تقسیم سوریه، دست پخت مشترک "آمریکا و روسیه"
از زمان دخالت نظامی روسیه در سوریه و سکوت آمریکا در این خصوص تردیدهایی به ما دست داده مبنی بر اینکه تفاهمی محرمانه میان این دو قدرت بزرگ در مورد سازش بر سر بحران سوریه وجود دارد و این تفاهم در جریان دیدارهای متعدد جان کری، وزیر خارجه آمریکا و سرگئی لاوروف، همتای روسیاش حاصل شده اما در سایه پنهانکاری رایج و استوار در طول شش ماه گذشته، تمامی تلاش و تحقیقات ما برای رسیدن به روند این سازش و جزئیات آن شکست خورد.
ریابکوف در یک کنفرانس مطبوعاتی افزود: تحولات در سوریه بر اساس سناریوی کوزوو را بعید میدانم و باید ملاکهای مشخصی برای ساختار سیاسی آینده سوریه مبتنی بر حفظ وحدت کشور از جمله ایجاد یک جمهوری فدرال در جریان مذاکرات تعیین شوند. این سخن تا حد بسیار زیادی خطرناک است، چه از نظر زمانی که دو روز پس از آغاز آتش بس مطرح شد و چه از جهت اهمیت فردی که آن را ایراد کرد. یعنی معاون وزیر خارجه روسیه.
آنچه از این اظهارات میتوان نتیجه گرفت آن است که معاون وزیر خارجه روسیه تقسیم سوریه را مطابق مدلی که در یوگسلاوی پس از فروپاشی حکومت سوسیالیستی و مرگ ژوزف تیتو، موسس آن رخ داد بعید میداند و تقسیم فرقهای عراق را به عنوان نمونه مطرح میکند و ما مدل سوئیسی را مثال نمیزنیم زیرا نمونه عراقی نزدیکتر است.
جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا اولین کسی بود که حتی قبل از اینکه کشورش عراق را اشغال کند، از برپایی نظام فدرالی در عراق سخن گفت. پس از آن جورج بوش به ریاست جمهوری آمریکا رسید و نماینده نظامی وی در عراق یعنی پل برمر این طرح را اجرا و عراق را از نظر فرقهای و نژادی به سه بخش تقسیم کرد، یکی بخش کردها در شمال، دوم شیعیان در مرکز و جنوب و سوم اهل تسنن در غرب و به صورت دقیق در الانبار و نینوا.
چه بسا سوریه "فدرال" براساس طرح عراقی یعنی گروههای فرقهای اهل تسنن، علویهای درزی و کردها تقسیم شود و چه بسا طبق گفته معاون نخست وزیر ترکیه تعداد این بخشها از پنج گروه بیشتر باشد و البته این سخن نگرانی ترکیه و تلاشهایی که در راستای نابودی داعش در شرق دارد را در قبال برپایی یک موجودیت سنی در رقه، دیر الزور و حسکه تقویت گرایش استقلالطلبانه کردها در شمال سوریه را تفسیر میکند به طوری که یک نوار در طول مرزهای شمالی سوریه در مجاورت ترکیه تشکیل شده و چه بسا حلب یک "امارت" سنی در کنار همتای خود در شرق و دیگری در درعا در جنوب و نیز یک مرکز درزی در جبل العرب و مرکزهای پنجم یا ششم متعلق به علویها در ساحل باشد.
بیشتر درگیریهای نژادی، طایفهای و دینی که در جهان شکل گرفته و دو قدرت روسیه و آمریکا در آن مداخله کردهاند به یک راهحل سیاسی مبتنی بر تقسیم منتهی شده مانند آنچه در کره، ویتنام، سودان، گرجستان، یوگسلاوی دیدهایم و در حال حاضر در اوکراین شاهد آن هستیم و سوریه با اعتراف به وجود برخی اختلافاتی که با سایر موارد ذکر شده دارد، هرگز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
کری اولین کسی بود که بمب تقسیم سوریه را منفجر کرد، زمانی که در سخنرانی چند روز قبل خود در کنگره گفت: چه بسا فرصت ابقای سوریه متحد و یکپارچه از دست رفته است. وی در این سخنرانی تاکید کرد نقشه ب وجود دارد که در صورت شکست راه حل سیاسی در سوریه و فروپاشی طرح مرحله انتقالی میتوان به آن مراجعه کرد.
ما هرگز سناریویی در حال حاضر در مورد آن صحبت میشود مبنی بر ورود نیروهای زمینی عربستان از اردن به شمال سوریه جهت قلع و قمع داعش در رقه، دیر الزور و حسکه را بعید نمیدانیم و اینگونه به نظر میرسد که عربستان تنها در جریان این طرح نبوده بلکه نقشی اساسی در اجرای آن با مشارکت دیگر کشورهای عربی ایفا میکند و رزمایشهای رعد شمال تنها مقدمهای در همین راستا است.
اظهارات تکاندهنده ویتالی چورکین، نماینده روسیه در سازمان ملل که از برخی موضعگیریهای بشار اسد، رئیس جمهور سوریه انتقاد کرد و از وی خواست به نصیحتهای کشورش در این خصوص توجه کند و همچنین اظهارات دیمیتری پسکوف، سخنگوی رئیس جمهور روسیه که تاکید کرد روسیه و سوریه رویکردهای مشابه و نه تماما یکسانی دارند و شکی نیست که در این میان اختلاف نظرهایی وجود دارد، همه اینها تردیدهای ما را در مورد وجود نسخهای روسی-آمریکایی افزایش میدهد، نسخهای که چه بسا در ماههای آتی و پس از رهایی از شر گروههای تکفیری و تندرو که_ ولو به صورت موقت_ مانعی در راه این نسخه هستند، بر رئیس جمهور سوریه و دولتش و مخالفان مسلح تحمیل شود.
ما نمیدانیم موضعگیری و واکنش اسد نسبت به این سناریوها که در اتاقهای دربسته تهیه شدهاند و بر تقسیم کشور به بهانه حکومت فدرال متمرکز هستند، چه خواهد بود اما آنچه میدانیم آن است که احتمالا تصمیم غافلگیرکننده وی برای دعوت به برگزاری انتخابات پارلمانی در آوریل آتی رد غیرعلنی و مخفی این سناریوهاست به ویژه اگر به مخالفت سریع روسیه به این اقدام توجه کنیم ولی آیا اسد میتواند همپیمان روس خود را به چالش بکشد؟
تقسیم سوریه پس از عراق بر اساس ویژگیهای نژادی و فرقهای به معنای درهم شکستن و تغییر نقشه منطقه در راستای منافع اسرائیل است چرا که این تقسیم اسرائیل را به تنها قدرت برتر منطقه عربی و اسلامی تبدیل میکند که در حال حاضر در گرداب جنگهای داخلی و فرقهای غرق است و عراق روشنترین نمونه ماست.
این دست پخت مشترک آمریکا و روسیه برای تقسیم سوریه که تحت عنوان برپایی دولتی فدرال مطرح میشود و بوی آن به تدریج به چادرهای ما میرسد، باید از تمامی راهها و وسایل موجود برای مقابله با اجرای آن تلاش شود. زیرا احتمالا جنگ داخلی سوریه با شکل فعلیاش پایان مییابد اما جنگهای فرقهای در آینده راه میافتد که به مراتب خطرناکتر خواهند بود.
میترسم که سوریه قربانی بازی خطرناک این کشورها شود که با پول و سلاح و زیر چتر روسیه و آمریکا آن را آغاز کردهاند و هرکس که اعتقادی خلاف این دارد باید دلیل خود را بیاورد و امیدوارم که من اشتباه کرده باشم.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *