صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

سفری به بیابان‌های ایران؛ از رقاصی هرزگان تا رفع مشکلات محرومان + تصاویر

۰۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۲:۳۱
کد خبر: ۱۳۷۸۴۸
خبرنگار استرالیایی از برداشتن روسری، خوردن مشروب و رقاصی تعدادی جوان در بیایان‌های ایران خبر می‌دهد و می‌نویسد: «مشروبات الکلی دست‌ساز در لیوان‌های پلاستیکی سرو می‌شود.»
به گزارش گروه فضای مجازی ، خبرنگاران غربی زمانی که وارد ایران می‌شوند، سوژه‌های زیادی برای تهیه گزارش دارند اما به‌طور عموم سوژه‌هایی که برای گزارش از ایران انتخاب می‌کنند، بسیار شبیه یکدیگر است. در یکی از جدیدترین این گزارش‌ها که توسط خبرنگار استرالیایی شبکه خبری «وایس» تهیه شده، به مانند دیگر گزارشات خبرنگاران غربی تصویری که از جوانان ایرانی مخابره می‌شود، کشف حجاب، رقص و مشروب است.

خبرنگار شبکه خبری وایس اولین خبرنگاری نیست که آزادانه در میان جوانان ایرانی می‌چرخد، با آنها به میهمانی می‌رود و خود را همدل این جوانان نشان می‌دهد. ارائه تصویر خشن و غمگین از جامعه ایرانی و القای فرار جوانان از ایران عقب‌ افتاده، طرحی است که طی چند سال اخیر موجب تولید گزارش‌هایی از این دست شده است.

در یکی از جدیدترین گزارش‌ها که توسط مارک ایزاکس خبرنگار استرالیایی شبکه خبری «وایس» تهیه شده، به مانند دیگر گزارشات خبرنگاران غربی تصویری که از جوانان ایرانی مخابره می‌شود، کشف حجاب، رقص و مشروب است

مارک ایزاکس نویسنده و خبرنگار استرالیایی با 8 پسر و دختر آشنا می‌شود و با آنها برای تفریح به بیابان‌های اطراف یزد می‌رود. او که تلاش می‌کند شادی و تفریح را تنها به نوشیدن مشروبات الکلی و رقاصی محدود کند، در ابتدای گزارش خود، با القای نبود آزادی، ایران را این گونه توصیف می‌کند: « موسیقی از ضبط صوت خودرو پخش می‌شود و حسی از آزادی در صورت این بچه‌ها می‌بینم که من استرالیایی {literal}{{/literal}از آنجا که در کشورم آزادی دارم{literal}}{/literal} هرگز درک درستی از آن ندارم. من در کشورم اصلا محدودیتی برای حق مسلمم که برگزاری پارتی است، ندارم. اما در اینجا، آدرنالین خونم بالا زده و عصبی شده‌ام. نمی‌دانم آیا در اینجا این عملی که ما در حال انجام آن هستیم قانونی است یا نه؟»

ایزاکس در ورود نظری به قصه خود، با آنچه آن را سختگیری بی حد و حصر جمهوری اسلامی نسبت به شادی جوانان می‌نامد، آنها را در مرکز ماجراجویی نسبت به این جنگ بزرگ با نظام قرار می‌دهد: «حتما از قوانین سخت‌گیرانه جمهوری اسلامی ایران در مورد نوع پوشش، ارتباط با جنس مخالف، موسیقی زنده، هنر و خلاقیت، مصرف الکل و مهمانی‌های مختلف خبر دارید. در اینجا، مشروبات الکلی به صورت قانونی فروخته نمی‌شود و هیچ کلوب شبانه‌ای -آنچنان که ما در غرب داریم- برای تفریح جوانان وجود ندارد.»

ایزاکس با هشت پسر و دختر آشنا می‌شود و با آنها برای تفریح به بیابان‌های اطراف یزد می‌رود

خبرنگار استرالیایی سپس با شعف از برداشتن روسری، خوردن مشروب و رقص توسط این جوانان ایرانی در بیایان می‌نویسد: «مشروبات الکلی دست‌ساز ایرانی در لیوان‌های پلاستیکی سرو می‌شود. احساسات ناشی از شرب الکل رضا را به آوازخوانی و سارا را به طنازی و رقص وا می‌دارد.»

نویسنده سپس از شخصیت این افراد پرده بر می‌دارد اما به گونه‌ای که چهره نظام را در نظر مخاطب تخریب می‌‌کند و همچنین جوانان ما را عقده‌ای و محصور در یک زندان بزرگ نشان می‌دهد: «رضا از خدمت دو ساله اجباری سربازی برای مردها در ایران می‌گوید؛ او با فریب دادن نظام وظیفه و کشیدن تیغ بر روی بازوی خود و نمایش دیوانه‌بازی، توانسته معافیت روانی پزشکی بگیرد. سارا ادامه می‌دهد: می‌خواهیم از ایران برویم، آمریکا یا اروپا فرقی نمی‌کند؛ فقط از این کشوری که فرصت برای امثال ما ندارد و جایگاه کسانی است که مذهبی و یا وابسته به دولت هستند، فرار کنیم.»

خبرنگار استرالیایی با شعف از برداشتن روسری، خوردن مشروب و رقص توسط این جوانان ایرانی می‌گوید

ایزاکس سپس در خلال مقایسه آزادی‌ فردی در ایران پیش از انقلاب با دوران کنونی، بحث سال 88 را پیش می‌کشد و عملا ناامیدی و یاس بزرگ را پر رنگ می‌کند: «اولین بار نیست که این موضوع را در ایران می‌شنوم. خیلی از جوان‌ها خواستار خروج از ایران هستند و پس از عدم کامیابی دچار ناراحتی‌های شدید می‌شوند. رضا و سارا از والدین خود در مورد ایران لیبرال پیش از انقلاب 1979 (1357) شنیده‌اند. امروز، در ایران تعداد زیادی از مردم از نظام مذهبی محافظه‌کار حمایت می‌کنند اما عده‌ای هم اصلاحات را می‌خواهند. در هر حال، برخورد نظام با اعتراضات سال 88 آب پاکی را بر روی دست مخالفان ریخت و به آنها نشان داد که امیدی به تغییر و تحول در ایران نیست.»

این خبرنگار غربی، در پایان با هوشمندی، مهربانی جوانان ایرانی (که امری تربیتی است و ریشه در فرهنگ کهن آنها دارد) را پتک کرده و بر سر آنها که به قول وی از جامعه وحشی و خشن ایران گریخته‌اند و به بیابان پناه آورده‌اند، می‌کوبد و از دل این تفسیر به تخریب چهره جامعه ایرانی و جوان ایرانی می‌رسد: «پارتی تقریبا رو به پایان است، دور آتش نشسته‌ایم و قهوه می‌نوشیم. به این فکر می‌کنم که چگونه است که در این کشور، حکومت تلاش می‌کند که آزادی این افراد را محدود نماید و این افراد هم در تلاش‌اند که قوانینی که شادی آنها را می‌گیرد، دور بزنند. به میل این بچه‌ها برای اجتماعی بودن و مهربان بودن نسبت به هم و نسبت به من فکر می‌کنم. این افراد به من نهایت محبت را داشتند چرا که از یک جامعه پرخاشگر تند، خسته‌اند و به بیابان پناه برده‌اند. به این فکر می‌کنم که خطرات بسیاری را به خاطر شب بیرون ماندن از خانه به جان خریده‌اند و یک تفریح کوچک اینچنینی آنها را خوشحال می‌کند.»

ایزاکس: این افراد به من نهایت محبت را داشتند چرا که از یک جامعه پرخاش‌گر تند، خسته‌اند و به بیابان پناه برده‌اند

مارک ایزاکس در این گزارش ادعا می‌کند که «این پارتی بیابانی تنها وهله دعوت من به یک میهمانی مختلط در ایران نبود. به دو عروسی مختلط نیز دعوت شدم. در این دو مراسم، به مصرف حشیش، تریاک، و مشروبات الکلی که توسط "فروشنده" به آنجا آورده شد، دعوت شدم.» آیا این خبرنگاران غربی به صورت طبیعی وارد این پارتی‌ها در ایران می‌شوند یا با سیاست‌گذاری رسانه‌ای که در آن کار می‌کند؟ به طور مثال اطراف شهرهای بزرگ ایران به غیر از محل‌های خلوت برای برگزاری پارتی و غیره، مکان‌هایی وجود دارد که بسیاری از جوانان ایرانی برای رفع محرومیت به این مناطق می‌روند و به صورت جهادی کار می‌کنند. آیا این خبرنگاران غربی به صورت طبیعی نمی‌توانند با این قشر از جوانان ایرانی نیز همراه شوند؟

اردوهای جهادی جوانان ایرانی در بیابان، جایی در رسانه‌های غربی ندارند

یکی از تفکرات احیا شده در پیروزی انقلاب، تفکر جهاد سازندگی بود که در دوران جنگ تحمیلی در جبهه‌های حق علیه باطل و بعد از آن نیز برای کمک به سازندگی کشور نقش بسزایی داشته است.

دانش‌آموزان، دانشجویان، طلبه‌ها و جوانانی از دیگر اقشار جامعه در راستای رفع مشکلات مردم مناطق محروم و روستائیان که بسیاری از آنها در نزدیکی شهرهای بزرگ قرار دارد، در قالب این اردوهای جهادی و بسیج سازندگی اعزام می‌شوند تا به سازندگی فرهنگی و عمرانی این مناطق بدون هیچ چشم داشتی بپردازند.


دانش‌آموزان، دانشجویان، طلبه‌ها و جوانانی از دیگر اقشار جامعه ر قالب این اردوهای جهادی و بسیج سازندگی اعزام می‌شوند تا به سازندگی فرهنگی و عمرانی مناطق محروم و روستائیان بدون هیچ چشم داشتی بپردازند

تا کنون گزارشی از خبرنگاران غربی مستقر در ایران در رابطه با این جوانان که به صورت رایگان و با علاقه اقدام به کمک به دیگر هموطنان خود می‌کنند، دیده نشده است. آیا تعداد این جوانان مسئولیت‌پذیر و یا تعداد اردوهای جهادی کمتر از پارتی‌های بیابانی بعضی جوانان ایرانی است که جایی در پوشش خبری این رسانه‌های غربی ندارد؟

جالب است که این اردوها موجب تقویت روحیه خودباوری و شکوفایی استعدادها، افزایش روحیه مطالبه‌گری در اقشار مختلف مردم‌، ترویج فرهنگ کار و تلاش و گسترش روحیه تعاون در بین جوانان می‌گردد، با این وجود این فضیلت‌ها نباید دیده شود اما رقص، کشف حجاب، مشروب باید در بلندگو با فریاد اعلام گردد.

در گزارشات خبرنگاران غربی به مانند مارک ایزاکس حس ترغیب و تشویق اذهان عمومی به پذیرش اینکه جوان ایرانی یک جوان افسارگسیخته و اجتماع‌ستیز است، دیده می‌شود و بدنه این روایات و قصه‌ها به گونه‌ای شکل گرفته که مخاطب ایرانی را کاملا به فضای ناامیدی و یاس و مخاطب خارجی را به سمت باور نقض کامل حقوق بشر در ایران سوق دهد تا زمینه مناسب برای ارائه یک تصویر مخدوش و نامطلوب شکل بگیرد.

آیا این خبرنگاران غربی به صورت طبیعی نمی‌توانند با این قشر از جوانان ایرانی نیز همراه شوند؟

اکثر قریب به اتقاف جوانان ایرانی همه به دنبال عیش و فرار از کشور نیستند و افراد متعهد و مسئولیت‌پذیری در میان آنها وجود دارند که به فکر اعتلای کشور خود هستند اما جای آنها در رسانه‌های غربی خالی است که این موضوع همت اهالی رسانه‌های ایرانی که محصولات آنها فراتر از مرزهای کشور به نمایش درمی‌آید را می‌طلبد تا تصویر این جوانان غیور ایرانی را نیز به جهانیان معرفی کنند.

/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *