صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

گزارش میزان از دلایل حمایت ایران از دولت قانونی سوریه/ محور مقاومت همچنان مقتدر است

۰۳ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۵:۴۹
کد خبر: ۱۵۰۴۲۳
دسته بندی‌: سیاست
سوریه، یکی از کشورهایی بود که آمریکایی‌ها به عنوان منطقه هدف به سرمایه‌گذاری تروریست محور در آن پرداختند و تلاش کردند تا از غبارآلود بودن فضای سیاسی این کشور بیشترین بهره را ببرند تا هم یکی از خطوط مقاومت اسلامی را فشل کنند و هم با نیابتی که به تروریست های تکفیری در سوریه سپرده بودند بتوانند معادلات میدانی و سیاسی منطقه غرب آسیا را در جهت اغراض و منافع خود هدایت کنند.
-گروه سیاسی: منطقه غرب آسیا از دیرباز به سبب موقعیت ژئواستراتژیک و ویژه‌اش همواره مورد طمع دولت‌های استکباری و سلطه گر بوده است؛ با آغاز قرن 21 و تثبیت هژمونی آمریکا، سردمداران این کشور به منظور پیشبرد اهداف سلطه گرایانه خود در معادلات جهانی، حضور نظامی در منطقه غرب آسیا(یا به قول خودشان خاورمیانه) را به یک استراتژی ثابت تبدیل کردند.   

آمریکایی‌ها پس از لشکرکشی به کشورهای افغانستان و عراق در سه سال نخست قرن 21 که با کشتارها و فجایع انسانی بیشماری همراه بود، برای گسترش ضریب نفوذ و حضور نظامی خود در سایر کشورهای منطقه و عقیم کردن جبهه مقاومت نقشه‌های زیادی را طرحی کردند که در این میان سعودی‌ها و سایر حکام مرتجع و مسلوب الاختیار عرب، کمک های شایانی را به یانکی‌ها روا داشتند.   

با ایجاد موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی، آمریکایی‌ها که در ابتدا گیج و مبهوت شده بودند و شاهد سرنگونی دومینویی متحدان خود در کشورهای منطقه‌ای حامی رژیم صهیونیستی بودند، در ادامه با مساعدت سعودی‌ها و سرمایه گذاری که آن‌ها ظرف چندین دهه در نضج گیری تفکر سلفی‌گری و پرورش نیروهای تکفیری داشتند، بر آن شدند تا موج بیداری اسلامی را در جهت اغراض و منافع خود مصادره کنند.

سوریه، یکی از کشورهایی بود که آمریکایی‌ها به عنوان منطقه هدف به سرمایه گذاری تروریست محور در آن پرداختند و تلاش کردند تا از غبارآلود بودن فضای سیاسی این کشور بیشترین بهره را ببرند تا هم یکی از خطوط مقاومت اسلامی را فشل کنند و هم با نیابتی که به تروریست های تکفیری در سوریه سپرده بودند بتوانند معادلات میدانی و سیاسی منطقه غرب آسیا را در جهت اغراض و منافع خود هدایت کنند.

در همین زمان بود که تصمیم گیران و استراتژیست‌های محور مقاومت در منطقه  که در راس آن‌ها مقامات کشورمان قرار دارند با هوشمندی و درایت، نقشه جبهه استکبار را خواندند و به حمایت از دولت مشروع و قانونی سوریه پرداختند؛ دولتی که برخلاف سایر دول مسلوب الاختیار و وابسته عرب، در تمام سال‌های اخیر در برابر جنایت‌های رژیم صهیونیستی سکوت نکرده است و همواره به مساعدت و معاضدت نیروهای مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین اشتغال داشته است.

در این میان، اصرار مقامات نظام جمهوری اسلامی ایران( به عنوان طلایه داران محور مقاومت) برای حمایت از دولت مشروع و قانونی سوریه، برای تحلیل گران و استراتژیست‌های غربی قابل توجه بود؛ برخی تحلیل گران غربی از همان آغاز حمایت‌های ایران از سوریه علت اصلی این حمایت‌ها را جلوگیری از پیشبرد منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه ارزیابی کردند.

این تحلیل گران معتقد بودند: جمهوری اسلامی ایران در درگیری‌های فعلی سوریه به منزله بازیگری است که نقشی حیاتی ایفا می‌کند؛ از نظر این تحلیل‌گران ایران حتی پیش‌تر از روسیه، بزرگ‌ترین حامی دولت سوریه محسوب می‌شود. روابط تهران با دمشق در طول تاریخ بر منافع استراتژیک مشترک، از جمله خنثی کردن قدرت آمریکا و رژیم صهیونیستی در خاو‌ر‌میانه استوار بوده است و همچنین هر دو کشور برای ایجاد موازنه در برابر دولت‌های معاند عرب، به هم تکیه دارند.

در سال گذشته پس از تصمیم دولت روسیه به حضور نظامی در سوریه به منظور مقابله با نیروهای تروریستی و تکفیری و حمایت از دولت قانونی و مشروع دمشق، معادلات میدانی و سیاسی تا حد زیادی در این کشور دگرگون شد؛ بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند این ایران بود که روس‌ها را مجاب به حضور نظامی در سوریه کرد.

در آذرماه 94 بود که خبر تشکیل ائتلاف ایران، روسیه، عراق و سوریه به منظور مقابله با گروه های تروریستی و تکفیری از جمله داعش به سرخط خبری رسانه‌های معتبر جهان تبدیل شد؛ ائتلافی که در پی ناکامی ائتلاف غربی-عربی به رهبری آمریکا تشکیل شده بود.

در همان ایام، روزنامه لبنانی «السفیر» با اشاره به سفر «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران به مسکو و دیدار وی با پوتین ادعا کرده بود پس از این دیدار «ولادیمیر پوتین» تصمیم گرفت در سوریه مداخله نظامی خود را برای مبارزه با داعش آغاز کند.

به گزارش این روزنامه، روسیه و ایران نیز به این نتیجه رسیدند که «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه [بر خلاف تبلیغات رسانه‌ای و روانی] همچنان کنترل نهادهای نظامی و امنیتی و بیشتر نهادهای دولتی این کشور را در اختیار دارد. مسئولان روسیه و ایران نیز تصمیمات راهبردی دیگری اتخاذ کردند که افسرانی از دو کشور وظیفه هماهنگی با نیروهای نظامی سوریه را داشته باشند.

بنا بر این گزارش، اسد در ژوئن 2015 اعلام کرد که ارتش سوریه از کمبود نیروی انسانی رنج می‌برد ولی در نبرد علیه تروریسم پیروز شده است. این مسئله نیز در واقع نخستین پیام مسئولان سوریه به سران روسیه و درخواست از آنها برای مداخله نظامی بود.

در این هنگام بود که قطر و عربستان ادعا کردند که دمشق، حمص و حلب در آستانه سقوط قرار دارند. از این روی ایران و روسیه اطلاعاتی به دست آوردند که نشان می‌داد مقدمات حمله به حلب و حمص فراهم شد و این حمله به قطع راه بیروت به دمشق منتهی خواهد شد که در واقع این مسئله نیز مقدمه حمله به پایتخت سوریه خواهد بود. در این هنگام بود که رایزنی‌های ایران، سوریه و روسیه در سطح نظامی افزایش یافت و تصمیم مداخله  نظامی در سوریه اتخاذ شد.

پوتین نیز در نیمه «اوت» (اواخر مرداد) گذشته در جریان یک جلسه مهم در شورای امنیت ملی روسیه طرح نظامی پیشنهادی ستاد مشترک این کشور را تصویب کرد.وی در این نشست تأکید کرد که «حملات هوایی ممکن است حرکت گروه‌های تروریستی را کم کند ولی آن را نابود نمی‌کند و باید از نظر زمینی نیز با آن مقابله کرد... من در این زمینه به ایرانی‌ها، ژنرال سلیمانی و تعهداتش اطمینان داریم. وی به من وعده داد که حضور آنها با نیروهای سوری اساسی خواهد بود».

پیش تر خبرگزاری رویترز در گزارشی مدعی شده بود که حملات هوایی روسیه به سوریه  نتیجه سفری است که منابع غربی مدعی‌اند در ماه جولای سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به مسکو انجام داده است.

این خبرگزاری به نقل از «منابع منطقه‌ای» ادعا کردند که سردار سلیمانی که تا پیش از این بر روند عملیات زمینی نظارت داشته، حالا هم محور برنامه‌ریزی برای عملیات هوایی روسیه در سوریه، است.

عودد گرانوت تحلیلگر مسائل خاورمیانه شبکه یک تلویزیون رژیم صهیونیستی در این باره گفت: روسیه برای اولین بار از همکاری نظامی نیروهای خود با دمشق در سطح کارشناسان مسائل نظامی سخن به میان آورده است.

حضور نیروهای زمینی روس در سوریه برای آمریکاییها نگران کننده است و تا جایی که آمریکا از بلغارستان و یونان متحدان جدیدش در اروپا خواسته حریم هوایی خود را دراختیار هواپیماهای روسیه قرار ندهند.

تحلیلگر صهیونیست در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد؛ موضوع نگران کننده دیگر آن است که روسها در این راستا با ایران در حال هماهنگی هستند.

گرانوت گفت: مدتی پیش قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس عازم روسیه شد و روس ها تمام جزئیات عملیات را با وی هماهنگ کردند. این موضوع برای رژیم صهیونیستی بسیار نگران کننده است.

خبرگزاری اسپوتنیک به نقل از یک افسر بلندپایه سوری نوشت: عملیات نجات خلبان روسیه در شمال سوریه، با شش کماندو از حزب‌الله و 12 کماندو ارتش سوریه و زیر نظر سردار قاسم سلیمانی انجام شده است.

در گیرودار برنامه‌ریزی برای عملیات مجدد جهت آزادی سریع خلبان روس سردار سلیمانی با روس‌ها تماس می‌گیرد و به آنها اطلاع می‌دهد که یک یگان ویژه جهت نجات خلبان روس آماده کرده و پیشنهاد داد به دلیل اینکه این یگان ویژه متشکل از نیروهای ویژه حزب الله لبنان و کماندوهای سوری آموزش دیده توسط ایران است وآشنایی کامل با جغرافیای مکانی دارند، عهده‌دار عملیات زمینی شوند و نیروی هوایی روسیه پشتیبانی و آتشبار هوایی و اطلاعات ماهواره‌ای را برای آنها تامین کند و اطمینان می‌دهد که خلبان روس را صحیح وسالم برگرداند، در نهایت همین هم شد.





ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *