چهار نکته برای برگزاری یک مسابقه خوب
در مورد انتخابات توجّه کنیم که انتخابات یک رقابت است، یک مسابقهی ملّی است بین آحاد کشور؛ اگر این مسابقه خوب و سالم و قوی برگزار شد، در بین این تیمهای مختلف هر تیمی ببرد، افتخارش مال فدراسیون خواهد بود.
رقابتی ورزشی را در نظر بگیرید. مثلاً فوتبال که در آن دو تیم در مقابل هم قرار میگیرند و باهم مسابقه میدهند. در این مسابقه ممکن است یک تیم ببرد و تیم دیگر به نتیجهی دلخواه نرسد. برای مردم و جامعه، مهمتر از بردوباخت، چگونگی بازی تیمها و پایبندی آنها به اصول بازی جوانمردانه است.
حتی ممکن است طرفداران تیمی ببازند، اما بهدلیل بازی خوب تیم محبوبشان، خوشحال و خرسند باشند. پس چگونگی بازی مهمتر از نتیجهی بازی است. انتخابات هم به همین ترتیب است. اگر انتخابات را بهمثابهی یک «رقابت» در نظر بگیریم (که هست)، مهمتر از اینکه کدام گروه و جریان پیروز میدان میشود، کیفیت رقابت گروههاست که از اهمیت اساسی برخوردار است.
در این بین و با توجه به رقابتهای انتخاباتی که در آستانهی آن هستیم، میتوان چند سطح از نگاه به انتخابات را مورد ارزیابی قرار داد:
۱. یک مسابقهی خوب وقتی یک مسابقهی خوب است که در آن «قواعد بازی» یا به تعبیری دیگر، «مر قانون»رعایت شود. اگر در بازی فوتبال، هر فردی بخواهد طبق میل خود رفتار کند، دیگر آن مسابقه یک مسابقهی خوب نخواهد بود. در یک مسابقهی بد، داور مسابقه مدام باید تذکر دهد و حتی گاهی کارت زرد یا قرمز به بازیکنان نشان بدهد. انتخابات هم همینطور است.
اگر قواعد بازی رعایت نشود و مثلاً کنشگران بر سر مسائل بیهوده، بدون توجه به قواعد و داور بازی، باهم دعوا کنند، شاید نتیجهی این رفتار به مردم هم منتقل شود.
در این صورت است که ممکن است مردم نیز هیجانی عمل کنند و در پی آن تصمیم درستی نگیرند، زیرا انتخاب، برخاسته از احساس و هیجان صورت گرفته است، نه از سر عقل و منطق و محاسبه.
۲. یک مسابقه زمانی مسابقهی خوب است که طرفداران زیادی داشته باشد و ورزشگاه مملو از جمعیت شود. در این صورت نیز فدراسیون آن ورزش میتواند حرفی برای گفتن در میان فدراسیونهای دیگر داشته باشد.
تأثیر مشارکت ملی در انتخابات را شاید بتوان با همین مثال مقایسه کرد. جمهوری اسلامی ایران، که مبتنی بر نظریهی «مردمسالاری دینی» است و با این نظریه بر خود میبالد، زمانی میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد که در مواقع لزوم، جمعیت میلیونی مردم جلوهگر شود.
بهدلیل همین جمعیت میلیونی است که «راهپیمایی ۲۲ بهمن دشمن را ناکام میکند» و یا هدف نظام اسلامی در هر انتخابات میشود مشارکت همهی مردم. درست است که یکی از جریانها و گروههای سیاسی ممکن است کرسیهای بیشتری از مجلس را از آن خود کند، اما باید دانست که مشارکت بالا به نفع همهی مردم و حتی جناح شکستخورده هم خواهد بود؛ چراکه:
اولاً مشارکت ملی ضریب امنیت ملی را در شرایط فعلی بیش از گذشته بالا میبرد. در شرایطی که دشمنان به اشکال مختلف از جمله حمایت از تروریست یا «جنگهای نیابتی»برای کشورهای مستقل و انقلابی نقشه کشیدهاند، این حمایت آحاد مردم از نظام اسلامی است که برنامهها و نقشههای آنها را نقش بر آب میکند.
آنجا که همهی مردم متحد و هماهنگ، خواست و ارادهای را طلب کنند، نصرت و سنت الهی هم به کمک میآید و کار را جلو میبرد. در واقع با نظر به مبانی دینی درمییابیم که سنت الهی، خواست و ارادهی مردم را برای هر قومی، ملاک تغییر یا ثبات شرایط حاکم بر همان مردم قرار داده است: «انّ الله لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم» (رعد: ۱۱).
این ارادهی مردم است که میتواند پای صندوقهای رأی، شرایط را به نفع اعتلای نظام اسلامی پیش ببرد. پرواضح است که قدرنشناسی نعمت امنیت و عدم ارادهی ملت برای حفظ شرایط امن کشور در وضعیت برآشفتهی منطقهای نیز دگرگونی شرایط فعلی را بههمراه خواهد داشت.
ثانیاً دشمن نشان داده است که همیشه از شکاف در صفوف مردم و تفرقه و فضای غبارآلود استفاده میکند و فشار بر مردم را افزایش میدهد. یکی از این نمونهها، «فتنهی ۸۸» بود که متأسفانه دشمن با حمایت از فتنهگران، شیرینی مشارکت بالای مردم در انتخابات را به «کام مردم تلخ»کرد و از این فضا برای فشار و تحریمهای مضاعف بر مردم استفاده نمود.
گستاخی و عزم دشمن برای فشار بر ملت ایران و حمایت از فتنهگران بهحدی بود که هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی سابق آمریکا، که نامزد سمت ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ نیز هست، در اظهارات خود ابراز تأسف کرد که چرا دولت آمریکا در فتنهی ۸۸ بیش از این از جریان فتنه حمایت نکرده است. وی میگوید: «ایکاش دولت باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، بیش از این در سال ۸۸، از جنبشی که آن را حامی دموکراسی در ایران خواند، حمایت میکرد.»
ثالثاً از همهی این موضوعات گذشته، تشکیل مجلسی قوی با پشتوانهی بالای آرای مردمی میتواند به تصویب قوانین بهتری برای حل مشکلات مردم، مخصوصاً در حوزهی اقتصادی، بینجامد.
حمایت مردم این قدرت را به نمایندهی مردم میدهد که از حقوق ملت در پارلمان نظام اسلامی مقتدرانه دفاع کند و از هیچکس باکی نداشته باشد. چهار سال پیش، در چنین ایامی، شبکهی تلویزیونی «فرانس ۲۴»، که به سه زبان عربی، فرانسه و انگلیسی پخش میشود، با نشان دادن صفوف مردم برای رأی دادن گفت: «مشارکت گستردهی مردم سیلی محکمی به غرب است.»
۳. توصیهی رهبر انقلاب به مشارکت بالای مردم در انتخابات و تمثیل ایشان به یک «مسابقهی خوب» به تأکید نظام اسلامی به رقابتی بودن انتخابات نیز اشاره دارد. البته باید توجه داشت که این رقابتی بودن و حضور احزاب سیاسی نباید به «دوقطبی کاذب» تبدیل شود.
تقابل جا و مکانی دارد که قرآن کریم بهروشنی آن را در زمینهی خصوصیات پیامبر اکرم بیان میکند: «محَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ» (فتح: ۲۹). در همین راستا باید دانست که «ایجاد شکاف و دوقطبی کاذب و خطرناک میان ملت و نظام، از اهداف همیشگی جبههی دشمن و در رأس آن آمریکاست.»
۴. برای فدراسیون (نظام جمهوری اسلامی) فرقی ندارد که چهکسی میبرد و یا چهکسی از رقابت جا میماند. اگر قواعد بازی رعایت شود و تیمها خوب بازی کنند، در صورت برد هریک از آنها، «این فدراسیون است که به خود میبالد.» از سویی دیگر، حمایت بالای همهی مردم از تیمها، منجر به تقویت آن فدراسیون خواهد شد.
دقیقاً مثل رأی مردم به جریانهای مختلف سیاسی در انتخابات که نتیجهی آن تقویت نظام اسلامی است. در واقع این نظام اسلامی است که مؤلفهی قدرتش در تراز جهانی افزایش مییابد.
بیتردید هوشیاری در مقابل این هدف آمریکایی، یک گام دیگر برای رسیدن به پیروزی ملت ایران در مسابقهی ملی هفتم اسفندماه است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *