آرزوی پراید سیستم دار من را دزد کرد/ با پول دزدی معتاد شدم

به گزارش خبرنگار گروه جامعه ،رویایش در سال 80 خرید یک پراید بود تا بتوانند مثل دوستش روی ان سیستم ببندد. این رویا آنقدر برایش مهم بود که به گفته خودش به اولین سارق بانک در کشور تبدیل  و با ابداع روش سرقت پشت باجه ای عضو یکی از مخفوف ترین باندهای سرقت  باند های سرقت شده است. البته می گوید 4 سال است که توبه کرده و دیگر سرقتی را انجام نمی دهد.

خودت را معرفی کن؟
حسن معروف به حسن دست طلا.

باید بشناسم؟
چگونه من را نمی شناسید من را در تیتراژ برنامه شوک به عنوان مجرم حرفه ای نشان می دهد.چندبار هم که در گذشته دستگیر شدم با من مصاحبه و آن را از تلویزیون پخش کرد.

برای چه دستگیر شدی؟
آمده بودم خانه یک دزد میهمانی که دستگیر شدم .من این دفعه بیگناهم و هیچ سرقتی نداشته ام. دوستم سارق است که من را هم همراه او بازداشت کردند.

تو که با افتخار خودت را دزدی معرفی کردی که تلویزیون تصویرت را پخش کرد؟  
من قبلا دزد بودم و سه سال است که توبه کردم و پاک هستم. من مثل این جوجه دزدها نیستم که یک موتور بخریم بروم در خیابان و موبایل مردم را سرقت کنم.

پس چه دزدی هستی؟
من اولین سارق بانک رو کشور هستم که به همراه همدستانم از پشت و جلوی باجه پول سرقت کرده و فرار می کردیم. یادم می آید اولین بار در سال 81 به سرقت رفتیم. ما یک باند پنج نفره بودیم که وظیفه هرکس حتی زاغ زن مشخص بود. ما تمیز کار می کردیم. زاغ زن ما اکبر زاغی وارد بانک می شد و پس از شناسایی افرادی که پول از بانک گرفته اند با آنها طرح دوستی می ریخت و از بانک خارج می شد. سپس دم در به بهانه دوستی دستی روی سر او می کشید تا ما طعمه را شناسایی کنیم. بعد هم پنج نفری با سه موتور سراغش رفته و با استفاده از روش کیف قاپی یا خفتگیری پول ها را می دزدیم.

از هر طعمه چقدر سرقت می کردید؟
ریسک کار ما بالا بود زیر سه میلیون تومان ارزش  گرفتار شدن را نداشت. اکبر زاغی هم طعمه های پولدار را شناسایی می کرد و حواسش به این موضوع بود. بعد از آن شروع به سرقت پشت باجه ای کردیم. در آن زمان تیم ما بهترین سارقان بانک و مشتریان آن بود.

مگر به جز شما سارق دیگری هم بود؟
 آن زمان 6 تیم در تهران فعالیت می کردند که هرکدام محدوده خاصی داشتند. هیچ گروهی وارد محدوده گروه دیگر نمی شد و آنجا سرقت نمی کرد.

چند بار دست به سرقت زدی؟
من در 250 سرقت حضور داشتم و کیفرش را هم چشیدم. کیفر دزدی برای من  باختن همه زندگی ام  و افتادن در دام اعتیاد بود.

چقدر در این سرقت ها گیرت آمد؟
2 میلیارد تومان سرقت کردیم اما رییس باند همه را برای خودش بر می داشت و ما هم نفری 70 میلیون تومان به دست اوردیم.

آن زمان 70 میلیون پول کمی نبود؟
من با پول دزدی معتاد شدم.

چرا معتاد؟
آن زمان به فکر پول و پس انداز انداز نبودیم. همیشه میهمانی شبانه در شمال شهر و شمال کشور داشتیم. یا با پول ها لباس می خریدم یا میهمانی بودم. در این دور همی های شبانه ابتدا با قرص شروع کردم و الان 10 سال است معتادم و شیشه می کشم.

پس حسن دست طلا در دام اعتیاد گرفتار شد؟
حسن دست طلا کجا بود. من الان به زور راه می روم. پول سرقتی و حرام بلایی سر من آورد که خودم را هم دیگر نمی شناسم. البته حقم است چون طمع کردم و پول حرام به دهنم مزه داد.

چرا به سمت سرقت رفتی؟
پراید سیستم دار من را بد بخت کرد. 14 سال قبل در پراید دوستم که سیستم داشت نشستم و فاز گرفتم. بعد گفتم چرا من نداشته باشم به همین خاطر به سمت سرقت آمدم تا من هم پراید بخرم. اولین بار از یک مرد مسن 7.5 میلیون تومان به تنهایی سرقت کردم و با پول آن یک پراید سیستم دار حرفه ای برای خودم خریدم. آنجا بود که با وسوسه زیاد حماقت هایم شروع شد و سه بار به زندان افتادم.

حرف آخر...
من تنها دلخوشی ام این است که خدا توبه ام را پذیرفته است و چهار سال است سمت خلاف نرفته ام. فقط امیدوارم بتوانم از دام مواد هم رها شوم.
 انتهای پیام/