از جودو، والیبال، هندبال و ژیمناستیک تا حضور در بایرن با لواندوفسکی
بکام لهستان از فراز و نشیب دوران حرفهای خود میگوید.
او که در حال حاضر عضو تیم فوتبال بایرن مونیخ آلمان است در تاریخ 21 آگوست 1988 در ورشوی لهستان متولد شد. این مهاجم یک متر و 84 سانتیمتری فوتبال خود را در رده جوانان در تیمهای دلتا ورشو و لیگا ورشو آغاز کرد و سپس در سال 2006 با پیوستن به تیم زنیس پروزکوف دوران حرفهای خود را آغاز کرد. او در سال 2008 به تیم لچ پوژنان ملحق شد و پس از آن بود که بورسیا دورتموند آلمان نظرش به این مهاجم لهستانی جذب شد.
لواندوفسکی بین سالهای 2010 تا 2014 در جمع زردپوشان وستفالن بود و پس از درخشش در این تیم در انتقالی پر سر و صدا به بایرن مونیخ، رقیب سنتی دورتموند ملحق شد. روبرت تا کنون 72 بازی ملی برای لهستان انجام داده و 32 گل هم به ثمر رسانده است.
لواندوفسکی که در خانوادهای ورزشی بزرگ شده در گفتوگو با مجله انگلیسی «فور فور تو» با یادآوری دوران کودکی و جوانی خود گفت: وقتی کوچک بودم، ورزشهای زیادی انجام میدادم. همانند پدرم در رشته جودو فعالیت کردهام، ولی در کنارش به والیبال، هندبال و ژیمناستیک هم پرداختهام. ما هیچگاه خیلی فوتبال بازی نمیکردیم. فکر کنم شاید به خاطر این بود که پدرم میدانست که من به طور اتوماتیک به ورزش فوتبال روی خواهم آورد. او نمیخواست که من از همان دوران کودکی به عنوان یک فوتبالیست رشد فیزیکی پیدا کنم.
پدرم میخواست که من پیش از تمرکز روی فوتبال، جنبش و حرکات رشتههای ورزشی دیگر را فرا بگیرم. وقتی جوانتر بودم، این کار پدرم را درک نمیکردم، اینکه چرا او میخواست من در رشته ژیمناستیک و در اینطور رشتههای ورزشی فعالیت کنم؟ حالاست که میفهمم که او چرا این چیزها را از من میخواست. برای مثال مهار توپ در هوا با پا اگر برای بیشتر بازیکنان کار دشواری باشد، برای من این کار مثل آب خوردن است و این به خاطر آموزشهای ژیمناستیک است که در دوران کودکی دیدهام.
ورزش برای خانواده ما همه چیز بود. مادر و خواهرم هر دو والیبالیست بودند. خواهرم، «میلنا» که از من سه سال بزرگتر است در تیم والیبال زیر 21 سال لهستان بازی میکرد.
وی افزود: پدرم هم فوتبال بازی میکرد، ولی در درجه اول جودوکار بود. آنها همگی در رشتههای ورزشی خود خیلی خوب و خیلی موفق بودند. مادرم با تیمش در مسابقات قهرمانی لهستان به عنوان نخست دست یافت و پدرم هم در مسابقات قهرمانی جهان شرکت کرد. او عاشق جودو بود و در این رشته ورزشی عالی بود. البته پدرم دوست نداشت که من جودوکار شوم. او میدانست که جودو چقدر ورزش سختی است. پدرم به خاطر جودو مشکلاتی فیزیکی به خصوص عارضه قلبی داشت. به همین خاطر بود که دوست نداشت من در رشته جودو به فعالیتم ادامه بدهم. او همیشه به من میگفت «روبرت تو میتوانی تا حدودی به جودو بپردازی، ولی نمیخواهم یک جودوکار شوی».
خانوادهام پس از دوران حرفهای فعال خود به حرفه مربیگری روی آوردند. همسرم، «آنا» هم در تیم ملی کاراته لهستان بوده و در مسابقات قهرمانی اروپا و مسابقات قهرمانی جهان به ترتیب مدالهای طلا و نقره کسب کرده است. در حال حاضر همسرم مربی آمادگی جسمانی (فیتنس) است و کارشناس تغذیه هم هست. حالا شش یا هفت سالی میشود که «آنا» در این زمینه فعال است و اتفاقاً خیلی هم به من کمک کرده است. برای یک ورزشکار این فوقالعاده است که یکی هر روز کنارش باشد و به او بگوید که چه بخورد یا چه نخورد و چطور پس از مسابقات ریکاوری کند.
مهاجم 27 ساله بایر مونیخ زمانی که 17 ساله بود و عضو تیم لیگا ورشوی لهستان، دچار مصدومیتی شد که مسئولان باشگاه به او گفتند که به سطح آمادگی قبلی خود نخواهد رسید و دیگر او را نمیخواهند. کمی پس از این مقطع بود که کریژتوف، پدر روبرت به دلیل حمله قبلی در سن 49 سالگی درگذشت.
روبرت با فلشبک به گذشته عنوان کرد: سالی که پدرم فوت کرد، سال سختی بود. من خیلی جوان بودم و تنها 16 سال داشتم. تنها مرد خانواده من بودم. احساس کردم که دارم خیلی سریع بزرگ میشوم. به هر حال به خودم اجازه ندادم که شرایط من را از پای در بیاورد و گفتم که باید قوی باشم، هرچند کار آسانی نبود. دوره سختی بود، ولی از آن چیزهای زیادی آموختم. خیلی جوان بودم و فوتبال را بالاتر از هر چیزی میدیدم، ولی نمیدانستم در آن شرایط باید با خودم چه کنم. سپس با خودم گفتم که نمیتوانم بنشینم و چیزی را که هست، قبول کنم. تصمیم گرفتم که بجنگم تا به جایگاهی که شایستهاش هستم، برسم. به خودم گفتم به همه نشان خواهم داد که چه بازیکنی هستم و باشگاه لیگا ورشو چه بازیکنی را از دست داده است. با خودم گفتم با تلاش بیوقفه به آنها نشان میدهم که من چه بازیکنی هستم و در مورد من تصمیم اشتباهی گرفتند.
لواندوفسکی که معتقد است یورگن کلوپ با بازی گرفتن از او در پست 10 (هافبک نفوذی) او را تبدیل به بازیکن بهتری کرد، در خصوص پیوستنش به بورسیا دورتموند گفت: پیوستن به دورتموند تغییر بزرگی در زندگیام بود. در آن زمان برای اولین بار بود که 700 مایل از خانهام دور میشدم. چند ماه اول حضورم در دورتموند و آلمان سخت بود، با این حال خودم را برای این شرایط آماده کرده بودم و سعی کردم که به این قضیه با دیدی مثبت نگاه کنم. حضور لوکاس پیزچک و یاکوب بلاژیکوفسکی در دورتموند هم که هموطنم بودند در شش ماه اول خیلی به من کمک کرد. میدانستم که باید هر چه زودتر زبان آلمانی یاد بگیرم. در آن مقطع تنها واژه «دانکه» (به معنی متشکرم) را بلد بودم. در ادامه هم با همت خودم زبان آلمانی را فرا گرفتم و بعد زندگی برایم خیلی راحتتر شد.
سرمربی کنونی لیورپول جز کسانی است که در دوران حرفهای لواندوفسکی تأثیر بسزایی داشته است. روبرت در خصوص این مربی آلمانی اظهار داشت: یورگن همیشه پای بازیکنانش میایستد و به مانند یک پدر برای آنهاست. هواداران لیورپول هم وقتی میبینند که مربیشان با تمام وجود برای تیم کار میکند، پشت او هستند. کلوپ مربی خیلی خوبی است و به درد مربیگری در فوتبال انگلیس میخورد.
مهاجم گلزن باواریاییها در بخش دیگری از صحبتهایش راجع به جدایی از بورسیا دورتموند و پیوستن به بایرن مونیخ در سال 2014 گفت: کلوپ موقعیت مرا درک کرد. او همیشه با کاردفنی و بازیکنانش صادق بود و در آن مقطع کل تیم و یورگن تصمیم من برای جدایی از دورتموند را درک کردند. البته من هم دلایل خودم برای این کار را برای آنها شرح دادم. به هر حال آن مقطع زمان مناسبی برای من بود که به بایرن مونیخ ملحق شوم.
ستاره خط حمله سرخپوشان مونیخی با اشاره به اینکه سرمربی فعلیاش در این تیم، مربی بزرگی است، اذعان کرد: زیر نظر گواردیولا پیشرفت کردهام و قادر با یادگیری چیزهای جدیدی هستم. پپ 24 ساعته به فوتبال میاندیشد و وسواس فوتبالی دارد. او حتی به کوچکترین جزییات توجه دارد و در تمرینات و بازیها همیشه از بازیکنانش صددرصد تواناییهایشان را مطالبه میکند. اکنون که دومین فصل حضورم در بایرن مونیخ را سپری میکنم، چیزهایی زیادی آموختهام و کار با پپ همان چیزی بود که نیاز داشتم. او به هر چیزی که ما به آن نیاز داریم، توجه دارد. اطمینان دارم که پپ باعث ارتقای سطح کیفی منچسترسیتی خواهد شد.
لواندوفسکی همچنین در مقایسه زدن چهار گل به رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا با پیراهن بورسیا دورتموند و زدن پنچ گل به ولفسبورگ در بوندسلیگا در عرض هشت دقیقه و 59 ثانیه گفت: نمیتوان آن دو شب را با هم مقایسه کرد. هر دو شب در جای خود فوقالعاده بودند. یکی در لیگ قهرمانان بود که بازی خیلی خیلی مهمی بود و دیگری در مسابقات بوندسلیگا. شاید بازی ولفسبورگ به اندازه دیدار با رئا مادرید مهم نباشد، ولی اتفاقاتی که در بازی رقم خورد، آن را هم خاص کرد. زدن پنج گل در یک بازی به تنهایی کار خارقالعادهای به شمار میرود، ولی اینکه به جای بازیکن جانشین وارد زمین شوید و درعرض 9 دقیقه این کار را انجام دهید، فوقالعاده است.
ستاره پیشین آرسنال و مهاجم پیشین یوونتوس از الگوهای لواندوفسکی بودهاند. روبرت که از سن 16 سالگی ورزشهای دیگر را برای تمرکز روی فوتبال کنار گذاشت در این باره خاطر نشان کرد: الساندور دلپیرو و تیری آنری دو الگوی من بودند. نمیتوانستم با تیم بزرگ دهه 70 لهستان بزرگ شوم، چون خیلی کوچک بودم، برای همین بازیهای زبیگنیف بونیکی را ندیدیم، به همین خاطر تحتتأثیر فوتبالیستهای خارجی از جمله دلپیرو و آنری قرار گرفتم. من حرکات آنها، نحوه شوتزنی و تکنیکهای فردیشان را مرور میکردم.
لواندوفسکی راجع به آمادگی جسمانی بالا خود و سختکوشیاش هم گفت: شاید روی آوردن به ورزش در سنین کودکی و انجام ورزشهای مختلف کمک کرده که به لحاظ فیزیکی به نسبت آمادهتر باشم. با این حال سخت است در فوتبال چیزی را پیشبینی کرد، چون نمیدانید که قرار است چه زمانی و کجا مصدوم شوید. شاید من خیلی نقطه ضعف چشمگیری نداشته باشم، ولی یک فوتبالیست باید همیشه روی تمامی جنبهها کار کند. اگر فکر کنید که به اندازه کافی خوب هستید و دیگر تمرین نکنید، کارتان تمام است. همیشه باید به طور سیستماتیک برای رشد و پیشرفت تلاش کنید.
روبرت القاب جالبی هم هم دارد. نوری شاهین، همتیمی لواندوفسکی در زمان حضورش در بورسیا دورتموند بود به روبرت لقب «آقای بدن» داد و این به خاطر بدن عضلانی او بود. پس از اینکه این مهاجم لهستانی با «آنا» ازدواج کرد، رسانههای آلمانی به این زوج لقب «بکامهای لهستان» را دادند.
شخصیتهای کارتونی مورد علاقه مهاجم بایر مونیخ هم کارتون لهستانی «لولک و بولک» است.
لواندوفسکی سه اتومبیل دارد که عبارتند از فراری اف 12، مرسدس سیال 63 اِیامجی و لامبورگینی گالاردو. همچنین همسر روبرت هم پورشه کاین جیتیاس دارد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *