انجام عملیات به خاطر اشتباه آتش نشان
مرد جوان در حال تخریب پل عابر پیاده بود و هر لحظه امکان داشت خودش را از بالا به پایین پرت کند.
من که اوضاع را ناامن دیدم بهسرعت با استفاده از بیسیم با پایگاه تماس گرفتم و گفتم: یک نیرو به فلان محل بفرستید. یک نفر با وضعیت نامتعادل به اموال عمومی ضرر میرساند و در خطر هم است. در حالی که چشم از آن فرد برنمیداشتم منتظر نیروی کمکی ماندم. حدود پنج دقیقه از تماس من نگذشته بود که یک نیروی حریق از نزدیکترین پایگاه به محل اعزام شد. بعد از آن ماشین نردبان بلند نیز آژیرکشان خود را به محل رساند و همکاران در پایگاههای نزدیک یکی پس از دیگری به محل موردنظر رسیدند.
نیروهای امدادی در محل حاضر شدند بهگونهای که پایگاه خالی شده و خیابان اصلی نیز ترافیک شده بود. همکاران با فرد تخریبگر صحبت میکردند و در همان حالت، مقدماتی فراهم میکردند که اگر فرد اقدام به خودکشی کرد و خواست خود را از پل به پایین پرت کند، بتوانند او را نجات دهند.
چند نفر از امدادگران با احتیاط فراوان به فرد موردنظر نزدیک میشدند و با صحبت سعی میکردند او را از خودکشی منصرف کنند. مرد جوان هم چوب به دست به ماموران نگاه میکرد و از وجود این همه آتشنشان متعجب شده بود. او نمیدانست چه اتفاقی افتاده است. در حالی که هاج و واج مانده بود خیلی آرام به یکی از همکاران ما گفت: مگر قرار است خودکشی کنم؟ من فقط کارگر شهرداری هستم. میخواهیم طلقهای فرسوده پل را عوض کنیم و به همین دلیل من داشتم آنها را میشکستم.
بعد از آن جریان تا مدتهاهمکارانم بهخاطر این اشتباه به من میخندیدند و موضوع را با هم مرور میکردیم.
بیشتر اتفاقاتی که ما با آن سروکار داریم غمگین است و زمانی که با حوادثی روبهرو میشویم که در آن افراد جان یا مال خود را از دست میدهند تا مدتها ناراحتی حادثه همراه ماست. ولی ما بسیار دوست داریم حوادث شاد یا خندهدار را بهخاطر بسپاریم.
محمدعلی مددی - رئیس ایستگاه 16 آتش نشانی
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *