته است. علاوه بر اقدامات تروریستی در شهرهای اروپایی، موج عظیم مهاجران جنگ زده از سوریه و حتی عراق و افغانستان به سوی اروپا روانه شده و مشکلاتی را برای قشر مرفه بی درد اروپایی ایجاد کرده است که خوشایند آنها نیست.
مقایسه تعداد مهاجران جنگ زده افعانستان و عراق به ایران در مقابل مهاجران جنگ زده سوریه که راهی ترکیه و اروپا شده اند نشان می دهد علیرغم ژست مدافع حقوق بشری از سوی اروپای متمدن! تحمل حضور چند ده هزار نفر از مردم مظلوم و بی دفاع سوریه را ندارند، در حالی که اروپایی ها و آمریکا عامل اصلی بروز بحران در سوریه هستند. پذیرفتن 5 میلیون مهاجر جنگی از افغانستان در ایران در مقابل تعداد اندک مهاجر جنگی سوریه که راهی اروپا شده اند، آستانه انساندوستی اروپایی ها را می رساند.
تعداد پناهندگان سوریه ای حتی به یک میلیون نفر هم نمی رسد اما اروپا از پذیرش و پذیرایی از آنها خودداری می کند. البته از میان مهاجران جنگزده هر آنکه دارای تحصیلات و تخصص باشد گزینش شده و پذیرفته می شود.
اگر ترکیه تا پیش از این مردم جنگزده سوریه را می پذیرفت، اما اکنون شلیک سربازان ترکیه به سوی مهاجران سوریه ابزار پذیرایی از آنها است. با این اوصاف، سران ترکیه همچنان دست از سیاست های آتش افروزی در منطقه بر نمی دارند.
کدورت روابط ترکیه با روسیه هم به خاطر همین اقدامات جنگ افروزانه ای است که آنکارا در منطقه دنبال می کند، اما هنوز پی به اشتباه خود نبرده است. اشتباهات بزرگی که سرانجام مانند بختک به جان ترکیه خواهد افتاد.
جنگ قره باغ که میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ چند روزی است در گرفته بار دیگر جنگ طلبی و جنگ افروزی ترکیه را اثبات می کند. ترکیه که همچنان میانه اش با روسیه شکرآب است و نشانه های بهبود هم دیده نمی شود، در بحران دیرینه ای که در قره باغ سر باز کرده، به جای فراخوان دو طرف به خویشتنداری و مذاکره و گفت وگو برای حل اختلافات ارضی باقی مانده از گذشته، صراحتاً اعلام می کند که تا پایان منازعه میان آذربایجان و ارمنستان، از باکو دفاع و حمایت خواهد کرد.
اردوغان رئیس جمهوری ترکیه که در آمریکا به سر می برد، پیش از بازگشت به کشورش قول داد آنکارا از متحد خود یعنی جمهوری آذربایجان تا پایان منازعه با ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ حمایت خواهد کرد.
اردوغان گفت: ما دعا میکنیم که برادران آذربایجانی ما در این منازعه و درگیری با حداقل تلفات پیروز شوند. ما تا پایان از آذربایجان حمایت خواهیم کرد.
چنین موضعی باعث می شود که این تلقی و برداشت از آن به وجود آید که ترکیه در تحریک به جنگ میان آذربایجان و ارمنستان نقش داشته است. ترکیه گرچه خود را راغب به بهبود روابط با روسیه نشان می دهد اما در عمل هیچگونه نشانه ای دیده نمی شود.
بحران قره باغ و جنگ میان دو کشور ارمنستان و آذربایجان می توانست بهانه خوبی برای ترکیه باشد تا بتواند حسن نیت خود را در منطقه نشان دهد و تلاش کند تا با اتخاذ یک سیاست منطقی و عقلانی حتی به بهبود روابط خود با روسیه بپردازد، اما حمایت سران ترکیه از آذربایجان در جنگ قره باغ دامن زدن به درگیری است.
ترکیه اگر خواهان صلح و آرامش در منطقه است، هرچند در بحران سوریه بد عمل کرده و بر آتش جنگ دامن زده است، اما جنگ قره باغ فرصتی بود تا بتواند جبران مافات کند. اما چون این بحران در منطقه ای قرار دارد که ایران و روسیه از جنگ در آن متضرر خواهند شد، سعی دارد تا آتش بیار معرکه شود.
اگر فرض بگیریم که جنگ میان ارمنستان و آذربایجان گسترش یابد و تشدید شود، نخستین کشوری که مستقیم درگیر آن خواهد شد ایران است چرا که با هر دو کشور مرز دارد و ساده ترین تبعات آن ورود جنگزده هایی است که از آذربایجان و ارمنستان راهی ایران خواهند شد. در همین چند روز درگیری میان این دو کشور چند گلوله انفجاری به شهر خداآفرین در آذربایجان شرقی اصابت کرده که خوشبختانه تلفات جانی نداشته اما در صورت استمرار و گسترش جنگ باید در انتظار اتفاقات ناگوارتری هم بود.
ترکیه خود اکنون به خاطر رفتارهایی که در سوریه داشته درگیر اقدامات تروریستی شده است. سران این کشور که حامی تروریست های تکفیری در سوریه هستند، با تغییر شرایط میدانی و تغییر موازنه قوا در سوریه به خاطر حمایت های ایران از دولت و ملت این کشور و همچنین ورود روسیه به بحران سوریه، از امتیاز حمایت مستقیم از تروریست های تکفیری محروم شد و مجبور به عقب نشینی گردید.
تروریست های تکفیری هم که شکست های سنگینی را در سوریه متحمل شده اند راهی ترکیه و دیگر کشورهای اروپایی گشته تا با اقدامات تروریستی خود هم از آنها انتقام بگیرند و هم بتوانند به واسطه ایجاد خطر برای اروپا و ترکیه امتیازاتی را هم به دست آورند.
در هر صورت ، اقدامات و سیاست های ترکیه در منطقه که در بحران قره باغ نیز بروز یافته است، سیاست های سران ترکیه در منطقه دامن زدن به تشدید تنش میان ارمنستان و آذربایجان در قرهباغ است. آتش افروزی های تازه اردوغان در حالی است که این کشور در معرض خطر جدی تجزیه، اقدامات تروریستی بیشتر و گسترده تر و حتی جنگ داخلی قرار دارد. سران ترکیه چه زمانی به اشتباهات خود پی خواهند برد؟
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *