بازخوانی جنایت منافقین در 24 اسفند 31 سال پیش/ رهبر معظم انقلاب با صلابت به خطبهها ادامه دادند
در زمانی که رژیم بعث، مردم را از رفتن به نماز جمعه بر حذر میداشت و به بمباران و موشک باران نماز جمعه تهدید میکرد، منافقین نیز بیکار ننشسته و با یک طرح از قبل تعیین شده و هماهنگ با رژیم عراق، نماز جمعه تهران را در ۲۴اسفند1363 به خاک و خون کشیدند.
روزنامه کیهان در ۲۵اسفند1363 نوشت: «بر اثر انفجار یک بمب دستی در محل برگزاری نماز جمعه تهران که در ساعت 12:29 دقیقه روز گذشته صورت گرفت، چند تن از نمازگزاران شهید و مجروح شدند. رژیم عراق که قبلاً اصابت موشکهای دور برد ایران به شهرهای کرکوک و بغداد را انفجار بمب توصیف کرده بود، در یک هماهنگی ناموفق با عوامل ضد انقلاب داخلی، قصد داشت به هنگام انفجار بمب در صفوف نمازگزاران تهران، هواپیمایش را در ارتفاع بالا به حریم هوایی تهران اعزام کند و ادعا کند که صدای انفجار، ناشی از بمباران تهران بوده است؛ اما با تاخیر ورود هواپیمای عراقی به آسمان تهران و انفجار بمب، نیم ساعت قبل از آمدن هواپیماها، این توطئه تبلیغاتی با شکست مواجه شد و هواپیماهای عراقی نیز با آتش به موقع و قدرتمند پدافند هوایی متواری شدند.»
شرح این ماجرای حماسی در پیام نوروزی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به خوبی ترسیم شده است: «قصه روز جمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت، با استقامت گذشت. آنطور مردم با طمأنینه ... مخصوصاً نگاه میکردم ببینم در بین مردم چه وضعی هست؛ ندیدم حتی یک نفر را که یک تزلزلی درش پیدا باشد. و آن وقت امام جمعه آنطور با آن طنین قوی صحبت کرد، مردم آنطور گوش کردند، آنطور فریاد زدند که ما برای شهادت آمدیم... با یک همچو ملتی کسی نمیتواند مقابله کند. ملتی که اینطور است؛ آن روزی که اعلام میکنند که میخواهیم بمباران کنیم نماز جمعه را، بیایند و بیشتر بیایند، حتی آنهایی که نمیآمدند برای نماز، (از) قراری که برای من نقل کردهاند، آنهایی که برای نماز جمعه هم نمیآمدند، هفتههای دیگر، این هفته آمدهاند.»
خطیب جمعه، بلافاصله پس از آن انفجار، بحث خود را اینگونه ادامه داده بود: «بحث اصلی که در این هفته من در خطبه دوم میخواستم بگویم همین مسألهای است که الان مسألة محسوس و ملموس ماست. هفتهای که گذشت برای جمهوری اسلامی ایران هفتة مقابله به مثل بود. در مقابل شرارتها، در مقابل جنایتها، در مقابل خباثتها همه دیدند که ما مقابلة به مثل میکنیم و مشت را با مشت محکمتری پاسخ میدهیم. اگرچه دشمن ما یک دشمن ناجوانمرد و خبیث است؛ اما این یک چیزی نیست که احتیاج به استدلال داشته باشد. برای او وقتی که در میدان جنگ نمیتواند مقاومت کند، وقتی تو دهنی در میدان جنگ میخورد، برای او شهر، روستا، بیمارستان، محل نماز جمعه و اجتماع انبوه مردم غیرنظامی تفاوتی نمیکند؛ هرجا را که از دستش بیاید میزند.»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، در این واقعه عدهای مجروح و عدهای به شهادت رسیدند. سید محمد شاه مرادی، سید مجید محمدی، لطفعلی عرفانی، ابراهیم سیاهی عروجی، سید مهدی رضوی نیا، محمد حاجی هاشمی، رجبعلی تلکانی، پرویز شعبانی، عباس رایگان، ذکریا فرجی بیگی، مهدی ابراهیمی، محمد غفاری، حاج مجتبی توانگر دهقان، علی احمدپور فیروز آبادی و محسن ظهیری از جمله شهدا بودند. مجروحان واقعه نیز به بیمارستانهای مصطفی خمینی، فیروزگر، سمیه، سینا، امام خمینی و دکتر شریعتی منتقل شدند.
منابع:
۱ـ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی
۲ـ روزنامه کیهان ۲۵/۱۲/۶۳ و ۲۶/۱۲/۶۳
3-سایت مقام معظم رهبری
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *